بخشی از مقاله

بررسی نقش حمایتی فناوری اطلاعات (IT) در پیشبرد فرآیند توسعه محصول جدید (NPD)
چکیده
موضوع موفقیت در ارائه و روانه سازی محصول جدید به بازارهای هدفا، مقولهای پراهمیت برای مدیران و مالکان شرکت ها می باشد. موضوع مزبور علاوه بر پراهمیت بودن، به دلیل اینکه مطالعات محققان در صنایع گوناگون اتجام شده است پیچیدگی خاصی به خود گرفته است. بطوریکه عوامل موثر بر فرآیند توسعه محصول جدید متعدد و بسیار متنوع است. اما بیشتر محققان بر این باورند که موفقیت NPD در ارتباط تنگاتنگ با فعالیت هایی است که در فرآیند NPD انجام می شود، اینکه چگونه آنها بایستی اجرا شوند و به تکمیل فرآیند توسعه محصول کمک نمایند. از طرف دیگر اکثر مطالعات اذعان دارند که فرآیند NPD نوعا ریسک بالایی در ذات خود دارد، این بدان خاطر است که چنین فرآیندی در جهت خلق محصولی جدید و ناشناخته است و از اینرو فقدان اطلاعات کافی، وجود ریسک در آن را تثبیت می نماید. لذا روی آوردن شرکت ها به مقوله فناوری اطلاعات از جمله عواملی است که می تواند در کاهش چنین عاملی موثر واقع شود. از آنجا که در بحث توسعه محصول جدید، مدل خطی Stage-gate کوپر حایز اهمیت و بسیار مورد توجه است، لذا ما نقش حمایتی فناوری اطلاعات در مراحل گوناگون این مدل مورد بررسی و مداقه قرار می دهیم.

1. مقدمه
برای درک اهمیت این مقاله در ابتدای بحث ، نگاهی گذرا به امارهای تقریبی روایت شده از تحقیقات و گزارشات معتبر انجام شده خواهیم داشت. بالاچاندرا (1997) اشاره دارد که تقریبا 90 درصد از محصولات معرفی شده در سال 1991 به اهداف تجاری اشان دست پیدا نکرده اند. شیلینگ و هیل" (1998) در بررسی اشان عنوان کرده اند که 33 تا 60 درصد از محصولات جدید معرفی شده در آمریکای شمالی در بازگشت اقتصادی سرمایه اشان شکست خورده اند. کوپر (2005) نیز نرخ شکست پروژه های NPD در سطح دنیا را حدود 33 درصد عنوان کرده است. همچنین محققی بنام اوزر و چن (2006) بیان می دارند که نرخ موفقیت NPD در هنگ کنگ بسیار پایین است ، به گونه ای که از هر 00ا ایده تنها فقط 15 ، 2 از ایده ها منجر به بروز محصولی موفق می شوند. مشابه این تحقیق، بوز، آلن و همیلتون (1982) بیان می دارند که برای هر 7 ایده ، تقریبا 4 ایده وارد مرحله(فاز) توسعه می شود و تنها یک ایده در انتها به شکل محصول روانه بازار می شود مطالعه ی دیگری که توسط گروه Royal Dutch/ Shell انجام شد ، حکایت از آن دارد که یک سوم از 500 شرکت معتبر لیست شده در نشریه معروف فورچون " در سال 1970 تا 1983 به موجب نقص در ارایه محصول جدید بسیار ضعیف و حتی ورشکسته شده اند(سنج، (1990 بنابر آمار تقریبی و گزارشات مشابه دیگر ، سیر پیسکی نرخ تقریبی شکست محصولات تجاری معرفی شده به بازار در اقتصاد غرب را بین 35 تا 45 درصد عنوان می کند که عددی واقعا تکان دهنده بشمار می آید. رودلف (1995) تصدیق می دارد که هزینه شکست در ارایه محصول جدید می تواند منتج شده از " اهداف فروش از دست رفته، درآمد کسب نشده ، سودهای به تعویق افتاده بعلاوه منابع توسعه هرز رفته باشد"وی در ادامه به نقل از موریسی" بیان می دارد که هزینه شکست در صنعت غذایی آمریکا بعلت توسعه نامناسب محصول جدید می تواند تا 20 میلیارد دلار تخمین زده شود. اوربان و هاوسر (1993) نیز نرخ شکست محصولات جدید را اساسی و حایز اهمیت می دانند و معتقدند که نتیجه شکست می تواند برای شرکت ها بسیار پرهزینه و گزاف باشد. بنابراین موفقیت در پروژه های NPD خود چالش مهم و حیاتی برای مدیران گذشته بوده و این چالش ها بدبختانه مدیران امروزی را نیز فرا گرفته است. در واقع بررسی ویژگی های چالش برانگیز و عوامل موثر بر NPD گستره بزرگی از تحقیقات محققان و آکادمی ها را به خود دیده است، بطوریکه بررسی چالش ها و عوامل موثر بر موفقیت پروژه های توسعه محصول جدید یافتن پاسخی مناسب برای سوالاتی زیسر است. سوالاتی چون :
1) چرا با وجود درک اهمیت و اشراف مدیران به نقش پررنگ و با اهمیت توسعه محصول جدید، نرخ شکست در محصولات معرفی شده شرکت ها همچتان بالاست ؟
2) چرا توسعه و معرفی برخی محصولات جدید در برخی شرکت ها به موفقیت هایی ماندگار مبدل می شود؟ برای پاسخگویی به این سوالات و سوالاتی از این دست ، تحقیقات فراوانی صورت پذیرفته شده است ، به گونه ای که محققان رویکردی مجزا در مقوله NPD (رویکرد علی) را برای بررسی دقیقتر این بخش در نظر گرفته اند که اتخاذ چنین رویکردی ، بعنوان رویکردی متمایز در تحقیقات NPD خود بیانگر پیچیدگی و گستردگی این زمینه دارد. مقاله پیش رو در واقع تلاشی است برای کاهش ریسک چنین فرایند حیاتی به کمک ابزار توانمندی بنام فناوری اطلاعات ، ما در این مقالسه ضمن معرفی یکی از معروفترین و پرکاربردترین مدل های توسعه محصول (مدل دروازه - مرحله) مقوله فناوری اطلاعات و نقش حمایتی آنرا در این مدل بطور اخص مورد بحث و کنکاش قرار می دهیم تا از رهاورد آن پیشنهاداتی را برای به حداقل رسانی ریسک توسعه محصول جدید بیان داریم.

2. تعریف و بسط مفهوم NPD
زمینه مطالعاتی NPD (توسعه محصول جدید) در حال حاضر بطور گسترده در سازمان های مختلف از قبیل دانشگاه ها، شرکت های مشاوره و شرکت های تولیدی و در دامنه گسترده ای از رشته ها از قبیل مدیریت تکنولوژی، تجارت ، بازاریابی ، مهندسی و... مورد پژوهشی است و با عنایت به گستردگی و پیچیدگی فرایند توسعه محصول جدید طیف تعاریف ارایه شده در مورد این مفهوم نیز بسیار متنوع و وسیع می باشد. در یک تعریف کلی ، توسعه محصول جدید (NPD) بعنوان فرآیندی که از طریق آن محصولی جدید ابداع هی گردد، شناخته می شود، هندبوک " PDMA (انجمن مدیریت و توسعه محصول) توسعه محصول جدید را بدین صورت تعریف می نماید." مجموعه ای از وظایف، مراحل و اقدامات تعریف شده و منظم که هدف طبیعی شرکت را برای تبدیل ایده های نارس (اولیه) به محصولات و خدمات قابل فروش را تشریح می کند." در واقع با عنایت به این تعریف می توان اظهار داشت که کل فرآیند NPD ممکن است خود مشتمل بر چندین خرده فرآیند (فرآیندهای فرعی) و خرده مراحل شود. (گریقین و کاهن ، 2005) در تعریف دیگر از NPD آمده است که فرآیند مزبور اساسا توسعه دانش و فعالیت های آمیختگی و ترکیب سازی دانش مشتمل بر جریانی از وظایف روتین و غیر روتین و اجرا شده بوسیله آرایشی از افراد و گروه های فعالی در سازمان است. (هنکه و همکاران"، 1993 : دو قرتی"، 1990). در تعریف دیگر از فرآیند NPD، عنوان شده است که فرآیند مزبور را می توان بعنوان مجموعه ای از فعالیت ها که دستورالعمل ها و سفارشات مشتری، تقاضای بازار و پیشرفت های تکنولوژی را درون فرآیند طراحی و تولید انتقال می دهد ، دانست. (کلارک و فوجیمو “, 1991) توسعه محصول جدید فرآیندی پیچیده است که مستلزم مشارکت بخش های کارکردی گوناگون شرکت است. از جمله مهمترین آنها بخش های مهندسی، تولید و بازاریابی شرکت است. طراحی های مناسب، تهیه نمونه های اولیه کیفیت بالا و تست های اولیه بخوبی اجرا شده محصول در فاز مهندسی مدنظر است. مواردی چون موقعیت یابی مناسب محصول، تحلیل درست مشتری و پیاده سازی برنامه های مناسب روانه سازی محصول به بازار از جمله وظایف بخسش بازاریابی بشمار می رود و مواردی چون طراحی فرایندهای توانمند، تخمین دقیق هزینه ها ، تولید آزمایشی مناسب محصول و انبوه سازی تولید محصول در فاز تولید مدنظر است. همچنین مشارکت سایر بخش های شرکت چون خرید، مالی ، منابع انسانی و ...، نیز حایز اهمیت است. در واقع NPD فرآیندی است که برای اجرای مناسب آن، کل شرکت بایستی برانگیخته و حساس باشد. (ویل رایت و کلارک "1992) بوز، آلن و همیلتون" (1982) در پیمایش طولی از تعداد زیادی از شرکت ها و جمع آوری داده از آنها نتیجه گرفتند که محصولات تولیدی و روانه شده به بازار شرکت ها با عنایت به درجه تازگی محصول می توانند در یکی از گروه های 6 گانه زیر طبقه بندی شوند: (شکل او بیان در صدهای تقریبی مبنی بر تولید اینگونه محصولات در سطح دنیا را بازگو می کند)
1) محصولات جدید برای کل دنیا
2) خطوط جدید تولید محصول : محصولات جدیدی که برای اولین بار در سطح شرکت تولید و برای اولین بار به بازار هدف شرکت معرفی می شود.
3) بازنگری و بهبود محصولات فعلی: محصولات جدیدی که عملکرد بهبود یافته یا ارزش درک شده بالاتری را فراهم می کنند و جایگزین محصولات فعلی می شوند.
4) کاهش هزینه های محصولات : محصولات جدیدی که عملکرد مشابه ولی با هزینه کمتر را برای شرکت فراهم می کنند.
5) موقعیت یابی جدید برای محصول که برای بازارها یا بخش هایی جدید از بازار هدف گذاری می شود.
6) اضافاتی جدید به خطوط فعلی تولید محصول، محصولات جدیدی که کل خطوط محصول ایجادی شرکت هستند.

3. معرفی رویکردهای NPD
بطور کلی رویکردهای مطروحه در ارتباط با توسعه محصول جدید را می توان به دو نوع رویکرد سنتی (کلاسیک یا خطی) و نوین (غیر خطی و موازی) دبسته بندی کرد. رویکردهای سنتی توسعه محصول جزو اولین رویکرد های مطروحه برای توسعه محصول جدید بشمار می آیند. این رویکردها دارای بنیانی خطی و فرآیندی پی در پی " و متوالی اند. چنین رویکردهایی ابزارهایی منطقی و بخردانه " برای تصمیم گیری مدیران توسعه محصول ، در جهت کاهش عدم اطمینان ذاتی نوآوری محصولات است. حرکت در طول فرآیندهای خطی به گونه ای است که بین مراحل مختلف آن ( برای مثال مرحله تولید ایده و تولید مفهوم ) نقاط بازنگری تعبیه شده است تا تصمیمات راجع به ادامه حرکت در این نقاط اتخاذ شود. رویکردهای کلاسیک قویا بر مسایلی چون برنامه ریزی ، پیش بینی و کنترل و نظارت تکیه دارند، بدین خاطر است که گفته می شود چنین مدل هایی مناسب سازمان های پیچیده امروزی که غیر قابل پیش بینی بودن و عدم اطمینان فزاینده جزو لاینفک آنهاست نمی باشد. (کونها"، 1999) در این خصوص کوپر (1988) اشاره دارد که تنها کمتر از 1 درصد شرکت های مورد پژوهش وی بطور کامل از رویکرد خطی و متوالی استفاده می کنند.
بطور کلی ویژگی های مدل های خطی( متوالی) به شرح زیر می باشند(کونها، 1999) الف) روشن و صریح بودن مشخصه ها و ویژگی های فرآیند ب) مطرح بودن مواردی چون کارایی ، پیش بینی پذیری و تغییرات غیر شگرف بعنوان اهداف فرآیند ج) اصول نوآوری محصول بعنوان مواد خام اصلی این فرایند د) داشتن نظم ، کنترل و نظارت و ارزیابی هر مرحله بعنوان کارکردهای بازمانی فرآیند ذ) مطرح شدن مواردی چون اطمینان، پیش بینی پذیری، محیط یکنواخت و غیر پویا بعنوان فرضیات بنیادی سازماندهی این فرآیند در سازمان م) ساختار مکانیکی بعنوان ساختار مناسب این نوع فرآیند علیرغم مشکلات بالقوه استفاده از این نوع رویکرد برای محیط های پیچیده امروزی بایتی عنوان کرد که این رویکرد مزیت های بالقوه نیز داراست از جمله: (کونها، 1999) الف) این فرآیند می تواند ابزاری قدرتمند برای توسعه بیتماتیک، استاندارد و جامع نوآوری محصول باشد. ب) فرایند مزبور، فرآیندی روشن و صریح است که یادگیری آن آسان و مشتمل بر مجموعه ای از خطوط راهنمای مدون برای توسعه محصول است.(کو پر، 1988) در مقابل نسل جدید مدل های مطروحه درباره فرایند NPD، الگوهایی اند که بوعا بر همزمانی فازها (مراحل) مختلف پروژه (و نه توالی و پی در پی بودن مراحل) توسعه محصول جدید تمرکز دارند. در واقع نوع پردازش مدنظر در این الگوها، پردازش موازی است، جاییکه فعالیت های NPD نوعا به موزارت یکدیگر و همزمان با هم انجام می شود. کوپر (1996) اشاره دارد که چنین پردازش موازی می تواند زمان ارایه محصول به بازار را به طرز چشمگیری کاهش دهد. شکل 5 مدل کلی این نوع از الگوها را از زبان کراوفورد" بیان می دارد.

خصیصه های الگوهای جدید NPD عبارتند از: ( سید حسینی و عبقری، 1984)
1. در این الگوها، فعالیتهای NPD به جای تمرکز روی هر مرحله از فرآیند به طور مجزا و جداگانه ، بر کل فعالیتهای فرآیند NPD متمرکز می شود، در یک کلام NPD، فرآیندی یکپارچه شده است.
2. ساز و کار عمده ای که الگوهای جدید را مؤثر می کند تیمهای NPD است که به توسعه پروژه در کل فرآیند پاسخ میدهد.
3. مدیران ارشد شرکت ها از آغاز پروژه های NPD در این پروژه هادخالت داده می شوند.
4 مدیران ارشد شرکت، اطلاعات بیشتری در مورد فعالیتهای تحقیق و توسعه دارند و بیشتر در فعالیت های این بخش درگیر می شوند، 5. در این الگوها، کاهش چرخه زمان در NPD بیشتر مورد توجه قرار گرفته شده است.

3.1 معرفی مدل دروازه - مرحله (مدل کوپر)
ایجاد مدل Stage-Gate بر پایه گردآوری تجربیات ، پیشنهادات و مشاهدات تعداد زیادی از مدیران و شرکت ها(بالغ بر 60 مورد کاوی) است که نخستین بار توسط آقای کوپر از دانشگاه مک مستر" معرفی گردید. این محقق مدل " Stage-gate" را اولین بار در کتاب مشہورش با عنوان "Products Winning at New"در سال 1986 معرفی و مدتی بعد در سال 1988 مقاله ای در ارتباط با این مفهوم در مجله مدیریت بازاریابی " مننتشر کرد. از نقطه نظر تاریخی از اولین تلاش ها برای بسه کارگیری روشی سیستماتیک NPD یا پروسه NPD برنامه ریزی پروژه فاز بندی شده ای بود که توسط Nasa در سال 1960 صورت گرفت. این پروسه که بعضا از آن به عنوان پروسه بازنگری فازبندی شده هم یاد می شود پایه اولین نسل از سیستمهای S.G یا دروازه مرحله کوپر می باشد. رویکرد age gateاS مدلی مفهومی و عملیاتی برای ایجاد محصول جدید از آغاز طرح ایده تا روانه سازی محصول به بازار است که فرآیند توسعه محصول را درون مجموعه ای از فعالیت های از پیش تعیین شده و همسو تقسیم می کند که هر مرحله(فاز) مشتمل بر گروهی از فعالیت های تعیین شده و مرتبط است و بین هر مرحله در نقاط مشخصی (گیت") برای اطمینان از اینکه معیارهای تدوینی رعایت می شود و روند مورد بازرسی قرار گیرد، وجود دارد. این فرآیند بواسطه یک مرحله کشف ایده " آغاز می شود و رویکرد سنتی آن دارای که مرحله و 4 دروازه است.(به شکل شماره 2 توجه شود) (برخی از شرکت ها
6. فعالیتهای تحقیق و توسعه به واحدهای مختلف شرکت واگذار شده و گروه مرکزی تحقیق و توسعه، نقش کمتری را در این فعالیتها ایفا میکند. مقایسه ویژگی های الگوهای جدید (غیر خطی و موازی) و کلاسیک (خطی) فرآیند NPD را به شرح جدول شماره آ می باشد از جمله جنرال الکتریک" این فرآیند را تا ده مرحله نیز گسترش داده - اند. (کویر ،1990 : کویر و ادگاته",1996)
خصوصیات فرآیند Stage-gate عبارتند از : (کوپر و اداگت، 1996) الف) پردازش موازی (همزمان): این نوع پسردازش در فرآیند، نقطه مقابل رویکرد پی در پی (متوالی) در توسعه محصول جدید است و جزو ویژگی های مهم فرآیند Stage-gate بشمار می آید. در اینجا تمام فعالیت های لازم برای توسعه محصول جدید از ابتدا تا انتهای فرایند طرح ریزی می شود و در هر مرحله گنجانده می شود. این مفهوم بیان کننده این است که در هر مرحله از فرایند اکثر بررسی ها (چه از لحاظ مالی، فنی و ...) بطور همزمان صورت می پذیرد. ب) مراحل *؛ اکثرا فرایند Stage-gate را فرایندی می دانند که با تولید ایده شروع و با 5 مرحله ادامه می یابد. این 5 مرحله عبارتند از: پژوهشات مقدماتی، آماده سازی مورد تجاری، توسعه ، تست و روانه سازی محصول به بازار . هر مرحله شامل فعالیت هایی از پیش تدوین شده و لازم الاجراست ، که بعنوان بخشی از پروژه NPD اجرا می گردند، (به شکل 4 توجه شود).
بطورکلی مراحل مدل Stage-gate چند کارکردی هستند ، بدین معنا که متخصصان بخش های گوناگون سازمان ( اعم از بازاریابی، مهندسی ، تولید ، تحقیق و توسعه و...) در تولید و ارزیابی اطلاعات و همچنین حل مشکلات ضروری هر مرحله سهیم اند وفعالیت این بخش های مختلف بطور همزمان در هر مرحله صورت می گیرد. از طرف دیگر هر مرحله دارای ساختاری مشتمل بر 3 عنصر اصلی است که عبارتند از الف) فعالیت ها ب) تحلیل های یکپارچه ج) قابل تحویل ها. فعالیت های هر مرحله شامل جمع آوری اطلاعات مورد نیاز بوسیله تیم پروژه برای کاهش ریسک های پروژه است به کمک دانش بدست

ج)دروازه (گیت) (نقاط بازنگری): بین هر مرحله یک محل بازرسی یسا نقطه تصمیم (نقطه بازنگری مرحله) وجود دارد که اصطلاحا گیت (دروازه) نامیده می شود. در این محل مجموعه ای از معیارهایی که محصول بایستی آنها را برآورده کند، وجود دارد و پس از برآورده کردن این معیارها ورود به مرحله(فاز) مجاز خواهد بود. بطورکلی گیت ها 3 مقوله اصلی را دنبال می نمایند:
1) کیفیت اجرا : این مقوله چک می کند که آیا مرحله قبل از نظر کیفی بخوبی اجرا شده است یا نه
2) منطق تجاری : این مقوله به این سوال پاسخ می دهد که آیا پروژه با عنایت به دیدگاه اقتصادی و تجاری و ایده مطروحه ادامه یابد یا خیر
3) طرح عمل : این مقوله به این سوال پاسخ می دهد که آیا طرح فعالیت و منابع درخواستی معقول و قابل برآورده سازی است از طرف دیگر اداره گیت ها بعهده تیمی از مدیران ارشد شرکت است که در واقع نقش دروازه بان" را ایفا می نمایند. این گروه از مدیران نوعا چند وظیفه ای و چند رشته ای اند و از اختیارات و منابع کافی برای بررسی پروژه برخوردار هستند. اص سطلاحا بسه ایسن گروه از افراد کمیته تصویب محصول "(PAC) اطلاق می گردد که معمولا بصورت دوره ای (برای مثال ماهانه یا سه ماهانه و...) روند پیشرفت پروژه های NPD را بررسی می نمایند. بطور کلی گیت ها، شامل جلساتی برای کنترل فرآیند و خدماتی به شرح زیر می باشند:
آمده از این اطلاعات، پژوهشگران درگیر در پروژه قادر خواهند بود تا تصمیم هایی را اتخاذ نمایند که در آنها چالش های تجاری و فنی ناشی از عدم اطمینان پروژه کاهش یابد. تحلیل های یکپارچه از نتایج فعالیت های متقبل شده بوسیله تیم پروژه حکایت می کند و نهایتا قابل تحویل های هر مرحله شامل ورود نتایج حاصله از تحلیل های یکپارچه به گیت بعد مدل است.
1) تدوین مجموعه ای از معیارها(کمیا کیفی) و وزن دهی به این معیارها بر اساس میزان اهمیتشان : در این مورد بایستی یادآور شد که شواهد نشان می دهد که تقریبا هیچ شرکتی از یک یا دو معیار برای کنترل و مانیتور کردن پروژه های در حال پیشرفت استفاده نمی کنند، بلکه آنچه که آنها در این زمینه لحاظ می کنند ، تدوین و بکارگیری معیارهایی چندگانه است.(فولکیو و همکاران " 2004)
2) بازرسی (چک کردن) و مطابقت دادن معیارهای تدوینی با نتایج بدست آمده در مرحله قبل
3) تصمیم گیری در مورد پروژه که وضعیت های ممکن برای آن عبارتند از: الف) حرکت به جلو(Go forward) اهداف مدنظر در مراحل قبلی با معیار های دروازه (Galle) مطابقت داشته لذا سرمایه گذاری (تامین وجه) برای ادامه مسیر به سمت مرحله بعد تصویب می شود ب) توقف (Stop) پیشرفت پروژه با وضعیت مدنظر مسوولان انطور که باید همخوانی ندارد و این وضعیت بنظر همیشگی می رسد (به دلایلی چون تکنولوژی غیر قابل استفاده یا اهداف فنی مطلوب ولی بلند پروازانه) که تحقق آنها با عنایت به وضعیت فعلی سازمان میسر نیست. ج) نگه داشتن (Hold) پروژه بطور موقتی برای دوره زمانی مشخص به تعویق می افتد تا بتواند با معیار های فعلی همخوانی یابد یا اینکه وجوه لازم تامین گردد.
د) بازگشت (Return) هنگامیکه اهداف پروژه در مرحله قبلی پروژه بانجام نرسیده باشند یا معیارها برای دروازه (Gate) بدرستی تعیین نشده باشند، تیم پروژه کار را به مرحله قبل باز می گرداند.
4) موافقت با سرمایه گذاری (تامین منابع) برای مرحله بعد د) تیم های پروژه توسعه محصول اجرای فرآیند age- GateاS نیازمند دارا بودن تیم پروژه با نقش ها و مسوولیت های کاملا تعریف شده است. لذا قدم اول در اجرای فرآیند مزبور، تعیین تیم پروژه و شناسایی مسوولان دروازه بان ها (GatekeepeTS) است . از طرفی گستردگی و تنوع افراد حاضر در تیم پروژه بسته به اندازه ، طبیعت و مراحل انجام پروژه مذکور دارد. این تیم های چند کارکردی معمولا شامل اعضایی از بخش های مختلف شرکت همچون مهندسی / طراحی ، بازاریابی، تولید و پشتیبانی از مشتری و... هستند. رهبر تیم پروژه ( معمولا مدیر NPD) می بایست هم پروژه را مرحله به مرحله و گیت به گیت پیش ببرد و هم مسوول اجرای پروژه و تعامل گسترده با دروازه بان (Gatekeepers) هاست. در ادامه برای بررسی مراحل (فازهای) فرآیند توسعه محصول (NPD). مراحل این مدل را به کمک بحث فناوری اطلاعات مورد آنالیز قرار می دهیم و مراحل این رویکرد را مورد بررسی قرار می دهیم. دلایل انتخاب این رویکرد برای بررسی مراحل فرآیند NPD عبارتند از: 1) مدل مزبور مورد حمایت کامل PDMA است و امروزه در اکثر شرکت های پیشرو دنیا مورد استفاده است. بطوریکه بر طبق آمار PDMA قریب به 60 درصد شرکت های مورد پیمایش این نهاد در سال های اخیر از رویکرد Stage-Gate برای فرآیند توسعه محصولشان بهره گرفته اند که استفاده این شرکت ها از رویکرد مزبور مشتمل بر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید