بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تأثیراستفاده از الگوی تدریس مبتنی بر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهشی شبه آزمایشی و از نوع طرح، فقط پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهر هشتگرد که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل هستند، بود. و حجم نمونه تحقیق 100 نفر بود که 50 نفر در گروه آزمایش، 50 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند.
در گروه آزمایش، تدریس به شیوه مشارکتی انجام شد، و در گروه های کنترل از روش تدریس سنتی - سخنرانی - استفاده شد. ابزار آزمون رشد مهارت های اجتماعی ماتسون بود. این پرسش نامه شامل 56 سوال است که مهارت های اجتماعی مورد نظر این پژوهش را مورد سنجش قرار می دهد. پایایی آزمون با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 0/86 بوده است.
به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روشهای توصیفی - میانگین - از روش آمار استنباطی به منظور مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ میانگین نمره کسب شده در مؤلفه های مورد نظر پس از بررسی مفروضات از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد.. نتایج آزمون نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از نظر " مهارت های اجتماعی"، "رفتار های غیر اجتماعی"، "پرخاشگری و رفتارهای تکانشی"، "میزان غرور" و " رابطه با همسالان" تفاوت معناداری وجود دارد.
مقدمه
یکی از محاسنی که همواره برای کار گروهی ذکر شده ایجاد هم افزایی و افزایش بهره وری بوده، به ویژه امروزه که کارگروهی و تیمی به دلیل میان رشتهای بودن، پیچیدگی امور و پرهزینه بودن علم مدرن بیش از پیش ضرورت یافته است. از این رو است که توانایی در انجام کار گروهی به یکی از شایستگیهای اساسی مورد نیاز جوامع بوده است
از سوی دیگر همواره آماده سازی نیروی انسانی مورد نیاز برای افراد جامعه به عنوان یکی از کارکردهای اصلی آموزش و پرورش بوده است - صافی، . - 1388 در این میان نقش برنامههای درسی در نظامهای آموزشی بر هیچ کس پوشیده نیست. مارش - 2009 - 2 بیان می دارد که برنامه درسی به طور کلی در بردارنده چهار عنصر هدف، محتوا، راهبردهای تدریس و یادگیری و روشهای ارزشیابی است.
بررسی مبانی نظری نشان میدهد که از میان عناصر چهارگانه، روشهای تدریس و یادگیری مؤثرترین و با نفوذترین عنصر در برنامههای درسی قلمداد میشود. به اعتقاد کارشناسان تعلیم و تربیت دانش آموزانی که از طریق همکاری به یادگیری میپردازند نه تنها بهتر فرا می گیرند و به پیشرفت تحصیلی بهتری دست می یابند، بلکه از یادگیری لذت بیشتری نیز می برند
بنابراین یکی از اهداف عمده آموزش و پرورش توانایی حل مسئله، آفرینندگی و ابتکار دانشآموزان است. با این شرایط گوناگون زندگی و موقعیتهای جدید سازگار شوند. رشد این تواناییها از طریق روشهای تدریس فعال میسر است - ادیب نیا، مهاجر و شیخ پور، . - 1392 در واقع در میان مجموعه فعالیتهای که برای تعلیم و تربیت دانشجویان انجام می شود، بیشترین سهم به تدریس معلم در کلاس درس اختصاص مییابد
پژوهش های وسیع اخیر در زمینه یادگیری مشارکتی، این استنباط را که شرایط رقابت انگیز سبب یادگیری کودک به بهترین شکل می شود و رقابت در افزایش عملکرد نقش عمده دارد نقض کرده است. در یک تحلیل جامع تر، مرکب از 122 بررسی که توسط جانسون و جانسون انجام گرفته است، محققان دریافتند که برای افزایش پیشرفت و تولید بهره گیری از همکاران بر دو عامل دیگیر یعنی رقابت و تلاش فردی ترجیح دارد و همکاری بدون رقابت درون گروهی، در مقایسه با همکاری توأم با رقابت درون گروهی پیشرفت و تولید بیشتری به بار می آورد
در مورد رشد اجتماعی و نسبت آن با سن فرد می توان گفت که بلوغ اجتماعی یک پدیده مربوط به رشد است و با افزایش سن فزونی می یابد، به طوری که می توان گفت همچنان که کودکان بزرگ می شوند در تنظیم رفتار خود به نحوی هماهنگ با انتظارات جامع های که زندگی می کنند، توانایی بیشتری می یابند .کودکان می آموزند که معیارهای جامعه خود را بپذیرند، سایق های خود را از راه هایی که از لحاظ اجتماعی قابل قبول است، بیان یا سرکوب نمایند .نیازهای دیگران را در نظر داشته باشند، اظهار همدردی نمایند، به خاطر دیگران از منافع شخصی خود چشم پوشی کنند و برای به دست آوردن هدفی مهم تر، از لذت فوری چشم پوشی کنند
به شواهدی اشاره کرده است که نشان می دهد روش یادگیری مشارکتی روابط میان دانش آموزان نژادهای مختلف را در کلاس های مختلف بهبود می بخشد .درخصوص تاریخچه یادگیری مشارکتی از طریق آموختن با هم باید اذعان داشت، ایده کلی روش یادگیری مشارکتی سابقه ای طولانی دارد، اما توسعه برنامه های آموزشی و پژوهش مداری که یادگیری مشارکتی از طریق آموختن با هم را در برنامه ریزی، مورد آزمون قرار داده است،تقریبًا از اوایل 1970 شروع شده است. مهارتهای اجتماعی مجموعهای از رفتارهای آموخته شدهای است که فرد را قادر میسازد با دیگران رابطهای اثربخش داشته و از واکنشهای نامعقول اجتماعی خودداری کند - سلیمانی و دیگران، . - 1390 هر چه محرک اجتماعی بهتر پردازش شود، مهارت اجتماعی کودک بیشتر و تعامل او با دیگران موفقیت آمیزتر خواهد بود.
با توجه به نقش اساسی مهارت های اجتماعی در درون روابط میان فردی و ویژگی های اکتسابی بودن آنها از یک سو و ارتباط مهارت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی و نقش آنها در کاهش مشکلات روحی، ذهنی و کج روی های اخلاقی از سوی دیگر، ضرورت آ«وزش آنها به طور کامل احساس می شود. بنابراین با توجه به اهمیت مساله به ویژه یادگیری در سطوح آموزش های عمومی ضرورت دارد تا با انجام پژوهش ها و تحقیقات و مد نظر قرار دادن نتایج آنها در این خصوص، مقدمات به کارگیری روش های فعال یاددهی- یادگیری در کلاس های درس فراهم شود تا روند جامعه پذیری و آموزش مهارت های اجتماعی فراگیران مثمر ثمر واقع شود
ادبیات موضوع
اسلاوین - 1991 - 3 در پژوهش بر روی 1379 از دانشآموزان مقطع ابتدایی، به بررسی تأثیر دراز مدت روشهای یادگیری مشارکتی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان پرداخته و گزارش نمودند که آزمودنیهای گروه یادگیری مشارکتی، در مقایسه با گروه یادگیری سنتی در زمینه آگاهیهای فراشناختی در سطح بالاتری قرار داشتند و از راهبردهای فراشناختی بیشتری در فرآیند یادگیری خود بهره میبرند.
کرمی، محمدزاده قصر و افشاری - - 1391 به بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی بر گروهگرایی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه پرداختند. در این پژوهش 24 نفر در گروه آزمایش، 26 نفر در گروه کنترل و 27 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه گروهگرایی ایوانز و جارویس - 1989 - و آزمونهای پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود که کلیه آزمونها از لحاظ روایی و ضریب پایایی 0/86 مورد تأیید قرار گرفت.
نتایج نشان داد که بین سه گروه از متغیر گروهگرایی تفاوت معناداری وجود دارد. و نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نمایانگر این بود که گروه آزمایش در متغیر گروهگرایی نسبت به هر دو گروه - گروه کنترل یک و گروه کنترل دو - از شیوه تدریس کار مشارکتی، تأثیر بیشتری پذیرفته است. ولی بین سه گروه از جهت متغیر پیشرفت تحصیلی تفوات معنادری وجود نداشت.
جانسون و همکاران - 2000 - بر دستاوردهای ناشی از یادگیری مشارکتی چون: سطح بالای استدلال و خردورزی، یاددداری انتقال یادگیری، دستاوردهای انگیزشی، رشد اجتماعی-شناختی، استدلال اخلاقی، اتخاذ دیدگاه حمایت اجتماعی، عزت نفس، دوری از تفکر کلیشهای و تعصب، احترام به حقوق تفاوتها، درونی کردن ارزش ها و .... اطمینان به دست آوردند.