بخشی از مقاله

نقش حسابرسی و کنترل های داخلی در جلوگیری از ایجاد بحران مالی


خلاصه

بدون شک بحرانهای مالی به شدت تحت تأثیر رویههای حسابداری و حسابرسی است، که شکاف بین دنیای علمی و عملی تأثیر آنرا دو چندان میکند. در صورتی که حسابداران و حسابرسان به وظایف خود به خوبی عمل نمایند و مدیران اهمیت کار آنان را به درستی درک نموده و از اطلاعاتاستخراجی و مشاوره آنها به نحو احسن استفاده نمایند، یقیناً شاهد کاهش بحرانهای مالی خواهیم بود؛ زیرا حسابداری و حسابرسی بعنوان ابزاری برای مدیریت کل منابع در اختیار مدیران است. این مقاله به هدف شناساندن روابط حسابرسی و کنترلهای داخلی در جلوگیری از ایجاد بحران مالی، برای ترویج اتکا به کنترلهای داخلی در جلوگیری از بحران و کاهش شکاف بین دنیای علمی و عملی در حسابداری نگارش یافته است. بررسی تئوریک نقس حسابرسی و کنترلهای داخلی در جلوگیری از ایجاد بحران مالی بیان میدارد که حسابرسی و کنترلهای داخلی بهنوان عوامل جلوگیری از بحران شناخته میشوند.


کلمات کلیدی: حسابرسی، کنترلهای داخلی، بحران مالی

.1 مقدمه

برای کنترل بحران مالی، ابتدا باید آن را خوب شناخت و اثراتی که میتواند بر سیستم اقتصادی بگذارد را درک نمود. طبعتاًی بحران مالی وضعیتی نیست که یک شبه پدید آید و یا بتوان یک شبه آن را مهار نمود. لذا باید با درایت و هوشیاری، مراقبتهای لازم قبل از ابتلا به بحران مالی را به عمل آورد و خود را برای رویارویی احتمالی با آن آماده نماید.از آنجا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، برای جلوگیری از به وجود آمدن بحران نباید از نقش تعیین کننده حسابرسی و کنترلهای داخلی غافل بود.

در ادامه مقاله، بحران مالی و اثرات آن بر وضعیت اقتصادی بررسی شده و سپس به نقش حسابرسی و کنترلهای داخلی در جلوگیری از بحران اشاره میشود. پس از آن به نقش حاکمیت شرکتی در کنترل داخلی و روابط آن با حسابرسی داخلی اشاره گردیده است. در انتها نیز پیشنهاداتی برای خروج از بحران ارائه میگردد.

1

.2 بحران مالی

بطور کلی »بحران مالی به موقعیتی اطلاق میشود که طی آن و درنتیجه یورش به بازار ارز، پول رایج کشور شدیداً با کاهش ارزش مواجه میشود و یا ذخایر بین المللی شدیداً کاهش مییابد و یا ترکیبی از این دو اتفاق رخ میدهد..(1)«

در هر صورت بحران مالی یک وضعیت نامناسب اقتصادی را پدید میآورد که عموماً غیر قابل پیشبینی بوده و آثار مخربی دارد. در وضعیت بحرانیمعمولاً تصمیمگیری تحت شرایط وخیم و در زمان محدود صورت میگیرد و اطلاعات مورد نیاز تصمیمگیرندگان ناقص است که باید قبل از وقوع چنین مواردی، عوامل بروز و وجود بحرانهای مالی را شناخت و برای هنگام رویارویی با آن برنامهریزی های لازم را در نظر داشت.


.3 اثر بحران بر اقتصاد


بحران اقتصادی و پیامدهای آن میتواند باعث ایجاد وضعیت نامناسب در مجموعه اقتصاد خرد و کلان گردد. از مهمترین اثرات آنها رکود و عدم ثبات اقتصادی است. که همین دو عامل میتواند منجر به بوجود آمدن سایر عوامل مخرب و وخیمتر شدن اوضاع گردد. لذا لازم است با راه کارهایی برای پیشگیری و کنترل بحران آشنا شویم.


.4 نقش حسابرسان وحسابدارن در بحران مالی


مهمترین نقشی که میتوان برای حسابدارن و حسابرسان در بحران مالی در نظر گرفت وظیفه پیشگیرانه آنهاست. حسابرسان و حسابداران بعنوان بازوهای اصلی در راهنمایی مدیران شرکتها و موسسات باید در مرحله اول، بحران و عواقب آن را خوب شناخته و آمادگی لازم برای مقابله با آن را داشته باشند و پس از آن برنامهریزیهای لازم را برای مدیریت بحران و خروج از بحران، با توجه به وضعیت بازار، تواناییهای موجود و خصوصیات واحد اقتصادی ، در نظر داشته باشند. اما طبیعتا،جلوگیری از بوجود آمدن بحران آسان تر از کنترل آن و خروج از وضعیت بحرانی است.لذا قبل از بوجود آمدن بحران بهتر است به موارد زیر توجه ویژه گردد.


1-4 اول آمادگی

این وضعیتی است که در کلیه سیستمها قبل از شروع بحران میباید وجود داشته باشد و شامل دستیابی به یک وضعیت مطلوب از تنظیم، آمادهسازی و نگهداری سطح مناسبی از ریسک است. بررسی این عوامل و کنترل و نظارات بر آنها از وظایف حسابرسی داخلی و کنترل داخلی است که در آینده بهطور مجزا به آن پرداخته میشود.


2-4 تیز بینی همراه با آمادگی لازم برای عکس العمل فوری

موسسات باید با کاهش مواردی که منجر به بحران مالی می گردد، پیشگیری مناسب قبل از درمان را داشته باشند و به تغییرات عوامل خطرساز توجه داشته باشند تا در صورت بوجود آمدن بحران، نقطه شروع آنرا شناسایی کرده و راهکار مناسب برای دفع آن را به کار گیرند.


2

.5 حسابرسی داخلی و کنترل های داخلی


برای حسابرسی داخلی تعاریف متعددی بیان شده است که همه آنها بیانگر لزوم نظارت بر روند امور مالی در جهت صحت و سلامت آنهاست. کنترل داخلی فرایندی بنیادی و پویاست که خود را بهطور مداوم با تغییرات رو در روی سازمان هماهنگ و منطبق میسازد(.(2 مدیریت و کارکنان در همه سطوح مجبور و ملزم به ارتباط با این فرایند هستند تا ریسکها را شناسایی و اطمینان معقولی از دستیابی به رسالت سازمان و هدفهای کلی آن کسب کنند. پس کنترلهای داخلی مجموعه اقداماتی است که مدیران برای تامین اطمینان نسبی از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاستهای وضعشده انجام میدهند تا کارایی و سودمندی عملیات را بالا برده و به هدفهای از قبل تعیین شده دست یابند(.(3 بهعبارت دیگر، کنترلهای داخلی شامل طرح سازمان و تمامی رویههای هماهنگ پذیرفتهشده در یک سازمان است که برای حفاظت از داراییها، رسیدگی به درستی و اتکاپذیری دادههای حسابداری، ارتقای کارآمدی عملیات و تشویق جهت پیروی از رویههای مدیریتی تجویز شده است(.(4

کنترل داخلی، یک رویداد یا وضعیت خاص نیست، بلکه مجموعهای از اقدامات متوالی و فراگیر است که به همه فعالیتهای سازمان نفوذ و تسری پیدا میکند. این اقدامات در گستره عملیات یک سازمان و به شکلی مستمر روی میدهد. آنها در مسیری که مدیریت سازمان را اداره میکند و پیش میبرد، بهصورتی فراگیر و جداییناپذیر از آن وجود دارند(.(5

ذکر این نکته ضروری است که برای رسیدن به مقصود حسابرسی داخلی، استفاده از کنترل داخلی تا حد زیادی لازم به نظر میرسد. به طوری که در صورت عدم وجود کنترل داخلی، حسابرسی داخلی بینتیجه خواهد بود. با وجود سیستم حسابرسی داخلی و کنترل داخلی قوی در یک سازمان، خروج از مسیر مشخص شده سازمان توسط مدیران به خوبی نمایان میگردد که در این صورت بحران مالی در مراحل اولیه و قبل از غرق شدن سازمان، شناسایی و کنترل میگردد. با توجه به اهمیت حسابرسی داخلی میتوان شکل((1 را برای روشن شدن جایگاه حسابرسی داخلی در سازمان به تصویر کشید:


شکل -1 جایگاه حسابرسی داخلی در سازمان

کاملاً واضح است که حسابرسی داخلی دیگر نه یک ابزار کنترل درستی برخی از موقعیت هاست، بلکه یک روش برای ردیابی ارزش افزوده برای شرکت با دستیابی به شاخص اثربخشی و سودآوری شرکت است(.(7


3

.6 هدف موسسات از ایجاد سیستم کنترل داخلی


در واحدهای بزرگ اقتصادی با توجه به گسترش و پیچیدگی کار،کنترل توسط یک نفر امری محال بنظر میرسد. از این رو استفاده از کنترلهای داخلی برای اعمال مدیریت و سرپرستی در راستای برنامههای استراتژیک ضروری است. هم چنین وجود کنترل داخلی برای شناسایی و بررسی میزان رعایت الزامات قانونی لازم است.


.7 استفاده از حاکمیت شرکتی


برای تعیین نقش حسابرسی داخلی در حاکمیت شرکتی، باید ارتباط بین حسابرسی داخلی و عوامل کلیدی حاکمیت شرکتی بررسی و تشریح شود. عوامل حاکمیتی مورد بررسی در این مقاله، هیئتمدیره و کمیته حسابرسی است. قانونگذاران و کمیتههای نظارتی، هیئتمدیره را بهعنوان عنصر کلیدی در حاکمیت شرکتی در جهان معرفی کردهاند(.(8

تعریف جدید از حسابرسی داخلی، بر حاکمیت شرکتی بهخصوص هیئتمدیره، تمرکز دارد. این تعریف، بر نقش حسابرسی داخلی در کمک به موسسه برای دستیابی به هدفهایش تاکید میکند؛ زیرا هیئتمدیره سرانجام مسئول انجام هدفهای موسسه است و نقش حسابرسی داخلی تهیه اطلاعات برای این گروه میباشد(.(9 صرفنظر از مورد بالا، سهم حسابرسی داخلی، کمک به هیئتمدیره برای خودارزیابی نقش حاکمیتی آنها است(.(7 حسابرسی داخلی با سنجش و ارزیابی اثربخشی کنترلهای سازمانی، ابزار مهمی برای کنترل مدیریت است((10؛ که بهطور مستقیم با ساختار سازمانی و قوانین کلی واحد تجاری، در ارتباط است(.(11 در محیط تجاری امروز، حسابرسان داخلی دامنه وسیعی از اطلاعات مربوط به فعالیتهای مالی و عملیاتی سازمان را برای مدیریت تهیه میکنند که اثربخشی، کارایی و صرفه اقتصادی فعالیتها و عملکرد مدیریت را بهبود میبخشد(.(12 طبق نظر کمیته حسابرسی، حسابرسی داخلی از طریق موارد زیر در حاکمیت شرکتی سهیم میشود:
❖ ارائه بهترین نظرهای کاربردی درباره کنترلهای داخلی(.(13

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید