بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی و طلاق عاطفی و کیفیت زندگی طرحریزی گردیده است. جامعه آماری پژوهش کلیه مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره و خانه بهداشت در شهرستان بابل بوده که بصورت تصادفی در دسترس تعداد 100 - ، پرسشنامه CBMنمونه به پژوهش دعوت شدند. ابزار پژوهش متشکل از پرسشنامههای طلاق عاطفی گاتمن، دلزدگی زناشویی - و با بکارگیری - spss بوده است. نتایج به دست آمده از پژوهش به کمک نرم افزار WHOQOL-BREFکیفیت زندگی - و آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد بین دلزدگی زناشویی و K-Sآزمونهای طلاق عاطفی و همچنین بین کیفیت زندگی و طلاق عاطفی رابطه معنادار وجود داشته، اما رابطه بین دلزدگی زناشویی و کیفیت زندگی تایید نگردید.
واژگان کلیدی:دلزدگی زناشویی، طلاق عاطفی، کیفیت زندگی، مراکز مشاوره خانواده.
مقدمه:
اینکه عوامل دلزدگی چیست و آیا ممکن است ارتباط زوجین که دچار دلزدگی شدهاند را به ارتباطی عاشقانه و کارآمد تبدیل کرد، تحقیقات انجام شده به عوامل چندی اشاره کردهاند که در این زمینه میتوان به تصورات رویایی از عشق - پاینز1، - 1996، عدم توانایی حل تعارضات زناشویی و اثرات زیان بار آن بر سلامت فیزیکی و عاطفی زوجین - ماهونی2، - 2006 که میتواند موجب ایجاد دامنهای از مشکلات رفتاری و هیجانی کودکانی شود که در معرض تعارضات والدین هستند، زوال خانواده گسترده، تغییر نقشهای زن و مرد و باورهای ارتباطی اشاره کرد. از جمله عوامل دیگری که میتواند در دلزدگی زناشویی تاثیر داشته باشد، کارکرد خانواده3، کیفیت زندگی و بسیاری دیگر از مولفههای اصلی زندگی میباشد که تعمق کارکرد منفی آنها موجب دوری و طلاق عاطفی در زوجین میگردد.
طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته میشود در واقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر میشود به سردی تمامی روابطی که یک زوج میتوانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری. وجود این مشکل در یک رابطه باعث بیمهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده میشود؛ زوجها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شدهاند و فقط برای هم حکم یک همخانه یا یک مصاحب که به او عادت کردهاند را دارند. این افراد با فاصلهای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کردهاند و هر کدام در خلوت خود دیگری را متهم میکند. عدم درک صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بیعلاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه دست به دست هم میدهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوجها بهوجود بیاورد.
هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی میتوان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است - محمدی، . - 1391کارکرد خانواده در اصل اشاره به ویژگیهای سیستمی خانواده دارد. به بیان دیگر عملکرد خانواده یعنی، توانایی خانواده در هماهنگی یا انطباق با تغییرات ایجاد شده در طول حیات، حل کردن تعارضها، همبستگی میان اعضا و موفقیت در الگوهای انضباطی، رعایتحد و مرز میان افراد و اجرای مقررات و اصول حاکم بر این نهاد با هدف حفاظت از کل نظام خانواده است. الگوی عملکرد، بیشتر مربوط به ویژگیهای خانواده و شیوههای سیستمی و خانواده از نظر اپشتاین مراودههای بین اعضای آن است تا مربوط به ویژگیهای درونروانی یکایک اعضای خانواده. و شامل هفت بعد موسوم به ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار ×میباشد - اپشتاین4، . - 2009
اندرسون و پاینز - 1982 - 5 دلزدگی را به عنوان یک حالت خستگی جسمی، عاطفی و ذهنی که در شرایط درگیری طولانی مدت همراه با مطالبات عاطفی ایجاد میشود، میدانند. در این تعریف خستگی ذهنی با کاهش انرژی، خستگی مزمن، ضعف و تنوع وسیعی از شکایتهای جسمی و روان تنی مشخص میشود. در حالیکه، خستگی عاطفی شامل احساسات درماندگی، ناامیدی و فریب میشود، خستگی روانی به رشد نگرش منفی نسبت به خود و کار و زندگی بر میگردد.این نشانهها در افراد بهنجار و طبیعی مشاهده میشود - به نفل از اسکافلی و بونک، - 2003 از دیدگاه اصالت وجودی- روان تحلیل گری، دلزدگی یک حالت تجربه شده خستگی جسمی، عاطفی و روانی است که از عدم ×تناسب مزمن بین توقعات و واقعیت ناشی میشود - پاینز و نانز6، . - 2003
روند طبیعی زندگی مشترک در جایی است که عاملی که فرد را به همسرش متعهد نگه میدارد بر طبق اصول اخلاقی درونی است تا نسبت به شرایط بیرونی. مثال برای اصول اخلاقی درونی، وفاداری، آموزشهای مذهبی، صداقت، حس مسئولیت پذیری و دوست داشتن میباشد. مثالهای شرایط بیرونی، توقعات و انتظارات افراد، یک تصور که فرد نیاز دارد تأیید کند، نیازهای بچهها و ... میباشد . اگر چیزی که فرد را به همسرش متعهد نگه میدارد صرفا بر طبق شرلیط بیرونی است، وقتی این شرایط تغییر کند - برای مثال که بچهها رشد میکنند و خانه را ×ترک میکنند - ، تعهد فرد به ازدواج به تدریج کاهش مییابد. این یکی از علامتهای دلزدگی است - لی، . - 2009
تعاریف طلاق: »طلاق« اسم برای تطلیق است یعنی از بین بردن قید. در کتب لغت، برای واژه طلاق معنای گوناگونی گفته شده است مانند رهایی، آزادکردن، ترک کردن - گواهی، . - 1373در لغت نامه دهخدا »طلاق« به معنی رها شدن از قید نکاح، رها شدن از عقد نکاح، رها ×کردن و فسخ کردن عقد نکاح آمده است - دهخدا، . - 1335در فرهنگ معین »طلاق« به معنی جداشدن یا جدایی زن از مرد و نیز به معنای رها شدن زن از قید نکاح آمده است.بر مبنای گفته لنگرودی - 1374 - طلاق به معنی رد کردن، انکارکردن، نپذیرفتن، قبول نداشتن، اقرار نکردن، نشناختن، منکر شناسایی شدن، رها کردن - ×معین، . - 1371
در اکثر کشورها، طلاق باید با اجازه قاضی و یا یک مرجع قانونی در فرآیندی قانونی صورت بگیرد و حتی در برخی از کشورها مانند: مالت و فیلیپین طلاق جایز شمرده نمیشود. فرآیند قانونی طلاق نیز شامل مواردی هم چون: حمایت همسر، سرپرستی فرزند، توزیع داراییها و تقسیم بدهی هاست که معمولاً موضوعهای مهمی هستند. در بیشتر نظامهای قضایی، طلاق را باید دادگاه تأیید کند تا مؤثر باشد. در برخی از کشورها مانند پرتغال نیز موقعی که دو طرف بر سر طلاق و شرایط آن به توافق میرسند میتوانند برای تأیید و ثبت طلاق خود به مراکز غیر قضایی مراجعه کنند. البته در این کشور، طلاقهای از این نوع، از مارس 2008 به صورت اینترنتی صورت میگیرد و نیازی به مراجعه حضوری دو طرف برای گرفتن گواهی طلاق نیست. در همه ایالات آمریکا نیز والدین هنگام جدایی از یکدیگر باید برنامه والدینی داشته باشند تا وظائف و مسئولیتهای آنها در قبال فرزند مشخص باشد - حقانی، . - 1388
در کنار طلاق توافقی، نوع دیگری از طلاق نیز به چشم میخورد که به » طلاق عاطفی« مشهور است. به این معنا که خانوادههایی وجود دارند که از یکدیگر جدا زندگی نمیکنند، اما از لحاظ عاطفی و احساسی از یکدیگر جدا هستند - صادقی، . - 1388 در این گونه از طلاق که امکان اثباتش سخت است، زن و مرد به همراه فرزندان خود در یک خانه زندگی میکنند؛ اما عملاً همسران با یکدیگر ارتباط عاطفی اندکی دارند. در این نوع از زندگی که فقط نام خانواده را یدک میکشد، فرزندان در فضایی سرد رشد میکنند و تنها از این موقعیت برخوردارند کهدیگر نیاز ندارند خود را فرزند طلاق معرفی کنند. البته مشکلات این نوع خانوادهها خاص است و با گذشت زمان پیچیده نیز میشود؛ به شکلی