بخشی از مقاله


بررسی نقش رسانه ها در آموزش مهارتهاي شهروندي با تأکید بر رسانه ي تلویزیون

 

چکیده

هنگامی که از آموزش رسانه اي سخن به میان میآیدعموماً کاربرد آن در مدارس و آموزشهاي راه دور تداعی شده و مورد توجه قرار میگیرد. در حالیکه رسانهها به ویژه تلویزیون، ظرفیتها و تواناییهاي بسیار گستردهتري براي آموزش در تمام سطوح و حوزهها دارد و کارکرد آموزشی آن، تمام اشکال و مواد رسانهاي را در برمیگیرد. از اینرو، نقشی که رسانههاي گروهی در شکلدهی به هنجارها، ارزشها، نگرشها و رفتارها ایفا میکنند، نوعی آموزش تلقی می شود که بسیار فراتر از آموزشهاي رسمی است و کل گسترهي مخاطبان رسانهها را شامل میشود. مخاطبان آموزشهاي رسانه اي مستقیم، عموماً کسانی هستند که به صورت تعمدي براي کسب اطلاعات از رسانهها استفاده میکنند اما هنگامی که از آموزشهاي غیرمستقیم یا پنهان سخن میگوییم، مخاطبان گاه به صورت منفعل و ناخودآگاه در معرض اطلاعات رسانهاي قرار میگیرند و براي انجام رفتارهاي خاص و کسب مهارتها، هنجارها و ارزشهاي ویژه آموزش میبینند. یکی از حوزههایی که در جهان

امروز به شدت تحت تأثیر درونشدها و اطلاعات رسانهاي قرار دارد رفتارهاي مدنی و مهارتهاي شهروندي است. پژوهشگران بسیاري نقشهاي مثبت و منفی رسانهها را در این گستره مورد بررسی قرار دادهاند. بررسی یافتهها حاکی از آن است که رسانهها میتوانند با ارائ ي الگوهاي رفتاري، چهارچوبهاي مرجع و اطلاعات مطلوب، به افزایش مهارتهاي شهروندي کمک کنند. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی و توصیف نقش آموزشی رسانهها بویژه تلویزیون، در آموزش مهارتهاي شهروندي و شکلگیري رفتارهاي مدنی صورت میگیرد.

واژههاي کلیدي: رسانه، آموزش، مهارتهاي شهروندي، تلویزیون.


مقدمه

نگاهی به جهان معاصر و تعاملات اجتماعی پیچیده بین انسانها، ضرورت پرداختن به مقولهي شهروندي را بیش از پیش بارز ساخته است. امروزه چه در کلان سیستم اجتماع که دولتها، استراتژيهایی را تدوین میکنند و چه در نواحی، استانها و شهرها و چه در خرده سیستمهاي خانواده که والدین، مؤلفین اهداف و استراتژيها هستند، وجود افرادي با ویژگیهایی چون مسؤلیتپذیري، انتقادگري، وطندوستی و خلاصه در یک کلام، شهروندي مسئول از مؤلفههاي حیاتی و با اهمیت میباشد. لذا در این مقاله به بررسی مهارتهاي شهروندي و نقشی که رسانه ها در آموزش و فرهنگسازي این مهارتها میتوانند ایفا کنند، میپردازیم.

شهروندي

زندگی در دنیاي معاصر و همچنین پیچیدگیهاي موجود در تعاملات بینفردي و گروهی، همواره ضرورتهاي تازهاي را ایجاد میکند. شهروندي زائیدهي زیستن در دنیاي معاصر است که با تأکیداتی تازه در تلاش است تا با ایجاد تفاهم در زندگی اجتماعی، راه پیشرفت و ارتقاء جامعه را هموار سازد. شهروندي طرح سؤالاتی است در ارتباط با ماهیت جامعه، عدالت، مراقبت، مسؤلیت، دولت، آزادي، تعاملات اجتماعی، احترام و بویژه ارزشها، که علاوه بر نوع ارتباط هر فرد با چنین موضوعاتی، نوع واکنش افراد را نیز شامل میشود( کومبز1، 2001؛ نقل از فتحی واجارگاه و واحد چوکده، .(1388

در جوامع امروزي مفهوم شهروندي، معنایی بیش از عضویت در جامعه پیدا کرده است. کسب مهارت هاي شهروندي و یا بعبارت دیگر تبدیل شدن به یک شهروند مؤثر و کارآمد، مستلزم نگرشهاي قوامیافته نسبت به ارزشهاي اجتماعی، حساسیت نسبت به فرهنگ و آداب و سنن، احترام به شأن و منزلت انسانی و تلاش براي صلح و حفظ محیط زیست است. رفتارهایی مانند مشارکت هاي اجتماعی، شرکت در فعالیت هاي داوطلبانهي انساندوستانه، شرکت در انتخابات و حفظ نظم و انضباط اجتماعی، افراد را به شهروندان فعال و کارآمد یک جامعه تبدیل میکند.

ابعاد شهروندي

صاحبنظران مختلف در تحلیل شهروندي ابعاد مختلفی را مدنظر قرار دادهاند. کوگان، گراسمن و لیو2 در تحلیل شهروندي چهار بعد را ذکر نمودهاند:
1. بعد فردي

2. بعد اجتماعی

3. بعد مکانی

1 . Combs 2 . Cogan John J, David Grossman and Mei- Hui Liu( 1999 )

٢

.4 بعد زمانی

.1بعد فردي: از چهار بعد مطرح شده، بعد فردي، پیچیدهترین بعد است. به دلیل اینکه فرایندهاي درونی و خصوصی را به فرایندهاي بیرونی و عمومی ارتباط میدهد. در این حیطه، افرادي قرار دارند که هر کدام اعتقادات بنیادي و خاصی را در مورد دنیا، خود، دیگران، دانش، اخلاقیات و ... دارند. در حوزهي شهروندي یا رفتار مدنی، گسترش توانایی گفتگوي اخلاقی منسجم و پویا بین افراد(خود با خود و خود با دیگران) و همچنین بین هر فرد و دنیاي پیرامونی و خارج از مرزهاي محصور شده از اهمیت بسیاري برخوردار است. بدین ترتیب، بعد فردي شهروندي بر گسترش توانایی فردي و تعهد نسبت به اصول اخلاقی و رفتاري تأکید دارد که به لحاظ فردي و اجتماعی، توسط خصلتهاي ذهنی و فکري، عشق و علاقه و عمل مشخص میشود.

.2بعد اجتماعی: بعد اجتماعی شهروندي، مشخص میکند که اگر چه توسعه و گسترش تواناییها و تعهدات فردي لازم است، اما آنها بهتنهایی کافی نیستند. شهروندان باید قادر باشند که در شرایط و موقعیتهاي مختلف نیز فعالیت کنند و کنش متقابل داشته باشند. آنها باید قادر باشند در مباحثات و مذاکرات، بهمنظور مشارکت در زندگی عمومی و فائق آمدن بر مسائل و مشکلاتی که بهطور فردي با آن مواجه میگردند، با دیگران گفتگو کنند و در یک فضاي محترمانه که همواره شأن انسان و زندگی اجتماعی در آن مراعات و حفظ میشود، به قضاوت رفتار یکدیگر احترام و بستر رشد ارزشهاي تازه را فراهم نمایند.

ویگوتسکی(1)1 981 جنبههاي فرهنگی، تاریخی و اجتماعی را در رشد شناختی بسیار با اهمیت میداند و به باور او، کنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعیاش، تعیینکنندهي اصلی رشد شناختی اوست."خاستگاه روان آدمی، اجتماع است و فرایندي که به آن شکل میدهد ارتباط است"(ویگوتسکی، نقل از آ. ان. لئونتیف2، 2005؛ سیف، .(1386

.3 بعد مکانی: در این بعد هر فرد، فراتر از خود و جامعهي پیرامونی،جامدر حیطهي چند ع ي محلی، ناحیهاي، ملی و چندفرهنگی، عمل میکند. جهان بهطور فزاینده مرزهاي مادر را با تعلقات مجازي درهم میشکند. بعد مکانی شهروندي به هر فرد کمک میکند تا با تشخیص و آگاهی به دیدگاهی در رابطه با جهان دست یابد. و این آگاهی است که جهان بهطور کلی و ماهیتاً تقسیم نشده است. و همواره هر فرد در چشمانداز وسیع خود به این احتمال باور دشته باشد که دیدگاههاي دیگر افراد،
جدا از ویژگیهاي مکانی میتواند متفاوت از دیدگاه او باشد.

.4 بعد زمانی: بعد زمانی شهروندي بر این موضوع تأکید دارد که شهروندان، نباید خود را خیلی در زمان حال محدود کنند و از تحلیل گذشته و آینده غافل بمانند. بعد زمانی باید زمان معاصر و چالشهایش را در شرایط و موقعیت هاي گذشته و آینده جاي دهد. این عامل کمک میکند تا از راضیشدن به راهحلهاي کوتاه مدت براي حل مشکلات، اجتناب کنیم.
شهروندي چندبعدي، مستلزم این است که شهروندان داراي تواناییهاي زیر باشند:
- مواجهه با مشکلات به عنوان عضوي از یک جامعهي جهانی؛
- فعالیت مشارکتی با دیگران؛
- عهدهدار شدن مسئولیت براي نقشها و وظایفی که در جامعه وجود دارد؛

- تفکر منتقدانه و منظم و البته مستمر؛
- توانایی حل تعارض در یک بستر عاري از خشونت؛
- اتخاذ شیوهي زندگیاي که پاسدار و حامی ویژگیهاي محیطی است؛

- احترام و دفاع از حقوق بشر؛

- مشارکت در زندگی عمومی در همهي سطوح مباحثات مدنی؛
- بکارگیري تکنولوژي اطلاعات بهعنوان یک مزیت مدنی(ایبید3، نقل از فتحی واجارگاه و واحد چوکده، .(1388

٣


مؤلفههاي شهروندي

در زیر به چند مؤلفهي اساسی شهروندي اشاره میکنیم: - دانایی محوري
شهروند، کنجکاو و در جستجوي دانایی است. در دانایی محوري که مهمترین مؤلفهي متشکله ي شهروندي است، گام اول مشارکت فعال، مسئولیتپذیري و ... میباشد و داشتن آگاهی در زمینهي موضوعات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی در سطوح محلی، ملی و بینالمللی پیشنیازي اساسی بهشمار میرود. شهروند، فردي است که تلاش میکند به قواعد و مقررات زندگی اجتماعی بویژه آن دسته از قواعد و مقرراتی که در چهارچوب پیرامونی زندگیاش وجود دارد، آگاهی یابد. عدم آگاهی به قوانین
æ مقررات جامعه، مهمترین آفتی است که شهروند را منفعل و زمینهي حذف او را از جامعه فراهم میسازد.
- وطندوستی

یک شهروند، به شهر و کشورش احساس تعلق میکند. وطندوستی به معناي وفاداري نسبت به کشور خود و دیدن مصالح جامعه در انجام فعالیت هاي روزانه است. همانگونه که داناییمحوري، مبنایی مناسب براي شهروندي بهشمار میرود و بر بعد عقلانیت فرد متکی است، وطندوستی، عاطفهي مثبتی است که تعهد، حرکت، انتقاد، پویایی و ... به فرد میدهد.
در پژوهشی که توسط سازمان ملی جوانان در سال 1381 انجام یافته است، 71 درصد جوانان استان تهران معتقدند برنامه هاي صداوسیما در شناساندن فرهنگ و هویتملی و در تقویت روح ایراندوستی آنان نقش مؤثري داشته است. در حال حاضر نیز، بعد از گذشتتقریباً یک دهه از انجام این پژوهش، میبایست به برنامه هاي صداوسیما توجه اساسی شود تا معلوم گردد که صداوسیما در شناسایی و تقویت روح وطندوستی در بین آحاد جامعه چقدر موفق و پرتوان بوده است؟

- قانونمداري قانون، عاملی است که زمینه ي انسجام و یگانگی میان افراد جامعه را فراهم میسازد. شهروندي تلاش میکند تا قوانین را

علیرغم اینکه مغایر با نفع شخصی او باشد، در زندگی به کار گیرد. او هرگونهي اعتراض به قانون را از مسیر گفتمان پی میگیرد، اما در ابتدا التزام عملی به قانون را وظیفهي خود میداند.

- مسئولیتپذیري و تعهد شهروندي، مفهومی است که با مسئولیت و مسئولیتپذیري آحاد جامعه همراه است. از آنجایی که در جامعه، فرد آیینهي

دیگران است هرگونه تسامح در انجام وظایف خود را، بر زیرساختهاي جامعه مؤثر میداند. زیباترین احساس خوشایند شهروندي، تلاش براي همکاري و تعاون و بار مسئولیت خود و دیگران را به دوش کشیدن است.

با این که دربارهي افکنده شدن به این دنیا حق انتخابی نداشتهایم، اما نحوهاي که زندگی میکنیم و انسانی که قرار است بشویم، حاصل انتخابهاي ماست. به خاطر این آزادي اساسی، باید مسئولیت ادارهکردن زندگی خود را قبول کنیم. ما در قبال زندگی خود، در ارتباط با دیگران، اعمالمان و عدم موفقیت در اقدام نکردن، مسئولیم. از نظر سارتر، مردم محکوم به آزادي هستند. عینیت پذیري نقش مسئولیت پذیري، در محیطهاي اجتماعی میسر است. همچنین مسئولیتپذیري تنها در قلمرو زندگی اجتماعی مفهوم پیداکند می . انسان مسئول با عملکرد اثربخش خویش به عنوان فردي کارآمد است که در او امکان اقدام به رفتارهاي منفی کاهش مییابد.

- مشارکت ارسطو، جامعهي سیاسی را یک جامعهي اخلاقی میداند که در آن شهروندان از طریق مشارکت، پیشرفت میکنند.

مشارکت تنها این نیست که فرد در نقش رأي دادن ظاهر شود، بلکه شهروند در فرایند شهروندي باید نقش راهبردي داشته و اشاعهدهندهي فرهنگ مسئولیتپذیري باشد. این فهم از طریق شناخت موضوعاتی نظیر عدالت، مسئولیت، دولت، آزادي،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید