بخشی از مقاله

تأملی برمولّفه هاي تأثیرگذار برحس مکانو حستعلّق در فضاهاي شهري

چکیده

محیط از جنبه هاي کالبدي و اجتماعی به صورت توأمان ساخته شده است .انسان ها مکان هاي اطراف خود را خلق می کنند ومکان مستقل از انسان معنا ندارد . انسان ها چیز هاي مثبت و منفی را از محیط گرفته و یا به آن پس می دهند.این تعامل بر محیط و انسان تاثیرگذار است اما شهروندان و ساکنان شهرهاي امروز هویت خویش و تعاملات اجتماعی خود را با محیط از دست داده اند.رسالت شهرسازي نیز در این است که فضاهاي شهري را به مکان ارتقا دهد تا در بستر این مکان هاي معنادار ارزش هاي انسانی و اجتماعی امکان بروز یابند و بحران طراحی شهري معاصر را سامان دهند.

این پژوهش در پی یافتن عوامل ایجاد حس مکان و حستعلّق به مکان درفضاهاي شهري می باشد و بر اساس مطالعات کتابخانه اي در زمینه علوم اجتماعی، رفتاري، روانشناسی انجام شده است و نتایج پژوهش نشان می دهد که حس تعلق از معیارهاي ارزیابی محیط هاي با کیفیت بوده و ویژگی هاي کالبدي نظیر فرم و روابط اجزا کالبدي و تأکید بر فعالیت هاي اجتماعی محیط نقش مهم و موثر در شکل گیري حس تعلق دارا می باشد.

واژههاي کلیديحس: تعلّق،مکان،انسان

1 مقدمه

بحران هویت در شهر هاي امروز ما منتج از منهاکردن معنا ،حس و روح در برآوردهايمنحصراً مادي قرن بیستمی توسعه است .برآوردهایی که سبب شده اند راههاي ارتباطی بیشتر، ارتباطات کمتر و بی کیفیت تر تولید کنند؛ و شهرهاي بزرگتر، انسانهایی با خاطرات و تجربیات حسی محدودتر بیافرینند .فقدان حس و معنا علاوه بر نمایش تغییرات اساسی پارادایم در فرم شهر، مؤید دگرگونی شیوه ادراك انسانها از پیوستگی با مکان نیز هست. - پرتوي، - 1382 در این دوران محیط انسان مدرن نسبت به دوران پیش از آن، از مکانی آمیخته با روح و طبیعت به مکانی مملو از سرو صدا، گیجی و فرد گرایی تغییر یافته است .

می توان دو عامل اصلی را به عنوان علل دخیل در تنزل یاد شده نام برد -1. مالکیت فردي در مقابل تعلقات اجتماعی به مکان -2دوري از طبیعت و سکنی گزیدن در کلان شهرها .با در نظر گرفتن نیازهاي جسمی و روانی انسان به عنوان ساکن از یکسو و نیز عوامل کالبدي محیط و نحوه ي پایدار ماندن آن به عنوان بستر سکونت از سوي دیگر می توان به طراحی پایدار محیط هاي انسان ساخت دست یافت.

-2 حس مکان و سطوح مختلف آن
حس مکان، به معناي ادراك ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد به طوري که فهم و احساسات فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود .این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاري ویژه براي افراد خاص می شود . حس مکان علاوه بر اینکه باعث احساس راحتی از یک محیط می شود، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت کرده و باعث یادآوري تجارب گذشته و دستیابی به هویت براي افراد می شود.

به اعتقاد یی فوتوآن 3 حس مکان به نوعی فاصله بین شخص و مکان اشاره دارد، چنان چه به شخص امکان می دهد به ارزش مکان پی ببرد رلف 4در کتاب مکان و بی مکانی اظهار می دارد :معناي اصلی ماهیت مکان از موقعیت خاص ساکنان محل و تجربیات ظاهري و فیزیکی برنمی خیزد، بلکه تمام این موارد از ویژگی هاي حیاتی یک مکان است .رلف مکان را تلفیق فضا با خاطره و رویدادها می داند و حس مکان را چیزي فراتر از آن و پیوسته با گذشته می داند.

مفهوم مکان در روانشناسی محیط به عنوان فضایی که داراي معناست، مفهومی بنیادین پیدا می کندکه پیوند با آن شرط انسانیت انسان است. - شکل - Tuan ,1976 - - 1 در این صورت انسانی که در استفاده از جوهره مکان به آرامش روحی رسیده باشد، پایداري فضا براي او تضمین می شود.

روانشناسی محیط تعامل عاطفی بین انسان و مکان راتحت عنوان "حس مکان " مورد مطالعه قرار داده است تا علاوه بر دستیابی به حس رضایت بیشتر از محل سکونت،حس تعلق، دلبستگی به فضا، امنیت، هویت و اصالت رادر انسان تقویت کند. اغلب محققان رفتارشناس مانند جیولیانی5 حس مکان را به عنوان مفهومی چندوجهی که مبنّی پیوند افراد و مکان هاي با اهمیت براي آن هاست،توصیف می کنند.

مدل مفهومی مکان و عوامل تشکیل دهنده آن

حس مکان داراي سطوح مختلفی است.هیومن پنج گونه حس مکان را معرفی کرده است. که عبارت است از ریشه داري عقیدتی،ریشه داري ناخودآگاه،مکان نسبی،بیگانگی با مکان و بی مکانی است . - Hummon,1992 - جنیفر کراس نیز به تبعیت از هیومن حس مکان را ترکیبی از رابطه با مکان و حس حضور در اجتماع تعریف می کند.او رابطه با مکان را به صورت زندگی نامه اي،معنوي،اعتقادي،روایتی،مادي و وابستگی دسته بندي می کند که با عواملی مانند هویت،درونیت، و رضایت مندي پنج سطح مختلف از حس مکان یعنی ریشه داري نامنسجم،بیگانگی با مکان،بی مکانی نسبی و بی مکانی مطلق را ایجاد می کند.

براي حس مکان سه مرحله اصلی تعلّق به مکان،دلبستگی به مکان و تعهد به مکان را با هفت سطح تعیین می کنند.این سطوح از حس مکان،کاربرد فرآیند حس مکان را نشان می دهند که از بی تفاوتی تا حس فداکاري نسبت به مکان را شامل می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید