بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش با اتخاذ دیدگاه و موضعی علمی نسبت به آثار گردشگری در دستیابی به توسعه میتواند با شناخت پتانسیل صنعت گردشگری و موانع عمده در این مسیر، دستمایه علمی برنامه ریزان، مدیران، سرمایه گذاران و مردم بومی منطقه قرار گیرد. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق شهروندان شهرستان رشت می باشند که تعداد آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نفر است.

همچنین در بخش روش کیفی با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز و تکنیک مصاحبه با 10 نفر از کارشناسان متخصص در امر گردشگری و صاحبان مشاغل و برنامه ریزان و سیاستگذاران مرتبط با امر گردشگری، گفتگو به عمل آمد.

یافته های پژوهش نشان می دهد که 24 عامل تاثیر صنعت گردشگری بر توسعه منطقه ای با درجه تاثیرات متفاوت عبارتند از تغییر سبک زندگی، کمبود زیرساخت های گردشگری، ایجاد درآمد، نحوه مدیریت گردشگری، بهبود مدیریت ضایعات و پسماند، تغییر روابط شخصی، افزایش کیفیت زندگی، آثار زیست محیطی مانند آلودگی، ارتقای کیفیت محیطی، اهمیت دادن جامعه محلی به منابع طبیعی، جاذبه های فرهنگی، آمیختگی فرهنگی، بهسازی محیط زیست و چشم اندازهای طبیعی، معرفی جاذبه های انسان ساخت، آلودگی زیست محیطی، فعالیت تنش زای گردشگران، زیرساخت های گردشگری، برداشت جامعه میزبان، افزایش مشارکت مردم محلی، کمبود تسهیلات لازم برای گردشگری، ایجاد اشتغال و کارآفرینی، معرفی فرهنگ های بومی و محلی و معرفی جاذبه های طبیعی.

هدف ازاین پژوهش بررسی تاثیرصنعت گردشگری برتوسعه منطقه ای شهرستان رشت می باشدکه باتوجه به جاذبه های گردشگری درنمونه مورد بررسی زمینه سرمایه گذاری دربرخی ازانواع گردشگری چون :گردشگری شهری ،روستایی،مذهبی،طبیعت گردی،دریایی،تجاری -بازرگانی وتاریخی رافراهم نموده است که می تواننددرتوسعه منطقه ای تاثیرداشته باشند. همچنین یافته های کیفی تحقیق، مدل سازی رگرسیون به روش کمی را تایید کرده است. بنابراین گردشگری گزینه ای مطمئن برای توسعه منطقه ای شهرستان رشت به شمار می آید.

بیان مسئله
اصولاً توسعه اقتصادی در هر کشوری نیازمند سرمایه گذاری در بخشها و فعالیتهای مختلف اقتصادی اجتماعی آن کشور است و بدون سرمایه گذاری در طرحهای زیربنایی و روبنایی نمیتوان انتظار گسترش اشتغال، تولید، رفاه اقتصادی را داشت . یکی از اساسیترین و ضروریترین سیاستهایی که میباید در زمینهی توسعه بدان توجه نمود این است که صنعت گردشگری مورد بازنگری، مهندسی مجدد 3و باز آفرینی4 قرار گیرد، زیرا قرن حاضر، سدهی بهره گیری از فرصتهای تجاری ارزشمند در بخشهای خدماتی به ویژه صنعت گردشگری است

گردشگری،بادراختیارداشتن10/2درصد تولید ناخالص جهان،به عنوان بزرگترین صنعت جهان درسال 2011معرفی شده است. صنعت گردشگری،برای اولین بار درجهان رکورد دارشد وتعدادگردشگران ورودی دراین سال ازمرز 983میلیون نفر گذشت.

همچنین،درآمدحاصله ازرقم 1/030تریلیون دلارتجاوزکرد.این صنعت،بارشد شتابان ازرقم 25میلیون نفر درسال 1950به رقم983میلیون نفردرسال 2011 رسیده است.یعنی ازرشدمتوسط سالانه6/2درصدبرخوداربوده است. Highlights- - - 2012:3Tourism .صنعت گردشگری درسال 2011برای 240میلیون نفرشغل ایجادکرده است. یعنی 10/6درصدازنیروی کار جهان دربخش گردشگری شاغل است.همچنین،این صنعت درسال2011 معادل 650میلیارد دلاردرآمد مالیاتی برای اقتصادجهان ایجادکرده است.

بطورمتوسط،صنعت گردشگری حدود6/9درصدازکل پرداختی های دولت ها را به خود اختصاص داده و 10/7 درصد از کل سرمایه گذاری های کل جهان راشامل شده است.گردشگری، درسال2011 همچنان یکی ازبرترین صنایع وفعالیت های درآمدزا واشتغال زای جهان به شمارمی رود. این صنعت درسال 2011معادل1/030تریلیون دلاردرآمد نصیب بازارهای مقصدگردشگری جهان کند.

براساس پیش بینی های سازمان جهانی جهانگردی،آینده بازار اقتصاد و تجارت بین الملی دنیا، بویژه در سال 2020 با تعداد1/360میلیارد نفر گردشگر ورودی و تعداد1/809میلیارد نفردرسال2030دراختیارصنعتگردشگری خواهدبود. این درشرایطی است که درسال2020بالغ بر717میلیون ودرسال2030بالغ بر1/037تریلیون نفرگردشگر درکشورهای درحال توسعه سفر خواهند کرد. خروج سالانه بیش از 7/6 میلیون شهروند ایرانی برای دیدار،سیاحت وزیارت به خارج ازمرزهای سیاسی وورود3/3میلیون مسافرگردشگر به کشورنشان می دهد که برای رسیدن به رقم20میلیون گردشگر ورودی در سال بایستی راه زیادی را پیمود - سازمان مدیریت و برنامه ریزی - 1383 - ، سندچشم انداز مصوبه شماره 31090/59447مورخ300 . - 83/10/9هزارمیلیاردریال سرمایه گذاری برای دستیابی به نرخ رشد30درصد گردشگری درطول برنامه پنج ساله چهارم توسعه لازم وضروری به نظر می رسید.

مطابق قانون200 هزارمیلیاردریال آن بایدازمحل سرمایه گذاری خارجی وبخش خصوصی و50درصدهزارمیلیارد ریال ازمحل اعتبارات دولتی تامین می شد.دربرنامه چشم انداز20ساله گردشگری ایران بایدازجذب 9صدم جهانگردان خارجی درسال83 به یک ونیم درصد درسال پایانی برنامه چشم انداز،یعنی سال1404 برسد.این به معنی ارزآوری گردشگری از7 صدم درصدبه دودرصداست

گفته میشود گردش مالی صنعت گردشگری جهان در این سده از گردش مالی بخش صنعت فراتر خواهد رفت. با توجه به این رشد چشمگیر در مقیاس و وسعت، سهم اقتصاد جهانی گردشگری نیز بطور فزایندهای آشکار شده است. گردشگری بینالمللی به تنهایی بیش از 523 میلیارد دلار در سال 2003 درآمد داشته است و با توجه به پیش بینیهای صورت گرفته این مبلغ به 2 تریلیون دلار در سال 2020 خواهد رسید 

صنعت گردشگری بزرگترین و متنوعترین صنعت دنیا به شمار میآید. بسیاری از کشورها این صنعت پویا را به عنوان اساس درآمد، اشتغال زایی، رشد بخش خصوصی و توسعهی ساختار زیر بنایی میدانند

با توجه به این رشد قابل ملاحظه و اهمیت اقتصادی آن جای تعجب نخواهد بود که گردشگری به عنوان مهمترین و مؤثرین شیوه و مسیر دستیابی به توسعهی اقتصادی - اجتماعی در مناطق مهمانپذیر در نظر گرفته شود. از طرف دیگر، نه تنها گردشگری بطور فزایندهای مردمی شده بلکه مقیاس و وسعت گردشگری بشدت رشد نموده است

گردشگری به عنوان بزرگترین حرکت صلح آمیز مردم در سرتاسر مرزهای فرهنگی تاریخ جهان توصیف شده است 

این صنعت علاوه بر آن که انتفاع اقتصادی ایجاد میکند، تعاملات میان فرهنگی جوامع مختلف را تسهیل نموده و از طریق ارتباطات میان فرهنگی، الگوهای فرهنگی مورد نیاز توسعه و شیوههای برقراری تعاملات رفتاری براساس گفتمان صلح آمیز را بر قرار میکند و در قالب فعالیتهای اکوتوریسم نیز، انسان خستهی شهرنشین را به دامان شیوههای معیشت و زندگی طبیعی پناه داده و حجم زیادی از پرخاشگریها و هیجانهای کاذب محیط شهری را از میان میبرد .

در واقع مهمترین توجیه برای توسعهی گردشگری توانمندی بالقوهاش در امر توسعه بویژه در بستر کشورهای درحال توسعه میباشد 

 گرچه گردشگری یک بخش مهم اقتصادی و اغلب محملی برای احیای اقتصاد شهری و روستایی در بسیاری از کشورهای صنعتی میباشد اما در جوامع در حال توسعه بطور مکرر گردشگری به عنوان یک عامل کاتالیزور و تسریع کنندهی توسعه مورد توجه قرار گرفته است. در بسیاری از این کشورها نه تنها گردشگری به عنوان عنصر اصلی راهبردهای توسعهی ملی در نظر گرفته شده است بلکه به عنوان یک بخش اقتصادی با اهمیت منبع مهمی برای اشتغال، درآمد، مبادلات خارجی و همچنین، وسیلهی بالقوهی توزیع ثروت ملل غنی جهان نیز محسوب میگردد.

البته باید توجه داشت که ویژگیهای منحصر بفرد گردشگری به عنوان فعالیت اقتصادی- اجتماعی و روابط پیچیدهی بین عناصر مختلف نظام گردشگری بینالمللی و تحولات رخ داده در اقتصاد سیاسی جهانی که گردشگری بخشی از آن میباشد همگی ظرفیت و سهم توسعه آفرینی گردشگری را کاهش میدهند. نه تنها گردشگری در برابر نیروها وحوادث خارجی از قبیل ناآرامیهای سیاسی - مثلاً، ایران در اثر جنگ تحمیلی هشت ساله و فیجی بخاطر کودتای نظامی دسامبر 2006گردشگران زیادی را از دست داد - ، حملات تروریستی - در بالی اندونزی در سالهای 2002 و 2005 یا کاهش مسافرت به آمریکا بخاطر حملات 11 ستامبر 2001 درآمریکا - یا مسایل بهداشتی - مثلاً، شیوع بیماری سارس در سال - 2003، بسیار آسیب پذیر است اما کشورهای زیادی بطور فزاینده بر گردشگری به عنوان یک بخش اقتصادی تکیه مینمایند که وابستگی به کشورهای ثروتمند و صنعتی را تشدید مینماید

بهرحال، با در نظر گرفتن مزایا و معایب گردشگری نکتهی مهمی که باید بدان توجه داشت این است که رابطهی معما گونهی توسعه و گردشگری را باید چگونه تبیین نمود. گردشگری بطور بالقوه راهی جذاب برای ایجاد توسعهی اجتماعی و اقتصادی در مناطق و کشورهای مهمانپذیر است - و در بسیاری موارد تنها راه قابل دسترس - ، با اینحال، اغلب مواقع توسعه تحقق نمییابد و فقط نخبگان محلی از مزایای آن برخوردار میگردند یا مزایای گردشگری در مقایسه با هزینهها و آثار منفیاش ناچیز است.

بنابراین، معما و چالش بزرگ کشورهای درحال توسعه این است که چگونه میتوان این نتایج منفی و بلند مدت گردشگری را پذیرفت یا مدیریت نمود و به توسعهی پایدار رسید - تلفر و شارپلی، همان، . - 4سئوال آغازین تحقیق حاضر این است که »به لحاظ جامعهشناختی صنعت گردشگری بر توسعهی منطقهای استان گیلان چه آثاری دارد و با چه موانع و مشکلاتی روبرو است؟« بدیهی است که آثار گردشگری در سراسر نظام گردشگری تولید میگردد.

بعلاوه، چنین آثاری میتوانند هم مثبت و هم منفی باشند. با اینحال، آثار گردشگری معمولاً در بستر مقصد جایی که گردشگران با افراد محلی و محیط تماس برقرار میسازند و توسعهی گردشگری اتفاق میافتد، بررسی میشود. در ارزیابی آثار گردشگری یک نقطهی شروع مفید آن است که مقصد را به عنوان یک محیط گردشگری کلی در نظر بگیریم. منظور ما از محیط کلی هم محیط طبیعی و هم محیط دست ساخت بشر میباشد.

در این پژوهش دیدگاههای معاصر مربوط به گردشگری و توسعه بررسی شده است. البته محقق بر این امر نیز وافق است که گردشگری یک صنعت پیچیده، در حال رشد، پویا و گاهی مواقع فرار است و قضاوت در مورد نقش آن در فرایند توسعه کار سادهای نیست. با اینحال، بررسی آنها راههایی را برای کشف پیچیدگی روابطی که بین گردشگری و توسعه وجود دارد، باز مینماید.

استان گیلان به لحاظ دارا بودن منابع غنی طبیعی و اکو توریسم، سابقهی تاریخی و میراث فرهنگی از قابلیت گردشگری بالایی بر خوردار است. شهرستان رشت به عنوان مرکز استان گیلان و قرار گرفتن در شمال کشور و نزدیکی به تهران به عنوان بزرگترین کلان شهر کشور و مهمترین مرکز فرستندهی گردشگر موقعیت مناسبی در جهت جذب گردشگران دارد و به دلیل همجواری با جنگلهای انبوه و نزدیکی به دریای خزر، دارا بودن آب و هوای معتدل، جاذبههای تاریخی، فرهنگی و مذهبی و صنایع دستی و بازار و شخصیتهای برجستهی ملی و ... دارای توانمندیهای بالایی در جلب و جذب گردشگران داخلی و خارجی دارد که این امر زمینهی توسعهی منطقهای و سپس توسعه در سطح ملی را فراهم مینماید.

با توجه به جاذبههای گردشگری - اقتصادی، طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی - استان گیلان و اثر گذاری این صنعت بر ابعاد مختلف زندگی اجتماعی که زمینهساز توسعهی منطقهای میباشد، این پژوهش صورت می گیرد تا راهکارهای مناسب جهت رسیدن به اهداف کلی برنامهی گردشگری در سطح منطقه ارایه گردد. تحقیق حاضر با بررسی تأثیرات اقتصادی و اجتماعی فرهنگی صنعت گردشگری بر توسعهی منطقهای شهرستان رشت در صدد است تا با بررسی آثار صنعت گردشگری و موانع موجود بر سر راهش به ارتقای سیاستگذاریهای گردشگری در استان گیلان به سهم خویش کمک نماید.

اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به وابستگی ایران به درآمد حاصل از نفت و پایان پذیر بودن این منبع و نوسانهای قیمت شدید آن در چند سال گذشته، لزوم تغییر برنامه در جهت استفاده و به کارگیری منابع جایگزین به منظور رهایی از اقتصاد تک محصولی بیش از پیش در کشور احساس می-شود. در این راستا با توجه به تبدیل شدن صنعت گردشگری به یکی از صنایع برتر دنیا و توانایی بالقوهی کشور در این زمینه که از لحاظ جاذبههای تاریخی در رتبهی دهم و جاذبههای فرهنگی در بین 5کشور برتر قرار گرفته است

هم چنین از نظر تنوع صنایع دستی ایران جزء 3کشور برتر دنیا به حساب میآید - زنگی آبادی و دیگران، - 1385:1 در این میان از صنعت گردشگری به عنوان بهترین گزینه میتوان استفاده نمود چراکه صنعت گردشگری، در درجهی اول به عنوان ابزاری برای توسعهی اقتصادی، سود قابل توجهی از ارز خارجی و فرصتهای شغلی ایجاد مینماید و موجب افزایش درآمدهای ملی خواهد شد 

این صنعت از یک سو میتواند به عنوان ابزاری برای توسعهی مناطق - با جاذبههای خاص گردشگری - باشد و وضعیت اقتصادی مردم محلی را بهبود ببخشد و به مثابهی منبعی در راستای زدودن فقر باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید