بخشی از مقاله

بررسی مردم شناختی مناسک گذار در آیین هاي نوروزي قوم تالش
چکیده:
جشن ها ویژگی مشترك تمامی فرهنگ ها می باشند.در اصل جشن برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت یک پیروزي یا واقعه اجتماعی یا یک معجزه آسمانی است که براي اجتماع منافعی دارد.نوروز جشن ملی و آیین کهنی که مورد قبول و خوشایند براي تمام قومیت هاي ایرانی است و مردم تالش نیز قبل از رسیدنسنتنوروز بنا بر یک دیرینه با آداب و آیین هاي ویژه در سه مرحله جدایی یا گسستن،جدایی گزینی یا گذار و سرانجام مرحله ي پیوستگی یا همبستگی مطابق با مراحل سه گانه مناسک گذار آرنولد ون ژنپ به پیشواز نوروزمی روند.آیین هاي کهن همچون خانه تکانی،ویشورآلاوه،حلباسازي،کلی چارشنبه،عیدونی و...دربین منطقه تالش جلوه هاي شکوه مندي از فرهنگ معنویت ایرانی را به تماشا میگذارد.دراین مقاله سعی شده است براساس رویکردهاي مردم شناختی به جایگاه وکارکردهاي عید نوروز و هم چنین مراحل برگزاري آیین هاي جشن قبل وبعد آن پرداخته شده است.
روش پژوهش دراین مقاله،اسنادي -کتابخانه اي- وتحلیل کیفی بوده است.
کلید واژگان: تالش،عیدنوروز،مناسک گذاري،آیین،فرهنگ،آداب ورسوم


درفرهنگ ایران آیین ها وجشن هایی به چشم می خورد که هم نشان ازقدمت ودرخشندگی تمدن ایران وهم نشان از هویت فرهنگی ایرانیان دارد. ولی آنچه که نیازبه تعمق دارد این است که این جشن ها تاب ومقاومت دربرار تغییرات اجتماعی وفرهنگی را نداشته وهمزمان با این تحولات،ازعرصه فرهنگ رخت بر بسته اند ودراین میان عید نوروز است که فراتر از تک تک ما انسان ها عمر داشته وبقا یافته است.نوروز،جشن طبیعت، جشن آفرینش،جشن پیروزي نور برظلمت وگسترش بنیاد ها وعناصر مدنیت بوده است.نوروز درواقع جشن دوران طلایی ایران اسطوره اي بود که درآن نه گرما ،نه سرما،نه بیماري،نه رشک ونه مرگ ازهیچ کدام نشانی نبود.-صالحی امیري،صمیمی،-4:1386نوروز در جشن ملی وآیین کهنی است که درگذرگاه هزاره ها ودر دوران مختلف این سرزمین برترین نماد هاي انسانی و فرهنگی را در خویش گنجانده وبه عنوان کهن ترین وبرترین نماد فرهنگی ایران،آیینی مورد قبول وخوشایند براي تمام قومیت هاي ایرانی است وبه همین دلیل در مقوله نظم فرهنگی و انسجام اجتماعی می تواند کارکرد مفیدي در محبت نزدیکی مردم تالش ایجاد کند در عید نوروز عناصري نهفته است که دراعیاد وجشن هاي دیگر کمتر سراغ داریم.این عناصر باران،رویش سبزه،زنده شدن دوباره طبیعت وزندگی دوباره است.
مردم تالش به ماه اسفند هود -hud- یا آفتاب بهود--aftab bahudمی گویند که کم کم گرماي خورشید به جان زمین میرود وبرف ها دردشت ها و دامنه ها شروع به آب شدن می کند.مردم سخت کوش وتلاش گر تالش قبل از رسیدن نوروز بنابر یک سنت دیرینه وباستانی با آداب و آیین هاي ویژه باشادي امید براي رسیدن سالی پرخیر وبرکت به پیشواز نوروز می روند.-اسکندري،1386،ص -83

طرح مسئله:
تحقیق در احوال وافکار عامه مردم از نظر مردم شناسی کاري بسیار سودمند است.فرهنگ هرملت ده ها برابر بیش از آنچه در کتب ورسالات نقل وضبط شده است در سینه مردم عامی وجود دارد. فرهنگ هرقوم وملتی ترکیبی از اعتقادات ،باورها،اسطوره ها،آیین ها ومراسم وبه طور کلی شیوه ها والگوهاي زندگی است که درطول تاریخی توسط پیشینیان واجداد انسان ها ساخته وپرداخته شده وطی فرایند جامعه پذیري از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود وموجب تداوم وحفظ الگوهاي اجتماعی وفرهنگی درجامعه میگردد،هرچند ممکن است الگوهایی که میراث گذشتگان است در گردش روزگار دچار دگرگونی وتغییر شده ومورد بازنگري نسل هاي بعدي قرار گیرند.ولی آنچه مهم است به قول -آگوست کنت-،جامعه شناس فرانسوي،-حکومت مرگان بر زندگان است،به عبارتی زندگی انسان هاي حاضر از اندیشه ها واحساسات گذشتگان ساخته می شوند-.-عابدینی،ص -58
آیین ها ومراسمی که از زمان هاي گذشته به ما ارث رسیده علیرغم اینکه بیانگر قدمت وپیشینه ي تاریخی جامعه مان است گوایاي هویت فرهنگ مانیز هست.به سخن دیگر این آیین ها همانند شناسنامه اي هستند که مشخصات ایرانی بودند برصفحات آن حک شده هست.یکی از جلوهاي هویت که در فرهنگ عامه چندین هزارساله مردم ایران جایگاه خاصی پیدا کرده،عید نوروز است وکمترعیدي است که درتاریخ اجتماعی ایران به اندازه ي نوروزقدمت داشته ودوام آورده ودر بین اقوام محترم شمرده شده.چنانچه ازشواهد تاریخی برمی آید شمار اعیاد وجشن هاي ایران باستان زیاد بوده وتقریبادر هرماه چندین جشن برگزار می شده است.
-گردیزي- درباب چهاردهم کتاب-زین الاخبار-حدود 36جشن وعید را نام برده که امروز نشانی ازآن ها نمانده است.-گردیزي،1348،ص-90
جشن ها عموما پس از دوره هاي ممنوعیت به وجود می آیند.پس از حالت پریشانی وهرج ومرج وبعد از رسیدن به حالت نظم وآرامش برگزار می شود وطلیعه پایان آن حالت را نوید میدهند.ممنوعیت یعنی کمبودو نبود،یعنی اسارت و بسته بودن ودر مقابل آن همچنین مفهوم فراوان،هستی بخش،باز بودن وآزادگی را در خود دارد.جشن ها در خود معناي ضد شیطانی را حمل می کنند زیرا شیاطین دشمنان شادي و آرامش هستند.
جشن ها همواره آفرینش را تجدید و امید به فرجانم و دست یافتن دوباره به بهشت گمشده را در دل ها می پرورند.جشن نوروز در اساطیر ایران داراي ارزش سیاسی است و به مرحله اساطیر استقرار شهر یاران کیانی در فلات ایران باز می گردد.جمشید،شهریار آرمانی از شهریاران ایرانی است.او با برتخت نشستن خود در نوروز تاسیس کننده ایده سیاسی ایران به شمار می رود.اگرچه نوروز به عنوان جشن اعتدال بهاري علاوه بر سابقه ي آن در فلات ایران از میان رودان به ایران نفوذ کرده اما در ایران بنابر نیازهاي اسطوره شناسی سیاسی بازسازي شده است.-فکوهی،1379،ص -148-146-145
منطقه قومی تالش در جنوب باختري دریاي کاسپین-خزر- واقع است.از سفیدرود تا رودخانه کورا-کوروش-.تالشی زبان ایران بیش از پانصد هزار نفرند و در شهرستان هاي آستارا،تالش،رضوانشهر،ماسال،فومن،شفت،نمین رودبار و صومعه سرا سکونت دارند.ازجمله آیین هاي کهن ایرانی که هنوز با رنگ و بویی ویژه در بین تالشان پایدار مانده اند،مربوط به نوروز و نوروز ماه است.تالشان نیز همچون همه ي اقوام و تیره هاي ایرانی نوروز را که همچون آیینه اي خجسته سیماي مهر انگیز و نجیب نیاکان سرافراز مارا باز می نماید و جلوه هاي شکوهمندي از فرهنگ معنویت ایرانی را به تماشا می گذارد،مانند دري گرانمایه در درازاي سال ها و سده هاي بسیار،پاس داشته و هویت و هستی خویش را به رنگ و بوي آن آذین بسته اند.هرسال در آستانه تجدید زندگی طبیعت به شادمانی جشن می گیرند.تحقیق در فرهنگ عامه و جمع آوري فولکلوریک محل و دقت در آن ها موجب می شود که بر احوال و افکار و ذوق و هنر و حیات و حدود فرهنگ و تربیت عموم آن محل معرفت پیدا کنیم و بسیاري از حقایق و حوادث گذشته و نیز عقاید پیشینیان به همه روشن گردد.پژوهنده گان بر آن هستند به تحلیل بخشی از فرهنگ غیرمادي ،که شامل آداب و رسوم و آیین هاي جشن عید نوروز در فرهنگ مردم منطقه تالش باتکیه بر دیدگاه مردم شناسی فرهنگ از دیدگاه کارکردي "مالینوفسکی" و مراحل و مناسک گذار از منظر"وان جنپ" بپردازد.
روش تحقیق در این مقاله،به شیوه ي اسنادي -کتابخانه اي-،و تحلیل محتواي کیفی انجام می شود.از آنجایی که موضوع فرهنگ قومی منطقه تالش می باشدعملا با رویکرد مردم شناسی و بهره گیري از تجربیات و الگوهاي تحقیقی این حوزه-مردم شناسی-در این پژوهش ضروري به نظر می رسد.
اهمیت و ضرورت خاستگاه عید نوروز:
نوروز زمان نوگشتن سال وباز زایی وتجدید حیات طبیعت درتکرار نوبتی دور کیهانی است.ابوریحان بیرونی نوروز راروز-نوزایی آفرینش-می خواند.
ایرانیان و همه ي ملت هاي سرزمین هایی که درحوزه فرهنگ نوروزي زندگی می کنند گردش سال کهنه به سال نو را جشن می گیرند،ونقش و تاثیر تحول نوروز در آغاز یک دورکیهانی تازه را در حیات اجتماعی واقتصادي خود با رفتار هایی آیینی نمادین باز می نمایانند.
خاستگاه و پیشینه تاریخی نوروز ونخستین جشن هاي نوروزي براي ما چندان روشن نیست.مدارك واسناد تاریخی معتبري هم در دست نداریم.برخی جشن نوروز را سنتی کهن ورایج در هزاره ي سوم پیش از میلاد در فرهنگ سرزمین هاي ایران و بین النهرین دانسته وگفته اند که جشن نوروز همراه با کوچ بومیان ایران به سرزمین بین النهرین به آنجا رفته،یا همزمان در سراسراین منطقه وجود داشته است.برخی دیگر جشن دوجشننوروزرا یکی از بزرگ آریایی ها دانسته اند که در دوران باستانی پیش از تقسیم بندي سال به چهار فصل،درآغاز دو فصل سرما وگرما گرفته می شده است.در نوشته هاي پهلوي،به ویژه در دینکرد و در مکتوبات مانوي از نوروز وبرگزاري جشن آن در تخت جمشید که مرکز آیینی_دینی بوده،سخن رفته است-بلوکباشی،1380ص .-106
آنچه واضح است اقوام ایرانی که اجداد ونیاکان کشاورز و دامدارما باشند،فرزند طبیعت بودند وباطبیعت آشتی کرده وبا آن زندگی می کردند،نظاره گر واقعی زایش،رشد و مرگ طبیعت ومشاهده گر تغییراتمید آب و هوایی وچشم به ا دمیدن نفس هاي الهی در زمین و رفتن فصل سرما و رسیدن فصل سر سبزي و طراوت بودند و در طول زندگی خودچنین فرایندي را به طور مداوم تجربه می کردند.
نیاکان ما هرساله چشم به انتظار رویش زمین و کسب رزق بودند وخروج از تاریکی زمستان رسیدن بهار و نوشدن طبیعت را -روز نو-نام نهاده اند.در چنین روزي است که خوان نعمت بی دریغ خداوند در حدود و ثغور شرق وغرب بر هه جا کشیده می شوند،چنان که ملک الشعراي بهار می گوید:
باز به پا کرد نو بهار سرادق بلبل آمد خطیب و قمري و ناطق
طبل زد از نیمروز لشکر نوروز و زحد مغرب گرفت تا حد مشرق -طالبی،-3: 1379
بدین ترتیب جشن هاي که به مناسبت نوروز برگزار می شود همانند نوروز اول سال نبود تا این که با تحولات اجتماعات انسانی و پیدایش شهر نشینی وتوسعه ي علم نجوم در بابل ،مصر و هند وکشف وبروج دوازده گانه زمان دقیق گردش زمین به دور خورشید به تعداد 365 روز در چهار فصل سه ماهه محاسبه و ضبط شد-شیخاوندي،-2:1379 وبه همین منوال در سال 467 هجري در ایران نیز به همت سلطان جلاالدین ملک شاه سلجوقی و توسط عمر خیام تقویم جلالی تنظیم شد.

-شربیانی،-1:1378 ونوروز که روز اول بهار و وقت نجومی تحویل خورشید در ماه بود ثابت نگه دانسته شد.بنابراین باتوجه به این که نیاکان ما دو اعتدال پائیزي وبهاري را یکی به عنوان جشن مهرگان ودیگري به عنوان جشن نوروز همچون عید نوروز ما جشن میگرفتند،عمر خیام اول سال را که شروع بهار وآغاز اعتدال ربیعی بود نوروز نامید.-بهار،-304:1376
جشن ها ویژگی مشترك تمامی فرهنگ ها می باشند. در زبان ایرانی جشن یا -سین-از ریشه ي yazبه معناي ستایش ،نیایش و پرستش ایزد است.دراصل جشن برپایی مراسم نیایش وسپاس به مناسبت یک پیروزي یا واقعه اجتماعی یا یک معجزه آسمانی است که براي اجتماع منافعی دارد و همواره و همه ساله مراسمی براي نیایش وسپاس همچنین بزرگداشت آن واقعه شادي ها،سرورها وآیین هاي خاص برگزار میشود-مدرس زاده ،-134:1379
آخرین ماه سال درتالش --navruzama-ماه نوروز-نامیده میشود.باآغازماه نوروز،همزمان بادگرگونی و جنبش که در طبیعت پدیدار میشود، تالشان نیز تکاپو وجنبش تازه اي راسرمیگیرند. خانه تکانی ها آغازمیشود،دیوار هاي درونی

وبیرونی خانه را رنگ وروي تازه میدهند وهمزمان برخی آداب ومراسم ازجمله نوروز نامه خوانی وتکم خوانی ومراسم شب چهارشنبه سوري وانواع مراسم دیگرکه ویژه منطقه تالش است اجرامیگردد که نشان از آیینی براي حرمت نهادن به زندگی وگردش پویایی طبیعت است. این آداب ورسوم نتیجه حرکت وتغییربهاست نه سکون .وتغییر یعنی کمال رسیدن یعنی خودرا پیوسته آفریدن ودیگر شدن وتحول پذیري. آیین جشن نوروز درتالش براي مردمان آن یعنی هم آوازي باطبیعت ودور انداختن کهنه هاي بی حاصل ،زدودن خستگی وافسردگی ،بپاکردن خانه هاي شادي برفرازشیوه ها وپندار هاي کهن است .مردم تالش با اجراي این مراسم همواره بدنبال نو ترین ها وماندگاري آنها هستند.
چارچوب نظري:
از دیدگاه مالینو فسکی فرهنگ ابزاري است که به انسان قدرت ،امکان ادامه زندگی ،داشتن رفاه وکامیابی و امنیت می دهد .فرهنگ،به انسان قدرت،امکان تولید کالا و آفرینش ارزش هایی را ارزانی می دارد که از قلمرو میراث ارگانیک وخصلت حیوانی او فراترمی رود.بنابراین فرهنگ را باید به عنوان وسیله اي که با هدفی مناسب وسازگاري داشته باشد مطرح کرد براین اساس باید آن را داراي جنبه ابزاري وکارکردي دانست.از دیدگاه مالینو فسکی فرهنگ مجموعه اي است که از ابزار ها وکالا هاي مصرفی،منشورهاي ارگانیک که تنظیم امور گروه هاي مختلف اجتماع،اندیشه ها،هنرها،اعتقادات و آداب ورسوم درون آن جاي می گیرند.بنابراین این دستگاه گسترده داراي بخشی مادي،بخش انسانی وبخش معنوي است.نظریه فرهنگ باید قبل از هرچیز برزیست شناسی تکیه کند.انسان حیوانی است تابع نیاز هاي زیستی و اولیه اي که براي بقاي تداوم نسل وکارکرد ارگانیسم او لازم است وباید ارضا شود وکارکرد همان ارضاي نیاز توسط فعالیت مشترك انسانهاست و بدین منظورنهادها تشکیل می شوند وفرهنگ کل تفکیک ناپذیري است که نهادها در آن جاي دارند.از پاسخ هاي فرهنگی که براي رفع پاره اي نیازها شکل می گیرند می توان رقص ها وجشن ها را نام برد.در واقع هرجشنی تبلورعقاید و برداشت مخصوص یک قوم است.باورها و عقاید به شکل صورت هاي رفتاري که داراي اهمیت و قدمت نیز هستند،انجام می پذیرد،جزو شعایر اجتماعی هم محسوب می شود.اگر رفتارهایی را که براي رفع نیاز در آغاز پدید می آید و در اثر تکرار در طول زمان به تدریج به صورت شایسته در می آید رسم اجتماعی بدانیم هرجشن نیز نوعی رسم اجتماعی است که سنت ها و باورهاي هرمنطقه هماهنگی دارد.-ناصري،پایگاه پژوهشی فرش ایران-
اصطلاح گذر یا گذار در واقع گذشتن و درآمدن از یک مرحله به مرحله اي دیگر از حیات زیستی و فرهنگی است،که با آیین ها و مراسم ویژه اي همراه می شود.این مناسک،آداب و رسومی مربوط به تغییر و تحول موقعیت زیستی،اجتماعی و یا جنسی یک فردهستند.این گذار،در لحظه هاي حساس زندگی انسان،به منظور ثبت و رسمی کردن گذر از یک موقعیت به موقعیت دیگر اجرا می شود،و از فرهنگی به فرهنگی دیگر متفاوت اند.تغییر موقعیت ها در قلمرو مسائلی نظیر:تولد،بلوغ،ازدواج،پدر شدن،پیشرفت هاي تحصیلی،تخصصی شدن شغل،مرگ، اعیاد و جشن ها،آیین ها و مراسم و .. چنان در زندگی انسان مهم بوده اندکه معمولا با تجمع،دعوت کردن،غذا دادن و جشن ها و یاآزمون هاي گوناگون و دشوار همراه شده اند.
میرچاالیاده در مورد مناسک گذار مینویسد:مناسک نوعی از آیین هاي عبادي هستند که دوره اي از زندگی یک فرد را نشان می دهند،این گذار و عبور از یک مرحله به یک مرحله دیگر با یکسري آزمون هاي ورودي سخت همراه است در تجربیات فرهنگی و اجتماعی و همچنین در سرنوشت بیولوژیکی فرد تاثیر دارند،این جشن ها با درون مایه هاوموضوعات مختلف ودرتمامی گروه هاي سنی واجتماعی-بین سالمندان،جوانان،زنان،مردان،زندگان،مردگان-برگزار میشود.-رنجبر،ستوده،1380،ص -89
ساختار مناسک گذار چگونه است؟
آرنولدوان جنپ اولین بار مفهوم مناسک گذار را در سال 1909به صورت روشن و ساختار مند تبیین نمود،او با گردآوري داده هایی مربوط به غسل تعمیدها،نامزدي ها، بارداري،شروع دوره بلوغ،تدفین و برپاکردن جشن ها،در تمامی مذاهب و تمامی دوره ها آنها را به صورت منظم به سه دوره تقسیم کرد که در اکثر این مرحله جشنها این حضور دارند:
-1مرحله گسست یا پیش گذار.--separationجداشدن فرد از گروه و یا موقعیت پیشین خود،در فرآیند گسستن
ازگذشته،فرد جزئیات فرهنگ جامعه را براي باز تولید و ادامه ي شیوه ي زندگی می آموزد.جدایی از گذشته،مهمترین بخش مناسک گذار در هر مرحله از تکامل است.
گذار -2مرحله -Liminal-پس از گسستن از وضعیت پیشین،فرد طی مراسم سنگین و گاه طاقت فرسا که با توسل به نیروي فوق طبیعی و نوعی ابهام،پیچیدگی هاي عاطفی و روانی شدید نیز همرا ه است.از پایگاه قبلی خود گذر کرده اما هنوز به مرحله جدید وارد نشده.
-3مرحله پیوستن و یا پساگذار:--A ggregationکارکرد چنین مراسمی در روزگار گذشته به اندازه نهادهاي آموزشی اهمیت داشته است.آیین هاي گذر علاوه بر اینکه مراسم شادمانی،سوگواري و .. هستند،موقعیتی براي گردهم آیی افراد و کنش جمعی فراهم می آورند.این امر به تقویت روحیه ي جمعی می انجامد و به زندگی معنا می بخشد.می توان گفت آیین هاي گذار،سنت هایی دیرینه اند که براي معنابخشی به زندگی روزمره پدید آمده اند.درتبیین مفهوم جشن هاي نوشدگی سال در فرهنگ مردم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید