بخشی از مقاله
آموزش عالي يكي از زيرساخت هاي نظام آموزشي هر كشور مي باشد كه وظيفه آن، تربيت نيروي متخصص در حوزه هاي مختلف، پژوهش و ارايه خدمات تخصصي در حوزه هاي متنوع علم و فناوري به جامعه است. آموزش عالي در هزاره سوم با چالش هاي گوناگوني مواجه شده است كه از مهمترين آنها مي توان به چالش" جهاني شدن" اشاره كرد. نظام آموزش عالي در مواجهه با پديده جهاني شدن، ابزارهايي را در اختيار دارد كه يكي از اين ابزارها، برنامه هاي درسي است. جهاني شدن يكي از مقوله هايي است كه در قرن بيست و يكم وارد حوزه هاي علوم اجتماعي، سياسي و اقتصادي شده و به صورت جدي چارچوب هاي حكومتي، مرزهاي جغرافيايي كشورها، هنجارهاي فرهنگي و مسائل ديگري را تحت تاثير خود قرار داده است. در دهه هاي اخير، موضوعات جديدي به مفهوم جهاني شدن اضافه شده است مانند جهاني شدن آموزش، جهاني شدن آموزش عالي و.... در اين نوشتار ابتدا مفهوم و تاريخچهاي از جهاني شدن ارائه شده است. در ادامه به تاثيراتي كه فرايند جهاني شدن بر تحول و توسعه برنامه هاي درسي آموزش عالي و همچنين فرصت ها و تهديدهايي كه در قرن حاضر داشته است، اشاره شده و راهكارههايي براي مواجه با چالش جهاني شدن در آموزش عالي، ارائه شده است.
قرن بيستم شاهد حركت شگرفي در مسير جهاني شدن بود و انتظار ميرود كه قرن بيست و يكم بتواند بشريت را بيشتر در اين مسير قرار دهد. به گفته نايت و ويت - ١٩٩٧ - جهاني شدن كه به عنوان » جريان فناوري، اقتصاد، دانش، افراد، ارزشها، ايده ها و غيره در سراسر جهان« تعريف شده است، اثر شگرفي بر همه جنبههاي زندگي انسان و از جمله آموزش عالي داشته است. برخي از محققان، قرن بيست و يكم را قرن تحرك آموزشي و تعليم جهاني توصيف كرده اند و اكنون مطالعه جهاني شدن آموزش عالي و تاثيرات جهاني شدن در برنامه هاي درسي آموزش عالي به يكي از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران اين حوزه تبديل شده است. جهاني شدن واژهاي قديمي است اما گسترش آن در محافل دانشگاهي از سه دهه تجاوز نميكند]١.[ واژه جهاني شدن به عنوان يك واژه مهم تا اوايل يا حتي اواسط دهه ١٩٨٠ در محافل دانشگاهي چندان به رسميت شناخته نمي شد. لغت نامه آكسفورد واژه » جهاني شدن« را در زمره كلمات جديد معرفي ميكند. لغت نامه آكسفورد خاطر نشان ميكند كه كاربرد مذكور از جهاني شدن متاثر از مارشال مك لوهان درباره دهكده جهاني است كه در كتاب اكتشافات در ارتباطات - ١٩٦٠ - مطرح شده است. فرايند پر شتاب و گسترده جهاني شدن در دهه هاي اخير زمينه اي مناسب و انگيزه اي نيرومند براي بررسي و تحليل اين فرايند پديد آورده است]٢.[ جهاني شدن به عنوان فرايندي گريز ناپذير در قرن بيست و يكم، در ابعاد سه گانه خود - اقتصادي، سياسي و فرهنگي - آموزش عالي را دستخوش تغيير و تحولات اساسي نموده است]١.[
٢ مفهوم جهاني شدن
در رابطه با ارائه تعريفي جامع و مانع از پديده جهاني شدن ميان صاحب نظران و انديشمندان اجماع نظر حاصل نشده و هر دسته از آنان به تناسب برداشتي كه از اين پديده دارند و پيش زمينه هاي ذهني و ايدئولوژي سياسي كه بدان تعلق دارند تعريف خاصي از اين پديده ارائه داده اند. در برخي از اين تعاريف، جنبه اقتصادي جهاني شدن غلبه دارد، و در برخي ديگر ابعاد سياسي، فرهنگي و يا ارتباطي آن بيشتر مد نظر قرار مي گيرد]١٠.[ جهاني شدن به معناي آزادي مطلق كسب و كار، برداشته شدن تمام موانع براي جريان يافتن سهل و آسان سرمايه و نفوذ آن در تمامي عرصه ها و حركت روان اطلاعات، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها، آن هم به سوي يكسان شدگي و يكدستي است. تمامي اين امور در مقياس جهاني رخ ميدهد. جهاني شدن فرايند كوتاه كردن فاصله ها، تغيير در تجربه هاي زماني و ارائه امور با ماهيت جهاني است. به عبارت ديگر، هر گونه رويداد فني، روان شناختي، اجتماعي، اقتصادي يا سياسي كه گستردگي منافع و رويه ها را وراي قلمروهاي جا افتاده تقويت كند، هم منشا و هم مبين فرايندهاي جهاني شدن است. با اين ملاحظات مي توان جهاني شدن را از واژه هايي چون يكپارچگي جهاني، عموميت، غربي سازي و محلي كردن متمايز دانست. جهاني شدن، مرزها و هويت ها را كمرنگتر مي كند و به مرزها اجازه جابجايي مي دهد. از آنجا كه نمي توان مرزهاي نفوذناپذيري در مقابل اشاعه انديشه ها و كالاها ايجاد كرد، بنابراين، جهاني شدن در بلند مدت به هر حال تحقق خواهد يافت]٣.[
به طور كلي با توجه به ابعاد جهاني شدن و تغييرات سياسي، اجتماعي و اقتصادي ناشي از آن، كشورهاي جهان براي سازگاري با تغييرات حاصل از روند جهاني شدن، بايد دست به ابتكار عمل بزنند. البته تحول و توسعه آموزش عالي منطبق با منطق جهاني شدن، نيازمند اقداماتي است كه كه خود دال بر تاثير پذيري آموزش عالي از جهاني شدن است، از جمله: اصلاح هدفهاي كلي و هدفهاي عيني در برنامه درسي آموزش عالي، تقاضا براي برنامه درسي آموزش جهاني، حركت به سوي يادگيري مادامالعمر براي همه، حركت به سوي آموزش از راه دور، و حركت به سوي نهادينه كردن استفاده از شبكه هاي ارتباطي در آموزش عالي]٣.[
٣ تاثيرات جهاني شدن بر آموزش عالي
در دهه هاي اخير، ساختارهاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي دستخوش دگرگوني هاي بارزي شده اند. يكي از مفاهيم اصلي براي توصيف اين تحولات، »جهاني شدن« است. واكاوي ادبيات موضوع حاكي از رويكردهاي متفاوت و متنوعي به جهاني شدن است. رويكرد اول: جهاني شدن را يك پروژه از پيش طراحي شده توسط نظام سلطه تلقي مينمايد كه هدف آن سيطره اقتصادي، فرهنگي و سياسي بر ساير كشورهاست. رويكرد دوم آن را فرايندي مي داند كه ناشي از تحولات روزافزون دنياي جديد همانند گسترش شبكه هاي اطلاعاتي و ارتباطي است كه اين امر منجر به هم پيوستگي بيشتر جهانيان شده است. در اين ميان نظامهاي آموزشي به ويژه آموزش عالي، به گونه اي از جهاني شدن متاثر شده است. كارنوي به ٣ دسته از اصلاحات متاثر از جهاني شدن بر نظام آموزش عالي به شرح زير اشاره مي نمايد: ١ اصلاحات ناشي از رقابت: در عرصه جهاني شدن اصلاحات ناشي از رقابت، ايجاب مي كند كه آموزش به عامل انساني توجه بيشتري معطوف نمايد، به سوي تمركز زدايي سوق پيدا كند، معيارهاي