بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله سعی بر آن است که تعریف جامعی از رسانه و تاریخچه آن و ضرورت استفاده از رسانه در امر آموزش و مزایا و مضرات آن ارائه گردد. آموزش و پرورش و رسانههای همگانی به عنوان دو نهاد اجتماعی کارکردهای ویژه و متناسب با یکدیگر دارند و تأثیر بسزایی در شکل دادن به مبانی اندیشهای و رفتاری افراد، گروهها، طبقات و قشرهای گوناگون جامعه رادارند. و در پایان به بررسی تأثیر چند رسانههای آموزشی در مدرسه و مدارس هوشمند، نحوهٔ مدیریت این مدارس و چگونگی ایفای نقش معلمی در این مدارس و سرانجام به تأثیر توسعهٔ فناوری در امر آموزش در سه کشور انگلستان، سوئد و ژاپن به عنوان کشورهای پیشرو در عرصه فناوری و برنامههای آنها در این زمینه پرداخته وسعی در ارائه نتیجهگیری داشتهایم.

مقدمه

در برههای از عصر و زمان زندگی میکنیم که نظارهگر پیشرفت علم، هنر و فناوری به صورت ثانیهای هستیم . تفاوت دنیای امروز با دنیای دیروز، صنعت و فناوری و فنآوری امروز با گذشته و انسان امروزی با انسانهای زمان گذشته از زمین تا آسمان است. با حضور رسانههای ارتباطی - صداوسیما و ... - دیگر، کودکان و فرزندان ما آن کودکان گذشته نیستندقطعاً از یک آمادگی جسمی و روحی آمادهتری وارد عرصهٔ تعلیم و تعلم میشوند. پس آ یا میشود نگاه ما همان نگاه سی سال گذشته باشد؟ چرا این قدر دور میرویم نمیشود نگاه ما همان نگاه چند سال گذشته باشد.

جهان امروز، جهان غلبهٔ تصویر بر کلام است. امروزه، اگر زمان روشهای سنتی آموزش و پرورش که به مثلث کتاب، تخته ٔ سیاه و معلم محدود است به پایان هم نرسیده باشد، دستکم دیگر پاسخ گوی تمامی نیازهای نظام آموزشی نیست. چراکه به دلیل گسترش شبکههای تلویزیونی، حتی در روستاها و منطقههای محرومی که هنوز هم از حداقل امکانات آموزشی بیبهرهاند، کودکان و نوجوانان آموزش پذیر، نسبت به نسلهای پیشین، درک تصویری بیشتر و بهتری دارند.

بهرهگیری از فناوری به نحو مطلوب و اثربخش در سطح مدارس کار آسانی نیست. وجود فناوری در مدرسه هنگامی نمود پیدا میکند که معلم و دانشآموز نقش و کار و اهمیت آن را فرایند یاددهی -یادگیری بشناسند و آن را با روشهای یاددهی و یادگیری تلفیق کنند. فناوری آموزشی صرف استفاده از سختافزار فناوری چون رایانه، ویدئو یا تلویزیون در کلاس درس نیست؛ بلکه شناخت نقش سختافزار، همراه با شناخت هدف و روش آموزش، وجود فناوری در مدارس به خودی خود هیچ ضمانتی برای یادگیری بهتر نیست. استفاده از فناوری، به ویژه رایانه در مدرسه و کلاس هنگامی به گسترش و درونی کردن یادگیری میانجامد که معلمان و دانشآموزان بدانند چرا و چگونه باید از آن بهره گیرند. آنان باید به توانایی و کارایی رایانه در کمک به یادگیری و کمک به تحقق هدفهای مهم واقف شوند.

چگونگی بهرهگیری از آن را یاد بگیرند و برای به حداکثر رساندن بهرهوری آن برنامهریزی کنند. برای برنامهریزی درست باید ابتدا دانست که یادگیری چگونه اتفاق میافتد و نقش فناوری در آن رخداد چیست؟ چگونه میتوان با استفاده از آن دانش و اطلاعات دستورالعملها یا راهنماهایی مفید و کارا برای بهرهوری بهینه از فناوری در مدارس تهیه کرد و در اختیار معلمان و دانشآموزان قرارداد.

رسانه

یک فناوری نه - الزاماً ماشینی - برای اطلاع دادن، برای ضبط کردن، اشتراک در نمادها و توزیعنمادها که معمولاً محدود به حواسی خاص و همواره با نوعی شکلگیری اطلاعات است نظیر چاپ، انواع طراحی، ضبطصوت، تلویزیون و مانند آن.

تاریخچه

استفاده از وسایل سمعی و بصری در آموزش به مهر و مومهای 1900 بازمیگردد. در اوایل قرن حاضر، متصدیان آموزش به اهمیت بهکارگیری وسایل سمعی و بصری پی بردند و در ابتدا فقط وسایل بصری بکار گرفته شد. اولین وسایل بصری بکار گرفتهشده در مدارس آمریکا، اسلایدهایی پیرامون موضوعات مختلف بود و به دنبال آن، در حدود سال 1910 اولین فهرست فیلمهای آموزشی برای استفاده منظم در مدارس منتشر شد. از مهر و مومهای 1920 به بعد، کتابهایی درزمینهٔ آموزش بصری نوشته شد که بهطورکلی منظور اصلی در این کتابها این بود که درجه واقعنمایی وسایل، نقش اصلی را در آموزش بازی میکند؛ به عبارت دیگر، هرقدر نمایش موضوعات به صورت عینیتر و ملموستر انجام شود، میزان یادگیری بیشتر خواهد شد.

با شروع جنگ جهانی دوم کانون فعالیتها درزمینهٔ وسایل سمعی و بصری از محافل تعلیم و تربیت به ارتش آمریکا منتقل شد و در دوران جنگ، بسیاری از وسایل مانند فروتاب و اوراد برای اولین بار ساخته شد. و در کنار وسایل دیگری مانند فرا تابهای اسلاید، لابراتوارهای زبان و شبیهسازیهای آموزش خلبانی در آموزش نظامیان به کار گرفته شد. در این دوران که تا اواسط دهه 1940 به طول انجامید. از نظر سرمایهگذاری در تولید فیلمهای آموزشی و وسایل سمعی و بصری، رشد بیسابقهای صورت گرفت. تا حدی که بسیاری از کارشناسان نقش آن را در نتایج جنگ دوم جهانی قابلتوجه شمردهاند.

امیرالمؤمنین علی - ع - در نهجالبلاغه چنین میفرماید:
- - فرزندان خود را بر اساسی که خود تربیتشدهاید تربیت نکنید که اینان برای زمانی غیر از زمان شما آفریدهشدهاند. - - از این حدیث گرانقدر جز این نمیتوان استنباط کرد که انتقال مفاهیم به نسل جدید نیاز به روشهای جدید و همخوان با اوضاع جدید دارد و در صورت بد عمل کردن و تأکید بر شیوههای سنتی در آموزش بهسادگی مورد بیتوجهی نسل جدید قرار میگیریم و تمام تلاشهای ما بیثمر میماند.

رسانه ٔ آموزشی

اصطلاح »رسانهٔ آموزشی«غالباً بهاشتباه مترادف با »وسیلهٔ آموزشی« به کار میرود، اما این دو واژه را از حیث انتقال »پیام« بهتر میتوان متمایز کرد. رسانه در لغت به معنای رابط دو چیز و وسیلهٔ نقل و انتقال معنی شده است. برای مثال، تلویزیون به عنوان »رسانه« ای خبری، وسیلهٔ نقل و انتقال »پیام« است. در آموزش نیز برای انتقال »پیام« به وسیلهٔ نقل و انتقالی احتیاج است که پیام آموزش را به یادگیرنده منتقل کند. »معلم« در برخی از کلاسها، غالبترین »رسانهٔ آموزشی« است.

با این تعریف، کتاب، پوستر، چارت، نمودار، تصویر، نقشه، فیلم، اسلاید، و... نیز از رسانههای آموزشی محسوب میشوند، چراکه میتوانند منتقلکنندهٔ »پیام« آموزشی باشند. در آموزش، علاوه بر رسانهٔ آموزشی، تجهیزات و وسایلی وجود دارند که پیام را منتقل نمیکنند، اما در کنار رسانه، برای تفهیم بهتر موضوع آموزش به کار میروند. اینها وسایل آموزشی به شمار میآیند. وسیلههای آموزشی فراواناند. هر ماده یا شیء که در فرایند یاددهی- یادگیری مورداستفاده واقع میشود، وسیلهٔ آموزشی محسوب میشود. معلمی که در تفهیم حواس پنجگانهٔ انسان از سیب و پرتقال و موز، نمک، سوت و... استفاده میکند، یا قلوهسنگ، برگ درخت و یا گلی را به کلاس میآورد، از »وسایل آموزشی« برای تفهیم بهتر مطلب درسی بهره میبرد.

آموزش و پرورش و رسانههای همگانی
دو نهاد اجتماعی دارای اقتدار ارزشآفرینی و تعیین هنجارهای مربوطه هستند که در ساختارهای سازمانی و کارکردهای ویژه متناسب با دیگر نهادهای اجتماعی تبلور مییابند. این دو نهاد دارای مجوز و توانایی نفوذ در جامعه در شکل دادن به مبانی اندیشهای و رفتاری افراد، گروهها، طبقات و قشرهای گوناگون در جامعه هستند و بنابراین کیفیت زیست افراد در جامعه، تحت تأثیر کارکردهای آنهاست همچنین ازآنجاکه آموزش و پرورش نسبت به کودکان و نوجوانان و جوانان مسئولیت دارد، پایهگذار شخصیت و اندیشه و عمل افراد و گروههای اجتماعی است.

»چارلز رایت« و »هارولد لاس ول« برای رسانهها چهار کارکرد قائلاند:
1.    اطلاعرسانی یا نظارت بر محیط
2.    تفسیر و واکاوی خبر یا همبستگی اجتماعی
3.    آموزش و انتقال میراث فرهنگی یا حفظ یگانگی اجتماعی
4.    تفریح یا بازآفرینی انرژیهای مصرفی و حفظ روحیه تلاش آموزش
کارکرد مشترک رسانهها و سامانههای آموزش و پرورش در قالب عمومی و ویژه است. در این کارکرد میراث فرهنگی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیچیده شده در تاریخ مدرک تاریخی و هویتی فرهنگی را به نسلهای بعدی منتقل میکند.

رسانههای جمعی نیز به کمک خانواده و نهادهای آموزشی آمدهاند تا کارکردهای آموزشی و تربیتی را در جامعه کامل کنند. بیشتر نظریهپردازان انتقادی این کارکردها را در راستای یکدیگر و مبتنی بر جامعهپذیری و تسلیم ساختار قدرت میدانند.

آموزش و پرورش پسامدرن
اگر در سال 2000 گفته میشد کسی که نتواند با کامپیوتر کار کند بیسواد است؛ امروز باید گفت هر کامپیوتری که به اینترنت وصل نباشد، استفاده از آن بیفایده است؛ زیرا کاربران آن از دنیای اطلاعات بیبهره خواهند ماند.

آنچه نظریهپردازان پسامدر نیست ادعا میکنند، این است که بر اثر دگرگونی جهان ارتباط و ظهور رسانههای الکترونیکی، ماهوارهای و اینترنت، زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و پارادایم زبانی واقعگرا به عنوان اصل اساسی نظام آموزشی مدرن سیم لرزان و متزلزل میشود. برنامهها و آگهیهای تلویزیونی با وانمایی و شبیهسازی و نه بازنمایی و بیشتر با ابداعها و پنداشتنها سروکار دارند.

رسانههای همگانی در دورهٔ پسامدرن به ابزار آموزش و پرورش تبدیلشدهاند. مدارس و دانشگاهها و مکانهای آموزشی به شبکهٔ اینترنتی وصل شده و وسایل کمک آموزشی بخش مهمی از فرآیند آموزش و پرورش به شمار میآیند. کتاب الکترونیک و مجلات اینترنتی در حال حاضر به عمدهترین مخزن اطلاعات و فرآوردههای هنری، آموزشی و تربیتی تبدیلشدهاند. آموزش و پرورش در غرب پسامدرن بر اساس قابلیتهای آموزشی رسانهها تغییر میکند. آموزش از راه دور یا آموزش الکترونیکی سراسر یک کشور را درمینوردد.

عوامل مؤثر بر تعلیم و تربیت دینی طبق آرا و اندیشههای آیتاالله شهید دکتر بهشتی.
1.    خانواده
2.    دوستان و همسالان
3.    رسانهها
4.    محیط و عوامل اجتماعی
5.    حکومت

رسانهها
نقش رسانهها به ویژه رسانههای جمعی سمعی و بصری در تکوین شخصیت آحاد جامعه به خصوص جوانان و نوجوانان نقشی غیرقابلانکار است. این رسانهها با استفاده از ابزارهای هنری در شناخت، نگرش و رفتار دانشآموزان اثر میگذارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید