بخشی از مقاله


بررسی عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد پایداری شهری(مطالعه موردی :شهر اهواز)


چکیده

شهرها به مثابه موجودات زنده ای هستند که حیات می یابند،رشد میکنند،به بلـوغ مـی رسـند و بـرای ادامـه حیات به سرزندگی و نشاط نیازمندند. امروزه شهرهای بزرگ با رشـدبالای جمعیـت و توسـعه بـی حدکالبـدی مواجه هستند، ازاین رو سبب شده است تا شهرها با مسائل و تنگناهایی چون جدایی محل کارازسـکونت، دوری ازطبیعت، کاهش فضاهای تفریحی و گذران اوقات فراغت، کاهش فضای بازودرنهایت عدم سـرزندگی و پایـداری مواجه گردند.سرزندگی فضاهای شهری مبتنی برحضور مردم درشهر است. نقـش فضـای شـهری، یابـه عبـارتی فضایی که در آن تعاملات اجتماعی شهروندان شکل می گیرد و فرهنـگ جامعـه در بسـتر آن ارتقـا مـی یابـد، درکشورما روزبه روز درحال افول است.براین اساس ،هـدف ازایـن پـژوهش شناسـایی عوامـل مـوثر برپویـایی و سرزندگی فضاهای شهری جهت نیل به سرزندگی پایدار شهری است، که درصورت پایداری سرزندگی به زیست پذیری می انجامد. دراین پژوهش پس ازمـرور مفـاهیم و نظـرات مـرتبط مـدل تحلیلـی پـژوهش کـه درواقـع دربرگیرنده مدل کلی عوامل اثرگذار برسرزندگی و پایداری فضا درشهر اهواز می باشد تدوین گردیـده و درانتهـا پیشنهاداتی بیان میشود.

واژگان کلیدی: سرزندگی،معماری پایدار،پایداری شهری،فضای شهری.

-1 مقدمه

شهر پایدار شهری است که امکان زیستن متناسب و هماهنگ شهروندان را براساس حقوق متقابل و تعریف شده جامعه مدنی فراهم می کند. در چنین ساختاری است که شهروندان از حق طبیعی برخورداری از تسهیلات و خدمات شهری بهرمند می شوند.]پورجعفر و محمودی نژاد،1388، [15 اگر شهر را به مانند یک موجود زنده فرض کنیم برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است.نقش فضای شهری،یا به عبارتی فضای که در تعاملات اجتماعی شهروندان شکل می گیرد و فرهنگ جامعه دربستر آن ارتقاء می یابد،در کشور ما روز به روز در حال افول است.]گلکار، [1386 تاکید به پایداری به عنوان اصل محوری برای توسعه های آینده حائز اهمیت است.در بحث پایداری بیشتر بر عوامل زیست محیطی و اقتصادی متمرکز شده و جنبه های حیاتی-اجتماعی آن مورد بی توجهی قرار گرفته است. بعد اجتماعی توسعه پایدار و پایداری یکی از حائز اهمیت ترین ابعاد آن به حساب می آید.در واقع پایداری حفظ و ارتقاء کیفیت زندگی برای همه مردم است. لذا پایداری اجتماعی با مجموعه ای از مفاهیم از جمله کیفیت زندگی، سرزندگی،سلامت، عدالت اجتماعی،توانایی خوب زیستن و ... می باشد. هدف کلی پایداری اجتماعی پیامدهای طولانی مدت برای سلامت جامعه و شهروندان است. ]کج کوب، [1390 انسان موجودی هدفمند و جویای نشاط (شادکامی) ،خوشبختی و سعادت می باشد و تا زمانی که به آنچه می خواهد دست
نیابد احساس نشاط،خوشبختی و سعادت نمی کند.]آستین فشان،هزار جریبی،[1388 شادابی و سرزندگی حلقه مفقوده زندگی شهری است.به ویژه این که اهواز به دلایل مختلف از نشاط کمتری برخوردار است و شهروندان روحیه ای خموده و ناشاد دارند. اگر چه بخش عمده ای از این رویکرد را می توان به دلایل شرایط سخت زندگی در اهواز دانست اما فضاهای شهری در این حوزه بی تاثیر نیستند.]گلکار،[1386 با توجه به تاثیر سرزندگی در ارتقاء پایداری اجتماعی، در این پژوهش عوامل موثر بر سرزندگی شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت.

-2 تعریف سرزندگی

سقراط در قرن پنجم پیش از میلاد گفته است : هدف اصلی از ایجاد شهر را تأمین نشاط و خوشبختی شهروندان می داند. نه این که شهر به هیولایی تبدیل شود که شهروندان در آن علاوه بر این که آسایش و آرامش زندگی را بدست نیاورند، در تلاش بیهوده با مشکلات مختلف دست به گریبان شوند.این سخن سقراط رابطه دیرین و مستحکم میان دو مفهوم »شهر« و »نشاط و سرزندگی« را به خوبی نشان می دهد . برمبنای چنین دیدگاهیاساساًشهر به مثابه دستگاه، وسیله یا مرکبی برای نیل به شادی، نشاط و سرزندگی تلقی می شود.

در داخل کشور کوروش گلکار در پژوهشی که در رابطه با سرزندگی شهر به انجام رسانده ]گلکار،[1386، سرزندگی شهری را معادل واژه ی «Livability» و یا «Liveliness» دانسته و آن را به عنوان یکی از مولفه های سازنده کیفیت طراحی شهری تعریف می نماید؛ به عبارت دیگر »سرزندگی« به همراه شانزده کیفیت دیگر،یعنی کیفیت های خوانایی،شخصیت بصری،حسن زمان،غنای حسی،رنگ تعلق،آموزندگی،نفوذپذیری و حرکت،اختلاط کاربری و فرم،همه شمول بودن،کیفیت عرصه همگانی،آسایش اقلیمی،ایمنی و امنیت،انعطاف پذیری همسازی با طبیعت،انرژی کارایی و پاکیزگی محیطی پدیده ای به نام کیفیت طراحی شهری می آفریند . ]خستو،رضوانی،[1389 سرزندگی و پویایی فضای شهری و درمقابل، ملال انگیزی آن بازتاب شمار و به خصوص نوع فعالیتها و رویدادهایی است، که در فضا صورت می پذیرد. بنابراین برای شناسایی سرزندگی ابتدا باید به بررسی فعالیت ها بپردازیم . به نوشته پاکزاد ]پاکزاد،[1386 به تمامی افعال انسانی که در راستای برآوردن یکی از نیازهای او انجام می گیرند.

 

در خارج کشور دو تن از مشهورترین افرادی که به طور خاص به موضوع سرزندگی پرداخته اند ،جین جیکوب و کوین لینج هستند.این دو هر کدام با رویکردی خاص به این مفهوم نگریسته اند که بر دیدگاه آن ها با وجود ارزشمند بودن، نقدهایی وارد می باشد. جین جکوبز در کتاب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا منتشر شده در سال 1961،سرزندگی خیابان را امکان برقراری برخوردها وتعاملات مفید بین افراد وتماشا کردن دیگران می داند.]جیکوبز ،[1386 اوچهار شرط اصلی را برای خلق تنوع بارور در خیابان ها و نواحی شهری و در نتیجه سرزندگی شهری بیان می نماید:
1محدوده- ترجیحاً دارای بیش از دو کارکرد اصلی باشد. -2غالب بلوک ها کوتاه باشد.

-3منطقه ترکیبی از ساختمان ها با سن و شرایط متفاوت باشد.
-4تراکم فشرده کافی مردم صرف نظر از علت حضورشان وجود داشته باشد.

او در شرط اول بر روی تنوع کاربری،در شرط دوم و سوم بر روی تنوع کالبدی و در شرط چهارم از تنوع فعالیت ها سخن می گوید؛در واقع به اعتقاد او تنوع، سرزندگی را به دنبال خواهد داشت؛البته این کاربری ها هستند که فعالیت ها را پدید می آورند و با وجود کاربری های مختلط،قطعاً تنوع فعالیتی نیز بالا می رود و در نتیجه آن تنوع افراد مراجعه کننده در ساعات متفاوت روز افزایش می یابد.بنابراین یکی از ملزمات سرزندگی خیابان،وجود کاربری مختلط و تنوع آن ها است.

تعریف لینچ از سرزندگی بر اساس کتاب تئوری شکل خوب شهر منتشر شده در سال 1981 چنین می باشد: هماهنگی محیط با نیازهای بیولوژیکی انسان و میزانی که فرم مکانها، بقاء زیست محیطی انسان و سایر موجودات زنده مفید به لحاظ اقتصادی برای انسان را تامین می کنند.]لینچ،[1381 معتقد است سرزندگی به همراه 5 عامل دیگر معنی،تناسب،دسترسی ،نظارت و اختیار،کارایی و عدالت،محورهای عملکردی شکل خوب شهر را تشکیل می دهند.او سرزندگی را به چند بخش تقسیم می کند که عبارتند از : بقا،کفایت مقدار لازم آب،هوا، غذا، انرژی و خدمات مواد زائد،عدم وجود سموم زیست محیطی و خطرات،سازگاری،هماهنگی میان محیط زیست و نیازهای انسانی،سلامتی و تنوع ژنتیکی موجود زنده مورد استفاده انسان و در نهایت ثبوت بیولوژیکی. ]خستو،رضوانی،[1389

با توجه به نظرات سالزانو در مورد یک شهر سرزنده که با عنوان هفت هدف برای نیل به شهر سرزنده در سال 1997 منتشر شده، سرزندگی عبارت است از : هویت داشتن، وجود زندگی اجتماعی در شهر،خوشبختی و پیشرفت اجتماع و اشخاص و پایداری اکولوژیکی.[ Salzano.2007] با توجه به اصولی که هانری لنارد، برای شهر سرزنده در کتاب سرزنده سازی شهرها منتشر شده در سال 1997،ارائه داده است، سرزندگی به صورت زیر تعریف می شود: امکان تماشای مردم و شنیدن صدای آنها، امکان گرد هم آمدن غیر رسمی مردم در عرصه های عمومی،فرصت اجتماعی شدن برای کودکان و نوجوانان در عرصه های عمومی،تایید و ارزش قائل شدن همه شهروندان برای یکدیگر و احترام به معرفت و آگاهی های تمام ساکنان. [Timmer.2006] آلن جکوبز و دنلد اپلیارد بر اساس بیانیه ای که در سال 1987 با عنوان » به سوی یک مانیفست طراحی شهری « منتشر کردند، سرزندگی را امکان زندگی راحت در یک شهر تعریف نموده اند.[Carmona.2006]

انجمن معماران ایالات متحده((ALA در مجموعه ای که تحت عنوان » سرزندگی« در سال 2005 منتشر کرده است، ضمن بیان اینکه نمی توان برای سرزندگی ، یک تعریف واحد و مشخص ارائه داد و سرزندگی یک محل باید با توجه به ویژگی های آن مکان و ساکنانش تعریف و تدقیق شود،مفهوم عام سرزندگی یک مکان را به داشتن هویت،پویایی،انعطاف پذیری و قابلیت تطابق با نیازهای جدید مربوط دانسته است.[Allison.2005] به عقیده یان گل یک مکان سرزنده، جایی است که مردم،آن را برای درنگ، ماندن و ملاقات انتخاب می کنند؛ به جای اینکه بخواهند سریع از آن عبور کنند. [Gehl.2006] در راهنمای مکان های عمومی برای مردم در سال 2007، برای فضاهای شهری موفق، کیفیت سرزندگی یک مکان؛ پویایی، فعال بودن، امنیت، راحتی، تنوع و قابلیت سرگرم کنندگی آن تعریف شده است.[Public Places for People.2007]

 

با توجه به تعاریف موجود از سرزندگی می توان تعریف عام سرزندگی را، قابلیت مکان برای تأمین تنوعی از فعالیتها و استفاده کنندگان (با پیش زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) با هدف تنوع تجربیات و تعاملات اجتماعی به گونه ای که امنیت، برابری و راحتی را برای همه استفاده کنندگان فراهم آورد؛ در نظر گرفت. سرزندگی عاملی است که در نتیجه ی جذابیت فضاها و رضایت شهروندان حاصل میشود که در نهایت منجر به ایجاد فضایی زیست پذیر می گردد.


-3 سرزندگی و زیست پذیری

برای مفهوم سرزندگی،برابرهای گوناگون در غرب وجود دارد که از آنها می توان به Vitality، Viability، Livability، Liveliness اشاره نمود؛ که البته بجز «Vitality» ،لغایت دیگر بیشتر به مفهوم زیست پذیری و قابلیت زندگی نزدیک هستند.در لغت نامه شهرسازی رابرت کوان 442]،2005،[ Cowan سرزندگی و زیست پذیری در کنار هم آمده و این گونه معنی شده است: «Vitality and Viability» ویژگی مراکز شهری کوچک و بزرگ موفق است؛ سرزندگی شهر بازتاب سطح شلوغی آن در اوقات مختلف روز و در بخش های مختلف است؛ در صورتی که زیست پذیری میزانی برای سنجش ظرفیت آن برای جذب سرمایه برای بقاء ، بهبود و تطابق نیازهای متغیر است. با توجه به تعاریف ارائه شده در رابطه با فعالیت و سرزندگی، یک » فضای شهری سرزنده « عبارت است از یک فضای شهری که در آن حضور قابل توجهی از افراد و تنوع آن ها (به لحاظ سن و جنس) در گستره زمانی وسیعی از روز که فعالیت هایشان عمدتاً به شکل انتخابی یا اجتماعی بروز می یابد به چشم می خورد.]خستو،رضوانی،[1389 در مجموع مطالعاتی که توسط گروه کرمونا با عنوان مکانهای زندگی ،توجه به کیفیت در سال 2004 منتشر شده است، به مکانی که در ارتباط با فعالیت های غالبش به خوبی استفاده می شود و به کاربری های مکمل اجازه رشد و گسترش می دهد، سرزنده گفته می شود.[ Carmona.2006]
چارلز لاندری 4] ،2000، [ Landry مفهوم سرزندگی را به گونه ای متفاوت بررسی نموده؛ او سرزندگی و زیست پذیری را مجزا تعریف کرده و با چهار رویکرد عمده و به شکل موضوعی به مسئله پرداخته است. او 9 معیار موثر را برای شناسایی یک شهر سرزنده و زیست پذیر برمی شمارد : تراکم مفید افراد،تنوع دسترسی،ایمنی و امنیت،هویت و تمایز،خلاقیت،ارتباط و تشریک مساعی،ظرفیت سازمانی و رقابت، او نسبت به افراد دیگر با دید جامع تری سرزندگی شهر را به شکل موضوعی بررسی کرده و به عمده عوامل موثر بر آن ها اشاره نموده است. سرزندگی، مفهومی اعم از فضای شهری بوده و در دو سطح خرد و کلان قابل تعریف می باشد؛ سرزندگی در سطح خرد به مفهوم تنوع فعالیت ها در عرصه همگانی و سازگاری آن با فضاهای شهری در چهارچوب نظامی از قرارگاه های رفتاری می باشد. سرزندگی در سطح کلان،علاوه بر سرزندگی فضاهای شهر، مفاهیمی چون عدالت،کارآمدی،سازگاری،انعطاف پذیری، کیفیت محیطی را نیز در برمی گیرد که در نهایت سرزندگی شهر در صورت پایداری به زیست پذیری منجر خواهد شد.(شکل (1

×


زیست پذیری پایداری سرزندگی




شکل-1 رابطه سرزندگی و زیست پذیر

 

-4 معماری پایدار

کاربرد مفاهیم پایداری و توسعه پایدار در معماری مبحثی به نام معماری پایدار را به وجود آورده است .ایده های اصلی معماری پایدار؛ استفاده از قابلیت تغییر کاربری و انعطاف پذیری و انرژی نهفته(انرژی که برای تولید مواد و مصالح به کار می رود)می باشد. ]سلیمانی،[1387 معماری پایدار،مانند سایر مقولات معماری، دارای اصول و قواعد خاص خود است و سه مرحله را در بر می گیرد : صرفه جویی در منابع، طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی، طراحی برای انسان، که هر کدام آنها استراتژی های ویژه خود را دارند و شناخت و مطالعه این تدابیر، معمار را به درک بیشتر از محیطی که باید طراحی آن را انجام دهد، می رساند.] داوری نژاد،[1388 توسعه پایدار مفهوم جامعی دارد و به تمام جنبه های زندگی انسان مربوط می شود و اجرای مدل های توسعه پایدار نیاز به تغییرات اساسی در سیاست های ملی و بین المللی دارد به طور کلی پایداری محیطی با هدف حفظ محیط زیست بر مواردی از جمله :کاهش اتلاف و پخش انرژی در محیط، کاهش تولید تاثیرگذارنده ها بر سلامت انسان، رفع سموم مواد تاکید دارد.] ملت پرست، [1388تعریف عموماً مورد قبول برای توسعه پایدار، و نقطه ای مناسب برای آغاز تفحص در این مفهوم، از گزارش » برانتلند « به دست می آید که می گوید : توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای نسل فعلی را بدون خدشه آوردن بر توانایی نسل های آینده در تأمین نیازهای خود تأمین کند. از این تعاریف به نظر می رسد که هدف توسعه پایدار حفظ جوامع انسانی از طریق نوعی توسعه است که، سیستم های پایه ای پشتیبان زندگی محیط زیستی را از بین نبرد.] ماتین،[1386

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید