بخشی از مقاله
بررسي مباني نظري طراحي مجتمع هاي تفريحي،توريستي،اقامتي
چکيده
امروزه در جهان با توجه به ديدگاههاي جديد در مورد گردشگري و تعاريف نهادها شيوهي جهاني براي تأمين نيازهاي معنوي انسان و ارتقاء کيفيت زندگي از طريق گردشگري شامل سه عرصه اصلي محلي، ملي و بين المللي است که از هم جدايي ن گردشگري تحقق پيدا ميکنند و حتي رونق و نتايج اقتصادي تفريحي توريستي ني وقتي از نظر اقتصادي مفيد و سودآور خواهد بود که از نظر اجتماعي و فرهنگي ارزش زيستي، رواني و اجتماعي او دارد. به همين دليل تلاش براي تأمين آنها يکي از عوام فعاليت تفريحي، انسان در کانون ارتباطات مختلفي قرار ميگيرد که در ان ارزشها ميآميزد و اثراتي پايدار و عميق در زندگي انسان به وجود ميآورد.
واژه هاي کليدي: فراغت ، اماکن تفريحي و توريستي، طراحي، مباني نظري
١- مقدمه
آنچه که در رابطه با موضوع اصلي حائز اهميت است ، وقت و ارتباط آن با انسان است . با اندکي تعمق ميتوان انسان و زمان در ارتباط تنگاتنگي با يکديگر قرار دارند و هر کدام به ديگري وابسته اند. در اين ميان ارتباط انسان و زمان با مفاهيمي همچون، تفريح ، تفرج و گذران اوقات فراغت نيز حائز اهميت است به گونه اي که اين موارد هسته اصلي و اوليه تحقيق کنوني را شکل ميدهند. (ما با کمي تأمل و انديشيدن در مورد هر موضوعي در مييابيم که شناخت در مرحله اول آن قرار ميگيرد، چه اين شناخت از لحاظ مفاهيم کلي مطرح شود و چه مفاهيم جزئي. بنابراين پرداخت به مفاهيم و موضوعاتي که به صورت موازي و در جهت موضوع اصلي پروژه حرکت ميکنند لازم و ضروري است . لذا در اين قسمت لازم ميدانيم به تعريف و معرفي مفاهيم پايه و اوليه اي که در ارتباط مستقم با موضوع هستند بپردازيم .
٢-تعاريف :
اوقات فراغت : فراغت عبارتست از وقت آزادي که پس از انجام وظايف و اعمال مهم زندگي بدست ميآيد به عبارتي برخي معتقدند اوقات فراغت ، زمانهايي هستند که پس از انجام کار و شغل روزانه باقي ميماند و اکثرًا در ارضاي نيازهاي روحي و طبيعي بدن ميگذرد.
طبيعت : طبيعت خود انسان و همه چيزهاي قابل درک براي اوست اما در يک تعريف عاميانه تر طبيعت ، سرپناهي است پر از زيبايي و ي جهاني، پديدهي تفريحي توريستي به عنوان بخشي از تمدن معاصـر و يـک همبستگي جوامع و فرهنگهاي کوچک و بزرگ، محسوب ميشود. از اين ديدگاه اپذيرند. در واقع در پيوند و همکاري اين سه بخش است که اهداف عالي و نهايي زبه اين همکاري وابسته است . از اين رو فعاليت هاي تفريحي توريستي اقامتي آفرين باشد. دلبستگي و علاقه انسان به طبيعت ، ريشه هايي عميق در نيازهاي ل اساسي در تأمين رضايت ، آسايش و سعادت انسان محسوب ميشود. از طريق و لذتهاي عاطفي ، جسماني، شناختي، اجتماعي، زيباشـناختي و غيـره در هـم همزمان لطيف و هم خشن و پر از آرامش و هيجان وعظمت ، که انسان همواره دوست داشته به آن پناه برد و مدت زماني را در دامان آن بگذراند.
جهانگردي: هنگامي که تعدادي از افراد بطور موقت محل اقامت خويش را ترک نموده و به منظور گذراندن ايام تعطيل ، بازديد از آثار تاريخي، شرکت در مسابقات و کنفرانسها، ديدن اقوام و ... از نقطه اي به نقطه اي ديگر بروند جهانگردي آغاز ميگردد.
جهانگرد: جهانگرد يا بازديد کننده موقت کسي است به غير از کشور محل اقامت خود، کشور ديگري را مورد بازديد قرار دهد. مشروط بر اينکه اين بازديد به منظور احراز هيچ گونه کسب و شغلي نباشد و حداقل ٢٤ ساعت و حداکثر ٣ ماه به طول انجامد.
صنعت گردشگري: صنعت گردشگري عبارت است از تأمين نيازهاي مربوط به مسافران و گردشگراني که به طور موقت شهر يا کشور خويش را ترک نمودهاند و نيز ايجاد تسهيلات و امکانات لازم براي اين گردشگران.
اکوتوريسم : اکوتوريسم مسافرتي است که به منظور مطالعه ، تحسين ، ستايش و کسب لذت از سيماي طبيعي و مشاهده گياهان و جانداران و آشنايي با ويژگيهاي فرهنگي جوامع محلي در گذشته و حال صورت ميگيرد .
گردشگري مخاطره طلب : سازمان گردشگري کانادا، گردشگري
مخاطره طلب را فعاليتي ميداند که براي گذراندن اوقات فراغت در مکانهاي غير معمول، دور افتاده و مناطق وحشي بکر صورت ميگيرد که برخي از آنها به صورت زير نام برده شدهاند:
١- مشاهده طبيعت بکر
٢- مشاهده حيات وحش
٣- تفريحات آبي (کانو، کاياک، اسکي روي آب )
٤- تفريحات خشکي (راهپيمايي براي عبور از کشور يا کوهنوردي)
٥- تفريحات زمستاني (سورتمه و اسکي)
٦- تفريحات هوايي (بالن سواري و فرود با چتر)
٣-مجتمع هاي تفريحي و گردشگري
٣-١- در مقياس فرا ملي:
ميدانيم که اينگونه مجتمعها تنها براي گردشگران داخلي ساخته نميشوند و گردشگران بسياري هستند که از نقاط مختلف دنيا به اين گونه مراکز مراجعه ميکنند. مجتمع کنوني نيز از اين قاعده مستثني نيست و در واقع اين مراکز نقش به سزايي در شناساندن فرهنگ ايراني و آداب و رسوم و سنن ديرينه ما ايرانيان به جهانيان دارد . مناسب ترين روش براي نشان دادن فرهنگ اين است که بتوانيم آداب و رسوم و سنن اصيل خويش را در قالب يک معماري ايراني و با ارائه هنرهاي اصيل ايراني از جمله صنايع دستي بومي به گردشگران خارجي بشناسانيم . همچنين برخورد اجتماعي مناسب با گردشگران خود يکي از راه هايي است که ميتواند فرهنگ ايرانيان را به ايشان معرفي نمايد وبه طوري که توان اين معماري را با توجه به مقتضيات زماني از بهره تکنولوژي غني کرد.
٣-٢- در مقياس ملي:
اين گونه مراکز تفريحي ميتوانند محل اقامت بسياري از گردشگران داخلي باشند که از نقاط مختلف کشور با اين نقاط سفر ميکنند. اگر حج و تجمع هاي حجاج در مقياس کلان ميتواند نقطه عطفي در تلاقي فرهنگ هاي مختلف کشورهاي اسلامي باشد، چرا که مراکز سياحتي در مقياس خردتر نتواند محل تلاقي اين فرهنگ ها باشد. امروزه ميتوان گفت تفريحات سالم و گذراندن اقات فراغت نقش مؤثرتري در اصلاح فرهنگي جوامع دارد. به خصوص اگر حس وحدت ملي تحت تأثير تلاقي فرهنگ ها در قالب يک مجتمع تفريحي ارتقاء يابد .
٤- تأثير صنعت توريسم بين المللي روي اشتغال و درآمد ملي
موضوع مورد بحث در اين قسمت ، بررسي تأثير افزايش تقاضا براي توريسم در منطقه يا کشور مقصد است . مهمترين اثر ورود مستقيم توريسم بين المللي روي اقتصاد ملي از طريق تزريق پول و تقاضا از منابع خارجي است . اين افزايش توريست و در نتيجه افزايش درآمد حاصل از آن همانند افزايش صادرات عمل ميکند . ويژگيهاي خاص توريسم در اين است که بسياري از کالاهاي غير قابل مبادله در سطح بين المللي به کالاهاي قابل مبادله تبديل ميشود . به طور کلي سه اثر مستقيم توريسم روي اقتصاد ملي بيشتر قابل تشخيص هستند که عبارتند:
١- افزايش سطح کيفت کالاهي داخلي
٢- افزايش مقدار عرضه کالا و خدمات
٣- بهبود تراز پرداختها
يعني با ورود توريست به يک منطقه يا کشور تقاضا براي کالا و ... در اين منطقه يا کشور افزايش يافته و در کوتاه مدت سطح قيمتها در نتيجه بالا رفتن تقاضا افزايش مييابد. اين تاثير به ويژه هنگامي بارزتر است و اثرات خود را بهتر نشان ميدهد که کشور مبدأ عموماً داراي سطح درآمد بالاتري نسبت به مقصد باشد . همچنين افزايش ميزان عرضه منجر به افزايش اشتغال ميگردد. يکي از نتايج ورود توريست ثروتمند به کشور ممکن است ، توسعه بازارهاي جداگانه و اعمال تبعيض قيمت براي افراد توريست با کشش درآمد بالاتري باشد . در چنين صورتي نسبت اثر تورمي به اثر درآمدي و اشتغالزايي در کوتاه مدت کاهش خواهد يافت گرچه اعمال چنين سياستي از نظر عدالت ممکن است چندان مورد پذيرش نباشد .»(پاولي،١٣٨٦: ٤٥)
٥- توريسم ، اشتغال و درآمد ثانويه :
همانطور که بحث شد درآمد ناشي از ورود توريست به کشور باعث اشتغالزايي و درآمدهاي اوليه ميشود اما اين درآمد به اين دو مورد محدود نميگردد .
به عنوان مثال هزار ريال درآمد ناشي از مخارج مسافرين (خارجي يا داخلي) بسته به اينکه اين هزار ريال چگونه کسب شده باشد، ميان دستمزد و حقوق، اجاره، سود سرمايه و ماليات موجود توزيع ميگردد. اما اين پايان کار نيست ، بلکه اين درآمد قادر است تا از طريق يک فرآيند. که در اقتصاد به ضريب تکاثري معروف است درآمد و اشتغال ثانويه ايجاد نمايد .
منطقاً ميتوان استنتاج نمود، هر اقدامي که توسط عوامل داخلي در جهت کسب درآمد صورت گرفته و منجر به افزايش درآمد گرديده باشد به نوبه خود اشتغال عوامل را افزايش ميدهد. درآمد حاصل از توريسم نيز به سهم خود منجر به افزايش اشتغال عوامل توليد از جمله کار، سرمايه ، زمين و مديريت ميگردد.
٦- صنعت توريسم ( جهانگردي ) و روند رشد و توسعه آن:
اکنون جهانگردي به عنوان درآمدزاترين صنعت جهان مطرح ميباشد. بسياري از کشورها و جوامع بين المللي جهانگردي، توريسم را به عنوان يکي از منابع تامين ارز خارجي در موازنه پرداختهاي کشورها محسوب ميکنند و بدين لحاظ نقش صنعت جهانگردي در توسعه اقتصادي کشورها امري محکوم تلقي ميگردد. چه اين صنعت هم دوش با صنعت اکتشاف و استخراج و صادرات نفت گام بر ميدارد و حتي در پارهاي از ممالک بعضاً با درآمدهاي حاصله از فروش نفت در رقابت ميباشد. بنابه يک گزارش غير رسمي درسال ١٩٨٩ درآمدهاي توريستي اسپانيا از درآمدهاي نفتي در کشورهاي حوزه خليج فارس نيز بيشتر بوده است . بر اساس برآورد شوراي جهاني سفر و جهانگردي در سال ١٩٩٩ تعداد ٢٠٠ ميليون شغل از مشاغل موجود به طور مستقيم يا غير مستقيم به صنعت جهانگردي مربوط ميشود. همچنين به پيش بيني سازمان جهاني جهانگردي شمار جهانگردان در سال ٢٠٠٠ به ٧٠٠ ميليون نفر و در سال ٢٠١٠ به يک ميليارد نفر افزايش خواهد يافت که درآمدي معادل ٦٢١ ميليارد دلار در سال ٢٠٠٠ و ١٥٥٠ ميليارد دلار در سال ٢٠١٠ ايجاد خواهد کرد.
٧- جايگاه ايران در صنعت توريسم :
مقايسه وضعيت صنعت جهانگردي در پنج کشور عمده منطقه خاورميانه يعني مصر، عربستان، سوريه ، اردن و ايران نشان ميدهد چهار کشور عربي مذکور از نظر تعداد حدود ٦٠ درصد و از نظر در آمد بالغ بر ٨٠ درصد درآمد حاصل از جهانگردي را به خود اختصاص دادهاند. در حالي که سهم ايران با تمام جاذبه هاي تاريخي، فرهنگي، تنوع در ديدنيهاي طبيعي و آب و هوا تنها ٣.٢ درصد از تعداد جهانگردان و ٢ درصد از درآمد جهانگردي خاورميانه بوده است .
از نظر درآمد سرانه (درآمد حاصل از هر جهانگرد) نيز ايران با ٣٥٤.٨ دلار به ازاي هر جهانگرد کمترين درآمد را داشته است ، در حاليکه سوريه با ١٤٥٣ دلار به ازاء هر جهانگرد بالاترين درآمد را جذب کرده است . در همين سال کشورترکيه از نظر تعداد جهانگرد ١٧ برابر ايران و از نظر درآمد ٣٦ برابر ايران درآمد داشته است . با ملاک قرار دادن برآورد سازمان جهاني جهانگردي براي درآمد حاصل از جهانگردان در سال ٢٠٠٠ و ٢٠٠١ اگر در کشورهاي شرايطي فراهم شود که بتواند حتي يک درصد از جهانگردان بين المللي را در سال جذب کند و به طور قطع درآمد آن بيشتر از صادرات مجموع کالاهاي غيرنفتي کشور خواهد شد. صنعت جهانگردي علاوه بر ايجاد درآمد ارزي کسب و کار محلي نيز رونق چشمگير خواهد داد که اثرات آن به سرعت در چرخه اقتصادي تجلي خواه يافت .»(هاشمي،١٣٨٣ )
در ادامه به آن دليل که در اين پژوهش ، طراحيهايي جانبي دربارة هتل و موزه در کنار ساخت و طراحي قسمت هاي اصلي اين تحقيق يعني سالن هاي ورزش آبي و سالن تنيس ، به انجام رسيده است ، به پارهاي از توضيحات لازم در اين خصوص اشاره ميشود.
٨- هتل
٨-١- تعريف هتل
«هتل » عبارتست از مرکزي که خدمات و سرويس هاي مطلوب در ارتباط با غذا، مکان و پذيرايي يک ميهمان را در حد استاندارد تأمين نمايد. اصول اساسي تأمين غذا، مسکن و پذيرايي جهت ميهمانان و مسافر در همه جا يکي است . با اين احوال وسايل و روشهايي که براي تأمين موجوديت آنها بکار ميرود، دستخوش تغييرات چشمگير گرديده که موجب بوجود آمودن هتل و تفاوت عمده آن با ساير مراکز پذيرايي مانند مسافرخانه ، متل ، پاتوق مسافران، مهمانسرا، انواع هتل هاي خاص مانند هتل دريانوردان يا هوانوردان مي گردد . در تشريح سازمان، استاندارد يک هتل بين المللي، سادهترين طريق بررسي و تجزيه و تحليل و نمودار سازماني آن هتل جهت آگاهي به دواير و مشاغل موجود در تشکيلات آن هتل ميباشد.