بخشی از مقاله

چکیده

هدف از انجام تحقیق حاضر نقش و تأثیر رهبری خدمتگزار بر ایجاد اعتماد سازمانی در میان کارکنان اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان ایلام می باشد. جامعه آماری در این مقاله تمام کارمندان اداره کل امور اقتصادی و دارایی در شهر ایلام می باشد. این تعداد برابر با 54 نفر است که به علت کم بودن حجم جامعه، از سرشماری برای انتخاب حجم نمونه استفاده شد.

روش تحقیق از نوع کاربردی بوده و ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش نیز پرسشنامه بود. نرم افزار SPSS جهت تأیید یا رد فرضیه های تحقیق مورد استفاده قرار گرفت و در پایان نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد تمامی ابعاد و مولفه های رهبری خدمتگزار تأثیر مثبت و معنی داری بر اعتماد سازمانی در میان کارکنان این سازمان دارند.

مقدمه و بیان مسأله

رهبری موضوعی است که از دیرباز نظر محققان و عموم مردم را به خود جلب کرده است. شاید علت جذابیت گسترده رهبری این باشد که رهبری، فرآیندی بسیار اسرار آمیز است که در زندگی همه افراد وجود دارد. در اکثر موارد، دانشمندان علوم رفتاری کوشیده اند تا بدانند بر اساس چه ویژگی ها، توانایی ها، رفتارها، منابع قدرت یا با تکیه بر چه جنبه هایی از موقعیت، توان رهبر در تأثیر بر پیروان و تحقق اهداف گروهی را می توان تعیین کرد 

اکثر نظریه پردازان مدیریت و سازمان، قرن بیست و یکم را قرن رهبری برای سازمان می دانند. رهبری به دلیل نقشی که در اثربخشی فردی و گروهی ایفا می کند، عنوان بسیار مشهوری در رفتار سازمانی است. محققان رفتار سازمانی ثابت کرده اند که رهبران می توانند عامل تمایز در سازمان باشند. در واقع رهبران، به پیروان خود چنین القا می کنند که راه مطلوب را تشخیص دهند و از آنان می خواهند که در جهت تشخیص رهبر خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوبی که وی مشخص کرده است، تلاش کنند. برای این کار دانشمندان حوزه رفتار سازمانی سبکهای مختلفی را برای رهبری ارائه کرده اند که این سبکها و روشها در سازمانهای مختلف دنیا از تنوع و گوناگونی فراوانی برخوردارند و از ویژگیهای حاکم بر محیط تأثیر می پذیرند.

یکی از این سبکها که در سالهای اخیر مورد توجه دانشمندان حوزه مدیریت قرار گرفته، رهبری خدمتگزار است که به گفته کریتنر این سبک بیش از آنکه جنبه تئوریک داشته باشد بیشتر فلسفی است. هدف اصلی این سبک، ایجاد بهبودهایی در رهبری سازمانها و در شرایط محیطی مختلف می باشد.

رهبری اثربخش در جوامع و سازمانها - از جمله موسسه های آموزشی - ، عامل اصلی و اساسی در ایجاد همسویی و همدلی است. رهبران موثر کسانی هستند که بتوانند افراد متفاوت را در زیر یک چتر فکری و جهت واحد گرد آورند و این درک را ایجاد کنند که آنچه اعتبار و ارزش دارد، روح جمعی است که باید در یک مجموعه یا سازمان حاکم باشد 

در این تحقیق هدف پاسخ به این سوال است که آیا بین رهبری خدمتگذار در افزایش میزان اعتماد سازمانی کارکنان اثرگذار است یا خیر؟

ادبیات تحقیق

رهبری خدمتگزار

در میان سبک های متعدد رهبری، سبک رهبری خدمتگزار را بهترین نمونه مطرح شده ای می دانند که متضمن عامل انسانی است. چرا که رهبر خدمتگزار اعتقاد دارد که مأموریت اصلی وی تأمین نیازهای پیروانش است. رهبر خدمتگذار، به جای توجه به منافع شخصی، خود را وقف خدمت به اعضای گروه می کند - دوبرین، . - 1387 بس - 2000 - نیز اذعان می کند که رهبران خدمتگزار با انتخاب نیازهای دیگران و خدمت به دیگران به عنوان هدف اصلی رهبر، گامی فراتر از رهبران تحولی نهاده اند.

مفهوم رهبری خدمتگزار مفهوم جدیدی نیست و به تعبیر بروئر - 2010 - شالوده های فلسفی رهبری خدمتگزار از هزاران سال پیش وجود داشته است. لیکن با ظهور سازمان ها و رواج روش های سنتی و استبدادی رهبری در آنها، پژوهشگران در تکاپوی یافتن روشی نوین برای رهبری در سازمانهای جدید افتادند. به تعبیر لاوب - 1999 - یک رهبری جدید مورد نیاز است: رهبری ای که مدگرا و ناپایدار نباشد، رهبری ای که ریشه در آموزه های اخلاقی و معنوی داشته باشد، رهبری ای که مبتنی بر این دلیل کار می کند که افراد نیاز دارند به اینکه چگونه با آنها رفتار شود، چگونه انگیزش پیدا کرده و رهبری شوند. از اینرو، برخی از خلاق ترین متفکران معاصر در حال نگارش و سخن گفتن در رابطه با خدمتگزار هستند که به عنوان یک پارادایم رهبری برای قرن بیست و یکم در حال ظهور است.

رهبری خدمتگزار راه چاره ای در برابر مدل قدرت و اختیار سنتی است که هنوز متداولترین مدل رهبری سازمان های امروزی ما هستند. رهبری خدمتگزار می تواند در تقابل با روش های سنتی استبدادی، تغییر مثبتی را در سازمان ها به ظهور برساند. بازتاب این سبک رهبری در بین سازمان های اقتصادی و مالی نیز قابل توجه بوده است. در واقع رکود مالی آمریکا، نیاز به حضور رهبرانی را به وجود آورد که با پیروان خود متحد باشند و به مقابله با بحران صنعت و تجارت بروند.

در این زمینه، ارزش های رهبری خدمتگزار نیازهای سازمانی ای را که برای پیشگامی در مسیر بهبود بحران اقتصادی لازم است، منعکس کرده و بهبود می بخشد . - Brewer, 2010 - ژوزف و وینستون - 2005 - نیز بیان نموده اند که رهبری خدمتگزار این پتانسیل را دارد که عملکرد سازمانی را بهبود ببخشد که عملکرد مالی نیز از آن جمله است. به عنوان مثال، می توان به موفقیت شرکت مالی ساینووس اشاره کرد که یک شرکت خدمت رسانی چند بیلیون دلاری است که توانسته است با اقتباس ویژگی های رهبری خدمتگزار، در رتبه بندی سالانی مجله فورچون در سال 1999 رتبه 1، در سال 2000 رتبه 5 و در سال 2001 رتبه 8 را کسب کند

ملشار و باسکو - 2010 - نیز با بررسی مدل رهبری خدمتگزار در محیط سازمان های انتفاعی ای که خدمت رسانی به مشتری در آن ها به اثبات رسیده بود، مدل رهبری خدمتگزار را به عنوان یک کمک کار کلیدی در جهت موفقیت اقتصاد امروز معرفی می کنند. این در حالی است که کویگین - 2011 - با بررسی بحران های اخیر اقتصادی در نظام های سرمایه داری غرب، رشد پایدار اجتماعی و اقتصادی را تنها موقعی امکان پذیر می داند که بخش مالی با برگشت به نقش خدمتگزاری بیش از نقش کارفرمایی، نیرومند شود.

تئوری رهبری خدمتگزار نخستین بار توسط رابرت گرین لیف با تألیف مقاله ای که با عنوان خدمتگزار در نقش رهبر نامیده شد، معرفی شد. او به رهبری به عنوان یک مسئولیت و وظیفه در خدمترسانی می نگریست . - Anderson, 2008 - گرین لیف در تعریفی رهبری خدمتگزار را اینگونه شرح می دهد: رهبری خدمتگزار در وهله اول خدمتگزار است... آن با یک احساس طبیعی در کسی که می خواهد خدمت کند شروع می شود، که نخست خدمت کند. سپس این انتخاب آگاهانه باعث می شود که شخص اشتیاق به رهبری پیدا کند...

تفاوت در مراقبتی است که در خدمتگزاری بروز پیدا می کند.نخست مطمئن می شود که اولی ترین و بالاترین نیازها برآورده بشوند. بهترین آزمون و بیشترین دشواری در رهبری عبارتست از: آیا آن هایی که مورد خدمت واقع شدند اشخاص رشد یافته ای شده اند؟ آیا آنهایی که مورد خدمت واقع شده بودند به افرادی سالم تر، خردمندتر، آزادتر، مستقل تر و به افرادی خدمتگزار تبدیل گشته اند؟ لاوب - Laub, 2004 - نیز در تعریفی رهبری خدمتگزار را به عنوان یک درک و تجربه از رهبری می داند که در آن جایگاه منافع پیروان در ورای منفعت شخصی رهبر است.

همچنین اسپیرز - 1996 - مدیر مرکز رهبری خدمتگزار رابرت گرین لیف، به طور مختصر رهبری خدمتگزار را اینگونه تعریف می کند: یک نوع جدید از الگوی رهبری-یک الگویی که خدمت کردن به دیگران را در رتبه نخست اولویت قرار می دهد. رهبری خدمتگزار تأکید فزاینده ای بر خدمت رسانی به دیگران، یک رویکرد مقدس به کار، ترویج یک حس همگرایی و مشارکت در قدرت تصمیم گیری دارد. به طور کل اساس رهبری خدمتگزار عبارت از رهبری است که به دنبال خدمت کردن باشد، و این خدمت کردن عنصری ذاتی از رهبر است - خرازی و همکاران،. - 1392

اعتماد سازمانی

شاو اعتمادرا به اعتقاد داشتن به دیگران تعریف می کند؛ زیرا، برای رسیدن به خواسته های خود وابسته به دیگران هستیم. چارلتون می گوید که رهبران به کارکنان اعتماد می کنند تا انجام داده شود و رهبران باید گفتارشان با کردارشان همسان باشد 

در مطالعات سازمانی از اعتماد به عنوان عامل بنیادی برای سازمانهای اثربخش نام برده شده و متخصصین رهبری و محققان به اهمیت ایجاد اعتماد در بین نیروی کار اذعان دارند.اعتماد یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت فردی و سازمانی میباشد.از اعتماد به عنوان عامل اساسی در ارتباطات اثربخش و اصل بنیادی در نزدیک کردن سازمانها به یکدیگر یاد میکنند.

اعتماد یکی از مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی است که آسیب دیدن آن میتواند هزینه و زیان بسیار سنگینی را به نظام اداری و در مقیاسی وسیع، به نظام سیاسی تحمیل کند. کاهش اعتماد کارکنان به مدیریت و سازمانها یکی از چالشهای مهم جهان مدیریتی و سازمانی امروزه به شمار میرود.به تعبیر چارلز هندی، اعتماد واژهای شکننده است که ایجاد آن دشوار و از دست دادن آن آسان است - شیری، . - 121 : 1393 اعتماد سازمانی به طور کلی عبارت است از تمایل یک گروه یا طرف رابطه به آسیب پذیر بودن در برابر گروه دیگر بر پایه انتظار یا باوری که گروه دیگر مطمئن، قابل اطمینان، متوجه و نگران، و قابل اعتماد است.

اعتماد را از لحاظ این که به چه چیزی یا به چه کسی اطلاق میشود به سه دسته تقسیم میکنند:

الف - اعتماد بین فردی - گروهی - : این نوع اعتماد، انتظاراتی است که یک فرد از دیگر افرادی که میتوانند خاص و شناخته شده باشند دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید