بخشی از مقاله

چکیده:

نهادها و سازمانهای محلی با ارتقاء شاخصهای سرمایه اجتماعی ذینفعان محلی توسعه می توانند باعث بهبود شاخص های توسعه پایدار روستایی شوند. با این وجود، به دلایل مختلفی از جمله نوع رویکرد برنامه ریزی توسعه، و سیاست گذاری نهادها و    سازمانهای محلی در مدیریت سکونتگاههای روستایی؛ به مقوله سرمایه اجتماعی ذینفعان روستایی کم توجهی میشود. مقاله حاضر ضمن شناسایی شاخص های سرمایه اجتماعی؛ مشکلات زیرساختی و موانع در زمینه عملکرد مدیریت محلی برای ارتقاء شاخصهای سرمایه اجتماعی را در منطقه ری آشکار میسازد. براین شالوده، این تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی از طریق 320 نمونه تصادفی خانوارهای روستایی و 15 نمونه تصادفی نهادهای محلی به مطالعه نقش نهادهای محلی در پایداری و    توسعه سکونتگاهها از هر دو دیدگاه خانوارهای محلی و نهادهای محلی پرداخته است. برای سنجش شاخص های توسعه پایدار روستایی، تعداد 9 شاخص در چارچوب نظام محیطی، نظام اجتماعی- اقتصادی و کالبدی سنجیده شده است. نتایج نشان میدهد که برنامه ریزی بر اساس رویکرد عقلایی گرایی فن محور و کمتوجهی به نظر و خواسته روستاییان ناحیه مورد مطالعه در برنامه های عمرانی و اجرایی و سایر طرح ها، در نارضایتی روستاییان مؤثر بوده است. بنابراین، تغییر نگرش در رویکرد برنامه ریزی و توجه به رویکرد از »پایین به بالا« و »ذینفع محور« برای ارتقاء شاخصهای سرمایه اجتماعی در قالب تشکلهای محلی و سیاستگذاری برای دخالت آنان در گسترش زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیشنهاد میگردد.

.1 مقدمه

ارتقاء شاخصهای سرمایه اجتماعی و در نتیجه بهبود شاخصهای توسعه پایدار روستایی از طریق تفویض اختیار به مدیریت محلی و متأثر از عملکرد مثبت و همگرای نهادها و سازمانهای محلی میسر است. از اینرو، ارزیابی عملکرد این سازمانها، به مثابه حلقه اتصال بین نیازها و تمایلات محلی و منطقهای با سطوح ملی به منظور توانمندسازی آنها، میتواند مددرسان ارتقاء شاخصهای سرمایه اجتماعی روستاییان در فرآیند توسعه پایدار روستایی باشد. درواقع، توانمندسازی مدیریت محلی و افزایش میزان اختیارات تشکلهای محلی با توجه به حوزه مداخله آنها در امور مختلف، میتواند باعث تقویت حس اعتماد، افزایش مشارکت و برانگیختن ارزش های مشترک میان ساکنان محلی برای بهبود کیفیت زندگی آنان شود. در ارتباط با ارزیابی عملکرد سازمان ها و نهادهای محلی در ابعاد مختلف محسوسات ، قابلیت اعتماد ، اطمینان ، همدلی و پاسخگویی به مقایسه انتظار و ادراک ساکنان محلی از خدمات ارایه شده، همچون خدمات زیر بنایی و کمیت و کیفیت ارائه این خدمات پرداخت. کیفیت خدمات عامل مؤثری در موفقیت هر سازمان است و بقای هر سازمان در یک محیط بسیار رقابتی بستگی به توانایی آن برای ارائه بهترین خدمات با کیفیت بالا است - بسام و تامیر1، . - 2 :2010 شناسایی نقاط قوت و ضعف کیفیت و کمیت خدمات گوناگون و ارائه راهبردی مناسب برای رفع این کمبودها میتواند مدیران و برنامهریزان را در راستای نیل به اهداف، اجرایی نمودن برنامهها و رفع ضعفها و کاستیها یاری رساند. همچنین، از آنجایی که نظام مدیریتی و شیوه های اعمال مدیریت، برخاسته از ساختار و کارکرد روابط اجتماعی هر جامعه ای است - چاندرا و همکاران2، 2006، آکبابا، . - 2003 بنابراین، برای رفع موانع و تنگناهای شوراها و مدیریت شورایی باید قبل از هر اقدامی روابط و مناسبات اجتماعی را در جهت تأمین عدالت اجتماعی و اعمال مدیریت شورایی و مشارکتی سازماندهی و ساماندهی نمود.

از آنجاکه یکی از مؤلفه های» قدرت « در هر نظامی، سرمایه اجتماعی است که از قدرت سیاسی، اقتصادی و مانند آن نیز پراهمیتتر است، شوراهای اسلامی روستا به عنوان بزرگترین تشکل اجتماعی برآمده از آراء مردم، خدمات بسیاری در حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی ، عمرانی ، سیاسی و غیره ارایه می کنند و در صورتیکه توانمندسازی برای قادرسازی آن صورت پذیرد، میتوانند در چارچوب قوانین به تنظیم عناصر و روابط قدرت بپردازند و همچنین بین منافع ملت و دولت در اداره امور تعادل برقرار کنند و شاخص های سرمایهاجتماعی را در فرایند توسعه پایدار روستایی ارتقاء بخشند. براین شالوده، سرمایه اجتماعی به مثابه یک دارایی نامشهود دارای مزایای فردی، منطقهای و رفاه ملی است - آژانس محیط زیست اروپا3، - 2008، و مجموعهای از مفاهیمی همچون : آگاهی، انسجام، اعتماد، هنجارها، روابط، و شبکه های اجتماعی است که منافع متقابل اعضای یک اجتماع رادر فرایند توسعه تأمین خواهد کرد - پاتنام، . - 2000 باتوجه به اینکه هدف از شکلگیری سرمایه اجتماعی دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. بنابراین، بازیگران در مناطق مختلف باید پیوند مناسبی در اقدامات جمعی داشته باشند. به عنوان مثال بهوسیله تشکیل گروه های اجتماعی، انجمن های تولید کننده و یا شبکه های چند نقشی، هنجارها و عادت هایی که شکل روابط و یادگیری میان بازیگران را نشان میدهد، به عنوان مهمترین بخش مورد توجه قرار گیرد - تریجر و کوپر4، . - 2016

در این راستا، در دهههای اخیر، به رغم وجود اهداف متعالی در تشکیل شورای اسلامی روستایی، که همانا پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، پرورشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم و نظارت بر امور روستا است - منتظری، . - 1383 اما، به دلیل کم توجهی به »برنامه ریزی اجتماع محور« و تأکید بر» برنامه ریزی متخصص محور« و »رویکرد از بالا به پایین« در نظام برنامه ریزی ایران باعث شده که شوراهای اسلامی روستاها در مدیریت محلی خود همواره با مسائل و چالش های عدیدهای مواجه شوند. البته، در این زمینه ویژگیهای فردی و خانواری اعضای شورای اسلامی - همچون سطح سواد، تحصیلات، میزان آگاهی و دانش و مهارت و غیره - ، وجود ضعف های حقوقی و قانونی، متناسب نبودن اختیارات و وظایف شوراها، نبود ضمانت اجرایی برای تصمیمات شوراها، نبود ساز و کارهای اجرایی لازم به منظور نظارت مردم بر تصمیمات شوراها و مانند آن میتوان اشاره کرد. چنین نگرش هایی از ضرورت های فرآیند توسعه پایدار روستایی قلمداد میشود که از طریق ساز و کارهای ظرفیت سازی، توانمند سازی و شبکه سازی که در نتیجه ارتقاء شاخص های سرمایه اجتماعی شکل میپذیرد، عینیت میبابد - شفیعی ثابت و خاکسار، . - 1394 اما، از آنجاییکه مسئولین محلی شفاف سازی لازم برای تصمیمگیریها و برنامهریزی برای رفع موانع موجود انجام نمیدهند، شوراهای اسلامی در ارتباط با ایفای عملکرد خود با چالش مواجه هستند . بر این بنیاد، در شهرستان ری به دلیل نوع سیاست گذاریهای حاکم در نظام برنامهریزی و نوع برنامهریزی مدیریت توسعه روستایی که مبتنی بر رویکرد توسعه از بالا با اصالت متخصص است؛ رابطه منطقی بین مسئولان، مدیران و تصمیم گیرندگان محلی و غیر محلی با شوراهای اسلامی و روستاییان برقرار نیست. از اینرو، شوراهای اسلامی روستا در ناحیه مورد مطالعه برای ارتقاء شاخصهای سرمایه اجتماعی در فرآیند توسعه پایدار روستایی با چالشهای عدیدهای در ارتباط با عملکرد شان در ابعاد مختلف مواجه هستند. بر این شالوده، ارزیابی عملکرد شوراهای اسلامی روستا در ارتباط با ایفای نقش آنها به عنوان واسط میان مدیریت کلان توسعه و ساکنان روستایی و برنامهریزی برای توانمندسازی آن تا حد زیادی میتواند در ارتقاء سرمایه اجتماعی و در نتیجه بهبود شاخص های توسعه پایدار روستایی ناحیه مورد مطالعه مؤثر باشد. بدین ترتیب، بررسی و واکاوی موضوع مسأله در این ارتباط با رویکرد توسعه پایدار روستایی از اهمیت ویژهای برخوردار است.

.2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق پژوهشهای گوناگون و پرتعدادی که در زمینه توسعه روستایی تاکنون صورت گرفته، بیانگر ضرورت وجود نهادهای اجتماعی

برای شکل گیری سرمایه اجتماعی در هر جامعه است. در واقع وجود سرمایه اجتماعی موجب دستیابی به سایر اهداف در زمینه دستیابی به شاخص های توسعه پایدار روستایی است. سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر یکی از مهمترین متغیرهای تبیین کننده سطح توسعه و رفاه جوامع و توسعه محلی در سطوح گوناگون بوده و با تسهیل و کمهزینه ساختن مناسبات اجتماعی و مبادلات محلی، موجب افزایش بازدهی حاصل از بهرهبرداری از مزیتهای نسبی بین افراد میشود؛ با این وجود اگر دولت محلی و ملی دموکراتیک باشد باشد کارایی بالاتر و عملکرد بهتری خواهد داشت - شهبازی و باقری بنجار، . - 53 :1390 » پاتنام « را میتوان از پیشگامانی دانست که به رابطه میان توسعه محلی و سرمایه اجتماعی توجه نشان داده است. از نظر وی سرمایه اجتماعی به معنای ویژگیهای سازمان اجتماعی مانند اعتماد، هنجارها و شبکه ها است که میتواند کارایی جامعه را با تسهیل کنشهای هماهنگ بهبود بخشد - فیلد، . - 54 :1386 همچنین، توسعه محلی فرآیندی است که برمبنای آن سرمایه ای که اجتماع بالقوه قادر به جمعآوری و استفاده از آنهاست، افزایش مییابد که با کمک آن کیفیت اجتماعی و کنش جمعی پدیدار میشود تا به ترمیم و اصلاح نابسامانیها و بیکارکردیهای موجود در زمینه توزیع فرصت ها و منابع بپردازد - شهبازی و باقری، . - 52 :1390 رویکردهای متفاوتی در زمینه توسعه اجتماعات محلی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به رویکرد سنتی توسعه محلی، رویکرد انسانی به توسعه محلی، رویکرد مکتب شیکاگو به توسعه محلی، رویکرد پدیدار شناختی و در نهایت رویکرد سرمایه اجتماعی و توسعه محلی که توجه اصلی این تحقیق نیز به آن است را نام برد.

رویکرد سنتی به توسعه محلی به مثابه فرآیندی است که به وسیله آن عوامل مؤثر بیرونی صورت میپذیرد. این رویکرد به علائق شهروندان و ارزشهای حرفه ای معتقد بوده و در ماهیت خویش خردگراد است. توجه این رویکرد به محصول نهایی توسعه متمرکز است و تنها به ابعاد کالبدی توسعه محلی توجه نشان میدهد - مطلبی: . - 1383 رویکرد توسعه انسانی برمبنای مشارکت دادن شهروندان در فرآیند توسعه و توجه به نیازها و ارزشهای انسانی آنان استوار گردیده است. برمبنای این نگرش نیازهای انسانی میتواند شاخصهای اصلی در توسعه پایدار محلی را ارائه کند. این رویکرد به مشارکت شهروندان، کیفیت محیطی و کیفیت زندگی فردی و جمعی و خواستهای مردم تأکید میورزد. در قالب رویکرد انسانی به توسعه محلی دو نگرش متفاوت اما مکمل را میتوان تشخیص داد. نگرش اول فرهنگ مبنا و نگرش دوم انگیزه مبنا است - مطلبی، . - 1383 شاخصه های برجسته توسعه محلی در دیدگاه پدیدار شناختی عبارتند از: -1 توجه به اخلاقیات و تغییرات اساسی در شیوههای اندیشیدن، ساختن و سکنی گزینی، تحقق بسیاری از اصول محلات پایدار از جمله واحدهای همسایگی که زندگی جمعی توأم با مشارکت را تشویق کند، توجه به اختلاط اجتماعی و فرهنگی و در نهایت جلوگیری از شکل گیری » گتوهای اجتماعی « در پرتوی ارتقای فضائل اخلاقی و توجه به منافع جمعی امکانپذیر است - پرتوی، . - 1383
توسعه محلی به طور آشکار توسعه ای اجتماعی است و دربرگیرنده رویکرد توسعه منطقه ای است. همچنین این رویکرد نه تنها جنبههای اقتصادی را مد نظر قرار میدهد بلکه به ایجاد اشتغال، کاهش فقر، کیفیت زندگی و پایداری زیست محیطی توجه میکند. در مفهوم ایدهآل اهداف توسعه محلی برای توانمندسازی جوامع محلی است در یک فرآیند مشارکتی و دموکراتیک از آینده مکانهایی است که در آنها زندگی میکنند. موفقیت در توسعه محلی وابسته به فرآیندهای پیچیده ای در اجتماع میان بازیگران اجتماع محلی- انجمنهای اقتصادی، شرکتها، رهبران سیاسی، اتحادیهها، مؤسسات و مردم- تعامل در یک قلمرو خاص، با هدف رفاه همه انسانها در آن سرزمین یا محل، بدون تبعیض و بر اساس گروه، موقعیت اجتماعی، سن، جنسیت، قومیت، نژاد و اولویت جنسیتی است. چنین فرآیندهایی ممکن است تحت شرایط ایده آل از سرمایه داری نئولیبرال

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید