بخشی از مقاله
بررسی عناصر هویت بخش در معماری بازار
خلاصه
می توان گفت هویت یک پدیدار ، در مجموع وجود و ماهیت آن را آشکار می سازد. امروزه یکی از بحثهای مد شده در روند معماری معاصر ایران را می توان بحث » بحران هویت در معماری « بیان کرد .بحرانی که عده ای آن را در تقابل سنت و مدرنیته می دانند . در شرایط کنونی شاید بهترین گزینه این باشد که با شناخت هویت و عناصر هویت بخش به معماری گذشته خود ، زمینه های این تقابل را شناخته و به مدیریت آنها بپردازیم . برای پیشبرد روشن تر این بحث بهتر است به صورت مصداقی در پی یافتن این عناصر باشیم .بازار را می توان آیینه ای تمام قد برای یافتن تمام مصادیق هویت تاریخی معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی تعریف کرد که در طی قرون متمادی تبدیل به سندی برای افتخار ایرانیان شده است . بافتی که علاوه بر هویتمند و هویت ساز بودن ، در صدور فرهنگ و هویت ایرانی نیز سهیم بوده است . اما در اینجا سوالاتی پیش می آید، نخست اینکه هویت چیست ؟ و رابطه معماری با هویت چیست ؟ و دوم اینکه رابطه بازار با هویت ایرانی – اسلامی چیست ؟ و چه عناصری در ایجاد این هویت سهیم اند ؟با بررسی در آثار مکتوب و تحقیقات انجام شده در زمینه های هویت و بازارهای ایرانی ، متغیرها و فصل مشترک هایی در آنها دیده می شود که با دسته بندی آنها می توان ادعا کرد ، بازار به مثابه ابرسامانه ای است که علاوه بر معرفی هویت معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی می تواند بزرگترین معلم برای معماران ایرانی باشد . قطعا شناسا ندن این عناصر و بیان اهمیت این عناصر به عموم باعث ایجاد نوعی همدلی در راستای حفظ این شناسنامه ها خواهد شد شناسنامه ای که قرن ها هویت ما را نسل به نسل منتقل کرده تا به ما رسیده است . اما با تمام این اوصاف شاهد فرسودگی روزافزون این بافت ارزشمند هستیم که می توان گفت
علاوه بر دلایل کالبدی ریشه عمیقی در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد .
کلمات کلیدی: هویت ، معماری ، بحران ، بازار .
»معماری، وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست. هنگامی که ملتی می تواند مبل ها و لوسترهای زیبا بسازد اما هر روزه بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نابسامان و تاریک آن جامعه دارد؛ اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم قدرت سازماندهی آن ملت را به اثبات می رساند.«
»هرمان موتسیوس«
1. مقدمه
هویت را می توان تجلی فرهنگ در محیط دانست زیرا مکانها از انسان معنا می گیرند و انسان نیز مجموعه ای از باورها و اندیشه ها است که فرهنگ او را شکل می دهد و نمودی از فرهنگ انسان را در مکان و محیط می توان مشاهده نمود که همان هویت اوست .شخصیتهایی مانند شولتز سعی در ملموس کردن این مفاهیم بلند انسانی (هویت و فرهنگ) داشته اند.
باوجود همه پیچیدگیهای مفهوم هویت و تلقیهای متفاوت صاحبنظران از آن، برکسی پوشیده نیست در معماری معاصر ایران، این واژه دچار بحران شده و بهصورت مفهومی انتزاعی درآمده است. رنگ باختن مفهوم هویت، مختص حوزه معماری نیست، همچنانکه این ضعف در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، ملی و ... مشهود است.
بدیهی است که در اثر این بحران کالبدهای معماری ما نیز تحت تاثیر قرار بگیرند .بناهای تجاری امروز را می توان از این دست نام برد . بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که برای شناسایی هویت جوامع بشری باید در سنتهای این جوامع جست و جو کرد و برای یافتن سرچشمه هنر اسلامی باید به باطن دین اسلام که در طریقت مستتر بوده و حقیقت آن را روشن ساخته است رجوع کرد . منبع هنر اسلامی علم و حکمتی است که باید آن را در میان قرآن و سنت جستجو کرد .
بسیاری از شواهد و مصادیق معماری تاریخی مان در بازار وجود دارند یا با آنها مرتبط است . یعنی بازار هم ویترین معماری و هم ویترین شهرسازی ماست و اگر همین ویترین را تماشا کنیم چشم انداز وسیعی را در هر عرصه می توانیم پیش رو داشته باشیم .
انسان یکجا نشین و سازمان یافته ،همیشه به مکانی همگانی نیاز دارد تا بتواند در پهنه اش و در کنج و کنارش به برقراری رابطه های آزاد بین خود و دیگران بپردازند (فلامکی ،(70 :1374این مکان در فرهنگها و ملل مختلف به صورتهای مختلفی شکل گرفته اند در شهرهای سنتی ایران بازار نمود عینی پیدایش چنین فضاهایی است .
در مدخل بازار در لغت نامه دهخدا آمده است :واژه بازار به معنی محل خرید و فروش و عرضه انواع کالاست . در فارسی میانه به آن »وازار« و در فارسی پهلوی »واچار « و در پارسی هخامنشی به آن »آباکاری «گفته می شد که مرکب از »آبا« به معنی محل اجتماع و »کاری«به معنی چریدن و گردیدن است .
سابقه بازار به چند هزار سال قبل از میلاد می رسد ولی شکوفایی بازار در دوره سلجوقیان بوده، اوج هنرنمایی این کالبد شهری در دوره صفویه اتفاق افتاد .(سلطان زاده ( 13 :1380
امرو زه قطعا یک سری از فعالیتهای بازار عملکرد ندارند و طبعا ما نیاز به هماهنگ شدن فضای اقتصادی و تجاری خود با شرایط روز جامعه خود هستیم . بارزترین این هماهنگی را می توان تبدیل راسته بازارها به خیابانهایی که در بدنه های خود کاربردی تجاری دارند دید این تغییر ماهیت بدوا هیچ تضادی ندارد و حتی شاید آن را لازمه زندگی امروزی بتوان دانست اما در این تغییر چهره تا چه حد به نیازهای انسان به عنوان کاربر این فضاها توجه کرده ایم .
با شناخت بازار های سنتی شهرها و الگوبرداری از مفاهیم اصیل آنها در طراحی و ساخت فضاهای شهری امروز می توان جذابیت فضاهای شهری را افزایش و حضور مردم را در این مکانها پر رنگتر نماییم . هنرمندانه بودن فضای بازار باعث شده است که رابطه ای خاص میان عملکرد و معنی اجتماعی در شهر ایجاد شود و این همان حلقه گمشده در طراحی شهرهای امروزی ماست .
از طرفی ماندگاری عن صر بازار با وجود تمام تغییرات در طی زمان خود، اشاره به وجود هویت اجتماعی در این فضا دارد و این هویت اجتماعی از دو جزء تشکیل می شود :
- اهداف عملکردی
- سبک یا معنا داری(((hillier &hanson -j(1984
به عبارت دیگر این ارتباطات فضایی نه تنها شامل استفاده های تجاری بازار است بلکه به مسائل اجتماعی مربوط می شود که ابزاری برای شناخت و تداوم هویتهای فرهنگی و ایجاد حس تعلق است .
2. بیان مساله و ضرورت آن
»طرح ریزی برای انجام هر کاری باید از امور روزمره فراتر رود . برای این طرح ریزی باید دانست در گذشته چه روی داده است و مسائل قابل طرح در آینده را پیش بینی کرد . این مطلب دعوتی برای پیش گویی نیست بلکه خواستی است بر دیدی جامع بر جهان )«.گیدئون،(29 :1368
در سالهای اخیر هویت در معماری اسلامی به معضل بزرگی برای معماران ایرانی بدل گشته است، گروهی بر وجود بحران تاکید دارند (مانند هادی ندیمی که این بحران را به تمامی عرصه های کشور بسط می دهد ) و گروهی نیز آن را رد می کنند .اما باید توجه داشت که تمام این اختلافات در زمینه هویت معماری امروز ایران و بروز سبکهای مختلف در ایران خود نشانی از وجود بحران هویت در معماری ایران است. در چنین شرایطی ملزم به تاملاتی در این موضوع می باشیم .
برای پیشبرد بهتر این بحث بهتر است به صورت مصداقی در پی یافتن این عناصر باشیم . یکی از بهترین کالبد های معماری ایران که حتی در مقام لغت نیز شاخصه هویت ایرانی – اسلامی است »بازار« است .
با راه یافتن الگوهای مراکز تجاری دنیا و تغییر شکل و فرم واحد های تجاری در شهرهای امروزی به نظر می رسد درک درست و منطقی نقش بازار در گذشته و امروز و ملزومات ساختاری و مکانی فضاهای مربوط به آن و همچنین بررسی تناسب عملکرد و کالبد بازارهای گذشته و امروز، می تواند در دستیابی به الگوی مناسب جهت حفظ ساختار شاخصه های مناسب بازار های سنتی و استفاده از آنها در الگوها و فرمهای مجموعه ها و مجتمع های تجاری امروز کمک کند این امر باعث حفظ هویت و فرهنگ سنتی شهرها و از طرفی تطبیق آن با نیازهای امروزی خواهد شد .
2. روش شناسی تحقیق
این پژوهش به صورت کیفی و از روش تحلیل محتوای متون مرتبط با مفهوم هویت و بازار و شناخت و آگاهی لازم نسبت به تحلیل کارکردهای آن و دسته بندی نظریه های مرتبط با آن پیگیری می شود .این روش یکی از مهمترین روشهای تحقیق در علوم اجتماعی است که در پی شناخت داده ها نه به منزله مجموعه ای از رویدادهای فیزیکی و مادی بلکه به منزله پدیده های سیالی است که گاهی سبب ایجاد اختلافاتی در زمینه های مهم اجتماعی می شوند .همچنین، از طریق روش تحقیق همبستگی متغیرها ، با شناخت هویت و متغیرهای آن بدنبال یافتن نحوه ارتباط این متغیر ها در ساختار معماری بازار هستیم . ابزار مورد استفاده تحقیق نیز از روش کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک مکتوب می باشد.
شکل1؛بازار تبریز یکی از شاهکارهای معماری ایرانی ×
»سخن از سنت ،سخن از اصول تغییر ناپذیری است با منشا آسمانی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلف زمان و مکان ،در عین حال ،سخن از تداوم آموزه ها به انسان و به فعلیت در آمدن تعالیم سنت در درون انسان «. (اردلان و بختیار،(1380
1-3 بخش اول : تعریف هویت
واژه ی هویت مرکب از »هو + یت.« مصدر عربی است که از چه بودن»هو« یا »او« و در مقام پاسخ به پرسش »ماهو« یعنی »آن چیست« سخن به میان می آورد. بنابراین می توان آن را چیستی ترجمه نمود.
هویت در مفهوم عرفانی به معنای خداوند آمده است و بیشتر عرفا هستی خداوند یا ذات الهی را تنها هویت موجود می دانند عارفان حکیم »ابن عربی و پیروان مکتب او« هویت را شامل تمام مراتب تجلی خداوند از عالم امر تا عالم خلق محسوب می نمایند. هویت در رهیافتی فلسفه به معنای
»هستی و وجود« به کار می رود معنای سوم هویت که علاوه بر برخی رهیافت های فلسفی بر فهم عمومی و عامیانه آن هم استوار شده »ماهیت یا تشخیص« است. بدین ترتیب آنچه موجب شناسایی شیء باشد یا به عبارت دیگر چیست شئ هویت آن را تشکیل می دهد.
درمورد پدیده ها اگر دو عنصر اصلی یعنی »وجود« و »ماهیت« را پذیرفته باشیم می توان گفت هویت یک پدیدار در مجموع وجود و ماهیت آن آشکار می شود. (نقره کار ،(21: 1378
1-1-3 رابطه هویت خداوندی و انسانی
با توجه به خلافت و جانشینی انسان، بدین معنا که خداوند از میان تمام موجودات جهان، فقط انسان را جانشین خود قرار داده است. (در قرآن موضوع جانشینی خدا ضمن داستان آفرینش آدم بیان گردیده است. در آنجا آمده است که خداوند به ملائکه فرمود که میخواهد مخلوقی را بیافریند که جانشین او خواهد شد. ) بنا بر این هویت انسان نیز در طول هویت ازلی که از آن خداوند است، قرار می گیرد و انسان بعد از خداوند به تنها موجود هویت ساز بدل می گردد .
برای این هویت ساختاری متراتب است که دارای سه شاخصه ی کلی است:
- جهان بینی یا اندیشه ی انسان درباره ی هستی و انسانها (حکمت نظری)
- ارزشها و باید ها و نباید هایی که انسان برای نیات و اعمال خود قائل می شود (حکمت علمی)
- اراده ی انسان در مقام عمل به مبانی بالا و صبر و پایداری و مقاومت او در تحقق نیات خود (التزام عملی و پایدار به ارزشها و بایدها)(نقره کار ،(52: 1378
2-1-3 دیدگاه برخی از اندیشمندان ایرانی از هویت
در این زمینه مهندس نقره کار دیدگاههای موجود را به 5 گروه دسته بندی کرده است .(همان ،(105
- هویت ، سود ، تمایز ، تقابل : این گروه از اندیشمندان ماهیت هویت را باعث تقابل و نزاع می دانند و به دنبال الگویی مشترک برای تمام بشریت می گردند .به عنوان مثال داریوش شایگان هویت طلبی را به عنوان واکنشی در مقابل غرب بیهوده و صرفا عامل تسلای خاطر می پندارد .
- هویت ، سرمایه گذشته : شاید بتوان دکتر شریعتی را به عنوان سردمدار این دیدگاه معرفی کرد که هویت را به عنوان سرمایه های انسان از تاریخ ، فرهنگ و مذهب مطرح می کند . و سه شاخصه مهم را برای هویت بیان می کند :خود آگاهی ،آفرینندگی و عدم تمکین به وضع موجود و قرار گرفتن در مسیر تکامل .
- هویت ، نمود هماهنگی : رضا داوری اردکانی به عنوان نماینده این دسته هماهنگی و یگانگی را بستر ساز موجودیت هویت می داند . و فقدان هویت امروزی را در صورتهای تاریخی می داند که از هویت تاریخی ما جدا افتاده و بیگانه شده اند زیرا منشا این صورت تاریخی عصر جدید و فرهنگ غربی است .
- هویت ، نمود اسماء ا... : در این دیدگاه جهان جملگی اسماء ا... است و این دیدگاه هستی را به مثابه تجلیگاه اسماء الهی در مسیری از کثرت به وحدت به هویت مطلق وجود که حقیقت مطلق است می رساند . جایگاه انسان در این مظهریت ،جایگاه اکمل است و انسان کامل ،مظهر جامع اسماء و صفات الهی است . مدد پور را می توان نماینده این دیدگاه معرفی کرد .
- هویت متحول و متکامل : امام خمینی این حرکت و تحول در هویت را طبق نظریه اصالت وجود صدرایی ،علاوه بر فرد به جامعه نیز تسری می دهد . تفاوت این دیدگاه با اندیشه غربی اگزیستانسیالیسم که بر تحول و دگرگونی تام هویت تاکید دارد بر این مهم استوار است که حرکت ،تحول ،تغییر ،تکامل در نگرش الهی دارای جهت و سمت و سوی متقن ،اصیل و بنیادین است . که در حوزه فردی بر محور فطرت الهی و در حوزه جمعی بر انسان کامل استوار است .
3-1-3 هویت در معماری
هویت در معماری را می توان در دو سطح دنبال کرد سطح اول را که برای عموم به طور مستقیم قابل درک و ملموس است ،»هویت کالبدی« و سطح دوم را که در سطحی فراتر به طور غیر مستقیم و از طریق معماران برای عموم قابل درک است و از آن می توان به »هویت محتوایی« نام برد . در
سطح اول این دستاوردهای تمدنی (تکنولوژی ساخت ،مواد و مصالح و ... ) در هر دوره تاریخی است که شاکله هویت معماری آن دوره را می سازد اما در سطح دوم این زیرساختهای فرهنگی ادوار هستند که نقش دستور زبانی در ساختار معماری آن دوره دارند .
همانطور که در قبل به جنبه دگرگونی در هویت اشاره شد در معماری نیز این امر صادق می باشد اما این دگرگونی می تواند در جهت تکامل و یا زوال هویت معماری باشد که خود به ترتیب بحران زدا و یا بحران زا می شود .
4-1-3 بحران هویت در معماری
در این زمینه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد گروهی بر وجود این بحران تاکید دارند (مانند هادی ندیمی که این بحران را به تمامی عرصه های کشور بسط می دهد ) و گروهی نیز آن را رد می کنند .
اما باید توجه داشت که تمام این اختلافات در زمینه هویت معماری امروز ایران و بروز سبکهای مختلف در ایران خود نشانی از وجود بحران هویت در معماری ایران است که نمود آن را از زبان بهرام شیردل و به اصطلاح او در» دلقک بازی « برخی از معماران معاصر می توان دید، که اجازه شکل گیری یک معماری اصیل را نمی دهد . ولی باید توجه داشت که هویت معماری ما را در جریانات نوی به وجود آمده در جهان مانند دیکانستراکشن و فولدینگ نمی توان جستجو کرد .
عموم مباحث مطرح شده در زمینه بحران هویت را می توان در ذیل عنوان تقابل سنت و مدرنیته در ایران جمع آوری کرد . این تقابل و گسست از زمانی که شاهان قاجاری مبهوت دستاوردهای مدرنیته شدند و سعی کردند دست و پا شکسته آنرا وارد جامعه ایرانی کنند آغاز شد. در بحث معماری این تاثیر پذیری زودتر و با شرایط بهتری آغاز شد ولی در شهرسازی چون با ساختار فرهنگی-اجتماعی کل افراد سر و کار داشت اصطکاک خیلی بیشتر بود به طوریکه هیچ گاه پروژه مدرنیزاسیون نتوانست اجرایی شود واگر شد در سطح و فرم ، با زور چماق صورت گرفت.
اما بحث این است که در جوامع غربی از سالها قبل با رنسانس و دوران روشنگری و ظهور متفکرین ، اومانیسم و سوژه شدن انسان ، تمامی شرایط برای درک و هضم مدرنیزم با یک مقبولیت نسبی همراه بود ( نسبی چون به هر حال همیشه حرکات نو مخالفین خود را دارد – مدرسه باوهاوس را مثال بزنیم). هر چند خوشبینی های اولیه این حرکت با وقوع بلایایی نظیر ظهور نازیسم و فاشیسم و بمبهای اتم و نسل کشی ها از بین رفت ( هر چند هابرماس هنوز از یروژه روشنگری دفاع می کند) . اما ایران در این شرایط در چه وضعی بود؟ دنیای ایرانی, جامعه ایرانی , رابطه حکومت و مردم , نحوه تولید ....
وقتی در بزنگاهای مختلف تاریخی چون انقلاب مشروطه , جنبش ملی کردن نفت , انقلاب اسلامی , اصلاح طلبی و .. هر بار در دوراهی سنت و نو قرار گرفته، نتوانسته تصمیم بگیرد . این جاست که پرسش اصلی آغاز می شود که آیا مدرنیسم می تواند بومی شود؟ یا به تعبیری دیگر آیا معماری ما می تواند خود را همنوا با معماری مدرن (جهانی) کند؟
در این تقابل باید به این نکته توجه داشت که در جامعه ایرانی که هنوز ارزشهای سنتی در آن حرف اول را در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی ،فرهنگی ،وبه طور کلی در تمامی شئونات زندگی اش می زند و هنوز به عصر روشنگری خود ( به لحاظ ادوار تاریخی وایدئولوژیک) نرسیده چگونه می تواند پذیرای سبکهای امروزی معماری (مدرن ،پست مدرن ،دیکانستراکشن ) که همگی در راستا و یا در انتقاد آرمانهای انسان مدارانه عصر روشنگری در فرهنگ غرب بودند ، باشد؟ در جامعه ای که آرمانهای دکارتی(در معماری) هیچ وقت به طور کامل نهادینه نشده چگونه می توان پیرو اندیشه های نیچه و دریدا بود؟ در شرایط کنونی شاید بهترین گزینه با شناخت هویت و عناصر هویت بخش به معماری گذشته خود زمینه های این تقابل را شناخته و به مدیریت آنها بپردازیم . برای پیشبرد بهتر این بحث بهتر است به صورت مصداقی در پی یافتن این عناصر باشیم . یکی از بهترین کالبد های معماری ایران که حتی در مقام لغت نیز شاخصه هویت ایرانی – اسلامی است »بازار« است . در ادامه به دنبال این عناصر در کالبد بازار هستیم .
البته باید این را نیز در نظر داشت بحث از »بحران در معماری« که در ایران پدید آمده است را نباید فارغ ازبحث های ایجاد شده در دنیای غرب دانست و می توان آن را در ادامه بازنگریهایی که دنیای غرب برروند تفکرات خودداشت، دانست . به طور خلاصه می توان گفت اگر آنها خود در ارزشهای خود شک نمی کردند ما هنوز دنباله رو آنها می بودیم، هرچند با وجود تمام انتقاداتی که به پروژه مدرن وارد شد هنوز در ایران مدافعان متعصب خود را دارد که سعی در کپی برداری از آن دارند .
2-3 بخش دوم :بازار(ادبیات موضوع)((1
1-2-3 لغت شناسی بازار گواهی بر هویت ایرانی
واژه بازار در فارسی میانه »وازار. wci) wazar « در فارسی میانه مانوی ( wcr با ترکیبهایی چون وازارگ (بازاری)، وازارگان(بازرگان) ، وازرگانیه (بازرگانی ) ، در پاورتی واژار (wazar) ،در پازند (vazar)،در ارضی (vicar) در سغدی مانوی (wcn\wcrn) با گونه های مختلف گویشهای محلی ایران این واژه احتمالااز صورت مفروض ایرانی باستان vaha-varana گرفته شده که ترکیبی است از vaha-vahang در فارسی میانه »بها« و در فارسی دری از ماده wah از ریشه هند و اروپایی wes (خریدن) بازمانده در صورتهای vasna هندی باستان onos یونانی venum\uenum لاتینی و جزء دوم آن carana از ریشه car پسوند zar در فارسی میانه وازار در فارسی دری مجموعا به معنی جایگاه دادوستد .
این واژه ایرانی از راه بازرگانی از یکسو به عربی ،ترکی ،عثمانی و زبانهای اروپایی و از سوی دیگر به زبان سرزمینهای هند و سیلان راه یافته است
.گفته اند که اشتهار جهانی بازارهای قسطنتنیه (استانبول) در اشاعه این واژه میان زبانهای اروپایی سهمی داشته است .
این واژه در عربی به صورت بازار ، در ترکی به صورتهای بازار / پازار ، در فرانسه bazaar و چند گونه دیگر ، در اسپانیایی و پرتغالی bazaar ، در ایتالیایی bazzar ، در انگلیسی از طریق ایتالیایی bazzar وچندگونه دیگر ، در زبان آلمانی basar ، در زبان روسی bazaar ، در زبانهای صربی و مجاری Pazar ،. vasar
ازآنجا که نخستین شواهد این واژه در زبانهای اروپای شرقی از قرن پنجم.ه ق / یازدهم .م در زبان فرانسه از 1432/836 یعنی قبل از زبان پرتغالی 1544/951 دیده شده است این تصور که پرتغالیها اولین بار این واژه ها را از هند به اروپا برده باشند بی پایه است. (پروشانی،ایرج،315،( 1375
در زبان فارسی بازار به عنوان اسم مکان به معنی محل خرید و فروش کالا است ، با وجود آن که این واژه امروزه بیشتر درباره بازارهای دائمی ،اصلی،قدیمی شهرهای کهن و تاریخی به کار می رود . در گذشته گاه به صورت ساده و گاه با پیشوند و یا پسوندهایی به معنی مکان خرید و فروش به طور مطلق بوده است . واژه بازار در ادبیات فارسی مفهومی وسیع و گسترده دارد و به معنی محل شلوغ و پر ازدحام اعتبار و اهمیت اشخاص و غیره به کار می رفته است. (سلطان زاده،حسین،(12 :1383
واژه بازار به لحاظ واژه شناسی می تواند تاکید بیشتری بر ایرانی بودن این عنصر شهری باشد .(مومنی ،(2 :1373این ریشه یابی ما را در یافتن هویت ایرانی بازار و صدور این کالبد معماری –اجتماعی – اقتصادی به فرهنگهای مختلف در اقصی نقاط دنیا از مغرب تا مشرق کمک کند .
این شواهد نشان می دهد که بازار ایرانی با ویژگیهای خود زبانزد جهانیان بوده و واژه ایرانی بازار به بسیاری از زبانهای جهان در آمده است
.(پروشانی،ایرج،. (315: 1375
2-2-3 بازار
وقتی صحبت از معماری بازار می شود تصویر پر هیاهو و متنوعی از درهم پیچیدگی فضاهای مختلف بازار با تاق ها ،تویزه ها و کاربندی ها و انواع و اقسام فضاهای داخل بازار و انبوهی از جمعیت پیش رو قرار داده می شود.
بازار در ایران فضایی است برای خرید و فروش و تولید و عرضه کالاهای گوناگون که با یک مسیر ارتباطی پیوستگی پیدا کرده است .در شهرهای قدیم ایران بازار هسته مرکزی شهر را تشکیل می داد . امروز نیز بازارها کانون مبادله کالا ،تولید کالا و تجمع فعالیت های اجتماعی هستند و از نظر جایگاه ،قلب شهرهای ایرانی به شمار می روند . به طور کلی ،بازارها با عملکردهای گونگون اقتصادی،اجتماعی و مذهبی ،مظهر کاملی از بنیانهای مدنی محسوب می شوند که طی قرون شکل گرفته اند.
انسان یکجا نشین و سازمان یافته ،همیشه به مکانی همگانی نیاز دارد تا بتواند در پهنه اش و در کنج و کنارش به برقراری رابطه های آزاد بین خود و دیگران بپردازند (فلامکی،(70 :1380 این مکان در فرهنگها و ملل مختلف به صورتهای مختلفی شکل گرفته اند در شهرهای سنتی ایران بازار نمود عینی پیدایش چنین فضاهایی است .
عنصر بازار تنها وجه مشخصه یا خصیصه اصلی و بهترین معیار اصالت شهرهای شرقی اسلامی است.(ضیاء ، (1380 قدرت این کالبد در اعتبار و هویت شهرهای اسلامی تا حدی است که شهرهای اسلامی را با بازارهای آن می شناسند .
بازار به مفهوم حقیق اش ،مجموعه ای از مکان هایی است که توسط یک فضای سر پوشیده به یکدیگر وصل می شوند و به مفهوم مجازی ،گستره ای گونه گون از معانی را در بر می گیرد : از اعتبار تا قدرت ، از شایستگی تا رونق ، از آراستن تا زد و خورد کردن و خود جلوه دادن . (فلامکی محمد منصور ،(1371
شهر دوره اسلامی در تحول خویش به دور بازارها تنیده می شود و در گسترش خود بازارهای جدید را ایجاد می کند بدین سان ،مردمان به گونه ای کاملا آزاد به دور آنها سکنی می گرفتند و محله ای جدید به پا می شد . به همین اعتبار است که می توان از بازار به عنوان ستون فقرات شهر نام برد((1
.(حبیبی،(1378
3-3 بخش سوم : عناصر هویت بخش به بازار
همانطور که در قبل اشاره شد می توان این شاخصه ها را به دو دسته کلی زیر تقسیم کرد : عناصر کالبدی ( دستاوردهای زمانی – مکانی ) عناصر محتوایی ( دستاوردهای فرا زمانی – فرا مکانی )
1-3-3 عناصر کالبدی در هویت زایی بازار
همانطور که اشاره کردیم این عناصر غیر مجرد مادی و قابل فهم برای عموم هستند .این عناصر در خوانایی معماری ایرانی – اسلامی نقش درجه اول را بازی می کنند زیرا بر اساس تعریفی که از معماری در نظر ماست معماری ظرف رفتارهای انسان است که وظیفه بستر سازی در جهت رشد و ارتقای او به سوی کمال مطلوب آنها را دارد و این کمال را نمی توان تنها در دنیای ماورا جستجو کرد و باید نمودهایی از آن در دنیای ماده به وجود آورد .معماری ایرانی - اسلامی را نمی توان بدون گنبدها، ساختار هندسی، کاربندیها ،مقرنس کاریها و سایر عناصر مادی آنها در اذهان عمومی تعریف کرد .
این عناصر کالبدی که باعث تعریف عمومی بازار در بین اذهان عمومی میشود را می توان به خوبی در چهارسو ها ،راسته ها ،تیم و تیمچه ها،سرا ها و... دید .
کالبد و معماری بازار ها با مصالح گرم و گره خوردن این کالبد با کالبد های مذهبی و فرهنگی در روان و میزان اعتماد و تعلق به فضا در خریداران موثر است . در مجتمع های تجاری جدید زرق و برق حاصل از مصالح متنوعی که در آنها به کار رفته نوعی بی اعتمادی خریدار را نسبت به فروشندگان به وجود آورده است.
تزئینات بازار : این تزئینات مقیاس فضا را در نظر کاربر آن خرد تر می کند . این عناصر مادی و کالبدی بیشترین تاثیر را در برانگیختن حس تعلق به فضا و یا خاطره انگیزی در انسان را به عهده دارد.
از طرف دیگر بازارها علاوه بر کاربری اقتصادی گذر عمومی نیز محسوب می شده اند این تزئینات قطعا درزیبا سازی و بالابردن کیفیت بصری زندگی شهروندان تاثیر زیادی داشتند .
هندسه بازار :نکته اصلی که در هندسه بازار ها به خوبی بارز است هندسه ای همخوان با طبیعت و ارگانیک است که این هندسه باعث ایجاد پرسپکتیوهای متنوع حس یکنواختی را از بین می برد . بازارها عموما همانند ستون فقراتی در درون بافت ارگانیک شهر ریشه دوانده است . در بین این شریانها بافت مسکونی ظاهر می شود . گره خوردگی دو کالبد را با هم می توان عنصر حیات بخش شهر معرفی کرد .
در تمثیلی ساده ،اگر شهر را مانند بدنی فرض کنیم ، بازار ستون فقرات آن است ،راسته بازارها استخوانبندی آن (خصوصا در زمینه اقتصادی) و بافت مسکونی در هم تنیده با بازار به مثابه ماهیچه های دور تا دور استخوانها و در نهایت به میدان اصلی شهر که قلب شهر محسوب می شود متصل می شود .
»بازار مهمترین محور و شاهراه ارتباطی در شهرهای قدیم بود و بیشترین آمد و شد شهروندان در آن صورت می گرفت به عبارت دیگر بازار مهمترین کانال ارتباطی شهر بود که نتنها مردم ،کالاها و سرمایه در آن جریان می یافتند بلکه اطلاعات ، اخبار و آگاهی ها نیز از طریق آن به اطلاع شهروندان می رسید)«سلطان زاده ،(28 :1377
2-3-3 انعطاف پذیری و عملکرد چند گانه بازار
در تعریف هویت می توان آنرا عاملی تعریف کرد که باعث گره خوردن افرادی با ظواهر و دیدگاههای مختلف به یکدیگر می شود . یکی از بزرگترین بروزهای هویت در بازار را می توان این رابطه و پیوند اجتماعی قوی بین انسانها دانست انسانی که در عصر حاضر خود را در میان جهانی متشکل از فرد ها می بیند در چنین کالبدی می تواند خود را در کنار مجموعه ای مشترک بیند به نظرمن این بزرگترین کارکرد هویتمند بازار است .در