بخشی از مقاله
١-چکيده
درحال حاضر فضاهاي عمومي درشهرهاي جديد فاقد هويت و سرزندگي ميباشند. امروزه تأمين نشاط و سرزندگي شهري به يکي از دغدغه هاي اصلي نظامهاي مديريت شهري به ويژه درکشورهاي توسعه يافته تبديل شده است . روش اين پژوهش ، توصيفي، تحليلي است و يافته هاي پژوهش حاکي از آن است که چنانچه نسبت به نورپردازي-نه به عنوان يک فعاليت تزييني و جنبي، بلکه به عنوان يک راه کار مؤثر در معماري مجدد شهر ها به هنگام شب - رويکردي علمي و برنامه ريزي شده اتخاذ گردد، مي تواند ضمن بهبود کيفيت زندگي شهري، نقش مهمي در افزايش جذابيت ، زمان فعاليت و امنيت شهري براي گردشگران و به تبع آن توسعۀ گردشگري شهري را نيز به همراه داشته باشد. هدف ازپژوهش حاضر،بررسي معيارهاي تاثيرگذار در ارتقاء سرزندگي فضاهاي عمومي ازطريق نورپردازي فضاي شهري و بررسي آنها در محله پادادشهر اهواز است .
واژه هاي کليدي : سرزندگي ، نورپردازي ، محله پادادشهر.
٢-مقدمه
همه کس ، از کارشناس و متخصص گرفته تا شهروند ساده و عادي، از وضعيت نا به سامان شهرهايمان ناراضي اند، عناصر ناهمگون و ناهنجار گوناگوني در کنار هم به اغتشاشات محيط دامن مي زنند. نور يکي از عوامل مؤثر بر ارزش فضايي است واين عامل به اين دليل پراهميت است که قادر به تأثير گذاري بر ويژگي هاي ديگر فضا مي باشد. با نور مي توان خواص ديگر فضا، مثل رنگ و بافت را تغيير داد يا بر آنها تأکيد کرد. از طرف ديگر، فضاهاي باز شهري به دليل اهميتي که در بازسازي روحي و زدودن خستگي افراد جامعه دارند، بايد هم در طول روز و هم در طول شب ، از اين نظر که چه نوع فضايي را براي ناظران و استفاده کنندگان ايجاد مي کنند، مورد بررسي قرار گيرند. گستردگي و وسعت شهرها و تداوم زندگي شبانه در شهر و همچنين تأکيد بر زيبايي هاي بصري شهر، روزبه روز بر اهميت نقش نور در اماکن عمومي مي افزايد. عدم وجود مطالعه کافي در زمينه تأثيرات نور در فضا بر انسان ، باعث ايجاد وضع نامناسب نورپردازي هاي موجود شده که نه تنها فضا را جذاب و زيبا نساخته ، بلکه در ايجاد آلودگي زيست محيطي نقش تعيين کننده اي داشته است .
هدف از پژوهش حاضر، بررسي تاثير نورپردازي در ارتقاء سرزندگي فضاي عمومي است ، که درمحله پادادشهر واقع در شهراهواز به آزمون گذاشته شده است .ابتدا نورپردازي و سرزندگي شهري را مورد بررسي قرار مي دهيم و در ادامه براي اثبات فرضيه پژوهش از طريق توزيع پرسشنامه بين شهروندان در محدوده مطالعاتي، ميزان سرزندگي محدوده مطالعاتي مشخص ميشوند و در پايان ميزان تاثير مولفه نورپردازي بر سرزندگي محدوده مطالعاتي، بيان ميشود.
٣-سؤال پژوهش
در اين پژوهش مهم ترين و اصلي ترين سؤالي که به دنبال يافتن پاسخ ان هستيم عبارت است از: آيا نور باعث سرزندگي فضاهاي شهري مي شود؟
٤-فرضيه پژوهش
به نظر مي رسد نورپردازي مناسب سبب افزايش حضور پذيري و سرزندگي فضاهاي شهري ميشود.
٥-قلمرو پژوهش
با توجه به عکس هوايي تصوير شماره ١ ، پادادشهر در شرق منطقه ي يک اهواز يعني ريل راه آهن – حد فاصل ميدان تره بار سابق تا روبروي زيبا شهر و انتهاي شرق زيبا شهر قرار گرفته است که يکي از محلات به نسبت قديمي شهر اهواز است و جزو محلات اعيان نشين شهر به حساب مي آمد. خيابان ١٠ پادادشهر ، خيابان جوادالائمه و خيابان کمپاني (پيروزي جديد) ،جزء خيابان هاي اصلي پادادشهر هستند که از خيابان هاي پرکاربري و پر ترافيک اين محله محسوب مي شوند.
تصوير ١. عکس هوايي از محدوده مورد مطالعه
٦-پيشينه تحقيق
بن بوا در کتاب زيبايي نور ( ١٣٧٦ ) به بررسي ابعاد مختلف تأثير گذاري نور بر زندگي انسان و محيط زيست پرداخته و کاربردهاي مختلف نور را در صنايع و هنرهاي متفاوت برجسته نموده است . کرمونا معتقد است در مدت زمانهاي متفاوت از روز و شب محيط شهر داراي استفاده هاي متفاوتي است که اين امر مي تواند به عنوان يک آگاهي و تجربه براي طراحان شهري جهت مشاهده يک زندگي روزانه در فضاي عمومي و يا برخي فضاها در فصول متفاوت قراريابد (١٩٤ .p,٢٠٠٣,Carmona). (علايي،١٣٩٠) بيان کرده که عواملي مانند امنيت ،نورپردازي مناسب ، کاربري هاي تجاري مختلط و ... بر ميزان حضورپذيري مردم تأثير مي گذارد.در مورد نورپردازي شهري، احمدي ( ١٣٨٨) بابيان ضرورت وجود نور به عنوان يکي از اصلي ترين عنصر منظر شهري به بررسي نقش نورپردازي در تأمين امنيت شهر مي پردازد.اعتمادي فر( ١٣٨٨) با آشنايي بر ضرورت وجود نور به عنوان يکي از اصلي ترين عناصر منظرشهري به بررسي نقش نورپردازي شهري در تأمين امنيت شهر و نقش بازدارنده ي آن از وقوع جرم و جنايت مي پردازد. رفيعي( ١٣٩٠ ) نيز به شناخت خصوصيات روشنايي مصنوعي، درک تأثير نور،امکان فضاسازي مناسب با روش هاي نورپردازي و... پرداخته است .
٧-چارچوب مباني نظري
١-٧-نور:
نور يک جز ضروري براي محيط انسان ساخت است بنابراين نخستين عامل محيطي که براي هر نوع فعاليتي ضروري است ، نور و روشنايي ميباشد .اين عامل بيش از ساير متغيرهاي فيزيکي تاثير دارد؛ زيرا متغيرهاي ديگري را که در کيفيت انجام کار نقش مهمي دارند، دستکاري ميکند(١٩٦٩١٢،Birren ). نور مي تواند ادراک فضايي ما را تحت تاثيرقرار دهد، به گونه اي که منجر به ظاهر متفاوت از يک فضا شود و از طريق گوناگون توسط متخصصان نورپردازي اعمال شود (Onge swee hong،2007:19).
٢-٧-نورپردازي در فضاي شهري :
نور همواره به عنوان عنصري موثر در جوامع انساني، از دو جنبه مادي و معنوي مطرح بوده است و يکي از مهمترين عوامل کيفي و نمادين بوده و از نظر کارکرد عملي از جايگاه ويژه اي در معماري و شهرسازي برخوردار بوده است . نور و روشنايي به خصوص درشب تاثيرات متفاوتي برکيفيت فضا برجاي مي گذارد و يک فضا با نورپردازي ازجنبه هاي مختلف کيفي تاثير مي پذيرد (اعتمادي فر،١٣٨٨).
همانطور که از نام آن مطرح مي شود، نورپردازي شهري به طراحي روشنايي مصنوعي براي همه عناصر در محيط شهري اشاره دارد .قبلا، نورپردازي شهري در درجه اول براي چهار هدف اصلي ارائه شد، که عبارت بودند از:ايمني عناصرشهري، امنيت ساکنان شهر، زيبايي محيط و رونق اقتصادي کشور، که از توانايي نور براي حمايت از فعاليت هاي شب و زيبا نمودن آن به کار گرفته مي شود .از چهارجنبه هاي فوق ، نورپردازي براي ايمني"حصول اطمينان ازسطح مناسب نورپردازي است تا شرايط کاري ايمن را فراهم کند ."با در نظر گرفتن دوعامل اصلي که عمدتا به ارائه سطح روشنايي کافي براي توانايي ساکنان درنظارت برتعلق خود و درک رواني امنيت ، نور خوب شهري اغلب با درخشندگي بالا اشتباه گرفته شود .همچنين روشنايي خوب در حالي که به تحرک در فضا اجازه مي دهد، بايد استفاده از فضا را راحت کند .همچنين ، نورپردازي مناسب بايد با هدف ترويج "يک احساس خوب بودن دريک محيط خاص و درعين حال افزايش حس زيبايي در محيط "عمل نمايد (٢٠٠٧١٤،Onge swee hong).
نور و رنگ در شهر به عنوان يکي از مولفه هاي غير کالبدي منظر يک فضاي شهري، کيفيت خاصي به فضا بخشيده و خواستگاه ادراک، بازشناسي،اثر گذاري و رفتار فضايي افرد است که به دو منظور تامين روشنايي و نور پردازي مورد استفاده قرار مي گيرد .بين اين دو واژه يک تفاوت بنيادي وجود دارد .در روشنايي بيشتر مباحث کمي و مهندسي و نور پردازي بيشتر جنبه هاي کيفي و زيبا شناختي مطرح است .لذا پيچيدگي زيادي دارد .ولي در عمل نمي توان و نبايد اين دو مفهوم را از يکديگر تفکيک کرد و به طور جداگانه به آن پرداخت .همان طور که در طراحي معماري نمي توان عملکرد و فرم را جدا کرده و هر يک را به طور جداگانه طراحي کرد ، در طرح هاي نور پردازي نيز بحث هاي روشنايي که به زمينه هاي مهندسي و اجرايي مي پردازد، نمي تواند جدا از بحث هاي کيفي نورپردازي مورد مطالعه و طراحي قرار گيرد .(موسوي و طاهباز،١٣٨٧).
٣-٧ضرورت نورپردازي :
بديهي است ، ضرورت پرداختن به مسأله ي نورپردازي محدود به اهميت حفظ و ارتقاء شخصيت مکان نمي گردد.موارد زير برخي از انواع ضرورت هاي نورپردازي در شهر را بيان ميکند(پاکزاد ،١٣٩١).
١-٣-٧-کارکردهاي نورپردازي :
روشنايي:روشن کردن فضا در هنگام شب براي استفاده از ان فضا با استفاده از انواع نورهاي آفتابي و مهتابي امنيتي: در اين حالت مهمترين موضوع ، روشن بودن فضا و قابل رؤيت بودن افراد و پديده هاست .
تفريحي: نورپردازي براي مقاصد تفريحي از يک سو به توسعه استفاده از فضاهاي فراغتي و از سوي ديگر به توسعه کيفيت و سرزندگي فضاها و عناصر کمک مي کند.
زيباشناسانه : استفاده از نور جهت ايجاد مناظر، تصاوير و تجليات گوناگون از يک فضا (سلطان زاده ،١٣٨٧).
٢-٣-٧-تکنيک هاي نورپردازي :
همان طور که گفته شد،نورپردازي مناسب مي تواند يکي از عوامل تقويت کننده هويت و شخصيت يک شهر و حتي ارتقاء آن محسوب گردد.در نورپردازي شهر و فضاهاي آن همواره بايد به اين نکته توجه داشت ، که نورپردازي هر شهر بايد به گونه اي انجام گيرد که منظري آشنا و هماهنگ با منظر روز آن براي شهروندان و مراجعان به تصوير کشد و امکان تشخيص شهرهاي مختلف از هم را فراهم سازد (پاکزاد ،١٣٩١).
بدون شک نورپردازي باعث غناي تصوير ذهني مخاطب از فضاي شهري شده و موجد خاطره جمعي شهروندان از شهر مي شود.علاوه بر آن بخش عمده اي از درک هويت شهر وابسته به نورپردازي فضاهاي شهر است که از طريق آن مي توان به خوانايي، نمادپردازي و ايمني شهر افزود و به شهروندان احساس تعلق داد که در نتيجه شهري پويا، سرزنده و شاداب کرد (رضوان ؛خيري،٧٨،١٣٨٩). از اين رو توجه به کيفيات نورپردازي در شهرها براي ايجاد شهري ايمن و سلامت به منظور ايجاد حيات و اقتصاد شبانه و در امتداد آن سرزندگي و شادابي يک شهر بسيار مهم و حياتي است . بدين منظور به ارائه راهکارهاي عملي مي پردازيم :
١-تنوع و نوآوري در استفاده از رنگ ها و تابش هاي مختلف در نورپردازي شهري و منطقه اي .
٢-در هنگام نورپردازي ساختارهاي عمودي مانند تابلوهاي تبليغاتي، نور بايد در صورت امکان به صورت مستقيم و رو به پايين باشد.در صورت عدم امکان براي نوردهي محيطي، بايد مانند نورپردازي تزئيني، از پوشش محافظ ، لوور براي کاهش و به حداقل رساندن نشت نور، استفاده شود.
٣-دوري از اغشتشاش و آشفتگي در نورپردازي و توجه به جنبه اقتصادي و حفاظت از محيط زيست توسط استفاده از تأسيسات نورپردازي کارآمد.
٤-استفاده از تجهيزات خاص طراحي شده براي به حداقل رساندن گسترش نور در نزديکي و بالاتر از خط افق .و بايد به اين نکته هنگام انتخاب لامپ توجه شود که تابش خيره کننده اي ايجاد نکند.
٤-٧-تعاريفي از سرزندگي شهري و ابعاد آن
حيات و زندگي فرد در ميان جمع بودن است و آنچه به يک فضا زندگي مي بخشد مردم و حضور فعال و پرشور و نشاط انها در فضاست (پاکزاد،٩٨:١٣٨٢). براي دست يافتن به شهري زنده و يا سر زندگي در محيط شهر ، بايد مکان ها و موقعيت هايي براي ايجاد تجربه هاي دوست داشتني فراهم آورد(لنارد،٨٢:١٣٧٧). هدف اصلي ما در تعريف منظر مداخله ماهرانه در عناصر شهري هستند تا با گذاردن مناظر دل انگيز در کنار يکديگر، شهر سرزنده تر گردد(کالن ،٨:١٣٨٧). تنوع فعاليتهايي که در يک مکان در ٢٤ ساعت در روز، هفت روز هفته ، رخ ميدهد، شاخصي از سرزندگي مکان است (چپ من ،١٤٩:١٣٨٦).
ديدگاههاي متفاوت در مورد حالت وجودي سرزندگي شهري به تفکيک زير ميباشد:
- ديدگاه عيني(جبر محيطي): سرزندگي شهري، صفت و کيفيتي است که در ذات محيط کالبدي و معماري و مستقل از ناظر وجود دارد. محيط کالبدي مناسب ، خود به خود به ايجاد سرزندگي مي انجامد(گلکار،١٣٨٦).
- امکان گرايي محيطي (ديدگاه ذهني): هندسه ي محيط بدون اهميت تلقي ميشود و تنها ويژگي هاي روان شناختي و موقعيت اجتماعي- اقتصادي ناظر است که محيطي را سرزنده و محيط ديگر، يا همان محيط را در زماني ديگر محيطي افسرده تلقي مي کند(گلکار،١٣٨٦).
-احتمال گرايي محيطي: سرزندگي شهري، پديده اي ادراکي- شناختي است که در جريان فرايند داد و ستد ميان خصوصيات کالبدي و ادراک پذير شهر از يک سو و الگوها و رمزهاي فرهنگي، تواناييهاي ذهني، تجارب قبلي و اهداف ناظر از سوي ديگر شکل ميگيرد(گلکار،١٣٨٦).
نظريه پردازاني چون لينچ ، جيکوبز، کرير، هر يک از دريچهاي خاص به موضوع سرزندگي محيط پرداختهاند. لذا به خلاصهاي نظريات اين افراد در باب سرزندگي در محيط شهري اشاره ميکنيم تا به شاخص هاي موثر بر سرزندگي محيط شهري از جوانب مختلف دست يابيم .
کوين لينچ سرزندگي را يکي از هفت محور اصلي کيفيت يک شهر ميداند. اين هفت محور اصلي عبارتند از: سرزندگي، معني، تناسب ، دسترسي، نظارت و اختيار، کارايي و عدالت . وي سرزندگي را اين گونه تعريف ميکند: سرزندگي، يعني اينکه تا چه اندازه شکل شهر حامي عملکردهاي حياتي و نيازهاي بيولوژيکي بوده و از همه مهمتر چگونه بقاء همه موجودات را ممکن ميسازد(لينچ ،١٥٤:١٣٧٦).
جين جيکوبز مدعي بود که شهرهاي سالم و با نشاط ، شهرهايي ارگانيک ، خودجوش و خوش اقبالند. آنها بر پايه پويائي و تنوع اقتصادي و انساني، معماري، جمعيتهاي متراکم و اختلاط کاربريها مي بالند