بخشی از مقاله

چکیده

در گنجینه پربار ادب پارسی ، شاعران بزرگی را می توان یافت که گرچه در گذر ایام و فراز و فرودهای حیات بشری ، آثار ارزشمند ایشان از بین رفته ؛ اما همان مقدار اندکابیات باقی مانده ، نشانگر توانمندی و قدرت بیان و مبیّن ذوق غنی و طبع لطیفشان می باشد . مولانا" مجیبی نِهی" از این خیل است که با وجود مهجوری و مظلومی ، بارقه های شعر و اندیشه اش تا روزگار ما هنوز جلوه گری می کند و می توان ضمن جستجو و تفحص در احوالات این سخنور نامی که در روزگار خویش صاحب سبک و نامی بوده است ، به جایگاه حقیقی و سیر اندیشه و سخنش پی برده ، با ذهن و زبان پخته و هنرمندانه اش آشنا شد.

مجیبی شاعر قوالب و مضامین گوناگون است که اثر سیر آفاق و انفس به ویژه دوران سفرش به دیار هند و خاطرات خوش حاکمان و والیان ادب دوست و ادب پرور آن دیار و البته دلتنگی هایش برای وطن ، در کلام او هویداست . در این پژوهش ، نگاهی به آثار و افکار این شاعر بزرگ روزگار سبک هندی که تاکنون کمتر مورد اعتنا قرار گرفته ؛ پرداخته می شود ؛ باشد که تأمل در آثار بازمانده از این شاعر وارسته ، انگیزه ای برای تحقیق های این چنینی در عرصه ی ادب رپارسی باشد .

-1 مقدمه

از دیار دیر پای و کویری نهبندان که قدمتی فراتر از دو هزار و چهارصد سال دارد و تاریخ تمدن آن بر طبق منابع و مآخذ معتبری چون تاریخ گزیده ، نزهت القلوب، حدود العالم، تاریخ سیستان، بهارستان آیتی و دهها اثر ارزنده ادبی و تاریخی دیگر به حدود قرن دوم هجری می رسد ، عالمان ، هنرمندان و شاعران برجسته ای سر برآورده اند که در طول تاریخ، نام و نشان بسیاری از این فرزانگان به علل و عوامل مختلفی ، شاید هجوم اقوام مهاجم ، دگرگونیهای سیاسی و حکومتی و شرایط اقلیمی و بومی در اوراق سوخته یا خاک خورده ی زمان پوشیده مانده و یا به صورت اطلاعات پراکنده، در هاله ای از ابهام و ناشناختگی به دست ما رسیده است.این منطقه که در جنوب شرقی ایران و در استان خراسان جنوبی واقع شده است ، خاطرات تاریخی و ادبی بسیاری را در رهگذر دوران های گوناگون در خود دارد . »درصد کیلومتری جنوب شرق شهر کنونی نهبندان ، مردمان در شش هزار سال پیش از پزشکی، ریاضیات، نجوم، سفالگری، صنعت گری، فلز کاری، سنگ تراشی و سایر علوم خبر داشته اند.

نهبندان که در دوران ساسانیان، صفاریان، اشکانیان و صفویان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، از قرن هفتم هجری بدین نام نامیده شده است و آنچه امروز به این عنوان می شناسیم در سه کیلومتری شهر کهنه ی نهبندان واقع شده که تاریخ آن تا روزگار ما، ناشناخته مانده است. بی شک، شاعران خوش قریحه ی نهبندان را به سبب پیشینه ای چنین کهن، می توان از نخستین سرایندگان شعر پارسی قلمداد کرد و علی رغم گمنام ماندن تعداد کثیری از آنان، از روی شواهد و قراین به جای مانده و آثار بازمانده از این ادب پروران می شود به عمق فرهنگ و هنر این سرزمین پی برد. جایی که از نخستین بارقه های فارسی دری در ایران زمین بهره می برد و با حماسه های سترگ ملی ما همجوار است و به ویژه به خراسان که مهد ادب و اندیشه است تعلّق دارد، ظهور اسلام و هجوم اعراب را لمس می کند و حملات مغول را به چشم خویش دیده است و در دوران جنگ جهانی اول تحت نفوذ روسیه و انگلیس قرار می گیرد.

دور بودن »نه« از مرکز حکومت ها می تواند از عوامل مهمی باشد که در جنب علل ذکر شده، سبب محرومیت و مظلومیت این دیار گردیده است. ازین رو مردم این شهر کویری و حومه که همواره دغدغه ی برقراری امنیت و گذران زندگی، در حد برآوردن امکاناتی حداقل، از طریق کشاوورزی و دامپروری را در ناحیه ای خشک و بی آب و علت داشته اند، آنگونه که باید و شاید به حفظ میراث فرهنگی و ادب خویش توجهی نمی کنند و همین امر سبب می شود که ما از آثار متعلق به قرون نخستین رواج شعر فارسی بی خبر بمانیم. نوّابه خفی، شهاب الدین نهی، محتاج نهی، شهابی نهی از شعرای توانمند"نه" هستند که متأسفانه شرح کاملی از زندگی و آثار و افکار ایشان در دست نیست و از طرز بیان و شیوه ی سخنش که همچون بسیاری از شاعران آن روز گار در دیار هند به کمال و پختگی رسیده است ، می توان به مهارت وی در شعر پردازی پی برد . در این مجال، تأملی در اشعار و اندیشه های "مجیبی نهبندانی"، شاعر قرن یازده هجری خواهد شد. بر این باور که مشت نمونه ی خروار خواهد بود.

-1 نگاهی به پیشینه ی تاریخی ، هنری نهبندان

شهر نهبندان در جنوب شرقی خراسان بزرگ و در حال حاضر از شهرهای استان خراسان جنوبی می باشد » نهبندان هنوز در لهجه ی مردم محلی از آن بیشتر به نام اولیه آن یعنی "نه" یاد می شود . در گذشته علاوه بر "نه" به این شهر "نیه" نیز گفته می شده است .در فرهنگ ها ، نه و نیه به معنای شهر است و در برابر آن ده و دیه وجود دارد که به معنای روستا می باشد

در تاریخ سیستان آمده است » بندان ، قصبه ای است نزدیک نه در جهت شمالی سیستان و امروز هم سرشناس است و نه و بندان با هم بیان می شوند.« - تاریخ سیستان ، - 1376 "سرپرسی سایکس " در سفرنامه ی خود می نویسد : » نه که ایزیدور خاراکی آن را نیه نوشته است بی گمان از نقاط کهن و پراهمیتی بوده است که در مسیر جاده مستقیمی که از بندر عباس به خراسان ادامه یافته ، قرار داشته است و نخستین آبادی بوده که از نرماشیر بم به این سو در آن زراعت می شده است - « سایکس ، - 1363 شهر نه سابقه ی کهن تاریخی بسیار دارد و در پیش از اسلام وجود داشته و از آبادی های مهم و استراتژیک زمان خود بوده است و خاستگاه وقایع تاریخی اجتماعی فراوان بوده است .

این شهر شاهد صحنه ی جنگ های سلجوقیان و اسماعیلیان نیز می باشد . در قرن سوم هجری اسماعیل سامانی بر عمرولیث پیروز شده و سیستان و خراسان از جمله نهبندان را به دست آورد .در قرن چهارم محمود غزنوی با سامانیان جنگید و بر خراسان چیره شد و همچنین در قرن پنجم طغرل اول سلجوقی بر سلطان محمود غزنوی پیروز شده و این ناحیه را به قلمرو خود افزود . در قرن هفتم نهبندان زیر فرمان خوارزمشاهیان بود ». پس از پیروزی شاه اسماعیل صفوی بر شیبک خان ازبک و گشودن هرات در سال 916 ق ملک محمود سیستانی فرمانروای سیستان ، نهبندان ، قلعه گاه و تمامی سرزمین های جنوبی هیرمند ، برای عرض خدمتگزاری به هرات رفت و از سوی شاه اسماعیل در حکمرانی پایدار گردید

 در بهارستان جامی در مورد نهبندان آمده است نهبندان در سابق شهری بوده است معمور و مشهور ، مساجد ، مدارس و بازار داشته و علمای دانشمند و فضلای ارجمند از آنجا برخاسته اند.... - « بهارستان ،. - 1371 در این شهر مکان های تاریخی مهمی چون قلعه نهبندان ، قلعه شاه دژ ، آسیاب های بادی ، مزار پرسلم - پر سر - و دهها اثر دیگر وجود دارد که نشان دهنده ی قدمت تاریخی این مکان می باشد .به موازات تاریخ ، در عرصه ی ادبیات نیز در این منطقه کویری ادیبان و شاعران برجسته ای برخاسته اند که با وجود دورافتادگی و محرومیت مردم این سامان ردپایی ماندگار در میان فهرست مشاهیر ایران به جای گذاشته اند که از مشهورترین ایشان علامه مجیبی نهی - نهبندانی - را می توان نام برد.

- 2 "مجیبی نهی" از خراسان تا هند

مولانا مجیبی نهبندانی، شاعر قرن یازدهم هجری از قصبه ی "نه" واقع در ناحیه ی قهستان - خراسان کنونی - می باشد. وی، شاعری بسیار خوش قریحه و بلندطبع بوده است. در اوایل زندگی شاعری اش به دلیل کم توجهی حاکم"نه" به دیار سیستان روی آورده و مدتی در آنجا اقامت می گزیند.پس از مدتی دوباره به زادگاه خویش بر می گردد و پس از چندی قصد سرزمین هندوستان می کند و به همراهی »ملک محمود خان« حاکم سیستان، عزم آن سامان می کند.

مجیبی نهی به مدت چهار سال به خدمت "میرزا قوام الدین جعفر قزوینی"" در می آید و باز از آنجا به جهت سیر آفاق و انفس که رسم دیرین شاعران آزاده و وارسته است، به دیار دکن سفر می کند و به خدمت پادشاه »عالیجاه قطبشاه« در می آید. در آن سرزمین، مجیبی از لطف و عنایت شاه برخورداری تمام می یابد و مدت پنج سال در آن مُقام به سر می برد و پس از این به عزم زیارت خانه ی خدا، دلتمتّعاز دنیا می برد و بعد از توفیق انجام حج به ایران و زاد و بوم خویش بر می گردد امّا خاطره ی خوش منشی و شاعر پروری حاکم دکن در واپسین سالهای عمر، دوباره وی را به آن سامان می کشاند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید