بخشی از مقاله
بررسی حس قلمرو و رفتار قلمروپایی در فضاهای مسکونی
چکیده
ایجاد قلمرو نقشی اساسی در کیفیت زندگی در فضاهای سکونتی دارد. در این مقاله به بررسی قلمروپایی در فضاهای سکونتی و تأثیر معماری بر تأمین نیازهای روانی ساکنین پرداخته شده است. در روانشناسی محیطی مفاهیم ازدحام و تراکم، شخصی سازی، خلوت و قلمرو ارتباط معنایی عمیقی دارند، و یکی از مفاهیم جدیدی که در بررسی های روانشناسی محیط مکرر به چشم می خورد، خلوت است. این مفهوم بیانگر سازوکارهایی برای دستیابی، قلمرو و فضای شخصی انسان به خلوت کردن و تنهاشدن می باشد.آلتمن دسته بندی جامعی از قلمرو را به این ترتیب ارائه کرده است: قلمرو اولیه، ثانویه و عمومی. برخی از عوامل تاثیرگذار بر درک مفهوم قلمرو، عوامل اجتماعی، ادراکی روانی، کالبدی و کارکردی را شامل می شوند. عوامل جغرافیایی فرهنگی و عامل زمان، بستر تاثیرگذاری عوامل قبلی را فراهم میسازند. می توان ادعا نمود که قلمرو نقش اساسی درزندگی انسان دارد و این امکان را فراهم مینماید که فضای اطراف خود را سازماندهی نموده و به آن هویت فردی یا جمعی دهد. بنابراین مفهوم قلمرو به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت ارتباط انسان با محیط، مورد توجه قرار گرفته است که در رابطه با روانشناسی محیط بررسی میشود. هدف کلی پژوهش حاضر ارائهی راه حل های مناسب در جهت شناسایی هرچه بهتر قلمروها در محیط به کمک روانشناسی محیط میباشد. بدین منظور با استناد به منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به جمع آوری اطلاعات و داده ها پرداخته و در انتها هم راهکارهایی مطرح گردید.
.1مقدمه
یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن وعزت نفس ایرانیان بوده که این امر بگونهای منجر به ساختار درونگرای معماری ایران می شود. فضای مسکونی با نیاز انسان های اولیه جهت حفظ شدن ازعوارض محیطی، با اسکان در غارها و اجتماع گروهی در آن رخ نمود و بعدها در طول زمان و تحولات تاریخی، هرکجا انسان وجود داشته به هر تقدیر به خلق این فضا اقدام نموده است. گاهی این فضا به منظور استفاده گروهی از انسان ها شکل یافته و در بسیاری موارد و به دلایل پیچیده ی ترکیب طبقات اجتماع، بافت اقتصادی، سیاسی و کار و ... به صورت خانه های مسکونی جهت یک خانواده به وجودآمده است. فضای شهر عرصه ظهور فعالیت(کار)، اوقات فراغت، سکونت و ارتباط مردمی است که تداوم حیاط آن را تضمینی می نماید. به عبارت دیگرشهر زنده به این بافت هاست. امروزه فضای مسکونی ما تعریف ویژه ای را درشهر داراست وبر مبنای آن طراحی از این دست به فعل درآمده و شکل می گیرد.( تیموری، :1384 ص.(136
خانه به عنوان خصوصی ترین فضای زیست انسان و همچنین اولین مکانی که کودک در آن رشد می یابد، میتواند تأثیر زیادی برفرایندهای کنترل و نظارت بر فضای شخصی بگذارد. بدین ترتیب آگاهی از درک انسانها از خانه شخصی خود می تواند ما در فهم بیشتر فضای شخصی یاری کند از حدود صد سال پیش، روان شناسان بحثی در تعریف محیط و فضا طرح کردهاند که هدف از آن نشان دادن این است که فضا و ماهیت آن، در ضمن آنکه یک جنبه تفکیک نا پذیر فیزیکی دارد، به فرایندهای روان شناختی و فرهنگی مربوط است(براتی،.(32:1382 از حدود صد سال پیش روانشناسان بحثی در تعریف محیط و فضا طرح کرده اند که هدف از بیان آن این است که فضا و ماهیت آن، در ضمن آنکه یک جنبه تفکیک ناپذیر فیزیکی دارد به فرایند های روان شناختی و فرهنگی نیز مربوط است. یکی از این فرایند ها ادراک فضای شخصی است. کنترل قلمرو مکانی و درنتیجه تامین خلوت در طراحی محیط اهمیت ویژه ای دارد، زیرا بعضی از نیازهای اساسی انسان از قبیل هویت، انگیزش و امنیت از این طریق قابل ارضا هستند (لنگ.(1387 رفتار قلمروپایی از طریق نظارت بر تعامل اجتماعی رابطه افراد را تسهیل و از این رهگذر از تضاد و ارتباط نادرست اجتماعی جلوگیری می کند (آلتمن.(1975 در پی رشد جامعه مدنی و افزایش جمعیت در ایران، سیاست انبوه سازی مسکن بدون نتایج روان شناختی آن در آینده پیش گرفته شد که ممکن است مردم را که اکنون تنها به ارضاء نیازهای اولیه خویش، به لحاظ مشکلات اقتصادی، می اندیشند و دیگر نیازهای انسانی را در حال حاضر از نظر دور می دارند در آینده دچار بی علاقگی به سکونتگاه خویش و لذا بیهویتی مکانی سازد. برای اجتناب از این رویداد تاسف بار راهی جز انجام پژوهش های نظام وار و تجربی روان شناختی از مردم در ارتباط با محیط روزمره زندگیشان نیست (مطلبی، . (1379
متاسفانه پژوهش وتحقیقاتی که در دوره معاصر داخل کشور در زمینه قلمروپایی صورت گرفته بیشتر جنبه تئوری داشته و کمتر شاهد طراحی مدل هایی با رویکرد ذکر شده هستیم. به عنوان مثال دکتر محمد نقی زاده در مقاله ای تحت عنوان " ویژگی های کیفی مسکن"مطالب مرتبطی را ارئه داده است. اصولا در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان و بویژه خانه های سنتی، باورهای مردم، کارساز بوده است. (پیرنیا،:1387ص.(25 در این رابطه پژوهش درباره نکاتی چون قلمرو فضایی، عرصه های خصوصی، فضای شخصی، خلوت و روابط میانآنها می تواند تاٌثیر بسزایی در ارتقاء کیفیت محیط داشته باشد. بنابراین برای بررسی و ارزیابی قلمروپایی نیاز به معیارها و شاخص های خاص هر فضا است. در این پژوهش کوشیده شده است بر اساس نظریه پژوهشگران مختلف به تعیین شاخصهای قلمروپایی در فضاهای سکونتی در ایران بپردازد.
.2هدف و روش تحقیق
هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به راهبردهای پایه مبتنی بر تعریف قلمروپایی در طراحی فضاهای سکونتی با در نظر داشتن رفع نیازهای ساکنین و ارتباط آن با طراحی کالبدی محیط فیزیکی در این فضاها که بر کیفیت زیست افراد و ویژگیهای رفتاری آنها تأثیر بسزایی دارد است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و به صورت مطالعه اسنادی-کتابخانه ای است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تجزیه وتحلیل منطقی و استدلالی و همچنین از طریق رویکرد تفسیرگرایانه است.
.3 قلمروپایی
قلمرو فضای جغرافیایی ثابت و مشخص که توسط یک ارگانیسم مورد دفاع بوده و برای بقا و فعالیتهای ضروری زندگی در نظر گرفته شده است. قلمرو بیان کننده این امر است که چگونه مردم بر فضای شخصی کنترل خواهند داشـت. بـر خـلاف عقیـده عمـوم، رفتـار مربوط به مالکیت و تعیین قلمرو در هر سطحی از حیات حالتیگاهاً ثابت و استوار دارد. محدوده و مرز قلمروهـا وهمـین طـور مکـان فعالیت های مشخصی مانند خوابیدن، خوردن، و لانه سازی نیز درون قلمرو ثابت باقی می مانند.قلمرو بـه معنـی کامـل کلمـه بخـش تعمیم یافته ای از موجود زنده به شمار می رود که با علائم بصری، آوایی یا بویایی مشخص می گردد.بشر ابعاد تعمیم یافتـه مـادی از مالکیت را به صورت نشانه ای زمینی، مرئی و نامرئی خلق کرده است.بنابراین به علت ثابت بودن نسبی مالکیت،این نوع فضا در سـطح شبیه سازی با اصطلاح فضای با سیمای ثابت بیان شده است.
رفتارشناسان حیوانات از قبیل( (Nice 1961,Howard1920 اولین کسانی بودند که رفتار قلمروپایی حیوانات را مطالعه و ثبت کردند. مطالعه قلمروپایی در رفتار انسان جدیدتر است.لئون پاسـتالان (1970) راجـع بـه قلمـرو مکـانی انسـان تعریـف زیـر را ارائـه کـرده است:قلمرو مکانی فضای محدود شده ای است که افراد و گروه ها از آن به عنوان محدوده اختصاصی استفاده و دفاع می کنند.قلمرو با یک مکان، هویت روان شناختی می یابد و با احساس مالکیت و ترکیب کالبدی به صورت نماد در می آید.
تعریف ایروین آلتمن (1975) از قلمرو مکانی: نه تنها سازو کـاری بـرای فـراهم آوردن خلـوت بلکـه تثبیـت کننـده روابـط اجتمـاعی است:قلمرو محدود وسیع را در بر میگیرد ( وسیع تراز فضای شخصی) و مستلزم استفاده از مکانها و اشیای موجـود در محـیط اسـت (آلتمن، .( 130 : 1382 رفتار قلمروپایی ساز و کاری است برای تنظیم حریم بین خود و دیگران که با شخصی سازی یـا نشـانه گـذاری یک مکان یا یک شئ و تعلق آن به یک فرد یا یک گروه بیان می شود.
هم چنین در تعریف قلمرو آلتمن بیان میکند" قلمرو مکان و نشانهای از هویت افراد را فراهم میکند که بی نظیری انسانها را به صورت جمعی و انفرادی در خود جای داده است. قلمرو در علوم محیطی با دو جنبه پراهمیت تر خود تعریف میشود. مرز هر قلمرو با قلمروهای دیگر و مرکز قلمرو. اما آنچه مسلم است تعیین قلمرو تنها بری تأمین آسایش فیزیکی و جسمانی افراد نیست، بلکه از این روش زندگی اجتماعی آنها تعریف میشود و فضای اطراف را مهیا، سازماندهی و ساختارمند برای زندگی میکند(آلتمن ؛:1382 .(20تعاریف متعدد دیگری نیز از قلمرو وجود دارد که میتوان به اشاره به یکی از آنها بسنده کرد که در این بخش، قلمرو، به این مفهوم تلقی شده است(نمودار.(1
نمودار:1 ویژگی قلمرو از دیدگاه لنگ ، (انصاری وهمکاران،(1389
موضوع قلمروپایی با چندین جنبه دیگر هم پوشانی دارد که در ارتباط با هم هستند معیارهای مهمی چون خلوت، فضای شخصی، رفتار قلمروپایی و ادراک راحتی و کیفیت محیط را تحت تأثیر قرار می دهند. این مفاهیم به عنوان یک نیاز اساسی و مهم در انسانها شناخته شده و به ارضای نیازهای دیگری چون امنیت، هویت، آرامش و عزت نفس منتهی می شود.نظارت بر خلوت به واسطه مجموعهای از سازوکارهای رفتاری شامل رفتارهای کلامی و فرا کلامی، رفتارهای غیرکلامی با استفاده از حرکات بدنی و رفتارهای جهت گیرانه محیطی مربوط به فضای شخصی و قلمروست (آلتمن،.(1382
.4 خلوت
بر اساس تعریف راپاپورت((1977 منظور از خلوت توانایی کنترل تعامل اجتماعی دلخواه فرد و توانایی کنترل افراد یا گروهها بر تعامل دیداری، شنیداری و بویایی با دیگران است.خلوت فرآیند نظارت بر مرز بین خود و دیگری است. ) Altman and Chemers .)1980,Watson, 1970 بر اساس نظریههای فضای شخصی مدل آلتمن()Altman,1975 که در آن فضای شخصی و قلمروپایی ساز و کارهای اصلی دست یافتن به خلوت قلمداد شده اند مردم تلاش می کنند درانجام فعالیت ها به سطح مناسبی از خلوت دست یابند. در نتیجه دانستن معنا و مفهوم خلوت اهمیت زیادی دارد.خلوت نباید به گوشه گیری از جمع و تمایل به انزوا منجر شود) Schwartz .)1968خلوت بیش از اندازه به احساس انزوای اجتماعی، و خلوت کم به احساس ذهنی ازدحام منجر می شود(لنگ،.(1383
نیازبه خلوت به میزان زیادی به فرهنگ ربط دارد ( .)Altman and Chemers 1980, Watson 1970 طراحی محله ها، ساختمانها و اتاق بر اساس رفتار انسانن انجام می شود و در نتیجه در فرهنگهای مختلف تفاوت های قابل توجهی دارد. راپـاپورت (1977 , 1969) معتقد است که در دید مردم نسبت به خلوت تفاوتهای اساسی فرهنگی وجود دارد این تفـاوت هـا در سـازماندهی فضـاهای داخلـی و خارجی مسکن جلوه گر می شوند. فضای داخل خانه هایی که برای مردم راحت هستند، به میزان زیادی تأثیر نگرش هـای فرهنگـی به خلوت را نشان می دهند .(Rapoport 1969, Zeisel 1974,Brolin 1976,Porteous1977) بعضی از مردم هر رابطه ای را بـین فضاهای نشیمن، پخت و پز، غذاخوری و خواب خانه می پذیرند. مردم دیگری نیازهای خاص دارند که نه تنها ممکن است مکان اتاق را تحت تأثیر قرار دهد، بلک مانند خانه های عربستان سعودی امکان دارد مکان در اتاق هـا نیـز تغییـر کنـد .(Baleela,1975) در ایـن مورد خلوت مورد نیاز بانوان شرایط ویژه ای دارد.
.5 فضای شخصی
مفهوم فضای شخصی ارتباط نزدیک با مطالعه هال بر روی فاصله های تعامل دارد. فضای شخصی به عنوان محیط اطراف بدن شخص تعریف شده است که ورودافرادبه آن بدون مشکل نیست.این فضایک مکان جغرافیائی معین نیست، همراه شخص حرکت می کندوبسته به موقعیت بزرگ وکوچک میشود. اغلب به صورت حبابی ازفضا توصیف شده است که افرادرادربرمیگیرد.این حباب متقارن نیست وبیشترین فضارادرقسمت جلوی شخص دارد(ادوارد هال،(1966 تعریف فضای شخصی با فضای شخصی شده متفاوت است، اگر چه ممکن است این دو واژه به جای یکدیگر استفاده شوند. فضای شخصی به فاصلهای گفته می شود که حیوانات هم گونه، بجز درمواردی که تماس های خصوصی بین آنها جریان دارد بین خود رعایت می کنند ( Hall 1966, Horowitz, Duff and Stratton 1970, .) Becker and Mayo 1971 فضای شخصی شده به محدوده ای از محیط طبیعی یا مصنوع که به عنوان قلمرو تعیین شده باشد گفته می شود. شخصی سازی به نشانه گذاری، یا یکپارچگی و همسانی اشیای یک مکان موجب احساس مالکیت بر آن مکان است گفته می شود(.)Becker ,1987 سامر((1969 مفهوم فضای شخصی را محدوده ای غیر قابل رویت در اطراف فرد که مزاحمتی به آن راه ندارد تعریف کرد، فضای شخصی نه الزاما شکل حجمی دارد، نه به طور مساوی درتمام جهات گسترش می یابد، بلکه شبیه صدف حلزونی، حبابی از صابون، تشعشی نورانی و با یک چادر اکسیژن است. اگر شخصی وراد این فضا شود فرد احساس مزاحمت میکند و عدم رضایت خود را نشان می دهد(لنگ،.(1383 گافمن((1971 فضای شخصی را چنین تعریف می کند: فضای پیرامون فرد که ورود دیگری به آن باعث می شود که فرد احساس کند به حریم او تجاوز شده است و این عمل به ابراز ناراحتی و گاه کنار کشیدن او منجر می شود(آلتمن،.(1975
.6 تفاوت قلمرو و فضای شخصی
وجه تمایز فضای شخصی و قلمروراچنین می توان عنوان کرد که قلمرو فضای جغرافیایی ثابت و مشخص که توسط یک ارگانیسم مورد دفاع بوده و برای بقا و فعالیتهای ضروری زندگی در نظر گرفته شده است. قلمروپایی بیان کننده این امر است که چگونه مردم بر فضای شخصی کنترل خواهند داشت. اشاره دارد، در حالی که فضای شخصی فاقد چنین ویژگی می،باشد. از سوی دیگر مرز قلمرو قابل رویت است در حالی که محدوده و مرز فضای شخصی غیر قابل رویت است. در مرکز فضای شخصی بدن وجود دارد در حالی که در راس قلمرو، خانه یا آشیانه واقع شده است . قلمرو محدوده وسیع تراز فضای شخصی را در بر میگیرد و مستلزم استفاده از مکانها و اشیای موجود در محیط است .بر اساس تعریف ایروین آلتمن قلمرو مکانی نه تنها سازو کاری برای فراهم آوردن خلوت بلکه تثبیت کننده روابط اجتماعی است (آلتمن، .(130 : 1382
.6ازدحام
معیارهای مهمی چون خلوت، فضای شخصی، رفتار قلمروپایی و ازدحام ادراک راحتی و کیفیت محیط را تحت تأثیر قرار می دهند این مفاهیم به عنوان یک نیاز اساسی و مهم در انسانها شناخته شده و به ارضای نیازهای دیگری چون امنیت، هویت،آرامش و عزت نفس منتهی می شود. در میزان و نحوه کنترل قلمرومکانی سلسله مراتبی وجود دارد. جنبه های مختلف این سلسه مراتب با درجات مختلفی از شخصی سازی، مالکیت و کنترل حاصل می شود. کیفیت محیط ساخته شده تا حدودی با میزان خلوتی که فراهم می آورد تعیین می شود. معماران، طراحان شهری و معماران محیط و منظر می توانند از طریق طراحی موانع واقعی و نمادین و تعریف قلمروهای داخلی ساختمانها و فضاهای باز بیرونی برای نیازهای خلوت انسان پاسخ های بهتری بیابند.در حالی که میل به داشتن خلوت ایجاد فضای شخصی و کنترل قلمرو مکانی امری عمومی است، ولی شیوه پاسخ به آن در فرهنگهای مختلف متفاوت است. بعضی از فرهنگها به طور نسبی نیازهای خلوت پیچیده تری دارند.
نظریههای فضای شخصی مدل آلتمن( :)Irwin Altman.1975 که در آن فضای شخصی و قلمروپایی ساز و کارهای اصلی دست یافتن به خلوت قلمداد شده اند. مردم تلاش می کنند درانجام فعالیت ها به سطح مناسبی از خلوت دست یابند. در نتیجه دانستن معنا و مفهوم خلوت اهمیت زیادی دارد.خلوت نباید به گوشه گیری از جمع و تمایل به انزوا منجر شود(.)Schwartz ,1968خلوت بیش از اندازه به احساس انزوای اجتماعی، و خلوت کم به احساس ذهنی ازدحام منجر می شود .)Altman, 1975) قلمرو پایی و ازدحام با هم به یک نظریه وحدت بخش می رسند به جای حریم خصوصی که توجهصرفاً به عنوان حالت پس روی اجتماعی می باشد آلتمن مفهوم حریم خلوت را به دیالکتیک و فرایندی پویا برای کنترل سطح در دسترس دیگران بودن میداند، دیالکتیک آلتمن به این معنی است که مردم در واقع به دنبال و یا اجتناب از تعاملات اجتماعی و توسط پویایی بدان معنی است که سطح مورد نظر از تعامل متفاوت مطابق با تفاوت فردی و شرایط در طول زمان است آلتمن پیشنهاد می دهد که نرسیدن به سطح مطلوب حفظ حریم خصوصی نتایج آنرا ناراحتی و استرس با خلوت کم که منجر به احساس ازدحام بیش از حد و خلوت بسیار منجر به انزوا می شود (جدول.(1