بخشی از مقاله

چکیده امنیت شغلی از مسائلی است که ذهن را مشغول می کند و بخشی از انرژي سازمان صرف آن می شود. درصورتی که کارکنان از این بابت به سطح مطلوبی از آسودگی خاطر برسند، با فراغ بال، انرژي خود را در اختیار سازمان قرار می دهند و سازمان نیز کمتر دچار تنشهاي انسانی میگردد. قبلا وقتی بحث امنیت شغلی می شد استخدام رسمی تداعی می گردید، ولی امروز که امنیت شغلی با امنیت اجتماعی گره خورده است، از دیدگاه نوینی مورد توجه است و آن توجه به امنیت شغلی از طریق تواناسازي کارکنان است. هدف از این مقاله بررسی تأثیر امنیت شغلی است. در این مقاله ضمن تبیین مفهوم امنیت شغلی،عوامل موثر بر آن، مولفه هاي امنیت شغلی، رابطه آن را با دیگر متغیرهاي منابع انسانی نظیر توانمند سازي و... مورد بررسی قرار می دهیم. و نتیجه می گیریم که امنیت شغلی یکی از عوامل مؤثر بر کارایی کارکنان سازمان میباشد.

کلمات کلیدي :

منابع انسانی ، امنیت شغلی ، کارایی کارکنان ، سازمان

مقدمه

نظامهاى نوین مدیریت، منابع انسانی را مهم ترین دارایی سازمان به شمار می آورند و ارج نهادن به ارزش ها و نیازهاى کارکنان را مؤثرترین گام در راه تحقق اهداف سازمان می دانند.[22] امروزه نقش منابع انسانی در پیشرفت وتحقق اهداف سازمانها بر کسی پوشیده نیست و از آنجا که بهبود و افزایش عملکرد کارکنان در گرو آرامش روحی وروانی آنان می باشد، بنابراین داشتن شناخت و درك صحیحی از مفهوم “امنیت شغلی” امري ضروري به نظر می رسد.

مسأله امنیت شغلی در جامعه امروز ما که هر روز بر بی ثباتی شغلی کارکنان افزوده می شود به موضوع بغرنجی تبدیل شده که جاي بسی تأمل را براي سیاستمداران و برنامه ریزان کشور به جا گذاشته است. درزندگی سازمانی امنیت شغلی از جمله مسایلی است که بخشی از انرژي روانی و فکري سازمان صرف آن می شود. در صورتی که اگر کارکنان از این بابت به سطح مطلوبی از آسودگی خاطر دست یابند با فراغ بال، توان و انرژي فکري وجسمی خود را در اختیار سازمان قرار می دهند و سازمان نیز کمتر دچار تنشهاي انسانی می گردد.[10]

حق داشتن شغل مناسب و حق کارکردن یکی از بدیهی و اساسی ترین حقوق هر انسانی است. اصولا حیات انسان در جامعه با کار عجین شده است و براي کسب درآمد و امرار معاش راهی جز کار کردن وجود ندارد. اما صرف وجود چنین حقی بدون در نظر گرفتن لزوم استحکام و ثبات در شغل و کار افراد، کافی نیست. از این رو علاوه بر به رسمیت شناختن حق کار کردن و حق داشتن شغل مناسب براي هر فرد در یک جامعه، شغل و کار وي هم باید از تعرض، مصون باشد و اینها مکمل یکدیگرند. اینکه افراد از ثبات شغلی خود اطمینان نداشته باشند و هر آن منتظر باشند از طرف مقامات که به بهانه اي توجیه ناپذیر، شغل وي را سلب نمایند خلاف اصل وجود امنیت شغلی به عنوان یکی از اصول حاکم بر استخدام است.[3] بی ثباتی شغلی کارکنان، خسارتهاي هنگفتی را به بار خواهد آورد، چرا که با اخراج یا قطع کار، یک فرد از لحاظ مالی و اجتماعی دچار ناهنجاریهاي فراوانی می گردد. از جمله این ناهنجاریها می توان به:

کاهش انگیزه هاي معاشرت و تضعیف بنیه هاي خانوادگی، افزایش ناعادلانه براي کسب موقعیت و رفتارهاي تخریبی، کاهش در فعالیتهاي گروهی و مشارکت اجتماعی، افزایش بیش از حد جرایم اجتماعی و اقتصادي، فقدان اعتماد به نفس در مدیریت خانواده و آینده نگري، کاهش انگیزه اختراع – کشف و نوآوري، نگرش محافظه کارانه به کلیه امور وکاهش ملموس عملکرد و راندمان کاري اشاره کرد.[10] بنابر اعتقاد روان شناسان صنعتی و سازمانی، امنیت شغلی یکی از عوامل بوجود آورنده رضایت شغلی است.[14] نیازهاي تأمینی کاملا آشکار و در بین اغلب مردم بسیار متداول اند. همه ما میل داریم از آسیب هاي زندگی نظیر تصادف،جنگها، امراض و بی ثباتی اقتصادي و شغلی در امان باشیم از این رو افراد و سازمان ها علاقه مندند که تا اندازه اي اطمینان فراهم کنند که از این قبیل فاجعه ها حتی الامکان مصون خواهند بود[7]و.[6]

امنیت شغلی یکی از دغدغه هاي مهم کارکنان سازمان است که قسمت زیادي از انرژي روان کارکنان صرف آن می شود و گاهی اوقات براي سازمانها مشکل آفرین است. لذا سازمانها در تلاشند امنیت شغلی کارکنان را از طریق توانا سازى آنها در ابعاد مختلف تامین نمایند و به دنبال آن زمینه هاى بروز خلاقیت و نو آوري و استفاده از امکانات براي رسیدن به حداکثر بازده را فراهم سازد.[23]

ادبیات نظري امنیت شغلی
امنیت شغلی داراى دو بعد عینی و ذهنی است و تا حدودي به برداشت فرد از محیط کار بستگی دارد. بعد عینی به عدم وجود عوامل تهدید کننده در سازمان و بعد ذهنی به احساس و ادراك از نبودن موانعی در جهت اشتغال در حال و آینده اشاره می کند. یعنی احساس و ادراك فرد است که امنیت شغلی را براي او رقم می زند. گاهی ممکن است در محیط کاري، عوامل تهدید کننده اي وجود نداشته باشد، اما فرد احساس خطر کند یا عوامل تهدید کننده اي وجود داشته باشد، ولی فرد احساس خطر نکند.[25] در امنیت شغلی اصولا علاوه بر اینکه از وجود عوامل تهدیدکننده شغلی در سازمان، نباید خبري باشد، ادراك و احساس از نبودن مانع در خصوص شغل فرد هم باید در ذهن وي وجود داشته باشد. در صورت عدم تحقق این موارد، فرد دچار هراس و نگرانی از شغل خود در آینده خواهد شد .[17]
نیاز به امنیت شغلی یکی از نیازهاي پایه اي کارکنان معرفی شده است که در شرایط معمولی، بدون تأمین آن، امکان رسیدن به سطوح بالاتر نیازهاي انسانی امکان پذیر نخواهد بود. امنیت شغلی مجموعه اي از احساسات و ادراکات مربوط به داشتن شغلی مناسب و اطمینان از تداوم آن در آینده و نیز احساس یا ادراك عوامل تهدید کننده در آن شغل است.[1]
امنیت شغلی را می توان شرایطی تصور نمود که فرد در معرض خطر از دست دادن شغل یا تغییرات شغلی نباشد.[8]
امنیت شغلی عبارتست از احساس داشتن یک شغل مناسب و اطمینان از تداوم آن در آینده و فقدان عوامل تهدید کننده شرایط مناسب کارى در آن شغل. اگر فرد احساس کند که داراى شغل مناسبی است و اطمینان داشته باشد که تا پایان دوران خدمت در آن شغل به کار ادامه خواهد داد و از طرف شخص یا عواملی به جهت ایفاى مناسب نقش ها و وظایف شغلی خود مورد تهدید واقع نمی شود، داراى امنیت شغلی است. احساس امنیت شغلی به حالتی گفته می شود که برآیند ارزیابی فرد از شرایط فردى، سازمانی و محیطی، او را به این نتیجه هدایت می کند که عامل خاصی امنیت شغلی وى را تهدید نمی کند و او می تواند در حال حاضر و در آینده به تداوم اشتغال خود اطمینان داشته باشد.

ارزیابی فرد از عامل تهدیدکننده و احساس ضعف و درماندگی در مقابل عامل تهدیدکننده دو عامل تعیین کننده در عدم امنیت شغلی می باشد. یعنی هر اندازه فرد عامل تهدید کننده و ماهیت تهدید را شدیدتر ارزیابی نماید و توان مقابله با آن را نداشته باشد و یا این توانایی را در خود احساس نکند، دچار درجات شدیدترى از احساس عدم امنیت شغلی خواهد شد.به عبارت دیگر امنیت شغلی عبارتست از تضمین برقراري رابطه استخدامی فرد با سازمان.[4] امنیت شغلی، احساس فراغت نسبی از خطر یا حالتی است که در آن ارضاي نیازها و خواسته هاي مشخصی تحقق می یابد.[14] احساس امنیت، مستلزم توانایی در حفظ آن چیزي است که شخص دارد و حصول طمینان از توانایی امرار معاش در آینده است[12]، به عبارت دیگر، امنیت شغلی، حق تداوم اشتغال است که معمولا تا زمان بازنشستگی ادامه می یابد و حدودي است که کارکنان در آن حیطه اطمینان حاصل می کنند که شغلشان را از دست خواهند داد.[9]

نتیجه تحقیقات نشان می دهد که کسانی که از دست دادن شغل خود را پیش بینی، و یا به عبارتی احساس می کنند که شغل خود را از دست خواهند داد، در مقایسه با زمانی که واقعأ شغلشان را از دست می دهند، تحت تأثیر فشار روانی بیشتري قرار دارند.[28]

مؤلفه هاي مفهوم امنیت شغلی

-1 تمرکز بر شغل توسط افراد بیانگر وجود ثبات شغلی است که این تمرکز از دو شغله شدن افراد جلوگیري و بخشی از امنیت شغلی را شکل می دهد.
-2 جابجایی کمتر در شغل بیانگر وجود امنیت شغلی است که حاصل آن تخصصی و خبرگی است و زمانی که افراد در  یک شغل خبرگی و تخصص پیدا کردند بخشی از امنیت شغلی آنهاشکل می گیرد.
-3 رضایت در شغل موجب بروز خلاقیت در کارشده و نهایتا خلاقیتها، استحکام بخش امنیت شغلی کارکنان خواهدبود.

-4 رضایت اقتصادي موجب دلگرمی فرد در کارشده و احساس برابري در کارکنان شکل می گیردکه خود احساس برابري در سازمان نقش موثري در امنیت شغلی ایفا می کند.
-5 ازجمله مولفه هاي امنیت شغلی، عاطفی بودن محیط کار است که به ساختن روان سالم انسانها کمک می کند و زمانی که انسانی از طریق کار شخصیت و روان خود را تکامل بخشند، امنیت شغلی آنها نیز تامین می شود.

-6 احساس آرامش در کار منجر به رهایی از فشارشغلی گردیده و درنتیجه بخشی از امنیت شغلی کارکنان که از طریق فشارهاي شغلی تهدیدمی شود، تامین می گردد.
-7 وابسته شدن فرد به سازمان بیانگر وجود امنیت شغلی است که حاصل آن تعهد سازمانی است.[19]
عوامل موثر بر امنیت شغلی عوامل موثر بر امنیت شغلی به چهار دسته عوامل فردي، سازمانی، فرا سازمانی - محیطی - و شغلی تقسیم میشود:
عوامل فردي اثر گذار بر امنیت شغلی، شامل سن، جنس، سطح تصحیلات، وضعیت تأهل، درآمد، وضعیت استخدام و سابقه کار است.[2]
مهمترین عوامل سازمانی تأثیر گذار بر امنیت شغلی عبارت است از: رضایتاز درآمد، فرهنگ سازمانی و آموزش و بهسازي نیروي انسانی[28]و.[24]

مهمترین عوامل شغلی تأثیر گذار بر امنیت شغلی عبارت است از: غناي شغلی، توسعه شغلی و پیشرفت شغلی[24]و.[27]

عوامل محیطی - فراسازمانی - تأثیر گذار همچون تحول در مدیریت سازمانهاي دولتی، تحول در ساختار سازمانی ، تمکز زدایی و واگذاري اختیار وفعالیت هاي میان بخشی، امنیت شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهد[2]و.[20]

ارتباط امنیت شغلی با عملکرد نیرو انسانی در حقیقت بهبود و افزایش عملکرد بستگی به آن دارد که بتوان عوامل متعدد اثر گذار بر آن را شناسایی کرد. و عواملی را که می توان تحت کنترل در آورد به گونه اي که موجب افزایش و بهبود عملکرد گردند. اگر عمکرد را مجموع رفتارهاي مرتبط با شغل بدانیم می توان امنیت شغلی و نحوه تأثیر آن بر رفتارها و کارکرد هاي انسانی را یکی از عوال موثر بر عملکرد دانست، چراکه امنیت شغلی تأثیر روانی بسیاري بر نحوه رفتار و عملکرد کارکنان خواهد داشت.[10]

امنیت شغلی زیاد و امنیت شغلی بسیار کم، غیر مولد و نامناسب است. حدي از امنیت شغلی، مولد و مناسب است که به افزایش عملکرد منجر شود. رابطه بین عملکرد و سطح امنیت شغلی در نموردار زیر نمایش داده شده است.[2]

آثار و پیامد هاي مولد و غیر مولد امنیت شغلی: [2]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید