بخشی از مقاله
چکیده:
شناخت و درک تفاوت های میان مناطق روستایی ازلحاظ برخورداری از امکانات و زیرساختهای اجتماعی ،اقتصادی از ضروریات برنامهریزیهای توسعه در سطح کلان و منطقهای است.این شناخت میتواند در شناسایی و کشف میزان محرومیت نواحی روستایی،کشف توانمندیهای روستا و برنامهریزی جهت توسعه متوازن مناطق روستایی کمک کند.یکی از روشهای ارزیابی جهت اینگونه مسائل ،تکنیک های تصمیمگیری چند شاخصه است که جهت ارزیابی ،رتبهبندی و اولویتگذاری چند گزینه بکار گرفته میشود.هدف اصلی تحقیق رتبهبندی سکونتگاههای روستایی شهرستان فیروزآباد بر اساس شاخصهای اجتماعی،اقتصادی میباشد.شاخصهای مورداستفاده در این تحقیق شامل 18 شاخص اقتصادی و 26 شاخص اجتماعی میباشد که اطلاعات مربوطه با استفاده از 381 پرسشنامه در 75 روستای نمونه تکمیلشده است. سپس با استفاده از تحلیل ANP - یکی از تکنیکهای تصمیمگیری است که به صورت شبکهای شاخصها را تحلیل میکند - شاخصهای مربوطه وزن دهی شده درنهایت با تکنیک پرومتی - روش سازماندهی به رتبهبندی ترجیحی جهت ارزیابی بهتر است - سکونتگاههای روستایی رتبهبندی شده است.نتایج تحقیق نشاندهنده عدم توازن توسعه سکونتگاههای روستایی شهرستان فیروزآباد میباشد.نتایج بهدستآمده از گامهای مختلف پرومتی در هر دو زمینه اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد که روستاهای گیاهزار،ده بین،حنیفقان ،بنه خفرک رتبه اول تا چهارم را ازلحاظ ناپایداری اجتماعی و اقتصادی به خود اختصاص دادهاند، ولی در بالای جدول به معنی کمترین ناپایداری، تفاوت فاحشی وجود دارد .به این معنی که روستاهایی که ازلحاظ اقتصادی وضعیت مناسبی داشتهاند و رتبه بالایی را به خود اختصاص دادهاند. ازلحاظ شاخصهای اجتماعی در همان رتبه و مرحله قرار نداشتهاند و تفاوت رتبهبندی آشکاری دارند.و دلیل آن این است که امکانات و شاخصهای اجتماعی و اقتصادی بهصورت متوازن در روستاها توزیع نشدهاند.بهطوریکه بهغیراز روستای باوریان که کمترین ناپایداری اجتماعی و اقتصادی را دارا میباشد و چهار روستای اول با بیشترین میزان ناپایداری ،بقیه روستاها روند متفاوتی رانشان میدهند.
واژه های کلیدی:شاخص ،پرومتی ،تحلیل شبکهای ،سکونتگاه،تصمیمگیری چند شاخصه،رتبهبندی
-1مقدمه:
یک نظام اجتماعی مبتنی بر توسعه پایدار،در کنار سایر ابعاد ،شامل برابری فضایی،تأمین خدمات و امکانات اجتماعی ،برابری جنسیتی و مشارکت و مسئولیتپذیری سیاسی است.هواداران توسعه پایدار بر بعد اجتماعی توسعه بهمثابه جزء اساسی در نگرش نوین به این پارادایم تأکید میورزند - سعیدی:1387، - 191در دهههای اخیر مفهوم پایداری اجتماعی به یکی از مدل های جدید توسعه درآمده و با ابعاد اجتماعی ،اقتصادی،محیط زیستی و سیاسی توسعه ترکیبشده است.مؤلفههایی که آنها را ابعاد و یا پایههای توسعه پایدار مینامند و اجتماع محلی هرکدام از منظر خود به میزان متفاوتی به آن توجه کردهاند.ر حقیقت مباحث مربوط به توسعه پایدار در ابتدا صرفاً معطوف به مسائل زیستمحیطی بوده و پس ازآن به مسائل اقتصادی توجه شد.در اواخر دهه 1990 موضوعات اجتماعی در دستور کار مباحث مربوط به پایداری موردتوجه قرار گرفت - آندریاکول آنتونیو، - 2007
پژوهشهای پیشین در مورد توسعه پایدارعمدتاً بر مسائل مربوط به محیطزیست و مسائل اقتصادی متمرکز بودند. پایداری اجتماعی ازنظر سیاسی و ساختاری بهتدریج موردپذیرش قرارگرفته و در دستور کار جوامع پایدار گنجاندهشده و با مفاهیمی چون مسئولیت اجتماعی شرکتها ، سرمایه اجتماعی ،حکمرانی درهمتنیده شده است. موضوعات اجتماعی از اواخر سالهای 1990 بود که در دستور کار مباحث توسعه پایدار قرار گرفت. دلیل اصلی آن این بود که توسعه پایدار از طریق ترکیب جنبشهای محیطزیست در سالهای 1960 و ترویج دیدگاه نیازهای اولیه انسان در سالهای 1970 به وجود آمد. توافقی در مورد معیارها و دورنمایی که باید برای تعدیل و انطباق تعریف پایداری اجتماعی انجام شود، وجود ندارد. هر یک از محققان و سیاستگذاران، با توجه به معیارهای خود از یکرشته یا یکچشم انداز خاص، تعریفی از آن ارائه کردهاند. آنچه به نظر میرسد امکان دستیابی به یک تعریف جامع کار سختی است. بهطور مثال، از دیدگاه جامعهشناسی، لیتیگ و گریسلر، پایداری اجتماعی را چنین تعریف کردهاند:
- پایداری اجتماع محلی - کیفتی از جامعه است. ماهیت روابط اجتماعی را که از طریق کار و روابط درون جامعه به وجود میآید،نشان میدهد. پایداری اجتماعی در صورتی در جامعه وجود دارد که کار در جامعه و ترتیبات نهادی مرتبط با آن، مجموعه نیازهای انسان را برآورده سازد و به طریقی شکل گیرد که ماهیت و ظرفیت بازتولید آن در بلندمدت حفظ شود و هنجارهای موردنیاز انسان از عدالت اجتماعی، شأن انسانی و مشارکت را شکل دهد - لیتیگ؛ گریسلر، 2005، - 72
وضعیت اقتصاد روستاها، جابهجایی و مهاجرتهای گسترده روستاییان به شهرها،گسترش فقر و بیکاری، عدم امنیت غذایی، قرارگرفته عمده جمعیت روستایی در حاشیه، و مواردی ازایندست نشان میدهد که در عمل، اهداف حیاتی توسعه مبنی برافزایش پایدار درآمد، گسترش اشتغالهای تولیدی، و برقراری متعادلتر منافع ناشی از رشد در مناطق روستایی با شکست مواجه شده است. افزایش تولیدات کشاورزی با استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی و تأکید بر رشد اقتصادی باعث بر هم خوردن تعادل زیستبومهای طبیعی و زراعی شده و با کاهش پایداری طبیعت و نظامهای زراعی، به تزلزل تعادل بومشناختی، اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی انجامیده و ناپایداری آن ها را رقم زده است - فراهانی،1385، - 3ناهماهنگی توسعه در مناطق روستایی که اسباب مهاجرت را ایجاد مینماید،شهرنشینی شتابان و ناهماهنگی توسعه میان شهر و روستا ازجمله دلایلی هستند که برنامهریزی در روستاها را ضروری مینماید
میانگین رشد جمعیت روستایی فیروزآباد .07 بوده است و 53 در صد روستاها از سال 1370 تا سال 1392 از رشد منفی برخوردار بودهاند.کاهش جمعیت روستایی سال 1392 به جمعیت سال 1370 برابر با 56634 نفر بوده است و
درصورتیکه این روند ادامه پیدا کند پیش ینی میشود در سال 1400 این جمعیت به 12000 نفر برسد.از سال 1375 تا سال 1385 حدود 3972 نفر و از سال 1385 تا سال 1390 حدود 1104 نفر از نقاط روستایی به شهر مهاجرت داشتهاند.در طول این دو دهه 88,3 درصد روستاها فاقد شاخصهای بهداشتی مناسب ، 92 درصد روستاها فاقد امکانات آموزشی مناسب ،نسبت باسوادان بهکل جمعیت روستایی 66,1 درصد و نسبت شاغلین 31 ,1 درصد بوده است.این پژوهش در جواب به این سؤال است که شاخصهای اجتماعی و اقتصادی به چه صورت در رتبهبندی سکونتگاهها دخیل بودهاند
-2مواد و روش:
1-2موقعیت منطقه موردمطالعه::
منطقه موردمطالعه در طول جغرافیایی 52 درجه و 6 دقیقه و 54 ثانیه تا 52 درجه و 57 دقیقه و52 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 28 درجه و 28دقیقه و 6ثانیه تا 29درجه و 15دقیقه و 30ثانیه شمالی در غرب مرکزی استان فارس بین شهرستانهای جهرم در شرق، فراشبند در غرب،شیراز در شمال و قیر و کارزین در جنوب قرارگرفته است وسعت محدوده 3539 کیلومترمربع از 24065 کیلومتر از استان فارس میباشد این منطقه شامل بخش مرکزی و میمند با 5 دهستان و 271 آبادی میباشد
شکل 1موقعیت شهرستان فیروزآباد همراه با پراکندگی آبادیها