بخشی از مقاله

مقدمه:

کلیله و دمنه بهرامشاهی، توسط نصرا… منشی در قرن 6 انشاء شده است. به نظر میرسد که همانگونه که در این کتاب از آیات و احادیث و امثال عربی، براي تزیین و آراستن کلام استفاده شده، احادیث و اقوال نهجالبلاغه هم به کار گرفته شده است.
در باب تأثیر نهجالبلاغه بر ادب فارسی آثاري نگاشته شده است که بیشتر آنها صرفاً به آثار نظم اختصاص یافته است. - رك: طهماسبی:1391،189؛ گودرزي نژاد:1389،142-123؛ وعشق آبادي:1389 ،156؛ - 2 در این میان تنها یک مقاله به بررسی تأثیر نهجالبلاغه بر متون نثر پرداخته است و در این مقاله به تأثیر نهجالبلاغه بر کلیله و دمنه اشارههایی شده است. - رك: یاریان:1389، . - 127 بر این اساس لازم است به صورت دقیق تر به بررسی انواع تأثیرات نهجالبلاغه بر کلیله و دمنه بپردازیم.

بحث:

باید گفت که استفاده از آیات و احادیث یکی از شگردهاي آراستن کلام بوده است که نویسندگان را به آن توصیه میکرده اند. از جمله عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر بن وشمگیر در آیین دبیري فرزند خویش را چنین اندرز میدهد:
»و نامهي خود را به استعارت و آیات قرآن و اخبار رسول آراسته دار و اگر نامه پارسی بود، پارسی مطلق منبیس که ناخوشبود، خاصه پارسی دري که نَه معروف بود، آن خود نباید نبشت به هیچ حال که خود ناگفته بهتر از گفته بود.« - قابوسنامه، ص. - 208 شباهتهایی را که بین نهجالبلاغه و کلیله وجود دارد به سه بخش تقسیم میکنیم:
الف - جملاتی که اصل آن عیناً در نهجالبلاغه وجود دارد و گاهی حتی کلیله هم آن را به حضرت علی - ع -
منسوب کرده است البته برخی از جملات اندك تفاوتی در یک یا دو کلمه دارند؛ ب - جملاتی که ترجمه گونهاي است از اصل عربی آن. البته گاه نحو جمله در ترجمه به هم ریخته و یا با صنایع بدیعی و بلاغی آمیخته آن چنان که بازشناسی اصل جمله و یا کشف ارتباط بین کلیله و نهجالبلاغه را با مشکل مواجه میکند با این وصف قراینی این ارتباط را برملا میکند؛
ج - جملاتی که در آن مضمونی وجود دارد که در هر دو متن مشترك است. شاید گفته شود که این گونه اشتراکات مخصوص این دو متن نیست بلکه در بسیاري از متون تعلیمی و تربیتی وجود دارد. اما باید توجه داشت که اولاً: قراینی فراتر از شباهت مضمونی صرف وجود دارد که در عبارات و جملات دو متن موج میزند. ثانیاً: اگر بپذیریم که کلیله تحت تأثیر نهجالبلاغه قرار داشته است و حداقل در دو قسم اول آن را مسجل بدانیم چندان دور از ذهن نخواهد بود که در قسم سوم هم نهجالبلاغه را مؤثر بدانیم. و اینک شاهد مثال هاي انوع سه گانه را ذکر میکنیم. ضمناً ارجاعات به نهجالبلاغه با ذکر شماره خطبه یا نامه است و ارجاعات به کلیله با ذکر صفحه:

از نوع الف -
» - 1 لارأي لمن لایطاع - «نصراالله منشی؛ - 210 :1389 هرکه را فرمان نبرند رأي و اندیشه نباشد. عین عبارت در خطبه27 نهجالبلاغه.آمده است.  
 » - 2 رب قول اشد من صول« - ص - 189 اصل آن چنین است: » رب قول انفذ من صول« چه بسا سخنانی که از شمشیر برانتر است. - کلمات قصار. - 394
» - 3 اخبر تقله« - ص - 268 بیازماي تا اطمینان یابی 434 - . کلمات قصار - .
» - 4 فَانﱠ الفَرَص تَمﱠرمرﱠ السحاب.« - ص» - 252و الفُرصه تمرﱡ مرﱠ السحاب، فانتهزوا فُرص الخَیر. - «قصار. - 20 و»فرصتها چونان پارههاي ابر درگذرند، پس فرصتهاي نیک را دریابید.«

از نوع ب - :
» - 1درویشی اصل بلاها« - ص »  - 159 الا و ان من البلاء الفاقه388 - :« قصار - . نوعی از بلا، فقر است.
» - 2بعقلم دو نوع است غریزي و مکتسب:« - ص»  - 26 العلم علمان؛ مطبوع و مسموع338 - « قصار - . علم دو گونه است: فطري و اکتسابی. 

» - 3بر خردمند واجب است که ب . . . م هر کار که مانند آن بر خویشتن نپسندد بر دیگران روا ندارد.« - ص - 39 »احب لغیرك ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لها.« آنچه برخود پسندي بر دیگران هم بپسند و آنچه برخود روا نداري بر دیگران نیز روا مدار.

» - 4 و رأي راست به تکرار نظر و تحصین سر حاصل آید . . . اگر اندیشه به نفاذ رسد ظفر به حاجت پیوندد.« - ص»  - 180 الظفر بالحزم و الحزم با جاله الرأي و الرأي بتحصین الاسرار48 - « قصار - . پیروزي با دوراندیشی و دوراندیشی با مشورت کردن و مشورت کردن با رازداري میسر است.

این مورد از آن مواردي است که جمله از ساخت خود خارج شده اما قراین باقی است: ظفر، تحصین، سر، اسرار و رأي، اثرپذیري را برملا میکند.

» - 5قناعت از دنائت همت و قلت مروت باشد« - ص»  - 60و منهم من اقعده علی طلب الملک ضئوله نفسه و انقطاع سببه. فقصرته الحال علی حاله فتحلی باسم القناعه« - خطبه . - 32 گروهی از مردم را سستی نفس و از بین رفتن اسباب از طلب حکومت بازداشته پس به همان حال، باقی میماند و آن را قناعت مینامد.

» - 6هر که مال ندارد او را اهل و تبع و دوست و برادر و یار نباشد . . . هر که مالی ندارد از فایده رأي و عقل بیبهره ماند.« - ص»  - 158 الفقر یخرص الفطن عن حجته و المقل غریب فی بلدته3 - « قصار - . درویشی اندیشه را هنگام استدلال کند میکند. و انسان فقیر در سرزمین خود غریب است.

دو خصوصیت فقیر در نهجالبلاغه در کنار هم ذکر شده ولی در کلیله از هم جدا شده و با فاصله کمی از یکدیگر آمده است.
-7 و هیچ توانگري چون قناعت نیست.« - ص - 178
»ولاکَنزَ اَغنیمن القناعه.« - قصار» . - 363هیچ گنجی توان بخشتر از قناعت نیست.«

از نوع ج - :
» - 1خردمند به مشاهدهي ظاهر هیأت، باطن صفت را بشناسد.« - ص» = - 61 ما اضمر احد شیئاً الا ظهر فی فلوات لسانه و صفحات وجهه26 - « قصار - .شخص، چیزي را درون خود مخفی نمیکند مگر اینکه آثار آن در لغزشهاي زبان و ظاهر چهرهاش آشکار میشود.

» - 2 جد همه ساله جان مردم بخورد . . . گاه از گاه . . . به تواریخ و اسمار التفاتی بودي.« - ص»  - 16 ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان فاتبغولها طرایف الحکمه197 - « قصار - . به راستی که این دل هم مانند تن ملول میشود پس برایش انواع حکمتهاي ناب فراهم کنید.
» - 3 و حکیم و عاقل باید که در نکایت تعجیل روانبیند« - ص »  - 312 اخّر الشر فانک اذا شئت لعجلته« - نامه . - 31 شر را به تأخیر انداز که هر گاه بخواهی میتوانی جلو اندازي.
» - 4عاقل چون در منشاء و مولد و میان اقربا و عشیرت به جان ایمن نتواند بودن دل بر فراق اهل و دوستان و فرزندان و پیوستگان خوش کند که این همه را عوض ممکن گردد« - ص»  - 355من ضیعه الاقرب اتیح له الا بعد14 - « قصار - . هر که را نزدیکان دست کم بگیرند، دوران برایش قراهم و فرمانبردار شوند.

» - 5 در امثال آمده است که اذا اعشبت فانزل« - ص»  - 58 خیرالبلاد ما حملک442 - « قصار - . بهترین سرزمین آن است که بار معیشتت را حمل کند
-6 بخشهایی از داستان بوف و زاغ که در ان زاغ بعد از صلح، دمار از روزگار بوفان درمیآورد با بخشی از نامه 53
متناسب است: » الحذر کل الحذر من عدوك بعد صلحه.« بسیار بترس از دشمنت بعد از آنکه آشتی کرد. -7 میانهروي و احتیاط در دوستی و دشمنی - ص - 232 متناسب با کلمات قصار شماره 268 میباشد.
» - 8که به دلالت خیانت، منزلت کرامت کم توان یافت.« - ص - 120
»ومِن استَهانَ بالاَمانَهورتَع فی الخیانَهولَمینَزﱠه نَفسهو دینَهعنها، فَقَد اَحﱠل بِنَفسه فی الدنیا الذﱡلَ و الخزيوهو فی الآخره اَذَلﱡو اَخزي.« - نامه - 26
»و کسی که امانت را دستکم گیرد و خیانت را چراگاه خویش قرار دهد و دل و دین را از خیانت نپالاید، در دنیا خود را در پرتگاه رسوایی و خواري جاي دهد و در آخرت خوارتر و رسواتر باشد.« » - 9چه گاهی که خشم بر ملک مستولی شود، شیطان فَتّان نیز مسلّط گردد.« - ص - 319
»وایاك والغَضَب فَانﱠهَطیرَةمَن الشَیطان« - نامه. - 76
» -10 ابواب مکارم و انواع عواطف را بیشک نهایتی است و رسیدن آن به خاص و عام تعذّر ظاهر دارد و لکن منافع عدل و سیاست کافّهي مردمان را شامل میگردد و دور و نزدیک جهان را از آن نصیب باشد.« - ص - 7
-11 حضرت علی - ع - در نامهي 53 به مالک اشتر به این امر سفارش میکند:
»ولیکُن اَحب الأمور الیک اَوسطَها فی الحّقو اَعمها فی العدل و اَجمعها لرضَی الرّعیه.« »میباید که براي تو پسندیدهترین کارها همان باشد که در حق میانهترین است، در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودي مردم گستردهترین.«
»-12و گفتهاند که: هر که فرصتی فایت گرداند بار دیگر بدان قادر نشود و پشیمانی سود ندارد.« - ص - 213
حضرت علی - ع - در نامهي 31 به این امر سفارش میکند و میفرماید:
»بادر الفرصه قَبل اَن تکون غصه.»«فرصت را دریاب پیش از آنکه به غم مبدل شود.«

نتیجهگیري:

در کلیله و دمنه به سه شیوه از نهجالبلاغه استفاده شده است.به نظر میرسد. کمترین نوع استفاده مربوط به استفاده مستقیم و لفظ به لفظ است. بیشتر نوع استفاده از نوع سوم؛ یعنی جملات داراي مضمون مشترك است که بر اثر ممارست نصرا… منشی در کتب عربی از جمله نهجالبلاغه این امر حاصل شده باشد. نویسنده، هنرمندانه جملات را از ساخت پیشین خود خارج کرده و در هیأتی نو ارائه داده و البته قراینی براي شناسایی باقی گذاشته است. این شیوه هنري با حل کردن مضمونهاي نهجالبلاغه در متن کلیله، بر زیبایی کلیله افزوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید