بخشی از مقاله

چکیده
پژوهش حاضر باهدف تأثیر استفاده از قصه گویی همراه با ایفای نقش در کاهش خشم و پرخاشگری کودکان پسر ابتدایی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی، با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل مقطع ابتدایی در شهرستان خوسف را شامل میشود. نمونه به شیوه در دسترس تعداد 30 دانش آموزان پایه سوم انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. بهصورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 2 ماه،15 جلسه به شیوه قصهگویی همراه با ایفای نقش به منظور کاهش خشم و پرخاشگری مورد آموزش قرار گرفتند. نتایج به روش تحلیل کوواریانس صورت پذیرفت. یافتهها نشان داد که میانگین نمرات پرخاشگری و ابعاد آن در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پسآزمون تفاوت معنیداری داشته است که این تفاوت به معنای کاهش پرخاشگری بوده است؛ بنابراین نتیجه میگیریم که استفاده از قصه و ایفای نقش بر کاهش پرخاشگری و خشم تأثیرگذار است.

-1 مقدمه
خشم هیجانی است که آثار مختلفی در زندگی انسان دارد و بخشی از ساختار شخصیتی انسان محسوب میشود. درعینحال که این هیجان بهمنظور بقای انسان و در مواجهه با خطرات سودمند تلقی شده است زمانی که غیرقابلکنترل باشد نه تنها به بقای انسان کمک نمیکند بلکه تهدید بزرگی برای نسل انسان محسوب میشود - نواکر و روبینز1، . - 1999 درواقع خشم اغلب با اعتقاداتی مبتنی بر تائید خود و عدم پذیرش یا سرزنش دیگران همراه است - راستینگ و نولن -هاکسما2، - 1998 تشریح خشم در تفاوت بین آغازگرهای بیرونی - شرایط قابلشناسایی مانند مواجهشدن با رفتار نامطلوب دیگران - و درونی - افکار و خاطرات مانند فکر کردن در مورد یک مواجهه ناخوشایند - است در تعریف پرخاشگری که واژه ای همراه خشم است میتوان بیان داشت که رفتاری از روی عمد محسوب میشود که هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگران است که میتواند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم صورت پذیرد  پرواضح است که پرخاشگری منحصر به یک دوره از زندگی بشر نیست. در تحقیقات بسیاری نشان دادهشده است پرخاشگری و خشم از دوران کودکی پدید آمده و در طول عمر تداوم داشته و در سنین نوجوانی و بزرگسالی ادامه یافته است - ویتلی و همکاران 1،. - 2009 رفتار پرخاشگری در کودکان مشکل متداولی است که در همه جای دنیا نیاز به توجه فزایندهای دارد و تحقیق درباره راهحلهای مؤثر چالش بزرگی برای متخصصان و نظریهپردازان ایجاد کرده است مشاهدات نشانه داده است که پرخاشگری اثرات نامطلوبی بر فرایند رشد کودکان دارد و باعث میشود که در آینده کودک از خود پنداره ضعیفی برخوردار باشد درنتیجه سبب میشود که کودک پرخاشگر نزد همسالان و اطرافیان از محبوبیت برخوردار نباشد. درواقع پایداری پرخاشگری بر زندگی فردی و اجتماعی تحصیلی و خانوادگی فرد اثرات مخربی خواهد داشت... دوران دبستان سالهای مناسبی برای تشخیص مشکلات کودکان و مداخله به هنگام و پیشگیری از بروز مشکلات عاطفی اجتماعی و تحصیلی آنان در آینده است. مطالعات علمی در پی راه هایی برای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه بودهاند و بسیاری از راهکارها پیامدهای نامطلوبی به همراه داشته است و یا مثلاً استفاده از دارو هزینههای سنگین رواندرمانی را برای خانوادهها و تأثیراتی مخربی برای کودکان داشته است و این در حالی است که کودکان تمایلی به شرکت در جلسات درمانی ندارند - گوریان3، - 1997 ؛ بنابراین میتوان بیان کرد که مداخله به هنگام و اصلاح رفتارهای ناسازگار کودک در این دوره حساس موجب محبوبیت اجتماعی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی آتی افراد خواهد شد یکی از راه های مقابله با پرخاشگری بهره مندی از روش ایفای نقش و قصهگویی است. درواقع قصهB درمانی یکی از روشهایی است که در کودکی کاربرد دارد. این شیوه نه تنها به حل مشکلات رفتاری میانجامد بلکه فضایی برای تغییر رفتار و ایجاد ارتباط با دیگران مهیا میسازد  قصه گویی در سنین کودکی از جذابیت بیشتری برخوردار است چراکه احتمال بهکارگیری و تعمیم آنها توسط کودک در شرایط مشابه بیشتر است  بنابراین داستانها ساختار ارزشمندی برای حیات بخشیدن به زندگی و محیط ما دارند. در یک داستان شخصیتها با بحرانی روبهرو میشوند و برای حل آن تلاش میکنند. دانش آموزان نیز با این شیوه، نحوه مواجهه با موقعیتها را بهگونهای جامعه پسند میآموزند و با استفاده از آن میتوانند خشم و پرخاشگر خویش را در مواجهه با مشکلات کنترل کنند  از روش ایفای نقش نیز میتوان بهگونهای دیگر برای کاهش خشم و پرخاشگری بهره جست. ایفای نقش نیز نخستین بار بهوسیله مورنو - 1946 - 6 بیان شد. درمانگران گشتالتی نیز ازاینگونه تمرینهای نقش گذاری استفاده میکنند تا از آن طریق به درمان بیماران خود کمک کنند. تا احساسهای خود را بهصورت لحظهای بیان کنند. موفقیت روش ایفای نقش در گروه بستگی به توانایی درمانگر در اجرای نقش کسی دارد که در زندگی واقعی مددجو را دچار مشکل ساخته است  گارتنر - 2001 - 7 نیز معتقد است که ایفای نقش به معنی تقلید گروهی از افراد برای یک نمایشنامه است. ازآنجاکه صحبت کردن در مورد احساسات به دلایل مختلف مثل ترس از مسخره شدن یا طرد شدن برای دانش آموزان دشوار است و با توجه به اینکه دانش آموزان نیاز دارند که بازی کنند و با استفاده از ایفای نقش میتوان به آنها کمک کرد که مشکلاتشان را بازی کنند و همچنین با نقش بازی کردن بهصورت خود به خودی هیجانات را آزاد کنند  در این روش بهنوعی به شخص کمک میشود تا ابعاد گوناگون روانشناختی مشکل و مسئلهاش را یافته بهاینترتیب فرد با به نمایش درآوردن آنها و نهفقط از راه گفتوگو به بازنگری خود میپردازد بنابراین استفاده از روش قصه گویی با توجه به اینکه بسیاری از اوقات نمیتوانیم مسائل روانشناختی را از طریق تجربه مستقیم به کودک انتقال دهیم اما با داستان میتوان به هدف موردنظر برسیم و در روش ایفای نقش هم به این دلیل که ایفای نقش ناصحیح به اشخاص ضرر و زیانی نمیرساند درحالیکه در دنیای واقعی جز این است و امکان تکرار اعمال را تا جایی که رضایتمندی فراهم آورد فراهم میکند نسبت به سایر روشهای درمانی از ارجحیت برخوردارند 
-1-1پیشینه پژوهش

کریک، کاساس و ماشر - 1997 - 1 در پژوهشی به بررسی رابطه قصه درمانی بر پرخاشگری پرداختند، حاکی از آن بود که قصه درمانی پرخاشگری را کاهش میدهد و در درازمدت نیز این نتایج پایدار بود.روشن - 1385 - ، شستمن و نسرالادین - 2006 - 2 تأثیر قصه و قصهگویی را در آموزش مهارتهای اجتماعی را بررسی کردند و نتایج نتایج حاکی از تأثیر مثبت این روش در درمان بود. دورودیان - 1390 - در پژوهشی نشان داد که ایفای نقش بر بهبود سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی مؤثر است. پا کوفته و کریمی - 1394 - در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش به شیوه ایفای نقش بر پرخاشگری پسران نوجوان مراکز شبانهروزی نشان دادند که آموزش به شیوه ایفای نقش در کاهش پرخاشگری پسران نوجوان مؤثر بوده است. قشقایی - 1395 - و رستمی - 1392 - نیز در پژوهشی تأثیرگذاری قصهگویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیشدبستانی را نشان دادند. باوجود شواهدی که حکایت از اثربخشی استفاده از روشهای قصهگویی و ایفای نقش در کاهش خشم و پرخاشگری و آموزش مهارتهای اجتماعی دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که این استفاده از روش قصهگویی و ایفای سبب کاهش خشم دانش آموزان پسر ابتدایی میشود؟

-2 روش

پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر شیوه اجرا آزمایشی و ازنظر ماهیت دادهها کیفی است. طرح پژوهشی حاضر، آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهرستان خوسف در سال تحصیلی 95-96 شامل میشد. نمونه موردبررسی به شیوه در دسترس تعداد 30 دانشآموز پسر پایه سوم انتخاب و بهصورت تصادفی به نسبت مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. همتاسازی برای متغیر سن صورت پذیرفت. هر دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. سپس برنامه ایفای نقش - در سطح مقدماتی - و روش قصهگویی بهصورت 12 جلسه صورت گرفت؛ و در مرحله پسآزمون پرسشنامه پرخاشگری مجدداً در دو گروه اجرا شد. در این پژوهش دادهها در سطح آمار توصیفی از جدول فراوانی و میانگین در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد.
کار بادانش آموزان بهصورت گروهی انجام گرفت. مواردی ازجمله مقاومت در مقابل ناکامیها، عدم پرخاشگری بدنی، روابط نیکو با همسالان و حفظ احترام در برابر بزرگترها در جمع تمرین شد. کتاب قصه های پریرخ و امجدی - 1386 - برای قصه درمانی به کار گرفته شد؛ که این کتابهای قصه از حمایت تجربی و محتوایی برای کاهش پرخاشگری کودکان برخوردار بودند.

-3ابزار پژوهش
برای جمعآوری اطلاعات از ابزار زیر استفاده شد:

پرسشنامه خشم کودکان: پرسشنامه خشم کودکان یک ابزار خود گزارشی است که برای بررسی موقعیتهای مختلفی که موجب بروز خشم و همچنین میزان شدت خشم و مهارتهای اجتماعی در کودکان میشود، توسط نیلسون و همکاران - 2000 - 3 ساختهشده است. این آزمون برای سنین 6 تا 16 سال تهیهشده و سطوح ابتدایی و دبیرستان را شامل میشود. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید