بخشی از مقاله

بررسی نور و رنگ در معماری سنتی ایران


چکیده:

این مقاله در مورد نور و رنگ تدوین شده است. رنگ و نور عناصری هستند که از دیرباز نقش مهمی در معماری سنتی ایران ایفا کردهاند. کاربرد سایه و رنگ با یکدیگر از جمله آثاری است که حسی عرفانی به فضا، به ویژه فضاهای مذهبی مانند مساجد می دهد. با در نظر گرفتن نور به عنوان مؤلفه اصلی فضا، این ترکیب جامع و کلی، همراه با فضاهای مجاور، شکل خاصی از سازمان یافتگی متمرکز شده را پدید می آورد که در آن سلسله مراتب، الگوی کلی ای به معنا می بخشد. در نظم ساختاری نور به عنوان هندسه موجود عرضه میشود و منافذ و روزنه ها را تحت اختیار خود در میآورد و نظم قاعده مندی را به فضا تحمیل میکند در حالی که لایههای پیچیدهتری از ادراک را پدید میآورد. در معماری ایرانی مطالعه رنگ بنا بر حجم و ساختار، همواره به عنوان بخش اصلی مراحل مختلف ساختمان و فهم آن در نظر گرفته شده است.

واژگان کلیدی: معماری اسلامی ایرانی، رنگ و نور، روانشناسی، عرفان، فضای محل سکونت.

-1مقدمه:

نور، رنگ، آب، سه عنصر زیبایی شناسی معماری اسلامی اند. نور عمده ترین مشخصه معماری ایران است و نمادی از عقل الهی است. رنگ در انقطاب نور حاصل می آید و آب تصویر طبیعت، در معماری اسلامی است در اینجا شرحی کوتاه نور جلوه خداوند است که حضورش در معماری اسلامی به ویژه در مسجد که خانه اوست تجلی می یابد. »االله نور السموات و الارض« و در کاستن از صعوبت و سختی و سردی سنگ و بنا نقش بسزایی دارد، تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آنرا اصلی ترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است. در بناها از کف براق، و درخشنده و سطوح دیوارها برای شکار نور استفاده می شد و گاهی نور طوری از سقف های الماسی شکل باز می تابید که انعکاسی در پی داشت. نور به تزیین معماری اسلامی کیفیتی پویا می بخشید و نقوش، اشکال و طراح ها را به درون زمان می کشید. نور و سایه در سطوح ،


1


تقابل های شدید ایجاد می کرد و به سنگ های منقوش و سطوح گچی و آجری، بافت می بخشید. نور از لا به لای مشاربیه های چوبی، جداره های گچی و مرمری، و شیشه های نقوش پنجره ها رد می شد و نقوش را بر روی سطوح پشتی و داخلی نمودار می ساخت و پوششی زمانمند و متغیر از رنگ و سایه پدید می آورد.

-2بیان مساله:

متأسفانه تقلیدهای نادرست از معماری غربی جلوههایی زیبا اما فضایی بیمعنا به معماری معاصر ایران داده است. تدریس و آموزش مناسب معماری اسلامی به همراه اصول آن، به ویژه همراه با به کارگیری نور و رنگ مناسب، نه تنها میتواند جلوهای مناسب از معماری را توصیف کند بلکه در یک کلام معرف نوعی از معماری است که هویت معماری ایرانی را احیا می کند. مقاله حاضر توسط هانی ارجمندی، مزلان مهد طاهر، هدی شعبان کاره، محمد مهدی شعبانی و فرشته مظاهری به زبان انگلیسی به نگارش درآمده و در مجله دانشگاهی e-Bangi در کشور مالزی منتشر شده است.

ما دانسته یا نادانسته، به رنگ های موجود در طبیعت و یا رنگ های ساخته دست بشر در محیط اطرافمان، واکنش نشان می دهیم. از لحاظ احساسی و روانی، انسان ها در برابر اثرات رنگ ها، واکنش های متفاوتی از خود بروز می دهند، که بخشی از این واکنش ها مربوط به خاطرات انسان است.
-3روانشناسی رنگ :

رنگ از تکثیر نور حاصل می شود و نمایانگر کثرتی است که ارتباطی ذاتی با وحدت دارد. از دیدگاه اندیشمندان هنر اسلامی، رنگ سفید نماد وجود مطلق و رنگ سیاه که پوشش خانه کعبه است نماد اصلی تعالی و فراوجودی است که خانه کعبه با آن ارتباط دارد، رنگ های آبی، فیروزه ای و طلایی در نگارگری اسلامی و ایرانی، جلوه هایی از معانی باطنی جاری در بطن رنگ هایند روان شناسی رنگ در قرآن نیز مورد تامل جدی قرار گرفته است. »قالوادع لنار بک بیین لنامالونها قال انه یقول انها بقره صفرا فاقع لونها تسرالناظرین« آیه ای که در آن رنگ زرد زرین عاملی برای سرور و انبساط خاطر ناظر معرفی می شود این آیه و همچنین احادیث و روایاتی که بر معانی رنگها دلالت می کردند، سفید که رنگ محبوب پیامبر بود و سبز که نشانه سیادت فرزندان علی (ع ) و فاطمه محسوب می شد رنگ را عاملی مهم در جهت استفاده معنوی در جلوه های نگارگری معماری اسلامی قرار داد، اهمیت و جایگاه رنگ در معماری اسلامی مورد توجه کامل قرار گرفته است یکی از اصیل ترین رنگ های مطرح در هنر اسلامی رنگ فیروزه ای است، همچنین آبی لاجوردی هسته تمثیل مراقبه و مشاهده است، بیانگر بیکرانگی آسمان آرام و تفکر برانگیز سحرگاهان صاف و صمیمی است، در درون مسجد، برخلاف بیرون که کاشی کاری بیشتر با آجر عجین شده است، نقوش کاشی با سفیدی نقوش گچ بری همراه است که تضاد چشم گیری را با فضای پر نقش و رنگ بیرون برقرار می سازد و باعث می شود فضای داخلی مسجد آرامش و قداست خاصی داشته باشد که این قداست از رنگ سفید فضا و از بی رنگی و بی نقشی سطوح داخلی نشات می گیرد، زیرا رنگ سفید به خصوص وقتی با نوعی خلوت، تفکر و سکوت همراه باشد، الهام گر نوعی بزرگی پاکی و اندیشه بالندگی است، بیشترین قسمت سطوح کاشی کاری ها به رنگ های سردی چون زنگاری ها، فیروزه ای ها و لاجوردی ها تعلق دارد، لاجوردی ها و رنگ های آبی فام عمق دارند که آدمی را به بی نهایت و به جهانی خیالی و دست نیافتنی می برند، آبی، گستردگی و وسعت آسمان صاف را به یاد می آورد. نشانه صلح است و رنگ بی گناهی، نور آبی، کسانی را که بی قرارند، آرام می کند، آبی همواره متوجه درون است و جنبه های گوناگون روح آدمی را نشان می دهد، در فکر و روح او داخل می شود و باروان او پیوند می خورد، آبی معنی ایمان می دهد و اشاره ای است به فضای لایتناهی و روح. آبی سمبل جاودانگی است.

2


-4ترکیب عناصر طبیعی(نور و رنگ) در جهت بهتر کردن فضا

یکی دیگر از ویژگیهای معماری اسلامی ایرانی را می توان در انتخاب، کاربرد و ترکیب مواد مشاهده کرد. مطالعه نمونههای مختلف آثار اسلامی نشان می دهد که هنرمندان این عرصه دانش زیادی در خصوص قابلیتهای طبیعی مواد مختلف دارند و تلاش خود را برای استفاده از آنها به کار می گیرند. مواد برای معماری سنتی ارزش زیادی دارند. معمار سنتی در انتخاب و به کار بردن مواد بسیار دقیق عمل می کند و به خواص ساختاری و ساختمانی مواد آشنایی کامل دارد و قوتها و ضعفهای هر کدام را ارزیابی کرده و از هر کدام در جای مناسب و به مقدار مناسب استفاده می کند. اما زمانی این موضوع معنا پیدا می کند که هنرمند در حال کار کردن با مواد است برای اینکه در این حوزه بر خلاف معماران مدرن، معمار سنتی علاقه ای به استفاده از مواد خام طبیعی ساده ندارد. هنرمند ماده خام اولیه را آماده میکند و ویژگیهای آن را پالایش می کند و با الگوها و خطوطی آن را آراسته می کند تا زمانی که ماده خام قدم به قدم به درجات بالای کمال برسد. در این روش، کیفیت مواد خام که نامطبوع، کدر، سنگین و دست نخورده هست تغییر میکند و به مواد با ویژگی های مطبوع، روشن، ظریف و با روح تبدیل میشوند. می دانیم که در حوزه اندیشه و فرهنگ اسلامی، تمرکز بر این حقیقت است که واقعیت هر چیزی پنهان و نهان است. اگر نمود و جلوه ظاهری خشن، بیروح، سخت، محنتآور، تیره و بدشکل باشد، پس اندرون آن واقعیت آن شی بوده و قادر است به کمک نیروهای بیرونی وابسته ماده را ظریف، شفاف، درخشان، روشن، زنده و شکیل کند. علاوه بر این، در این زمینه همواره بحث هایی وجود داشته که ماهیت ماده اولیه اشیا استعداد نهانی و پنهانی آن چیز است که درجات صعودی رو به کمال را طی می کند و از نوعی به نوع دیگر و از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود تا جایی که به حد ایده آل برسد. در این حالت روشنتر و ظریفتر خواهد شد و نور روشنترین و بهترین در بین دیگر چیزهاست. در متون ادبی و فلسفی، داستان های بسیاری در مورد تبدیل شدن، تغییر و دگرگونی در قالب ضرب المثل وجود دارد، مثل تبدیل شدن مس به طلا و فلز به آینه. آن چیزی که قابل توجه است، اینکه معماری ایرانی اسلامی به دنبال کمال در وجود طلا و آینه است. نور، رنگ و همچنین آب، عناصر زیبایی شناختی معماری اسلامی به شمار می روند. نور یکی از جنبه های متمایز معماری ایرانی است و عنصر حکمت الهی به شمار می آید. رنگ که در انکسار نور ایجاد می شود و آب بازتابنده طبیعت در معماری اسلامی است . برای توصیف این عناصر به طور خلاصه می توان گفت که نور چهره خداست که تجلی آن در مسجد است. االله نور آسمان و زمین است (سوره نور)؛ و این نور سختی و سردی ساختمان و سنگ ها را کاهش میدهد. تجلی جنبههای معنوی نور در جنبه های فیزیکی ساختمان، اصلیترین محور زیباییشناسی معماری اسلامی در عرفان است. در کف ساختمان یا سطح دیوارها، مواد درخشنده و روشن به کار می رفتند تا نور را جذب کنند و آن را مانند الماس که عنصری بازتابنده است، انعکاس دهند. نور کیفیتی پویا به تزیینات می دهد. نور و سایه، اثر متقابل شدیدی را از بافتی به بافت دیگر ایجاد میکند. نور عنصری است که از خلال بخشهای متخلخل چوبی و شیشههای رنگی به فضاهای داخلی منتقل میشود و شکلها و محرکهایی را در سمت دیگر دیوار منعکس میکند. رنگ نیز در معماری ایرانی و عرفانی اسلامی تعریف های عمیقی دارد که جنبه های مختلف آن متعاقبا بیان میشود. رنگ از تنوع و گوناگونی (multiplicity) نور ایجاد می شود و دارای ذات و ماهیت وحدت و یگانگی (unity) است. برخی علمای اسلامی بر این باورند که رنگ سفید نماد خداست (وجود مطلق) و رنگ سیاه رنگ کعبه (خانه خدا) است و نماد اصلی تعادل متافیزیکی است که کعبه در ارتباط با آن است. آبی، رنگ فیروزه ای و طلایی در نقاشی های ایرانی اسلامی در میان رنگ های دیگر دارای درخشش و جلوه خاصی هستند . به این رنگها در قرآن نیز اشاره شده است. برای مثال، زرد نماد شادی و آسایش است. سفید رنگ مورد علاقه پیامبر(ص) بود. در مجموع می توان چنین بیان کرد که رنگ به عنوان یک ویژگی مهم در معماری اسلامی در نظر گرفته می شود. فرد با تنوعی از رنگ های شگفت انگیز در معماری اسلامی ایرانی مواجه می شود. کاربرد فراوان این مقدار از رنگ جنبه برجسته معماری اسلامی ایرانی است. چنین کاربردی، عنصری برای لذت بردن یا مایه مسرت نیست و همچنین به عنوان امری زینتی که ما امروزه استفاده می کنیم محسوب نمی شود؛ بلکه روشی

3


برای ایجاد کیفیتهای مطلوب فضایی است که طراح هنرمند به دنبال ایجاد آن است و با صیقل دادن سطح ساختار تلاش می کند که آینه ای برای انعکاس زیبایی درونی طبیعت بسازد. اثر این کار آنقدر قابل توجه است که می توان به جرات گفت یکی از پایه های اساسی دستیابی به کیفیت مطلوب فضایی است. طراح نیز سبک خود را برای اضافه کردن رنگ دارد و به دنبال هدفی است که مورد بحث قرار میگیرد. یکی از عناصر اساسی در استفاده از رنگ در ساختمانهای معماری اسلامی، محدودیت استفاده از تعداد رنگ ها از بین خیل زیاد رنگ هاست. هنرمند می خواهد که از گروهی خاص از رنگ ها استفاده نکند و به شدت خود را به برخی رنگهای خاص محدود می کند و در واقع در انتخاب خود از یک رنگ در طیفی از رنگها قاطع و استوار است. از سوی دیگر، معمار سنتی دوست دارد که رنگ های متضاد را ترکیب کند. با توسل به این سبک، بازده نتایج مثبت است: رنگ ها درخشان تر و روشنتر میشوند. برای مثال نواری از کاشی های زرد در سطح آبی تیره، دسته ای از گل های ریز طلایی و سفید را در یک زمینه تیره ایجاد می کند و درخشندگی ستاره ها را به یاد می آورد. هر رنگی با حضور یک عنصر مخالف برجسته تر و درخشان تر می شود و محیط رنگارنگی را ایجاد میکند، اگر چه استفاده از رنگ به شدت محدود است. درخشش هر رنگ در اینجا و آنجا گوناگونی و کثرت را ایجاد می کند و به نمایش می گذارد. این نوع کار، جهانهای چندگانه (multiple worlds) را نشان می دهد که در آن همه عناصر مختلف به هم پیوسته هستند و هر چیزی با عنصر مخالف خودش ارزش پیدا می کند. اگرچه در این دنیای کوچک تعارضی بین رنگ های متضاد وجود دارد، چیزی که شگفت انگیز است این است که احساس سردرگمی پدید نمیآورد. ترکیب رنگها به نوعی به جای سردرگمی نوعی یکپارچگی و وحدت را ایجاد می کنند که لذت غیرمحسوس و غیرعینی به بیننده میدهد.

-5تأثیرات روانشناختی نور بر انسان

عوامل متعددی در یک محیط ساخته شده بر حالت عاطفی و روانشناختی استفاده کننده تاثیر می گذارد. شدت نور و رنگ دو عامل مهمی هستند که بر عملکرد استفاده کننده در آن فضا تأثیر میگذارند. در حالی که آشکار است افراد توانایی سازگاری با محیطهای مختلف را دارند، اما این باور مطرح میشود که اگر افراد در شرایط مشخص و معینی قرار نداشته باشند، به فقدان خلاقیت و رفاه عمومی منجر خواهد شد. بنا بر عقیده برخی از پژوهشگران، روشنایی می تواند نقش مهمی در تقویت ادراک ویژه، فعالیت و تنظیم خلق افراد ایفا کنند. نادین (2006) اعلام میکند که نور باید خلقی را در فرد و فضایی را در اتاق ایجاد کند که مطابق با نیاز و انتظارات افراد باشد. آثار و نوشتهها پیرامون نور بسیار گسترده و وسیع است، هر چند این آثار یک مجموعه منسجم از یافتهها برای ایجاد دورنمایه ای منسجم درباره تأثیر رنگ و نور ارائه نمی کنند اما نادین (2006) در پژوهش خود گزارش میکند که »یکی از مشکلاتی که طراحان و مهندسان با آن مواجه هستند این است که هیچ متریک پذیرفته شده (میزان قابل قبولی) از کیفیت روشنایی، اثرات محیط روشن بر ساکنان را پیش بینی نمی کند . معمولا فرض می شود که کیفیت پایین روشنایی تاثیری منفی بر توانایی افراد در انجام کارهایشان دارد؛ هر چند مطالعات اندکی درصدد برآمدهاند که کیفیت روشنایی را به صورت کمی بیان کنند، ولی هیچ کدام از این مطالعات تلاش نکردهاند که کیفیت اندازهگیری شده را با عملکرد تکلیف یا وظیفه مرتبط کنند.« وی همچنین گزارش میکند که مقایسهمیان مطالعات تقریباً غیرممکن است؛ زیرا پژوهشگران مختلف مقیاسهای مختلفی را به کار بردهاند. همچنین مستندسازی مقادیر نهایی از عهده جزییاتی برنمی آیند که توسط دانشمندان رفتارگرا مطالعه می شود و همین امر مشکلاتی را برای ارزیابیهای بعدی اطلاعات پدید میآورد. مطابق دیدگاه هلموت کوستر (2004)، نور ساعت زیستی انسان را با روز، شب و چرخه فصلی هماهنگ میکند. کمبود روشنایی طبیعی روز میتواند منجر به اختلالات سیستم عصبی خودمختار، هدر دادن انرژی، خستگی، تمایل به خودانزوایی و اختلالات متابولیسم شود. برعکس، نشان داده شده است که نوردرمانی شدید به فرایند درمان کمک می کند. لوستر (2004) همچنین اشاره میکند که با وجود تامین نور طبیعی در بسیاری از ساختمان های اداری به وسیله شیشه ضد نور خورشید و پردههای عمودی آویزان شده، حذف و نادیده گرفته می شود و این منجر به نیاز به روشنایی مصنوعی و ایجاد محیط روشن یکنواخت و کسل کننده می شود. انکسار شدید نور به ویژه خورشید زمستانی کم ارتفاع، محل کار را به فضایی تبدیل می کند که خورشید

4


و نور می توانند با همه حواس تجربه شوند. در تاریک ترین زمان از سال چنین رویکردی می تواند روشنایی شدید روز را فراهم کند. مطابق دیدگاه فیلیپس (2004)، این مساله که با مقدار تابش نور ایجاد می شود، به عنوان اختلال عاطفی فصلی (affective disorder)(SAD seasonal) توصیف شده است. این اختلال از کمبود نور خورشید در طول ماه های زمستان از سپتامبر تا آوریل ناشی می شود. در حالی که برای بسیاری از مردم این مساله که کمبود نور خورشید در یک دوره طولانی وجود داشته باشد مشکلی جدی تلقی نمی شود، چون بسیاری از افراد افسردگی اندکی را تجربه می کنند. با وجود این، برای برخی دیگر این مساله می تواند باعث ضعف و سستی شود. این مساله مسلم است افرادی که در موقعیت های کاری به نور طبیعی دسترسی دارند، کمتر در معرض اختلال عاطفی فصلی (SAD) قرار خواهند گرفت. در حالی که، افراد در موقعیت های غیر طبیعی بسیار احتمال دارد که در معرض این اختلال و رنج بردن از آن قرار گیرند. فیلیپس (2004) همچنین بیان می کند در حالیکه یک ساختمان باید امکان دسترسی به نور طبیعی را فراهم کند، این مساله آشکار است که تلاش برای غلبه بر اثرات این اختلال از طریق افزایش سیستم روشنایی طبیعی ساختمان تا حدودی غیرعملی است. سلامتی نیروی کار امری حیاتی برای موفقیت یک سازمان محسوب می شود و بنابراین دارای اهمیت بیشتری است که روشنایی ساختمان در کنار سایر سیستم های محیطی برای ایجاد شرایط سالم به کار رود . کاهش روشنایی به منظور صرفه جویی در هزینه ها در آغاز طراحی ساختمان در صورتی که این امر موجب کاهش عملکرد نیروی کار شود، امری غیرمنطقی به نظر می رسد. طراحی روشنایی ساختمان می تواند به سلامتی و سازگاری و به دنبال آن، عملکرد مناسب کمک و یاری رساند.

-6نقش نور و رنگ در محل سکونت

محل سکونت، مهمترین و در عین حال پیچیدهترین فضایی است که انسان در آنجا به نیازهایش پاسخ میدهد. از همان غارهای نخستین، روشنی روز نویدبخش زندگی برای ساکنین بود و تفاوت میان شب و روز را به ساکنان خبر میداد. اما همچنان که محلهای سکونت پیچیدهتر و مصنوعیتر شدند، نور از طریق منافذ یا پنجرهها وارد میشد. تاریخ معماری همردیف با تاریخ ایجاد پنجره و تاریخ ورود روشنی روز از روزنه های اولیه است که به نور و هوا، گرما و سرما اجازه ورود می دادند. پنجره وسیله و ابزاری برای عرضه روشنی روز بود؛ چنانچه نمونه های آن را در اندرونیهای شگفتانگیز کلیسای جامع قرون وسطی، کلیساهای باروخ یا بسیاری از ساختمانهای شخصی قرن هجدهم می بینیم. از زمان های بسیار دور، اشیای درخشان و روشن که امری زنده و ذی روح را در ذهن انسان به یاد میآورند، قابل احترام و ستایش بوده است. تقریبا در همه ادیان، نور سمبل حکمت الهی و عنصر همه نیکیها و پاکیها بوده و حرکت از تاریکی به سوی روشنایی به عنوان هدف اصلی محسوب میشده است (فیلیپس، .(2004 فضای مسکونی فضایی است که حس مکان را برای انسان تعبیر میکند. اگر انسان از حس مکان بی بهره بود دچار خستگی و دلسردی می شد، در حالی که خانه مکانی است که عشق و صمیمیت را برای همه اعضای خانواده فراهم میکند. تجربه رنگ سوالات زیادی را برای بشر ایجاد کرده است، چرا رنگهایی که در نور خورشید بسیار واضح و روشن هستند، در نور ماه ناپدید میشوند در حالی که هنوز شکل کلی و برخی جزییات اشکال به روشنی قابل تشخیص هستند؟ چرا برخی از رنگها هنگامی که به وسیله روشنی روز و نور مصنوعی مشاهده میشوند متفاوت به نظر می رسند، اما سایر رنگ ها یکسان دیده میشوند؟ علاوه بر این، هر چند یک سطح سفید میتواند در نور خورشید، شفق شمالی و نور شب نما سفید به نظر آید، چرا فیلم رنگی آن را به صورت بسیار متفاوتی ضبط میکند؟ کمتر از حد ارزیابی کردن اهمیت رنگ، خطای متداولی در معماری است؛ این مسأله تأثیر زیادی بر نگاه نهایی در مورد فضا و همچنین بر شیوه درک افراد از فضا می گذارد. رنگ ها میتوانند بر احساسات، تمرکز و حتی سلامتی افراد تأثیر بگذارند. مطالعات انجام شده در محیطهای اداری و کارخانهها تأیید کردهاند که کاربرد رنگ های خاص باعث آرامش کارکنان میشود. کاهش سطوح استرس و بهبود کارآیی کلی از پیامدهای دیگر کاربرد رنگ های خاص است. امروزه رنگ درمانی (choromo therapy) برای مطالعه تاثیرات مثبت رنگ روی یک ارگانیسم به کار میرود. هرچند اثر رنگ بر یک عضو خاص به دشواری قابل اندازهگیری است، به هر حال یک روانشناسی عمومی رنگ وجود دارد. گوته بیش از این درباره ویژگی رنگ و تأثیرات آن روی انسان در زمان خویش مطالبی را نوشته بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید