بخشی از مقاله
چکیده
سیمای شهرهای دنیای اسلام خود آئینه ای است بر مظاهر تمدن اسلامی. اسلام در عین جهان شمولی در شهر زاده شده و در شهر گسترش یافت. بیشتر محققینی که به بررسی آثار، بناها، شهرهای اسلامی و تاریخ تمدن اسلامی پرداخته اند بر این باورند که اسلام دین شهری است. بسیاری از ویژگی های شهرها در دوره اسلامی چون ساخت شهر، بافت، سیما و نقش آن بازتابی از بینش اسلامی به شمار می آید .مهمترین تکیه گاه های بینش اسلامی اعتقاد به اصل توحید و پرستش االله به عنوان خدای یگانه است که بایستی به نحوی روشن و مشخص در شهر اسلامی تجلی داشته باشد.
در سیر تاریخی اسلام گرایی، شهرهای بزرگی شکل گرفتند که در کنار آنها شمار شهرهای کوچک و متوسط نیز افزایش یافت که در عین همسانی با سایر شهرها، ویژگی های منحصر به فردی را به نمایش گذاردند. پس از ورود مدرنیسم، شهرهای جهان اسلام همانند سایر کشورهای در حال توسعه با رشد شهرهای انگلی و ماکروسفالی و سپس نارسایی در ارائه خدمات شهری،اقتصاد دوگانه و به هدر رفتن منابع ملی و سرمایه و فشار بر محیط زیست ناشی از تمرکز مواجه شده اند. در پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به سوالاتی از این قبیل هستیم که چه عوامل و عناصری در بخشیدن چهره اسلامی به شهرها نقش ایفا می کنند و هر یک از این عوامل چگونه می توانند بستری مناسب و سالم را برای زندگی شهروندان فراهم آورند.
واژه های کلیدی
تحلیل فضایی-هویت اسلامی-شهر اسلامی -شناخت عناصر شهری
مقدمه
شهر اسلامی به شهرهایی اطلاق میشود که در سرزمینهای دارای فرهنگ و اعتقادات نشأت گرفته از دین اسلام ایجاد شدهاند یا رشد یافتهاند. "شهرنشینی و شهرهای اسلامی، دورهای مشخص و محدود-یعنی چهارده قرن پیش تاکنون را در بر میگیرد و با کمال شگفتی بر پهنهای بسیار وسیع در سه گوشه جهان کم و بیش مهم و باستانی گسترش یافته است. این پهنه از اقیانوس اطلس تا دریای چین از خلیج گینه تا آسیای مرکزی از بالکان تا اندونزی و از شاخ آفریقا تا خلیج بنگال گسترده میشود" - کونئو، . - 15-14 :1384 این شهرها همگی در خصوصیات کالبدی و اجتماعی متأثر از حاکمیت فرهنگ اسلامی یا حکومتهای اسلامی با یکدیگر اشتراکات زیادی دارند . تعالیم اسلامی برای ادامه حیات انسان ها در زمان ها و مکان های گوناگون، اصولی را بیان می کند که این اصول را عمدتا در نیازهای انسان، نحوه زندگی او، اصول شکل دهنده روابط او با جهان خارج، اهداف نهایی زندگی او، نقش انسان در زمین و هدف خلقت او می توان پی جویی کرد. در حقیقت اسلام یک کالبد فیزیکی و ثابت برای معماری و شهر ارائه نکرد بلکه راه و اصولی برای زیست، برای رابطه انسان ها با یکدیگر، رابطه انسان با طبیعت و خدا و همچنین رابطه انسان با مصنوع اش معرفی کرد.
به طور کلی زمانی می توان صفت اسلامی را به یک شی انسان ساز اطلاق نمود که آن موجودیت بر اساس تعالیم اسلامی به وجود آمده و به گونه ای در خدمت انسان قرار گرفته باشند که در عین پاسخگویی به نیازهای مادی او، وی را به سمت ارزش های اسلامی هدایت نماید. به علاوه آنکه شی یاد شده باید تجلی گاه و یادآور ارزش های اسلامی نیز باشد.مراجعه به ادبیات در دسترس حاکی از آن است که غیرمسلمانان نخستین کسانی بودند که صراحتا از صفت اسلامی برای معماری و شهر استفاده کردند. به عنوان نمونه، در مورد پیشینه اطلاق صفت اسلامی به شهر می توان گفت که رواج تعبیر شهر اسلامی برای مجتمع های زیستی مسلمانان، با این فرض که از نظر کالبدی تجلی خاصی از اصول و ارزش های اسلامی بوده و به این ترتیب از مجتمع های زیستی سایر تمدن ها و فرهنگ ها متمایز می باشد، از قرن نوزدهم میلادی و به وسیله شرق شناسان آغاز شد. این تعبیر به تدریج در ادبیات شهری تثبیت شد.
شهرسازی اسلامی
شهرسازی اسلامی مشتمل بر مبانی نظری و تئوری های مربوط به اصول و ارزش هایی است که باید در طراحی، برنامه ریزی و ایجاد محیط زندگی مسلمانان رعایت شوند و بر روابط انسان با محیط - طبیعی یا مصنوع - و همچنین با سایر هم نوعان خویش - جامعه - حاکم باشد. این اصول و ارزش های از تعالیم اسلامی استخراج شده و دربردارنده عوامل مهم فرهنگ ملی که در تضاد با اصول پیشین نباشند نیز هستند. اجمالا باید گفت که منبع اصلی اصول حاکم بر کلیه اعمال مسلمانان و از جمله شهرسازی آنها، قرآن کریم و سنت پیامبر هستند.
در این متون بر اساس یک سری زمینه ها و موضوعات کلی، اصولی برای فعالیت و زندگی انسان قابل استخراج هستند، مانند هدف غایی زندگی انسان. این اصول باید با معیارهای حاکم بر عالم وجود که توسط خداوند برپاشده هماهنگ و یا تفسیری از آن باشد. علت این امر، آن است که انسان خلیفه خداوند بر روی زمین بوده و اعمال او باید رنگ الهی به خود گیرد. این اصول کلی حاکم بر عالم وجود براساس تعالیم اسلامی عبارتند از وحدت در کثرت، تجانس، توازن، تعادل، اندازه، هماهنگی و مواردی از این دست که مکتب اصفهان نمونه بسیار خوبی در این زمینه محسوب می شود - نقی زاده . - 1389 معمولاً در معماری اسلامی چهار عامل مهم تعیین کننده می باشند: -1 شرایط آب وهوایی -2 مواد و مصالح محلی -3 فورم های سنتی -4 شیوه زندگی و ارزشهای اسلامی و اجتماعی - شکویی ،. - 1391
سیمای شهرهای اسلامی
شهرهای دوره اسلامی مانند دوران پیش از اسلام در ایران، از سه بخش اصلی به نام های کهن دژ، شارستان و ربض تشکیل می شدند.
• کهن دژ بخش حکومتی، مقر حاکم و برخی نهادهای حکومتی بود که عمدتا در وسط شهر و روی تپه ای طبیعی بنا می شد تا از نظر دفاعی در وضع مناسبی قرار داشته باشد .کیاخره عنوانی بود که پیش از اسلام به این بخش اختصاص داشت.
• ربض یا حومه حوزه پیرامونی کهن دژ و شارستان بود. مزارع، باغات و روستاها فضاهای اصلی در ربض به شمار می رفتند .
• شارستان یا شهرستان به بخش اصلی شهر که محل زندگی مردم بود اطلاق می شد. در شناخت سیمای بیرونی شهرهای اسلامی می توان به نشانه هایی اشاره داشت که علاوه بر کاربردهای شهرنشینی، هدایت کننده مسافران بوده اند.
عناصر اصلی شهرهای اسلامی
عناصر شهر اسلامی به 8 دسته تقسیم می شود که به هر کدام به صورت تحلیل خواهیم پرداخت این 8 مورد عبارتند از :
1. مسجد
2. ارگ یا دارالعماره
3. خانه ها
4. محله
5. مدارس
6. میدان
7. شبکه ارتباطی
8. بازار
-1 عناصر اصلی شهرهای اسلامی- مسجد
بسیاری از ویژگی های شهرها در دوره اسلامی چون ساخت شهر، بافت، سیما و نقش آن بازتابی از بینش اسلامی به شمار می آید . مهمترین تکیه گاه های بینش اسلامی اعتقاد به اصل توحید و پرستش االله به عنوان خدای یگانه است که بایستی به نحوی روشن و مشخص در شهر اسلامی تجلی داشته باشد. از این رو مسجد به عنوان تجلی گاه نظام توحیدی اسلامی، قلب و کانون شهر از آغازین روزهای نشات اسلامی ممتاز شد.
هرکجا که پیامبر اسلام پای می نهاد نخست به بنای مسجدی می پرداخت. مسجد مدینه در زمان حضرتش پایگاه اصلی دعوت اسلام و
جکومت جهانی اسلام محسوب می شد. پس از پیامبر این سنت برجای ماند و در تمام شهرهایی که توسط مسلمانان بنا می شد، ساختمان مسجد از اماکن اولیه به شمار می رفت .در پی این روال در چهره جغرافیایی شهرهایی هم که زیر پرچم اسلام درمی آمدند نیز فضاهایی به مساجد اختصاص می یافت.
اعتقاد سلیم به داشتن بنایی مشخص به عنوان عبادتگاه و کانون عمده فعالیتی، اثری ژرف بر طرح و نقشه شهرها چه آنها که در دوره اسلامی ساخته شدند و چه آنها که یادگاری از گذشته بودند، گذارده است. از این رو محلات، بخش ها و اجزای شهرهای دوره اسلامی در بافتی یگانه با مسجد جامع، پیوستگی و پیوند برقرار می سازد. حتی زمانی که شهر اسلامی توسعه یافته و به ضرورت پاره ای از نقش های چندگانه مسجد مانند آموزش، سیاست، قضا و حکومت به خارج از مسجد دامن می گستراند بازهم در جایگزینی فضایی و تعیین مقر این نهادها، سهولت ارتباط با مسجد همواره از اولویت برخوردار بوده است . سیر تحولات کارکرد مساجد از صدر اسلام در چهار دوره قابل بررسی است :
• دوره اول: مدت کوتاهی در صدر اسلام .در این دوره مسجد ساده و بی پیرایه بوده که نمونه بارز آن مسجد النبی است.
• دوره دوم: دوران بنی امیه. مسجد در ارتباط کامل با دولت بوده و دارالعماره را به عنوان مقر حکومت در مجاورت خود دارد.
• دوره سوم: خلافت عباسیان. قدرت سیاسی از قدرت مذهبی و دارالعماره از مسجد جدا می شود.
• دوره چهارم: حکومت های قدرتمند محلی درون امپراتوری عباسیان. مساجد به محلی برای خودنمایی حکومت ها تبدیل می شوند. به قدرت رسیدن خاندان آل برهان در بخارا، آل میکائیل در نیشابور و شیخ مجدالدین شیرازی در شیراز نمونه هایی از این دست هستند. - سعیدی رضوانی، عباس ، - 1367
-2 عناصر اصلی شهرهای اسلامی- ارگ یا دارالعماره
در آغاز تشکیل حکومت اسلامی، مسجد پایگاه اداری و حکومتی نیز محسوب می شد. پیامبر اکرم در مسجد به انجام امور می پرداخت. زمانی که این مرکز حکومت یا دارالعماره به خارج از مسجد انتقال یافت نیز در مرکز شهر و عموما در مجاورت مسجد قرار می گرفت. با رشد این فضا دارالعماره به مجموعه ای از ساختمان ها، تشکیلات و سازمان های حکومتی توسعه یافت که مقر حاکم نیز بود. در ایران دارالعماره به ارگ معروف شد. ارگ در ارتباط فضایی با بازار و مسجد جامع قرار داشت که بعدها به عنوان عنصر سیاسی از سایر عناصر جدا شده و با ایجاد حصار و بارو در اطراف آن به صورت کانونی اصلی در شهر تجلی یافت. - توسلی، محمود و بنیادی، ناصر،. - 1386
-3 عناصر اصلی شهرهای اسلامی- خانه ها
اولین و پایدارترین تاثیراتی که انسان از محیط کالبدی و فضای فرهنگی زندگی خود کسب می کند، در خانه و خانواده روی می دهد. خانه هر انسان مامن او و عهده دار تامین دو دسته نیاز اصلی است: امنیت جسمی و امنیت روحی.
31 شهریور 1394، ICAUC2015
خانه هایی که کالبد شهر اسلامی را شکل می دهند، از دو اقتضای اقلیمی و فرهنگی تاثیر می پذیرند. اصل اساسی در این میان عبارت از تعالی روحی انسان مسلمان و امنیت جسمی و روحی اوست. - فیاض انوش1387،ص - 313 خانه شخصی فضای داخلی بسته ای است که ضمن تامین آرامش و
امنیت خانواده، اندرونی اعضای آن به شمار می آید. پنجره ها کمتر به خانه های مجاور و کوچه ها اشراف دارند در عین حال افراد داخل منزل می توانند فضای اطراف را نظاره کنند. در شهرهای اسلامی کهنف در نخستین دیدار از خانه، میزان تمکن و دارایی ساکن آن را مشخص نمی کرد. آنچه محلات زیبا را از خانه ها ساده تفکیک می نمود، وجود مجموعه های ساده و متحدالشکل بود. - بمات، 1369، ص - 116
واحدهای مسکونی اغلب دارای مدخل ورودی L شکل بوده تا از دید جلوگیری کنند. اسلام بر خصیصه پوشیدگی و حجاب در زندگی خانوادگی تاکید داشته و از این رو شهر شامل مجموعه ای از خانه هاست که فضای داخلی آنها از خارج قابل رویت نیاشد. - فیاض انوش، ابوالحسن و سنایی راد، عباسعلی، . - 1387
-4 عناصر اصلی شهرهای اسلامی- محله
محله عبارت است از بخش کوچکی از شهر یا آبادی که ساکنان آن در برخی اهداف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قومی، مذهبی و یا صاحبان حرف و پیشه و حتی مبدا شهری یا روستایی مشترک باشند. - شفقی، 1381ص - 379 بخش مسکونی شهر اسلامی را محله ها تشکیل می دهند که ساختار ویژه ای داشته و در حقیقت این مجموعه متجانس و همگن از محلات، شهر را شکل می دهند. عدم تفکیک طبقات اجتماعی از خصیصه های بارز شهر اسلامی است که فقیر و غنی در یک محله با یکدیگر زندگی می کنند.
فعالیت های محله به طور کلی در سه بخش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جای می گیرد. در بخش اقتصادی، فعالیت بازارچه و حجم معاملات نسبتا زیاد است. تولیدات مختلفی در محله صورت گرفته و مشتریانی را از خارج محله جذب می کند. در بخش اجتماعی، همیاری در مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی صورت می گیرد. مشارکت افراد محله از طریق شورا و پرداختن به مسایل آموزشی، مدرسه سازی، کنترل مسائل اجتماعی و تعاون بین هم محله ای ها انجام می پذیرد. در بخش فرهنگی وجود حسینیه، مساجد و هیات های مذهبی، کاروان های سیاحتی و زیارتی قابل توجه است. - ضرابی و علی نژاد طیبی، 1389 ص - 21 هر محله دارای نظامی نیمه مستقل در اداره امور داخلی و تامین
نیازهای خود بوده است. محله ها در معدودی از شهرها حتی دارای دروازه ای مخصوص بوده که شب هنگام و در مواقع ضروری بسته می شدند. محلات ضمن آنکه توسط یک راه اصلی خود را به بازار شهر یا امتداد راه اصلی منتهی به بازار وصل می کردند، خود را از فضای عمومی و پرتحرک دور نگه می داشتند. فضای داخلی هر محله جنبه ای نیمه عمومی داشت و به گونه ای نسبت به مراکز
عمومی شهری قرار می گرفت که کمتر محل تردد افراد بیگانه باشد. به این ترتیب فضایی نسبتا آرام و نیمه خصوصی برای استفاده ساکنان خود فراهم می آورد .
فضای کالبدی کمتر محله ای از پیش طرح می شد بلکه روند عمومی شکل گیری محله های مسکونی، تابع رشد اقتصادی و جمعیتی بود که در طول زمان شکل نهایی خود را می یافت. سیمای داخلی محله، منظری هماهنگ و متناسب را عرضه کرده و کمتر خانه ای بود که در ارتفاع خود را از سایر خانه ها متمایز کند. البته فضای ورودی خانه ها تاحد زیادی از این امر مستثنی بود و کمابیش معرف موقعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنانش محسوب می گشت.
ارزش زمین در هر نقطه از شهر علاوه بر امتیازات و خصوصیات محیط طبیعی آن و نزدیکی به مراکز اقتصادی- اجتماعی و شاهراه حیاتی شهر یعنی بازار و مسجد جامع، به امینیت حاکم بر شهر نیز بستگی داشت. در دوره هایی که ناامنی بر منطقه ای چیره می شد، ارزش زمین هایی که در نقاط دور از دسترس و در انتهای کوچه های باریک و بن بست ها قرار داشتند بیشتر از زمین هایی می شد که دسترسی به آنها ساده بود. - عباس سعیدی رضوانی. - 1366
-5 عناصر اصلی شهرهای اسلامی- مدارس
علاوه بر وجود مسجد جامع و بازار که از خصایص مهم شهرهای اسلامی است، مدارس نیز از ویژگی های اصلی این گونه شهرهاست . در آغاز یکی از نقش های مسجد امر آموزش بود اما در قرن های دوم و سوم هجری شمار مکتب ها و معلمان رو به فزونی نهاد. جنبه مذهبی مدارس از عوامل مهم تعیین کننده موقعیت آنها در شهر بود. - نظریان،1383 ص - 27 اغلب مدارس بزرگ اسلامی در امتداد یا جوار بدنه بازار و راسته های اصلی شهر احداث می شدند.
مدرسه از تحولات دیگر مساجد است اما باید گفت در گذشته مسجد ومدرسه گاه به جای هم مورد استفاده قرار می گرفتند. ایجاد مدارس از قرن چهارم به بعد در ایران اهمیت یافت و حتی موقوفاتی نیز به آنها اختصاص یافت. جنبه های مذهبی به عنوان خصوصیت برجسته آنها بدان ها موقعیتی با اهمیت می بخشد. مدارس علاوه بر کارکردهای مذهبی دارای کارکردهای سیاسی و اجتماعی بودند. - ابن بطوطه، 1928 میلادی، ج 1، ص136 و . - 142
-6 عناصر اصلی شهرهای اسلامی- میدان
میدان عرصه نمایشی است برای زندگی یک شهر که از حرکت، کوشش و تلاش برای زندگی و سرزندگی شهروندان خبر می دهد. - ابراهیمی، 1388ص - 108 میدان به عنوان یک فضای شهری با حضور و مکث معنی دار انسان و به منظور و مقصور معینی در ارتباط با حرکت جمعیت موجودیت می یابد و علاوه بر آن جلوه های روشنی از یک فضای ایجادکننده ارتباط، تماس و فعالیت آدمی را نمایان می سازد .
در شهرهای دوره اسلامی نقش و عملکرد میدان اهمیت بیشتری یافته و در کنار بازار قرار می گیرد. در قرون اولیه اسلامی، در میانه و