بخشی از مقاله
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، تعیین تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر خود پنداره، تصویر تن و احساس تنهایی در بیماران اختلال هویت جنسی است. روش پژوهش، آزمایشی، با طرح گروه کنترل - پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل - بود. جامعهی آماری، دختران دارای اختلال هویت جنسی شهر تهران در سال 1394 بودند که ازبین 100 نفر از دختران دارای اختلال هویت جنسی که به انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی 30 نفراز افرادی که نمره پرسشنامه هایشان از سایرین پایین تر بود به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در گروههای کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت 8 جلسه مداخلهی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامههای خود پنداره تنسی - - 1989، پرسشنامه چندبعدی خود بدنی - MBSRQ - 1997 و پرسشنامه احساس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا - - 1980 بود.یافته ها نشان داد تفاوت معنادار بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون در گروه آزمایش و کنترل و تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر خود پنداره، تصویر تن و احساس تنهایی در بیماران اختلال هویت جنسی بود. نتایج حاکی از این بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش خودپنداره و تصویر تن مثبت تاثیر دارد همچنین باعث کاهش احساس تنهایی در میان دختران دارای اختلال هویت جنسی شد.ازاینرو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد گزینه مناسبی برای بهبود کیفیتهای روانشناختی آسیبدیده و آسیبپذیر در افراد با اختلال هویت جنسی است.
مقدمه:
یکی از مهمترین وجوه هویت انسانی، هویت جنسی است. اینکه انسانی زن نامیده شود یا مرد، پس از هستی و حیات او مهمترین وجه شناسایی و ارزشگذاری هر فرد توسط خود و محیط پیرامون آن فرد است - موحد، حسین زاده کاسمانی، . - 1391 هویت جنسی به احساس مردانگی یا زنانگی فرد گفته میشود و یک حالت روانشناختی است که بازتاب احساس درونی شخص از مرد یا زن بودن خویش است. کسی که از نظر هویت جنسی سالم است، میتواند با اطمینان بگوید: »من یک مرد هستم« یا »من یک زن هستم« - کاپلان و سادوک1، . - 2003 درحالیکه بیشتر افراد دارای رفتارها و تمایلات متناسب با جنسیت فیزیولوژیک خود میباشند، اما افرادی هم هستند که رفتارهای جنسی آنها با جنسیت فیزیکیشان هماهنگی ندارد - خدایاریفرد و همکاران، . - 1382 درواقع، فرآیند طبیعی رشد که در اکثریت موارد با موفقیت طی میگردد، در پارهای موارد مسیر متفاوتی را میگذراند، بهطوریکه فرد در مورد تعلق خود به یکی از دو جنس دچار تردید شده یاکاملاً خود را متعلق به جنس مخالف جنسیت بیولوژیک خود میداند که در این وضعیت وی دچار اختلال هویت جنسی میشود مطالعات نشان دادهاند که یکی از عوامل ایجادکننده اختلال هویت جنسی عامل روانشناختی اجتماعی میدانند - کوهن2 و همکاران، . - 2012 شواهد نشان میدهد که والدین بچههای دارای اختلال هویت جنسی، به لحاظ تصویر تن آسیبدیده هستند - کوهن و همکاران، . - 2012 مطالعات همچنین نشان میدهند که در طی و پس از بلوغ جنسی، کودکان بهطور فزایندهای خودآگاه شده و از نظرات دیگران آگاه و به این نظرات حساس میشوند - سباستین3 و همکاران، - 2008 و خود پنداره افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد عادی متفاوت است - ابراهیمی مقدم و خزایی پول، . - 1394 افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیمعمولاً به دلیل اینکه همجنسانشان آنها را طرد میکنند، احساس تنهایی میکنند
تصور منفی از بدن میتواند منجر به احساسات منفی درباره شکل بدن شود - کاش5 و همکاران، - 2002 برخی از پژوهشگران بهجای آنکه احساس تنهایی راصرفاً یک هیجان منفی تلقی کنند، آن را تداعیکننده پارهای از هیجانهای منفی مانند اضطراب، افسردگی، دوستداشتنی نبودن و ... میدانند. بر این اساس احساس تنهایی گذرگاهی برای هجوم آوردن احساسهای منفی دیگری است که اغلب افراد میکوشند بهصورت هشیار و ناهشیار از آنها اجتناب کنند بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی به خاطر ماهیت بیماریشان تصویر تن منفی - شین شیاه7 و همکاران، - 2004، احساس تنهایی - برگونو8 و همکاران، - 2004، خود پنداره منفی و انواع متفاوت آسیبهای روانی دیگر مانند هراس، جسمانی سازی و حساسیت در روابط بین فردی را تجربه میکنند شیوع آن در بین تبدل خواهان جنسی مرد به زن، 1 در 10000 تولد و در بین تبدل خواهان جنسی زن به مرد، 1 در 30000 تولد است - سواب9، . - 2007 پزشکی قانونی کشور در گزارش خود اعلام کرده است که آمار رسمی افراد دارای اختلال هویت جنسی در ایران حدود 2 تا 8 هزار نفر است در بزرگسالان اختلال هویت جنسی مشغولیت ذهنی با آرزوی از جنس مخالف بودن وجود دارد که ممکن است بهصورت میل شدید برای پذیرفتن نقش اجتماعی جنس دیگر یا ایجاد تغییرات جسمانی به کمک هورمون یا جراحی برای کسب ظاهر جنس دیگر بروز کند و از اینکه دیگران یا اجتماع او را در نقش جنس اصلیاش بپذیرند ناراحت میشوند، به درجههای مختلف پوشش و رفتار جنس دیگر را برمیگزینند، زمان زیادی را صرف تغییر لباس و ظاهر و تمرین رفتار جنس مقابل مینمایند و در مجامع عمومی تلاش میکنند بهعنوان جنس دیگر ظاهر شوند سیمون11 و همکاران دریافتند که هم والدین FM-TS ها و همMF-TS ها در دوران کودکی، مادرانی با مراقبتکنندگی کمتر، کم عاطفه تر و کنترلکنندهتر در طول دوره کودکی نسبت به مادران با فرزندان سالم بودند. میتوان گفت خود پنداره منفی و مفهوم سازی از جهان بهعنوان مکانی تهدیدکننده، ناشی از