بخشی از مقاله

چکیده

در طراحی بیمارستان ها به دلیل اهمیت بالای ماهیت کاربری که با سلامت روح و جسم انسان در ارتباط است و نیز حاکم بودن روابط پیچیده عملکردی در آن،توجه به الزامات طراحی مناسب نقش حیاتی دارد استفاده ی صحیح از نور روز و انتخاب رنگ متناسب برای ایجاد محیطی شفابخش حائز اهمیت است.میبایست به تآثیر نور روز و رنگ در سلامت جسمی و روحی بیماران بپردازیم.

یکی از مؤلفه های تأثیر گذار در گرافیک محیطی بیمارستان رنگ هاو نور می باشند. رنگ و نور عاملی است که بر جسم روان انسان تأثیر میگذارد. باید با توجه به نیاز های بیماربه بررسی عوامل موثر در انتخاب رنگها و نور مطلوب و مناسب و تأثیرات آن ها در بخش بستری بیمارستان بپردازیم.نور و رنگ ها بنا بر فیزیک خود و همچنین تأثیرات روا نشناختی خاص خود میتوانند تأثیرات مشخصی را بر بیماران به جا بگذارند . به کارگیری صحیح رنگ ها در بخش های مختلف مرکز درمانی از جمله بخش بستری بیمارستان ها عاملی بسیار مهم در روند بهبود بیماران به شمار می آید.

طراح با ایجاد محیطی مناسب و مطبوع با استفاده از رنگ ها به طور مستقیم و غیرمستقیم در وضعیت روحیBروانی و جسمی بیمار تأثیر میگذارد و سرعت روند بهبود وی را تغییرمیدهد. لذا این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤالها است که انتخاب رنگ در بخش بستری بیمارستان بر اساس چه مؤلف ههایی م یباشد و این امر چه نقشی در تشخیص و روند درمان بیماران، روحیات آ نها و همچنین عملکرد کارکنان مراکز درمانی دارند

مقدمه

روانشناسی محیط یکی از رشته های تخصصی نوپایی است که روی تأثیر متقابل رفتار و عوامل و شرایط فیزیکی معماری و فضایی محیط، بیش از دیگر جنبه ها تأکید دارد. یکی از بنیانگذاران مکتب گشتالت، محیط را به دو نوع جغرافیایی و رفتاری تفکیک میکند. از نظر وی محیط جغرافیایی به معنی محیطی که به طور عینی وجود دارد و محیط رفتاری بدانگونه که به وسیله فرد تجربه میشود به کار میرود.

لوین - انگلیسی - که از دیگر محققان مکتب گشتالت به شمار میرود وی عقیده دارد رفتار تابع تأثیر متقابل عواملی است که از فرد و محیط سرچشمه میگیرد. وی برای بیان پدیده حاصله از تأثیرمتقابل عوامل فردی و محیطی از مفهوم فضای زیستی استفاده میکند. یکی از مهمترین مبانی این نظر چنین بیان میشود "رفتار تابع ویژگیهای فضای زیست است.[1]به عبارتی انسان با توجه به نیازها، ارزش ها و هدفهای خود، محیط را دگرگون میکند و به طور متقابل تحت تأثیر محیط دگرگون شده قرارمیگیرد. به ویژه تکنولوژی پیشرفته موجب می شود تأثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد.

دگرگونی سریع محیط یکی از ویژگیهای بنیادی زمان ماست. این قرارگاههای فیزیکی، الگوهای رفتاری و نقشهای اجتماعی نوینی را بر ساکنان خود تحمیل میکنند. طی بیست سال اخیر رشته ی روانشناسی نیز مانند رشته های علمی متعدد دیگر، بر این پدیده، یعنی بر تأثیر انسان بر محیط و تأثیر متقابل محیط بر انسان، بی توجه نمانده و به یافته های علمی قابل توجه دست یافته است. شرایط محیطی مناسب، به ارضای نیازها - استراحت، تفریح، تغذیه ، مطالعه و غیره - کمک میکند و شرایط نامناسب مانع از ارضای نیازها میشود.[2]معماری شفابخش، معماری انسانگرایانه برای ایجاد رفاه در بیمارستان است، رفاهی که باعث کم شدن طول درمان میشود.

هدف، تسریع بهبود بهداشت و سلامتی ذهن، بدن و روح و روان از طریق معماری است.[3] فلورانس نایتینگل در اواخر دهه ،1822 از اولین افرادی است که به بررسی عناصر محیطی تأثیرگذار در تسریع بهبودی و کاهش فشار روانی بیماران در بیمارستانها پرداخت و در این رابطه، اتاقهای بستری با ارتفاع بیشتر، پنجرههای بزرگتر، تهویه و نور طبیعی مناسب را پیشنهاد داد

در تحقیقی توسط سازمان معماری و محیط زیست انگلستان از بیماران خواسته شد که تجارب و خاطرات نامطلوب خود را از بیمارستان بیان کنند؛ بیماران در توصیف آن چه از آن ها خواسته شده بود از این کلمات استفاده کردند: گی جکننده، کس لکننده، بدون پنجره، راهروهای طویل، پر سرو صدا، کم بودن نور طبیعی، نور ضعیف، کم خوابی، انزوا، حساسیت به نور - ورود نور مسقیم به داخل - . ملاحظه می شود که بیشتر خاطرات نامطلوب بیماران به نحوی با نور مرتبط بوده است. در حال حاضر به منظور ایجاد محیط شفابخش این اهداف دنبال می شوند: کنترل سر و صدا، کیفیت هوا، آسایش حرارتی، روشنایی، ارتباطات، رنگ، بافت، حفظ حریم خصوصی و نورپردازی مناسب

نور:
 یک محیط شفابخش با جنبه های کالبدی مناسب به طور غیر مستقیم دربهبود حال بیمار - مثلاً با کاهش طول اقامت بیمار در بیمارستان، کاهش استرس، افزایش رضایتمندی بیمار - مؤثر است. یکی از جنبه های مهم ایجاد محیطی شفابخش به کمک معماری، استفاده صحیح از نور روز است.[6] از مدت ها پیش اکثر مذاهب و ملل ازنور به عنوان یک نیروی شفابخش استفاده میکنند.مصریان باستان اتاق هایشان را طوری طراحی میکردند که اشعه ای از نور رنگی در فضا برای درمان بیمار استفاده شود

بر اساس تحقیقات دکتر ریچارد هابدی از دانشگاه غرب انگلستان ، روشنایی روز به کنترل بیماری کمک میکند ، همچنین باکتری و ویروس راکنترل کرده و محیط سالمتری ایجاد میکند؛ او در قسمتی از مقاله ی خود ادعا می کند که روشنایی روز از افسردگی بالینی جلوگیری کرده و مدت زمان بهبود را تسریع مینماید.[8]نور یکی از پیشرفتهای مهم در طراحی فضاهای داخلی، تدمین نور طبیعی در داخل بیمارستان و به ویژه در فضاهای میانی بخشها- میباشد. در مناطق خوش آب وهوا میتوان از حیاط های مرکزی استفاده کرد تا علاوه بر برخورداری تمام طبقات از نور طبیعی، از طراحی منظر نیز بهره جست. اگر حیاط مرکزی در یک سمت راهرو اصلی یا در فضاهای تقسیم اصلی، در نظر گرفته شود روشی که بسیاری از بیمارستان ها از آن استفاده میکنند - میتواند در جهت یابی ملاقات کنندگان و پرسنل مؤثر واقع شود - .

تحقیقات نشان میدهد اتاقهایی از بیمارستان که با نور خورشید روشن میشوند در برابر اتاقهای کم نور و تاریک نتایج درمانی بهتری را در پی دارند. بیماران افسرده ای که در اتاقهای نورانی بستری میشوند، نسبت به بیمارانی که بر اتاقهای تاریک به سر میبرند، مدت زمان بستری کوتاهتری دارند.همچنین بر اساس تحقیقات صورت گرفته، کادر درمان به کارکردن در محیطهای روشن بیشتر از محیطهایی که دید به سایه دارند، تمایل نشان میدهند. با این حال بیماران و کارکنان به وجود پنجره هایی کهمستقیماً در مقابل نور خورشید بوده، تشعشع ونور خیره کننده ایجاد کند، تمایلی نداشته اند. تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نشان میدهند که بیماران افسرده با استقرار در اتاقهای روشن به طور متوسط 3/67روز از مدت بستری آنها در بیمارستان کاسته میشود .

مطالعه تجربی درمورد بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد در واحد مراقبت های ویژه قلبی تحت درمان در دو اتاق آفتاب گیر و اتاق های کم نور نشان داد که در اتاق های آفتاب گیر بیماران در زمان کوتاه تری نسبت به اتاق های کم نور، درمان و مرخص می شوند - در اتاق های آفتابگیر2/3 روز و در اتاق های کم نور 3/3 روز - [10] مطالعه ی دیگری نشان داده که طول درمان در بیمارستان های سربازان و بازنشستگان ارتشی که در اقلیم گرم و آفتاب گیر بوده اند،کوتاه تر از اقلیمهای سرد و کم نور است که مدت فصل پاییز وزمستان در آنجا بیشتر است.

نورصبحگاهی بیش از نور بعدازظهر مورد توجه بیماران بوده است .نحوه نورگیری اتاق های بیماران در بیمارستان نیز نکته دیگری است که بسیار اهمیت دارد چرا که مشخص شده است میزان افسردگی با طراحی معماری که نور روز را در اتاق بیماران محدود کند، افزایش مییابد . یک نمونه از راهکارهای معماری ناموفق در این زمینه باز کردن پنجره اتاق بیماران به آتریمی است که نورگیرهای سقفی محدود داشته است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید