بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر به بررسی ساختار روایت داستانهاي کلیله و دمنه بر اساس روایتشناسی تزوتان تودوروف پرداخته است. بر اساس نظریهي تودوروف وجوه الزامی، تمنایی، پیشبین و شرطی عامل ایجاد کنشها و پیرفتهاي داستان است. هر پیرفت شامل وضعیت پایداري است که با عاملی دچار عدم تعادل میشود و پس از آن با نیرویی دیگر تعادل برقرار میشود. داستانهاي کلیله و دمنه داراي یک یا چند پیرفت اصلی و فرعی است.

نقشی که پی رفتهاي فرعی داستانهاي کلیله و دمنه ایفا میکند، در به ثمر رساندن یا عقیم گذاشتن کنشهاي روایی است. میزان پیرفتهایی که در داستانهاي کلیله و دمنه مطرح است بستگی به وجوهی دارد که بسترساز کنشهاي داستان است. در داستانهایی که مربوط به تخطی از قانون است، بیشترین حد پیرفتها موجود است. در همهي داستانهاي کلیله و دمنه سه وجوه تمنا، پیشبین و شرطی روایت باعث ایجاد کنش فریب است که اگر در تعارض با وجه الزامی قرار گیرد، قطعا پایان آن به شکست و مجازات کنشگر ختم میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید