بخشی از مقاله

چکیده

براي ساختن دانشگاهی اصیل، فهم پیچیدگی سازمان دانشگاه، امري اساسی است. پیچیدگی دانشگاه، ناشی از کارکردهاي متنوع وتضادهاي درونی دانشگاه است. واقعیت هاي اجتماعی، فرهنگی، فنی، صنعتی، سیاسی و... در سطوح محلی، ملی وجهانی انتظارات متفاوتی را از آموزش عالی دارند. آنها دیگر طالب آموزش صرف نیستند، بلکه می خواهند مؤسسات آموزش عالی به تقاضاهاي متنوع جامعه وفرد، پاسخ هاي مناسبی ارائه دهند، اما آهنگ تغییرات موقعیت هاي پیرامونی دانشگاه، بسیار تندتر از روند تغییرات مؤسسات آموزش عالی است: لختی محتواها وشیوه هاي آموزش وپژوهش در برابر سرعت پیشرفت علوم و فنون وآثار آنها بر فرهنگ واخلاق جوامع، نمونه بارز این بی تناسبی ها است؛ چنین وضعیتی، ضرورت اصلاحات مستمر در آموزش عالی را مطرح می سازد. برخی از دانشگاه ها و نظام هاي آموزش عالی براي چنین اصلاحاتی به صورت مستمر همت می گمارند؛ برخی دیگر نظاره گر افت شایستگی ها و تناسب خود با تغییراتند. از این رو تلاش شده که در این مقاله ضمن بررسی رسالت دانشگاه با توجه به وضعیت دنیاي امروزه؛ به موانع و چالشهاي موجود براي رسیدن به دانشگاهی که علاوه بررسالت هاي علمی به رسالت هاي دینی نیز توجه دارد؛ پرداخته شود.

کلیدواژه ها: رسالت دانشگاه، تمدن اسلامی ،آموزش عالی

مقدمه
امروزه تحولات بنیادي همچون رایانه هاي شخصی، زیست فناوري - بیوتکنولوژي - ، نانوتکنولوژي و... خواسته و ناخواسته باعث توسعه علوم و فناوري می گردند. انچه که در دنیاي امروزه مهم جلوه می کند این است که استفاده بهینه از این علوم وفنون نیاز به انسان هایی متخصص دارد که تربیت این گونه افراد بر عهده دانشگاه می باشد. مطلب مهم دیگر این که پیچیدگی جوامع و تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی نیاز سازمان هایی چون دانشگاه را به مدیریت و رهبري در ابعاد گوناگونی مثل آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و... بیش از پیش نشان می دهد. بدیهی است که هماهنگی بین این ابعاد از وظایف خطیر رئیس دانشگاه می باشد که بی شک وي را براي رسیدن به اهداف اصلی و اداره بهتر دانشگاه یاري خواهد کرد. حال با این وجود اگر کمی تأمل کنیم درمی یابیم که دانشگاه علاوه بر وجود نیروي انسانی متخصص به نیروي انسانی متعهد نیز نیازمند است. از این رو مقاله حاضر به وظایف ورسالت دانشگاه براي رسیدن به تمدن اسلامی پرداخته است.

رسالت دانشگاه

اگرچه دانشگاه در لغت به معنی »محل دانش« بوده وطبق ماده یک قانون تأسیس دانشگاه، به مؤسسه اي که تعلیم درجات عالیه علوم وفنون وادبیات وفلسفه وهنر را بر عهده دارد؛ دانشگاه اطلاق می شود اما اکتفا کردن به این موضوع نمی تواند باعث پیشرفت جامعه کنونی گردد. باید توجه داشت که دانشگاه نباید تنها محل انتقال دانش باشد بلکه باید به تولید دانش اهمیت داده و در رسیدن به این هدف تلاش نماید، در غیر اینصورت دانشگاه از مشکلات جامعه فاصله گرفته ونخواهد توانست رسالت خود را به انجام رساند.ارنست بویرز چهار رسالت اساسی را براي دانشگاه مطرح می سازد: اکتشاف علمی؛ انسجام بین داده هاي موجود از طریق تفکر بین رشته اي؛ کاربرد اطلاعات در مسائل واقعی و آموزش به عنوان کار جدي دانشگاه1؛ که می توان آن ها را به صورت زیر نشان داد:

شکل شماره :1 رسالت هاي دانشگاه براساس نظر بویرز

ملاحظه می شود که بویرز موضوع اکتشاف علمی را مطرح می کند ونه انتقال علم، و در عین حال تفکر بین رشته اي را درجهت انسجام بخشی به داده هاي متنوع مهم می داند نه تخصص گرایی که با مثله کردن دانش، همان طوري که ادگار مورن می گوید: فهم کور ایجاد می کند2 ؛ وي همچنین اطلاعات را از زاویه کاربرد آن در مسائل واقعی مطرح می سازد که لازمه آن تشخیص وضعیت گذشته و موجود دانشگاه است نه تقلید واقتباس فرهنگی که درمطالعات تطبیقی به جد نقد شده است. در نهایت آموزش جدي را مهم می داند به این معنی که آموزش در بستر نظریه اطلاعات قرار می گیرد. تا امکان اثربخشی آن فراهم آید یعنی چه کسی، چه چیزي را، از چه کسی، چرا، چگونه، کجا، چه موقع وبا چه نتایجی یاد می گیرد.1

ملاحظه می شود که کارکردهاي متنوع دانشگاه آن را در موقعیت هاي پیچیده اي قرار می دهد. فهم این پیچیدگی با رویه هاي خطی که شاید براي موقعیت هاي ساده جواب دهد، ممکن نیست. استراتژي هاي مدیریتی از قبل تعیین شده نمی تواند دانشگاه ها را در جهان متغیر امروز در مسیر تنوع وخلاقیت هدایت کند. مشکلی که عموم دانشگاه هاي ما با آن مواجهند.2از نظر لوتان کوي دانشگاه هم می تواند سبب پیشرفت علمی وتوسعه همه جانبه جامعه شود وهم می تواند مانعی براي چنین پیشرفتی گردد. دانشگاهی که نتواند زمینه تعامل اندیشه ها را فراهم آورد و یا با واقعیات جامعه فاصله داشته وتعامل برقرار نکند نه تنها خود پیشرفت نخواهد کرد بلکه باعث عدم پیشرفت فرد و جامعه و همچنین محدود کننده منابع بالقوه انسانی خواهد شد؛ لذا باید به رسالت کاربرد اطلاعات در مسائل واقعی اهمیت دهد. از طرفی باید در نظر داشت که وجود دانشگاه به تنهایی سبب پیشرفت و تعالی فرد وجامعه نیست بلکه باید امید وحرکت از آن برآید تا باعث تولید وکشف علم گردد نه فقط انتقال علم. اگردر دانشگاه امید وحرکت تعامل داشته باشد می تواند زمینه ساز نشاط، مسئولیت، تعهد، خلاقیت وابتکار گردد.

تمدن اسلامی

هانتینگتون، در تبیین نظریه چالش تمدن ها پیش بینی می کند، در آینده تمامی اتحادیه ها، فروپاشی ها و اختلافات و جنگ ها به وسیله فرهنگ و هویت هاي فرهنگی شکل داده خواهد شد، هویت هایی که به نظر او در وسیع ترین سطح خود همان هویت هاي تمدنی هستند. بنابراین واقعیت میان دنیاي پس از جنگ سرد و البته در هزاره سوم از یک سو درگیري خونین حداقل در مرزهاي تمدن ها واز دیگر سو رقابت هاي شدید میان دولت هاي وابسته به تمدن هاي مختلف براي کنترل سیاسی ونظامی در جهان خواهد بود. البته هانتینگتونی ها ماجراهاي پس از یازده سپتامبر را به صراحت به منزله ي تأیید این درگیري ها در نظر گرفتند. به اعتقاد آن ها دوران جدیدي به نام عصر برخورد تمدن ها آغاز شده است که این حاصل برخوردهاي هفت تمدن زنده دنیا است که عبارتند از تمدن غربی، تمدن کنفوسیوسی، ژاپن،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید