بخشی از مقاله
بررسی نقش و تاثیر شبکه های اجتماعی سازمانی بر تحول سازمانی
چکیده:
شبکه های اجتماعی نسل جدیدی از فضای روابط اجتماعی هستند که با اینکه عمر خیلی زیادی ندارند، توانستهاند به خوبی در زندگی مردم واردشوند. مردم بسیاری در سنین مختلف و از گروههای اجتماعی متفاوت در شبکه های اجتماعی مجازی کنار هم آمدهاند و از فاصله های بسیار دور در دنیای واقعی، از طریق شبکه های اجتماعی با هم ارتباط برقرار میکنند.از سوی دیگر بسیاری از نیازها و خوسته های مردم از طریق سازمانهایی تامین می شود که در درون خود با این شبکه ها در ارتباط هستند. شبکه اجتماعی ساختاری اجتماعی است که افراد یا سازمانها آن را تشکیل میدهند و یک یا چند نوع خاص از وابستگی میان آنها مانند دوستی، منافع مشترک و... وجود دارد. تغییر و دگرگونی با شتاب از ویژگیهای این هزاره است. زندگی با تحول معنی پیدا میکند. بدون تحول، زندگی عملاً متوقف میشود. تحول حرکتی است به فراسوی وضعیت فعلی از طریق یک وضعیت گذار و به سمت یک وضعیت آتی و یا به عبارتی دیگر تحول تلاشی برنامهریزی شده و بلندمدت است که سازمان (و یا فرد) را به سمت جایگاه بالاتر حرکت میدهد. در این مقاله به بررسی شبکه های اجتماعی و تحول سازمانی پرداخته میشود و در آخر نیز نقش و تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر تحول سازمانی بررسی میگردد. باتوجه به این که روش تحقیق کتابخانهای است سعی شده است با مطالعات عمیق بر غنای کار افزوده شود.
واژگان کلیدی:
تحول، تحول سازمانی، شبکه های اجتماعی، تأثیر شبکه اجتماعی بر تحول سازمانی
مقدمه
شبکه های اجتماعی مجازی نسل جدیدی از وب سایتهای اینترنتی هستند. در این وب سایتها، کاربران اینترنتی حول محور مشترکی به صورت مجازی دور یکدیگر جمع میشوند و جماعتهای آنلاین را تشکیل می دهند. در واقع شبکه اجتماعی شبکه ای متشکل از افراد و گروهها و ارتباطات بین آنهاست.[2] در سازمانی که مانند یک جامعه کار می کند، شتاب به جوشش نیروهای فیزیکی و فکری، اعتماد و وفاداری چنان گسترش مییابد که از مرزهای عادی عبور کرده و افراد را در فعالیتها به داوطلب و شریک مبدل میکند. انسانها به ارتباطهای سازنده و بهرهبرداری هرچه سریعتر از وقت خود و دیگران می پردازند. این درحالی است که با وارد شدن اینترنت و شبکه های اجتماعی روابط بین انسانها تغییر میکند. در اینترنت همه چیز در ارتباط با تعامل فرد و اینترنت است. جامعه شناسان از آن بیم دارند که به دنبال گسترش اینترنت انسانها از یکدیگر جدا شده و هر فردی در لاک خودش فرو رود و نوعی فردگرایی بوجود آید که باعث استفاده نادرست از این فناوری میشود.[1] گرایش به سایت های شبکه های اجتماعی در سراسر دنیا همچنان رو به رشد است. شبکه های اجتماعی یکی از انواع رسانه های اجتماعی محسوب می شوند. رسانه های اجتماعی در سال های اخیر در زندگی آنلاین و آفلاین کاربران اینترنتی آنچان تحول افریده است که شکل های ارتباطات اجتماعی نیز در سازمان از این رسانه های جدید تأثیر پذیرفته اند. اهمیت تغییر و تحول مثبت بر کسی پوشیده نیست چرا که نیاز آینده است. سازمان های موفق در جهان امروز سازمانهایی هستند که تغییر و تحول را در چهارچوب تشکیلاتی خود بگنجانند. یک سازمان متحول باید از ابداع و نوآوری استفاده کند. برای این منظور باید هدفمان را بدانیم و اینکه چه مسیری را میبایست طی کنیم لذا میتوان گفت مدیریت تحول به ما کمک میکند تا بتوانیم در سازمانمان از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم و تحولی در سازمان ایجاد کنیم که سبب بهرهوری بیشتر بشود.[3] اینترنت و سرویس های ارائه شده در قالب آن، در عین حال که ابزار مفیدی برای کسب و تبادل اطلاعات در سازمان است اما می تواند مخرب نیز باشد، به بیان دیگر اینترنت و شبکه های اجتماعی ابزار قدرتمندی است که هم می تواند باعث فساد گردد و هم ابزار تحول و پیشرفت. آنچه مسلم است اینکه به جای برخورد سلبی با این پدیده نوین، باید به بررسی تاثیرات آن در سازمان پرداخته شود که قطعاً نتایج بهتری در پیش خواهد داشت.
مبانی نظری:
شبکه های اجتماعی:
در این بخش به بررسی تاریخچه شبکه های اجتماعی و تحلیل ابعاد آن پرداخته می شود: تشکیل شبکه های اجتماعی، تاریخی به قدمت زندگی اجتماعی بشر دارند، اما بالغ بر یک قرن است که شبکه اجتماعی به گونه جدیدی تجربه شده است. برخی معتقدند که سایت های دوستیابی اولین شبکه های اجتماعی اینترنتی هستند. اما مفهومی با عنوان شبکه های اجتماعی اینترنتی با قالب امروزی اولین بار در سال 1960 در دانشگاه ایلی نویز در ایالت متحده آمریکا مطرح شد. بعد از آن اولین شبکه اجتماعی اینترنتی مدرن در سال 1997 بنام »شش درجه« راه اندازی شد که افراد توانایی عضویت و آشنایی با دیگر اعضا را داشتند و در ابتدا کاربران امکان ایجاد پروفایل برای خود را داشتند.[2] از این سال به بعد انواع شبکه های اجتماعی شروع به ظهور کردند . والنتی و راجرز (1995 ) ، تحلیل شبکه های اجتماعی را از دید اهمیت تماس ها و ارتباطات بین فردی به این ترتیب بیان میکنند: »تکنیکی است برای تحلیل الگوهای ارتباطی در یک شبکه ، به وسیله تعیین اینکه هر فرد با چه کسی صحبت میکند. « به بیان دیگر، شبکه های اجتماعی به مجموعهای از افراد اطلاق میشود که به صورت گروهی با یکدیگر ارتباط داشتهاند و مواردی مانند: اطلاعات، نیازمندیها، فعالیتها و افکار خود را به اشتراک بگذارند، به عبارتی دیگر شبکه های اجتماعی پایگاه هایی هستند که با استفاده از یک موتور جستجوگر و افزودن امکاناتی مانند: چت، پیام رسانی الکترونیکی، انتقال تصویر و صدا امکان ارتباط بیشتر کاربران را در قالب شبکه ای از روابط فردی و گروهی فراهم میآورند.[4]
شبکه های اجتماعی را در سادهترین تقسیم بندی میتوان در دو گروه عمومی و خاص قرار داد. در شبکه های اجتماعی عمومی کاربران اینترنتی با انگیزهها و اهداف مختف حضور دارند و شبکه سازی مجازیشان را از طریق این وب سایتها دنبال میکنند، ولی شبکه های اجتماعی خاص حول موضوعی ویژه شکل گرفتهاند و تعداد کاربرانشان نیز کمتر است.[2] در این قسمت به طور مختصر به اهداف و مزایا و معایب شبکه های اجتماعی پرداخته میشود:
اهداف و کارکردهای شبکه های اجتماعی
✓ سازمان دهی انواع گروه های اجتماعی مجازی: همان گونه که فلسفه وجودی شبکه های اجتماعی واقعی، تشکیل و پیوند گروه های اجتماعی بر محور مشترکات اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است، بسیاری از شبکه های اجتماعی در اینترنت نیز با انگیزه سازماندهی کردن گروه های اجتماعی مجازی با تکیه بر اشتراکات مختلف شکل می گیرند. پیداست که اعضای این اجتماعات مجازی با پیوندهایی که با یکدیگر دارند، در مجموع به دنبال تحصیل یک هدف مشترک در دنیای واقعی که غالباً هدفی سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی است، هستند.
✓ توسعه مشارکتهای اجتماعی: در شبکه های اجتماعی، همواره اعضای شبکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکت در فعالیت های واقعی در زندگی اجتماعی تحریک و تشویق می شوند. تإثیرگذاری قابل توجه شبکه های اجتماعی بر میزان و کیفیت مشارکت های اجتماعی در جوامع مختلف به حدی بوده است که اخیراً تعداد قابل توجهی از شبکه های اجتماعی، دقیقا با هدف توسعه مشارکت اجتماعی مردم در زمینه های خاص ایجاد شده اند.
✓ به اشتراک گذاشتن علاقهمندیها توسط اعضا: موضوع به اشتراک گذاشتن علاقه مندی ها در شبکه های اجتماعی، از چنان اهمیتی برخوردار است که می توان گفت بدون آن، شبکه اجتماعی معنا نخواهد داشت. هدف از این کار آن است که هر یک از کاربران بتواند دغده های خود را مطرح نموده و در جریان دل مشغولی های دیگران نیز قرار بگیرد. همچنین از طریق این ویژگی شبکه هااجتماعی کاربران می توانند به بسیاری از نرم افزارهایی که سایر کاربران به اشتراک گذاشته اند، به آسانی دسترسی داشته باشد.
✓ ایجاد محتوا توسط اعضا: برخلاف سایر رسانه ها که مخاطبان، چندان تعاملی در تولید محتوا و انتخاب محتوای دلخواه خود ندارند، در وب سایت های شبکه های اجتماعی، کاربران می توانند تولید کننده، تأثیرگذار و دارای قدرت انتخاب و بهره برداری از تنوع بیشتری باشند. با توجه به این مطلب، پایگاه های شبکه های اجتماعی بیش از هر رسانه دیگری می توانند با پیشرفت فناوری و توسعه جوامع به برتری های سایر رسانه ها همچون تلویزیون که از قوه شنیداری و دیداری به خوبی بهره می برد، خاتمه دهند.
✓ تبلیغات هدفمند اینترنتی: شبکه های اجتماعی در اینترنت، یکی از منابع مهم برای کسب درآمد از راه تبلیغات به شمار می آیند؛ چرا که اعضای شبکه های اجتماعی در صفحات مربوط به خود درباره علایق خود صحبت می کنند و این به شرکت های تبلیغاتی اجازه می دهد که براساس همین علایق، برای آنها آگهی بفرستند.[5 ]
مزایای شبکه های اجتماعی:
✓ انتشار سریع و آزادانه اخبار و اطلاعات: اخبار شبکه های اجتماعی بدون سانسور منتشر می شوند و این می تواند یک مزیت تلقی شود؛ هرچند امکان تکثیر اطلاعات مخدوش و نادرست نیز در این شبکه ها بیش از نسل قبلی رسانه ها است. البته امکان مقایسه و تحلیل اطلاعات برای مخاطبان وجود دارد و نباید بنا را بر اعتماد به هر آنچه در این شبکه ها تولید و بازنشر می شود، گذاشت.
✓ امکان عبور از مرزهای جغرافیایی و آشنایی با افراد، جوامع و فرهنگهای مختلف: امروزه شبکه های اجتماعی، مهد تمدنها و فرهنگهای مختلف بشری است. وجود زبانهای مختلف در رسانههای اجتماعی، امکان حضور تمام افراد جامعه را فراهم میکند که میتوانند فرهنگ حاکم بر جامعه خود را به معرض دید عموم بگذارند.
✓ شکلگیری و تقویت فرد جمعی: یکی از شاخصههای مهم شبکه های اجتماعی مجازی، پدیدار شدن خرد جمعی است. خرد جمعی به جریان سیال و پویای قوه تفکر و ذهن کاربران حاضر در چنین محیطهایی اطلاق می شود که به مثابه یک پردازشگر عظیم، اطلاعات را پردازش و پایش می کند. نیروی تفکر و ذهن کاربران شبکه اجتماعی، به مدد تعاملات اجتماعی اینترنتی و بهره گیری از ابزارهای اینترنتی با یکدیگر ترکیب و همراه می شوند و نیرویی عظیم با قدرت پردازشی بالا پدید می آورند.
✓ امکان بیان ایدهها به صورت آزادانه و آشنایی با ایده ها؛ افکار و سلیقههای دیگران: شبکه های اجتماعی، ارسال بازخورد از سوی مخاطب و همکاری و همگامی کاربران با همدیگر را تسهیل کرده و آنها را به مشارکت در بحثها تشویق می کنند. این شبکه ها مرز و خط کشی بین رسانه و مخاطب را از بین برده اند. اغلب شبکه های اجتماعی برای مشارکت اعضا و دریافت بازخورد، باز هستند.
✓ افزایش سرعت در فرآیند آموزش و ارتباط شبانه روزی: بی شک، شبکه های اجتماعی اینترنتی نقش بسیار موثری در توسعه آموزش های تخصصی و عمومی دارند. گرچه به علت عدم امکان نظارت علمی، بسیاری از محتواهای اینترنتی هنوز به مرتبه قابل قبولی از اعتبار علمی نرسیده اند، اما در عین حال شبکه های اجتماعی یکی از عرصههای اینترنتی هستند که کاربران بی شمار آنها به صورت خودجوش اقدام به آموزش و انتقال دانسته های تخصصی و عمومی خویش به دیگران می کنند.
✓ توسعه مشارکتهای مفید اجتماعی: ایجاد انسجام اجتماعی در بین مردم و تسریع در سازماندهی فعالیت های مفید سیاسی و اجتماعی، از آثار مثبت شبکه های اجتماعی است.]همان[
پیامدهای منفی شبکه های اجتماعی:
✓ شکل گیری و ترویج سریع شایعات و اخبار کذب: به علت عدم امکان شناسایی هویت واقعی اعضا و نیز عدم امکان کنترل محتوای تولید شده توسط کاربران شبکه های اجتماعی، یکی از مهم ترین پیامدهای منفی این شبکه ها، شکل
گیری و ترویج سریع شایعات و اخبار کذبی خواهد بود که توسط برخی از اعضای این شبکه ها و با اهداف خاص و غالباً سیاسی منتشر می شود.
✓ تبلیغات ضددینی و القای شبهات: در شبکه های اجتماعی اینترنتی نیز مانند سایر رسانه ها، افراد و گروه های مغرض با اهداف از پیش تعیین شده و با شیوه های مخصوص، اقدام به تبلیغات ضددینی و حمله به اعتقادات مذهبی می نمایند. گاه پس از تحقیق و ریشه یابی درمی یابیم که هدف اصلی گردانندگان برخی از این شبکه ها، دین زدایی و حمله به مقدسات بوده است.
✓ نقض حریم خصوصی افراد: معمولا شبکه های اجتماعی ابزارها و امکاناتی را در اختیار کاربران خود قرار می دهند تا آنها بتوانند تصاویر و ویدئوهای خویش را در صفحه شخصی خود قرار دهند. همین طور، کاربران می توانند اطلاعات شخصی خود را نیز در این شبکه ها قرار دهند.
✓ انزوا و دور ماندن از محیطهای واقعی اجتماع: جامعه مجازی، هیچ وقت جایگزین جامعه واقعی نخواهد گردید؛ بلکه به عنوان تسهیل کننده تجارب اجتماعی عمل خواهد کرد. تسهیلات ارتباطی به ما امکان می دهد تا در سطح جهانی
و از راه دور به شیوه ای جدید با اجتماعاتی که منافع مشترکی داریم، بپیوندیم. در نتیجه، با پیبوستن به این »اجتماعات از راه دور« قادر خواهیم بود تا در دنیای واقعی نیز روابط اجتماعی بهتری با همسایگان، همکاران و سایر شهروندان جامعه واقعی برقرار سازیم.
✓ تأثیرات منفی رفتاری: هر شبکه اجتماعی فرهنگ ارتباطاتی خاص خود را دارد، یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصر به فردی را برای خود برگزیده است. البته می توان شبکه هایی را یافت که فرهنگ ارتباطاتی تقلیدی برای خود برگزیدهاند. فرد با عضویت در هر شبکه اجتماعی درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی می شود.] همان[
رابطه شبکه ها با ابعاد سازمان:
با آمدن شبکه های اجتماعی مجازی، شکل جدیدی از زندگی و کسب و کار در فضای مجازی بوجود آمد و روابط میان افراد با شکل سنتی آن تفاوت کرد و تأثیر غیر قابل انکاری بر روابط اجتماعی بر جای گذاشت دسترسی پرشتاب به اطلاعات و توان نهفته برقراری ارتباط بیواسطه با هرکس و هرجا، فرهنگ کسب و کار را متفاوت از محیط و فضای نسبی ساخته است.
✓ کسب و کارها و دیگر سازمانهای جاافتاده ناچارند روش رفتار »قارچ گونه« با مردم را کنار بگذارند. مدیریت قارچ گونه، کارکنان و مشتریان را در تاریکی نگه داشته و هنگامی که رسیده شدند، از آنها بهره برداری میکند. کسب و کار الکترونیکی همانند ذره بین بزرگی است که به دست مشتری می دهی تا سراسر فعالیت های شما را با دقت و گستردگی به تماشا بنشیند.
✓ شکل گرفتن سازمانی وفادار و منسجم میتواند به معنای پیدایش دشمنی انتقام گیر برای دیگر شرکتها باشد.
✓ سازمان های موفق با بکار بستن فناوری ، مدیریت بازار و محتوای فرآوردهها، پل و پیوندی استوار برقرار میسازند. هر یک از کارکنان شرکتِ موفق در بخش ویژهای خبره است ولی همگی میکوشند تا از دیگر بخشها نیز آگاهیهای مناسبی بدست آورند.
✓ برخی عقیده دارند اینترنت قوانین رقابت را از نو خواهد نوشت. شرکتهای اینترنتی به بازرگانی الکترونیکی روی میآورند تا بدین وسیله رقیبان را به شریک تبدیل نماید. با وجود شبکه های اجتماعی در دسترسی به اطلاعات
گسترده جهانِ تازه بر روی همه شریکان گشوده میشود. [1]
تحول:
اگر تغییر و تحولی در کار نبود، کار مدیران نسبتاً ساده و برنامه ریزی بدون مشکل بود. تغییر یک واقعیت سازمانی است و رسیدگی به تغییر یکی از وظایف مدیران است. در مباحث سازمان و مدیریت، تغییر بیشتر به معنای خروج سازمان از حالت تعادل به دلیل فشارهای وارد بر آن است.[6] تغییر سازمانی میتواند به عنوان تغییر در یکی از ابعاد اصلی عملیات سازمان تعریف شود. ابعاد اصلی شامل ساختار، تکنولوژی، وظایف و کارکنان سازمان است. بدین منظور قبل از اجرای هر استراتژی تغییری، اثراتی که این تغییر بر سایه متغیرها خواهد داشت را دقیقاً باید ارزیابی کرد. هرگونه تغییر و تحولی در متغیرهای چهارگانه سازمانی توسط نیروی انسانی انجام می پذیرد، چرذا که سه متغیر ساختار، تکنولوژی و وظایف جزء جنبههای فیزیکی سازمان بوده و خود قادر به اعمال تغییر نیستند و تنها نیروی انسانی است که میتواند با استفاده از توان جسمانی و ذهنی خود تغییرات مورد نیاز را اعمال کند و این تغییرات اعمال نمیشود تا زمانیکه نیروی انسانی متحول نشود.[3]
-1 استراتژی تغییر ساختار:
یکی از عوامل بسیار موثر در کارائی یا عدم کارائی یک سازمان ساختار آن میباشد که متشکل از تشکیلات و روشها است. آنچه که به عامل ساختار مرتبط است تغییر در روشها و زیرساختهای سیستم به عنوان بسته فرآیندهای سازمان است که امکان هر نوع دگرگونی را فراهم میسازد. فلذا برای بهبود کارآئی و اثربخشی سازمان زمانی که مشکل در ساختار آن باشد میتوان از این استراتژی بهره برد از آنجائی که ساختار سازمانی متاثر از عواملی همچون ارتباطات، اندازه سازمان، پیچیدگی سازمان، حیطه نظارت، تمرکز و عدم تمرکز می باشد. لذا اعمال تغییر در آن لزوم هر یک از عوامل فوق را در پی خواهد داشت.3] و [7