بخشی از مقاله


بررسی تطبیقی سیمای معشوق در ترجیع بند سعدی و برخی ازمقلّدان وی


چکیده

سخن سعدی آینه ی تمام نمای وصف معشوق و تحلیل گر جایگاه او در شعر و ادب فارسـی اسـت و بـی گمـان سعدی در ترسیم سیمای ظاهر و باطن معشوق ،سرآمد شاعران فارسی گوست. حضـور معشـوق در اشـعار عاشـقانه ی سعدی و از آن جمله در ترجیع بند وی که یکی ازماندگارترین شاهکارهای ادب غنایی به شمار می رود ، بسـیاری از سخن سرایان وادی عشق را بر آن داشته تا با تقلید و پیروی از مضـامین و ترکیبـات و واژه هـای ایـن اسـتاد سـخن ، تصویرگر زیبایی ها و دلبری ها و طنازی ها و ناز و کرشمه ی معشوقی باشند که » هر لحظه به شـکل بتـی عیـار« در طول تاریخ ادب فارسی در اشعار شاعران رخ نموده و بـه جلـوه گـری پرداختـه اسـت . از نظـر درون مایـه و محتـوا و مضمون سازی در شعر ، هم ترجیع بند سعدی و هم ترجیع بندهای مقلدانش ، بر محور عشق و زیبایی های معشوق و بیان جزئیات و حالات عاشق و معشوق بنا شده است . اگرچه مقلدان سخن سعدی چه در ابعاد صـوری و سـاختاری و چه در بعد محتوا و مضمون ، بسیارند اما در این پژوهش ضمن معرفی مختصری از ده تن از مشاهیری کـه بـه سـبک سعدی، ترجیع بند سروده اند و بسیاری از مضامین و تصویر آفرینی های وی را در وصف معشوق ، مـورد تقلیـد خـود قرار داده اند ، هم سیمای ظاهری معشوق از قبیل چشم، ابرو، لب ودهان، زلف، خط وخال و...و هم ویژگی ها و صـفات اخلاقی و رفتاری او نظیر تندخویی، جفاکاری، سنگدلی، جنگ طلبی و فتنه انگیزی و...در مقایسه با ترجیع بند سعدی مورد بررسی قرار می گیرد ، تا مشخص گردد بیشترین موارد مشابه در مضمون سازی و توصیف معشوق در شعر کـدام شاعران دیده می شود و سخن چه کسی به سخن سعدی نزدیک تر است.

واژگان کلیدی : سعدی، معشوق، ترجیع بند،مقلّدان سعدی

مقدمه :

یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب از هر زبان که می شنوم نامکرر است حافظ طنین آوازه ی استاد سخن ، سعدی ، در سرزمین های فارسی زبان و نیز سادگی زبان و بیان و شیوایی سخن او

،از نزدیکترین زمان ها پس از ظهورش تا قرن های متمادی و حتی دوره ی معاصر ، بسیاری از اهل ذوق را برآن داشته تا با قدم نهادن در جای پای سعدی و پیروی از او ، سخن خود را جلا و اعتلای بیشتری بخشند . از جمله اشعار بی

1


بدیل او ترجیع بند عاشقانه ای است که در 22بند سروده و درزمره ی اشعار پرآوازه ی زبان فارسی در وصف معشوق به شمار می رود و بارها و بارها مورد تقلید قرار گرفته است. درباره ی معنی لغوی و اصطلاحی ترجیع بند باید دانست که کلمه ی ترجیع » در لغت به معنی گرداندن آواز در گلو که به اصطلاح آوازه خوان ها ، تحریر می گویند و وجه تسمیه این نوع شعر به ترجیع آن است که تکرار ابیات فواصل را به ترجیع صوت تشبیه کرده اند« (همایی ،. (180 : 1361 ترجیع بند قالب شعری است که از چند قسمت اشعار مختلف درست شده باشد ، همه در وزن یکی و در قوافی مختلف به این شرح که چند بیت بریک وزن و قافیه بگویند و در پایان آن یک بیت مقفی بیاورند که با ابیات پیش در وزن متحد و در قافیه مخالف باشد ، و این بیت را در فواصل عیناً تکرار کنند . این بیت فاصله را ترجیع بند یا بند گردان گویند.در باب ترجیع بند سعدی ، اگرچه عده ای پنداشته اند که او در سرودن آن از ترکیب بند جمال الدین عبد الرزاق اصفهانی پیروی کرده است اما » قبل از هر چیز باید بدانیم که اگر ترکیب بند جمال الدین محرک سعدی در سرودن ترجیع بند شده باشد از شأن او نمی کاهد . سعدی این شیوه را زیاد به کار بسته و برای طبع آزمایی مکرر به منافسه با استادان پیشین برخاسته است . سعدی گاهی قالب یا صورتی را پسندیده و بعد آن را برای بیان فکر و احساس خود به کار برده است وچون دارای فکر و ذوق خاص و قریحه ی تواناست اثر این پیروی و منافسه کم رنگ می شود) « دشتی ،. (196 :1356 در باب تأثیر گذاری سعدی بر آثار شاعران و نویسندگان پس از خود ، تا کنون مطالب بسیارنوشته شده است خصوصاً سخنان بسیاری درباره ی مقلدان سعدی در سطوح مختلف سبک شناسی (فکری ، زبانی و ادبی ) به ویژه در بوستان و گلستان و غزلیات وی ، رانده شده است اما در زمینه ی ترجیع بند دلکش وی و نیز مقلدان این ترجیع بند ،کار چندانی صورت نگرفته است . مقاله ای از دکتر محمود افشار با عنوان» ترجیع بند های سعدی و خواجوی کرمانی و انتقاد از روش سعدی در آن« و مقاله ی » سرو قامت دوست« از دکتر مهشید مشیری و نیز در بخشی از کتاب » قلمرو سعدی« از علی دشتی ، تنها به مباحث مختصری پیرامون ترجیع بند سعدی پرداخته شده و در موضوع مقلدان وی در ترجیع بند مطلبی ذکر نشده است .

در این پژوهش سعی شده تا ابتدا با چشم انداز کوتاهی به برخی ویژگی های سبک عراقی و سبک های پس از آن ، به معرفی مختصر ده تن از مقلدان سعدی در دوره های مختلف پرداخته شود و سپس با بررسی شعر هریک از آن ها ، میزان تشابه سخن آنها با شعر سعدی سنجیده شود .

سبک عراقیدر شعر فارسی که از قرن هفتم شروع می شود و تقریباً تا اواخر قرن نهم ادامه می یابد ، با مشخصه ی درون گرایی و عشق گرایی خود ، نظام فکری بسیاری از شاعران و سخن سرایان این دوران را به یک سو سوق می دهد . با توجه به ویژگی های شعر در این سبک و نیز مختصات فکری شعر عصر سعدی یکی از رایج ترین مضامین و موضوعات متجلی در شعر ، وصف زیبایی ها و دلربایی معشوقی است زمینی اما متعالی و ارزشمند . » در شعر عاشقانه ی سعدی دیگر مقام معشوق پست نیست بلکه آن چنان والاست که قابل اشتباه با معبود است« (شمیسا ،. (259 :1382 از میان شاعران این دوران ، حسن دهلوی (قرن 7و(8 نزدیکترین مقلد وی از نظر زمانی محسوب می شود که به بررسی ترجیع بند وی در جای خود پرداخته می شود .

در سبک حد واسط که در قرن دهم و در فاصله ی بین دو سبک عراقی و هندی قرار دارد ، نیز معشوق زمینی

و مجازی فضای شعر را جولانگاه اوصاف حسن و جمال وکمال خود قرار می دهد . نکته ی قابل توجه در اشعار عاشقانه

ی این دوره ، توصیفات مربوط به معشوق مذکر است که هرچند در دوره های قبل و نیز در شعر سعدی به نمونه هایی از آن برمی خوریم ، اما این مسئله در شعر شاعران حد واسط به نحو آشکارتری دیده می شود . شعر این دوره » مبتنی بر بیان مطالب جزیی و حالات عاشق و معشوق در ماجراهای عاشقانه است . در اجتماعی که عاشق و معشوق آزادانه


2


یکدیگر را نمی دیدند و در مجالس هر حرکت آنان در نظر دیگری جنبه ی رمزی داشت و پای رقیبان هم در میان بود ،معشوق باید مذکر باشد) « شمیسا ،. (281 :1382 از میان شاعران این دوره نیز به مقایسه ی ترجیع بند عرفی شیرازی و نوعی خبوشانی به سبب شباهت هایی که با ترجیع بند سعدی دارند ، پرداخته می شود .

با ظهور سبک هندی در اوایل قرن یازدهم که تا اواسط قرن دوازدهم رواج داشت ، اگرچه شعر از صورت گرایی به سوی معنی گرایی پیش رفت اما هنوز شاعران بسیاری به پیروی از شاعران پیش از خود به توصیف معشوق زمینی و بیان عواطف و احساسات رقیق عاشقانه می پرداختند . ناگفته نماند در شعر برخی از این شاعران که در ادامه به آنها اشاره می شود ؛ هم چون نظیری نیشابوری ، رضی الدین آرتیمانی ، زیب النساء و...گاه مسائل اخلاقی و حتی عرفانی هم با شعر عاشقانه در می آمیزد .

در دوره ی بازگشتکه تقریباً از نیمه ی قرن دوازدهم آغاز شد ، شاعران به تقلید و اقتفای اشعار قدما روی آوردند » به گونه ای که حتی شاعران گاه صورت شعری را هم تقلید می کردند) « شمیسا ، . (308 :1382 در چنین اوضاعی پیداست که اشعار بزرگانی چون سعدی و حافظ تا چه اندازه مورد تقلید قرار گرفت . از میان شاعران این دوره نیز به جهت اختصار تنها به معرفی مشتاق اصفهانی و ترجیع بند مشهورش که از بسیاری جهات به ترجیع بند سعدی شبیه است ، پرداخته می شود .

سعدی مقلّودان او و مضامین مشترک با سعدی : در این پژوهش ، ضمن معرفی مختصری ازمقلدان ترجیع بند سعدی ، به بررسی سیمای معشوق در اشعار هریک از آن ها در مقایسه با شعر سعدی پرداخته می شود و به همین منظور ، سیمای معشوق در4بُعد مورد بررسی قرار می گیرد :
-1× ویژگی های کلی مربوط به معشوق نظیر مذکر بودن ، عشاق بسیار داشتن ، خرامیدن و... .

-2× عناوین و القاب و استعارات و تشبیهاتی و نیز مناداهایی به کار رفته در توصیف معشوق .

-3 توصیفات ظاهر معشوق شامل چشم ، ابرو ، لب و دهان ، مژه و... .
-4 اخلاق و رفتار معشوق شامل بدخویی ، سرکشی ، کبر و غرور ، جور و جفا و... .

ویژگی های کلی : معشوق در شعر سعدی دارای ویژگی ها و خصوصیات کلی است که بسیاری از این ویژگیها در اشعار مقلدان وی دیده می شود ؛ ازآن جمله : لطافت-*2/1 خوش گفتاری-1/4 جمال 2)بار)5/2و-1/22


* عددهای سمت چپ مربوط به شماره ی بیت و عدهای سمت راست مربوط به شماره ی بند است.

بی نظیری-5/2 دلبری(3بار)10/7و5/9و-.5/19 بسیاری عشاق(3بار)4/8و6/9و-7/15 خوبی-8/9 حسن 3)بار)9/3و11/10و-1/19 خرامیدن -2/11 مستی-8/15 مذکر بودن(3بار) 1/13و3/13و-1/20 چابکی.3/20

عناوین و القاب استعاری و تشبیهی و مناداها : معشوق در شعر سعدی ، صفات و عناوین و القاب متفاوتی دارد که با آن ها چهره های متفاوتی را از خود نشان می دهد . این عناوین و القاب فراوان که گزارشکر ظاهر و باطن معشوق است ، گاهی به صورت تشبیهی یا استعاری به کار رفته اند و گاهی بیانگر صفتی از صفات معشوقند . مقلدان سعدی بسیاری از این واژگان و ترکیبات را برای وصف معشوق خود عیناً، و یا با اندکی تغییر به کار برده اند که به هر یک در جای خود اشاره خواهد شد . این عناوین و القاب و استعارات و تشبیهات در وصف معشوق در شعر او عبارتند از : نازک بدن-3/1 مه پاره- -3/1 خرمن گل-5/1 باغ-5/1 باغ مینو-5/1 لعبت سیمین-10/1 نگار دلبند-1/2


3


دوست1/1و12/1و7/12و- 7/14 صبح-4/3 صاحب حسن-9/3 ترک-5/4 خوب-2/5 پری- 4/6 پری روی 2)بار)11/9و-5/11 سیم تن-5/7 سیاه گیسو-5/7 قبله -3/8 شیرین جهان-7/9 مرهم- 10/9 گل اندام -1/10 مه تام-2/10 دولت خاص و حسرت عام-5/10 آینه-3/11 تنگ شکر-6/11ماهِ(کله دار)-3/13سروِ (قباپوش)-3/13 شمع -4/15 شوخ-2/16 غمگسار-4/16 آرام دل-7/17 راحت جان-9/20 فتنه-2/21 مه نو.1/22 و نیز کاربرد مناداهایی که بسیاری از آنها ترسیم کننده ی بخشی از سیمای معشوق است : ای سرو بلند قامت دوست-1/1 ای نگار دلبند -1/2 یا محرقتیبنارخدٍ-3/3 ای صاحب حسن9/3 -یا قاتلتی بسیف لحظٍ -3/4 ای سیم تن سیاه گیسو-5/7 ای قبله ی دوستان مشتاق-3/8 ای روی تو آفتاب عالم-1/9 ای سرو روان-4/9 ای پری روی ( 2بار) 5/9و-5/11 ای دولت خاص و حسرت عام-5/10 ای زلف تو هرخمی کمندی-1/11 ای آینه-3/11 ای تنگ شکر-6/11 ای بر تو قبای حسن چالاک1/19ای چون لب لعل تو شکر نی -1/20 ای پسر-1/20 ای آن که به باغ دلبری بر..-5 /20 ای راحت جان-9/20 ای مه نو -1/22 یا متلف مهجتی و نفسی. 7/22

×توصیفات ظاهری معشوق:

- چشم : نرگس مست نیم خواب-2/8 کرشمه و چشم بندی چشم -1/11 چشم مست-1/20 (بادام) چشم.1/20

- ابرو : ابروی خم.4/9

- لب و دهان : دهان عنبرین بو-6/1 لبان باریک1/4لب لعل-1/20 چشمه ی نوش (استعاره از لب) و نیز در 5/13و3/15و4 توصیف دهان و خنده آمده است و در 1/13 بناگوش و سبزه (ریش) معشوق وصف شده است.

- زلف : صولجان زلف-7/1 کمند زلف2/5و-1/11 موی تو چه جای مار ضحاک-9/19 سیاه گیسو. 5/7

- رخ و صورت : شمایل(2بار)1/1و-7/3 نارخد(آتش چهره)-3/3 روی چو اتش-4/11 روی خوب-2/21 روی همچون آفتاب عالم-1/9 پری روی(2بار)5/9و5/11و وصف کلی روی و رخ 6)بار)2/4و11/17و3/18و9/19و2/20و.3/21

- قد و قامت : سرو بلند قامت-1/1 سرو روان-4/9 توصیف کلی قد و قامت(3بار)7/911و2/13و.5/20

- اندام و بدن : نازک بدن-3/1 اندام همچون حریر چین-6/3 سیم تن.5/7

اخلاق و رفتار معشوق : بدخویی-11/1 بی توجهی و بی اعتنایی به عاشق(6بار) 9/5و2/6و1/8و9/18و8/20 و-8/22 جور و جفاو ستم و تحکم(7 بار) 8/2و1/3و4/4 و10/5و4/7و7/8و-6/22 جنگ طلبی-7/7 سرگرانی-8/7 کبر و غرور(2بار)1/8 و-10/14 سخت دلی-6/8 سست مهری-6/8 عهدشکنی-9/9 عاشق کشی-3/15 بی وفایی.11/17

امیرحسن سجزی دهلوی یکی: از نزدیکترین مقلّدان سعدی از نظر زمانی ، حسن دهلوی ، شاعر بلند آوازه ی هندی است که در سال 656 به دنیا آمد و تنها اندکی بعد از سعدی ظهور کرد . وی به دلیل تتبع و اقتفای اشعار سعدی به پایه ای رسید که او را » سعدی هندوستان « می خواندند. ( شمیسا ، (239 : 1382 حسن دهلوی به ویژه در غزل تحت تاثیر سعدی است ». در حقیقت تاثرات امیر حسن از شیخ شیراز از جنبه های مختلف واژگانی ، ترکیب سازی ، زیباشناختی ، عروضی ، اشتراک در اندیشه ، عاطفه و مضامین و بن مایه های شعری آنان را در بر می گیرد «


4


(واثق عباسی ،. (1 :1390 حسن دهلوی علاوه بر آنکه یکی از موفق ترین مقلدان سعدی در زمینه ی غزل است ، ترجیع بند زیبایی را در 9 بند با بیت ترجیع » مسپار دلم به چشم خونریز / بنشین و ز راه فتنه برخیز« به پیروی از سعدی سروده است و در بند هشتم شعرش ، مصراع » بنشینم و صبر پیش گیرم «را از او تضمین کرده است . و همان گونه که سعدی شعرش را با ستایش پادشاه وقت به پایان می رساند ، حسن دهلوی نیز ترجیع بندش را به مدح وزیر عصر خود ختم می کند : » بگذر ز جفا و جور وعشوه / انصاف وزیر انجمن بین « (حسن دهلوی،بند.(9 نمونه ای از ابیات با مضمون مشابه :

سعدی : در حلقه ی صولجــــان زلفش بیچـاره دل اوفتـاده چون گوست
حسن دهلوی : در زلف که هست همچو چوگان چون گوی مزن دلم ســــــوارا
سعدی : گوینـــد ازو نظـــــــر بپرهیز پرهیــــــز ندانم از قضـــــا من
حسن دهلوی : عشقت چو قضا گرفت مـــــا را ای جان جهان مگر قضــــــایی
سعدی : با درد توام خوشست ازیراک هـــم دردی و هــم دوای دردی
حسن دهلوی : در درد دلـــم مدام جانـــــــا بفرســت به درد مـــا دوا را
سعدی : احیای روان مـــــــــردگان را بویت نفــس مسیــح مـــریم
حسن دهلوی : در رخ کف موسوی تو داری در دَم ، دَم عیســــوی نمایی

ویژگی های کلی : دم عیسوی داشتن/1 بی نظیری/1 دل بری و دلربایی(4بار)2بار1 و 3و/6 حسن /2 بسیاری عشاق(3بار) 3و5و/9 مستی/5 ناز/6عشوه(3بار)3و7و.9

عناوین و القاب استعاری و تشبیهی : ماه ، مه(4بار)1و2و4و/7 صورت رحمت خدا/1 پریروی/2 دل آرام /3 سرکش شوخ/3 دلبر شنگ/3 فتنه ی دلبران چین/3 دلبرجانفزای سرکش/4 آفتاب /5 صنم/5 محبوب جمیع شیخ و شاب/5 حبیب /5 جان(2بار)6و/7 روان/6 بت(2بار7و/8 دل آزار/7نگار(3بار)3و7و.9و مناداهای : ای دلبر بی وفا/1 ای جان جهان/1 ای پری روی/2 ای صاحب حسن/2 ای دل آرام/3 ای نگار من/3 ای سرکش شوخ و دلبر شنگ/3 ای فتنه ی دلبران چین3/ای روی تو بر قمر زده دَق/4 ای دلبر جانفزای سرکش/4 مها(2بار)5و/ 7 صنما/5 ای دوست 5و/8 ای چشم تو دلربا و سرمست/6 وی زلف تو دلگشا و پربست/6 ای جان و روان/6 نگارا(2بار) /7 سوارا/7 بتا/7 جانا.7

توصیفات ظاهری معشوق:

- چشم : چشم خونریز (در تمامی بیت های ترجیع)/چشم جادو(3بار)2و7و/9 (شیوه)چشم/4 چشم (یغماگر) /5 چشم دلربا و سرمست.6

5


- ابرو :کمان ابرو/2 دو ابروی کمان/5 توصیف کلی ابرو.6

- لب و دهان : لب(لعل).5

- زلف : توصیف کلی زلف و مو 7)بار)2)2بار)و3و5و6و7و/8 نافه ی مشک گیسوان/2 (خوشبویی) مو/4 زلف (پریشان)/7 رهزن دین (اسعاره ازمو)/7 (چوگان ) زلف/7 زلف سیاه پرشکن/9 حلقه ی زلف .9

-رخ و صورت :رخ ِ(نورانی)(2 بار)1 و/4 روی چو ماه پرفتن/9 توصیف کلی روی(4بار)5و8و9و.9

- قد و قامت : قد (با ناز و عشوه)6/قدِ(راست).8

اخلاق و رفتار معشوق : بی وفایی/1 بی توجهی به عاشق/1 بیگانگی /1خشم/1 فتنه انگیزی (در تمام بیت های ترجیع)و3و4و/9 جفا(4بار)2و4و6و/9 بدخویی/2 سنگدلی/3 مکر و دستان/3 جنگ طلبی/3 سرکشی(2بار)3و/4 تکبر/4 عاشق کشی(2بار)4و/7 عتاب گری/5 خطا نداشتن/5 رحمت/7 شفقت/7 مهر/7 لطف/7 ترحم. 7

عرفی شیرازی : جمال الدین محمد معروف به عرفی از شاعران مشهور ایران درقرن دهم و یکی از تواناترین شاعران سبک هندی است » در تتبع از شیوه ی استادان پیشین به خصوص در قصیده شهرت دارد« (خاتمی ،:1371 (34 وی در سرودن غزل نیز به حق شاعری چیره دست است » و در بیشتر آن ها اندیشه های تازه و لطیف ، معنی های صریح و روشن ، ترکیب های بدیع و خوش آهنگ و الفاظ همراه با پختگی و استواری است« (صفا ، ج 5 بخش2، .(807 :1364عرفی ترجیع بند زیبایی در 13 بند با بیت ترجیع » چون دست نمی دهت وصالت / دست من و دامن خیالت« به تقلید از سعدی سروده است و در اغلب بندهای آن به وصف حالات معشوق پرداخته و در بند پایانی آن اگرچه از ممدوح خاصی نام نمی برد اما با یادکرد شاه عصر خود ، ترجیع بندش را خاتمه داده است . نمونه هایی از ابیات با مضمون مشابه :

سعدی : در حلقه ی صولجــــــان زلفش بیچـاره دل اوفتـاده چون گوست
عرفی شیرازی : چوگـــــان دو زلف او به بازی دل می برد و نمی دهــــد باز
سعدی : یا چهره بپوش یا بسوزان بر روی چو آتشت سپندی
عرفی شیرازی : بر عارض آتشین تو خال هست از پی چشم بد سپندی
سعدی : ای زلف تو هر خمی کمندی چشمت به کرشمه چشم بندی

6


عرفی شیرازی : تا زلف تو گشت بند دلها آزاد نشــــــد دلی زبنــــــدت


ویژگی های کلی : حسن 4) بار)1و5و/9 بسیاری عشاق(5 بار)1و2و/7 دل بری(5 بار 2(و3و4و/9 ناز(6بار)2و3 و4 و9و/12 عشوه/3 طنازی/4 بی نظیری/10 خوبی/10 خرامیدن.12

عناوین و القاب استعاری و تشبیهی : بت /2 بت تندخوی طناز/ 4 ماه 2) بار)5و/10 شمع عالم افروز/5 گل 2) بار) 6و/8 پری روی/6 خورشید سپهر هفتمین/9 چشم و چراغ نور دیده/10 آهوی وحشی رمیده /10 سوار/11 صبح/12 شمع / 12 دوا .13 و مناداهای : ای حسن تو برتر از چه و چون/1 ای جفاجو/1 ای ماه/5 ای گل/6 ای پری روی/ ای مایه ی جان/8 ای آن که ز کبر و ناز هرگز.../9 ای چشم وچراغ نوردیده/10 ای آهوی وحشی رمیده/10 سرو/12 ای خرمن گل/12 ای شمع.12

توصیفات ظاهری معشوق:

- چشم : چشم سیاه/1 توصیف کلی چشم/2 چشم بتان/2 چشم جادو.3

- ابرو : ابروی کشیده. 2

- لب و دهان : لعل /1 لعل میگون/ 1 لب/1 لعل نوشخند/2 لعل لب/3 دهان. 7

-زلف : (درازی ِ) زلف/1 (پریشانیِ )زلف 1/ (بندِ)زلف/2 توصیف کلی زلف/3 چوگان زلف4/ (سیاهی ِ)زلف/5 زلف مشکین/8 توصیف کلی زلف/10 نکهت زلف.13

- رخ و صورت : وصف کلی رخ/1 رخسار تو مهر روزافزون/1 عارض آتشین/2 روی نکو/3 سودای رخ/3 خورشید رخ/5 شمع روی.5

- قد و قامت : توصیف کلی قد(2بار)/1 فتنه ی قامت/1 قد بلند/2 سروقامت/3 سرو(3بار)7و9و/12 قامت دلکش. 10

* عرفی علاوه بر اعضای ذکر شده در فوق ، خال را در بند1، گونه ی گلگون را در بند 5و میانِ چون موی معشوق را در بند 7 از ترجیع بندش وصف کرده است .

اخلاق و رفتار معشوق : جفا 3)بار)1و5و/9 تندخویی/4 فتنه گری/4 بی اعتنایی به عاشق8و9و10و/12کینه داشتن/9 کبر /9 سرکشی. 10

نوعی خبوشانی : محمد رضا خبوشانی مشهدی از شاعران بنام سده ی دهم است » در شعر او نوعی تازگی اندیشه و خیال و عمق آن ها با سخن روان ولی برگزیده و استوار همراه است و در همان حال بسیاری ترکیب های تازه در آن دیده می شود « (صفا،ج5 بخش2، . (888 :1364 وی ترجیع بند خود را به تقلید از سعدی در 10 بند با بیت ترجیع » بنشینم و درکشم نفس را / بی نغمه گذارم این قفس را « سروده است که از ویژگی های خاص آن ، اشاره به نکات پندآموز و اخلاقی در خلال ابیات عاشقانه است ؛ نظیر :


7


چون مرده کفن مپیچ برتن چون شعله بسوز و بی کفن باش
چون خاک مجاور وطن باش چون باد غریب بی وطن باش


در آخرین بند ، گویی شاعر به نوعی عشق عرفانی روی می آورد و با مخاطب قرار دادن خود ، قدم نهادن در را عشق

آسمانی را توصیه می کند و شعر خود را با این مضمون عرفانی پایان می دهد :
نوعی ، قدمی ز خویش بردار در قطع طریق آسمانی
بت خانه و کعبه هردو غیرند به زین سفری کن ار توانی
من همسفرم وگر در این راه پایم نرود ز سر گرانی
و نیز مضامین برخی از ابیات او مشابه سعدی است :
سعدی : یاران به نصیحتم چه گویند بنشین و صبور باش و مخروش
نوعی : می نالم و عشقم ار بگوید خاموش شو و مهر بر دهن باش
سعدی : دست چو منی قیامه باشد با قامت چون تویی در آغوش
نوعی : چون دربرت آورم که از شوق آغوش نگیردم در آغوش
سعدی : پروانه ام اوفتان و خیزان یکباره بسوز و وارهانم
نوعی : در دل دهدم ادب که یک چند پروانه صفت بسوز و مخروش

ویژگی های کلی : خرامیدن/1 ملاحت /2 بسیاری عشاق/3 ناز 2)بار) 3و / 5 غمزه 2)بار) 4 و /7 جلوه 3)بار)4و/ 9حسن9

عناوین و القاب استعاری و تشبیهی : شبنم/1 مرهم/1 مایه ی راحت/1 خورشید/3 گلشن/3 ساقی/3 گل/9 و مناداهای : ای شوق تو جذب هرکمندی/1 ای شبنم باغ هر برومند/1 وی مرهم داغ هر نژندی/1 ای تعبیه کرده زهر در نوش/2 ای زلف تو دود نار ایمن/3 ای سایه نشین پای دیوار/ 7 ای وصل تو اصل کامرانی.10

×توصیفات ظاهری معشوق:

- چشم : چشم (مدهوش)/2 خمارچشم.10

-× ابرو : ابروان طاق/6 کمند ابرو.10


8


-× لب و دهان : زهر خند/1 لب ز خنده مدهوش.2

- زلف : زلف تو دود نار ایمن/3 زلف مشکبو /4 زلف (مشک ناب) . 6

- رخ و صورت : روی تو بهار در بهار است .4

-× قد و قامت : توصیف کلی قد.1

اخلاق و رفتار معشوق : خشم /5 آتش (استعاره از اخلاق تند).10

نظیری نیشابوری : میرزا محمدحسین نیشابوری متخلص به » نظیری« از شاعران بلند آوازه ی سده ی دهم و اوایل سده یازدهم هجری است . » سخنان نظیری همه جا استوار و خالی از عیب است و مواردی که می توان برآن ها انگشت اعتراض نهاد در سخنش به ندرت یافت می شود ، فصاحتی آشکار و بیانی دلپذیر و شیرین دارد ، سنخش روان و در همان حال منتخب و استوار است . ترکیب ها و تعبیرهای نو فراوان دارد و در بیان اندیشه ی خود یا در عرضه داشت احساساتش از ان ترکیب های تازه و مخلوق خویش به نیکی استفاده می کند و در یافتن مضمون های باریک و در تخیل چیره دست است« (خاتمی ، . (36 :1371 ترجیع بندی به تقلید ازسعدی با بیت ترجیع »: بنشینم و پا کشم به دامان / تا کار وفا شود به سامان« دارد که از نظر تعداد بندها ، از میان مقلدان تنها اوست که نظیر سعدی ، شعرش را در 22 بند سروده است ؛ البته نظیری در ترجیع بندش بیشتر به توصیف حالات عاشق و تلخ کامی ها و نامرادی های او در راه عشق تأکید می کند ، حال آنکه سعدی در ترجیع بندش بیشتر به وصف معشوق می پردازد . از دیگر ویژگی های ترجیع بند او آن است که بند21 شعرش را به مفاخره اختصاص داده است و نیز در بند 22 شاعر به مدح » خان خانان « می پردازد و همچون سعدی ، شعرش را با مدح به پایان می رساند . از جمله ابیاتی که مضامین مشابه با سعدی دارند :

سعدی : یاران به نصیحتم چه گویند بنشین و صبور باش و مخروش
نظیری : آواز تپیدن دل است این تا کی گویی منال و مخروش
سعدی : گریم به امید و دشمنانم بر گریه زنند ریشخندی
نظیری : گویند به طعنه دشمنانم کز بهر چه گـرد او نگردی
سعدی : بادست نصیحت رفیقان واندوه فراق کوه الوند
نظیری : بر دامن جان زمنت توست هر گوشه هزار کوه الوند
سعدی : ره می ندهی که پیشت آیم وز پیش تو ره که بگذرم نیست

9


نظیری : عمری پی این و آن گرفتم از جمله گذر زتو گذر نی

ویژگی های کلی: ناز و کرشمه بندهای1و/6 جمال /18 بسیاری عشاق2و3و4و6و7و/8 دل بردن از عاشق17و.19 عناوین و القاب استعاری و تشبیهی : شمع/4 کوثر/8 خصم/8 شوق /9 مه نو ، ماه شب چهارده و خرمن مه/9 گلبن/16بوستان /18 شکر.18و مناداهای : ای عقده گشای هر کمندی/6 ای در طلب تو سرکشان خاک/8 ای شه/17

ای عشق تو را جنون ما کم.20

×توصیفات ظاهری معشوق:

- چشم : چشم ستیزه گر/3 چشم سیه همیشه مست.18

- ابرو : ابروان طاق/6 کمند ابرو.10

- لب و دهان : دهن( پر از نوش)/10 دهنی ز خنده پر نوش /12 درجی ز گهر پر/18 زهر خند.1

- زلف : کمند زلف/10 زلف(درهم).20

- رخ و صورت : توصیف کلی رخ .20

- قد و قامت : سرو.20

اخلاق و رفتار معشوق : جور و جفا(5 بار)17،7و/20 سرکشی1و/12 بی توجهی به عاشق/3 غیرت /3 بیگانگی با عاشق/5 خشم و قهر( 3بار)8،/12 3 وفا/ 7 فریبکاری/ 8 پرده دری/8 راه زنی/8 خونریزی/8 بدخویی 2) بار)/10 جنگ طلبی(2بار)10 و/19 عاشق کشی(2بار)13و/19 حیله/12 رنجیدن/15 کینه داشتن/18 سرگرانی.20

رضی الدین آرتیمانی: » میر محمدرضی آرتیمانی از شاعران صوفی مشرب نیمه نخستین از سده ی یازدهمست) « صفا ،ج 5 بخش2، . (1069 :1364 ترجیع بند زیبای وی به تقلید از سعدی در11 بند با بیت ترجیع : » بنشینم و خو کنم به هجران / ور جان برود فدای جانان« مشهور است . که در بعضی از ابیات آن مسائل عرفانی و گاهی پندآموز و اخلاقی را مطرح می کند . البته مضامین عاشقانه در ترجیع بند وی کم نیست و جای جای آن جلوگاه تجلی عشق زمینی است . در بیت آخر از بند اول ترجیع بندش مصراع » من بعد بر آن سرم که چندی« سعدی را تضمین کرده است هم چنین در بند ششم مصراع» در پای تو هر که سرنینداخت « را تضمین کرده است . نمونه هایی

از ابیات ومضامین مشابه :
سعدی : یک چند به خیره عمر بگذشت من بعد بر آن سرم که چندی
رضی : عمری ز پیش عبث دویدم من بعد بر آن سرم که چندی
سعدی : جان داد و درون به خلق ننمود خون خورد و سخن به در نینداخت


10

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید