بخشی از مقاله

چکیده:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه ایرانی ، در سرنوشت گذشته ، حال و آینده جامعه موثر بوده و خواهند بود .مسائل »زنان« به عنوان قشر دارای نقش حیاتی در شئون مختلف اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جامعه ، همواره از پرچالش ترین موضوعات جامعه بوده و هست .موضوع »زنان سرپرست خانوار«، به عنوان زنانی که همسر خود را به دلایل طبیعی ،تصادفات،رخداد جرایم یا رخداد حوادث غیرمترقبه - مانند سیل و زلزله و ... - یا اجرای احکام قضائی - مانند اعدام یا زندان - یا طلاق از دست می دهند ، و مجبور به اداره زندگی خود و خانواده خود هستند ، آن قدر دارای ظرافت های اجتماعی و قانونی است که بررسی و اتخاذ تصمیمات عالمانه در این زمینه ، بر سرنوشت این دسته از زنان و به ویژه آتیه فرزندان آنان به عنوان نسل آینده جامعه تاثیر حیاتی خواهد داشت .در این مطالعه با بررسی پژوهش های منتخب در حوزه »زنان سرپرست خانوار« اطلاعات مورد نیاز در دسته بندی موضوعی و پیشنهادها ارائه خواهد شد و مورد تحلیل و فرا تحلیل قرار خواهند گرفت.برای گسترش و کارآمدی راهکارها، قوانین بالادستی ، چشم انداز و سیاست های ابلاغی مرتبط با حوزه مسائل »زنان سرپرست خانوار« به همراه آیین نامه های موثر و مهم اجرایی مورد بررسی قرار می گیرد و با نقد پیشینه مواجهه با این حوزه ها ، اوضاع آتی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت .

واژگان کلیدی: زنان سرپرست خانوار،دختران خودسرپرست، توانمندسازی،اقشار آسیب پذیر،برنامه های حمایتی.

مقدمه

ارتقای وضعیت معیشتی و روانی در جامعه ، به کیفیت و نحوه نقش آفرینی اقشار مختلف جامعه مربوط است .در مسیر این نقش آفرینی هاست که افراد ، سرنوشت خود و جامعه شان را رقم می زنند . زنان نیز به عنوان نیمی از جمعیت جامعه ایرانی ، در سرنوشت گذشته ، حال و آینده جامعه موثر بوده و خواهند بود .هر نسخه ای که برای شئون مختلف جامعه طراحی می شود ، بدون بررسی نقش زنان و شناخت توانمندی ها و اقتضائات جامعه زنان ، نمی تواند جامع نگر در مفهوم نظری، و قابل اجرا در میدان عمل جامعه ایرانی باشد .البته ، به شرطی که در عرصه های نظری و عملی ، به دنبال طراحی سیاست های موفق و کارآمد باشیم .وگرنه نسخه های متعددی از برنامه های ناکام و ناکارآمد را سراغ داریم که یا »جامعه زنان« در آن ها دیده نشده اند یا در حاشیه یا پیوست این طرح ها، برای خالی نبودن عریضه ، نامی از زنان هم برده شده است .

در طول زمان های طولانی که بر جامعه ایران گذشته است ، همواره با نقش آفرینی آشکار و پنهان زنان در حوادث اجتماعی جامعه ایران رو به رو بوده ایم و این قشر عظیم از جامعه ، از تربیت نسل های آینده کشور تا نقش آفرینی در جریانات و نهضت های اجتماعی ، با تمام محدودیت هایسنتی یا عُرفی ، »وجود داشته« و » تاثیر گذاشته است .«بنابراین بررسی »مسائل زنان« ، نه به عنوان »حاشیه« و »پیوست « ، بلکه باید به عنوان بخشی لاینفک از »متن« سیاست های جامعه و عامل تاثیرگذار در برنامه های موثر بر سرنوشت جامعه ایران باشد .در تمام جوامع ، با هر میزان از برابر یا نابرابری در فرصت های اجتماعی ، به واسطه عوامل مختلف ، اقشاری از جامعه توانایی تامین نیازهای اقتصادی و اداره یک زندگی حداقلی را ندارند .

این دسته از افراد جامعه ، در اصطلاح ، »اقشار آسیب پذیر « نامیده می شوند و این قشر که نیازمند کمک های حمایتی از سوی دولت ها یا تشکل های خیریه غیردولتی یا مردم نهاد هستند ، در همه جوامع یافت می شوند . این دسته از افراد ، در تمام جوامع ، به عنوان جامعه هدف برای برنامه های حمایتی تلقی می شوند و راهبردهای متنوعی برای حمایت از آنان طراحی و اجرا می شود .برنامه های حمایتی برای »اقشار آسیب پذیر«، از کمک های مالی تا برنامه های جامع توانمندسازی را شامل می شوند و شناخت درست از دلایل ایجاد و افزایش تعداد اقشار آسیب پذیر و تولید داده های دقیق و کافی آماری و تحلیلی برای مواجهه مناسب و متناسب با این گروه های اجتماعی ، شکست یا پیروزی این برنامه ها و سیاست ها را رقم خواهد زد .

علل ایجاد »اقشار آسیب پذیر« ، در پیامدها و حوادثی جست و جو می شود که در هر جامعه ای امکان رخداد دارند .از تبعات حوادث کاری گرفته تا بلایای طبیعی ، از سوانح رانندگی گرفته تا تبعات طلاق و مهاجرت ، تا پیامدهای اجرای مجازات های قانونی - مانند زندان و ... - همه و همه می تواند خانواده را به عنوان عنصر دوام و قوام جامعه ، تحت تاثیر قرار دهد . از معلولیت فرزند خانواده که می تواند بخشی از کارکردهای خانواده را دچار مشکل سازد،تا رویدادهایی که سرپرست خانواده را به صورت موقت یا دائم از ادای وظیفه سرپرستی خانواده ناتوان سازد ، طیف وسیعی از مسائل را پیش روی محققان اجتماعی و سیاستگذاران جامعه قرار می دهد .

در بالاترین سطح آسیب، وقتی مرد یا پدر خانواده ، دیگر در خانواده نیست - موقت یا دائم - یا با این که در خانواده حاضر است ، دیگر قادر به انجام این وظیفه نیست ، زن یا مادر خانواده ، مجبور به سرپرستی خانوار می شود.زنان که به صورت سنتی در دسترسی به فرصت های شغلی و امکانات اجتماعی ، کاستی ها و آسیب های سنتی ای را همواره تجربه می کنند ، وقتی در مقام سرپرست خانوار قرار می گیرند ، چالش ها و دشواری های بسیار بیشتری را تجربه می کنند . در این گزارش می کوشیم این مسائل و چالش ها را مورد بررسی قرار دهیم و در حد توان ، راهکارهای مناسب و متناسب ارائه دهیم .سرنوشت یک جامعه ، به آن چه بر اجزای تشکیل دهنده آن رخ می دهد ، وابسته است .

این وابستگی، از ابعاد مختلف و در سطوح متفاوت ، کارآمدی و مسائل اساسی جامعه را مورد اثر قرار می دهد.مسائل »زنان« به عنوان نیمی از جامعه و قشر دارای نقش حیاتی در »تشکیل ، پایداری و مدیریت خانواده« ، »تربیت فرزندان« و نقش حیاتی در شئون مختلف اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جامعه ، همواره از پرچالش ترین موضوعات جامعه بوده و هست .در جامعه ایرانی، به عنوان یک اجتماع از اقوام و زبان ها و فرهنگ های گوناگون، با مجموعه رنگارنگی از اعتقادات، زبان ها و فرهنگ های بومی ، چالش های »حوزه زنان« ، بسیار پیچیده تر از جوامع دیگر ، نمایان شده است .

نوع نگاه به جایگاه »زن« در طیف باورها و نگرش های قانونی ، عرفی و همچنین تریبون های مذهبی رسمی و غیررسمی، و الگوهایی که برای قضاوت درباره مسائل » حوزه زنان« به صورت رسمی یا حاکمیتی دنبال می شود ، موضوعات این عرصه را به دشوارترین حوزه های اجتماعی جامعه ایرانی تبدیل کرده است .زنان ، به خودی خود ، بخش آسیب پذیر سنتی جامعه ایرانی هستند . حال ،وضع زنانی که همسر خود را از دست داده اند ، این آسیب پذیری را مضاعف می سازد .موضوع »زنان سرپرست خانوار«، به عنوان زنانی که همسر خود را به دلایل طبیعی ،تصادفات،رخداد جرایم یا رخداد حوادث غیرمترقبه - مانند سیل و زلزله و ... - یا اجرای احکام قضائی - مانند اعدام یا زندان - یا طلاق از دست می دهند ، و مجبور به اداره زندگی خود و خانواده خود هستند ، آن قدر دارای ظرافت های اجتماعی و قانونی است که بررسی و اتخاذ تصمیمات عالمانه در این زمینه ، بر سرنوشت این دسته از زنان و به ویژه آتیه فرزندان آنان به عنوان نسل آینده جامعه تاثیر حیاتی خواهد داشت .

زنان ، نقشی بسیار حیاتی در تربیت فرزندان و نسل آینده کشور دارا هستند .نقشی که با فوت یا غیبت همسر، اهمیت و دشواری صدچندان می یابد و باری سنگین - و بعضاً جانکاه - بر دوش زنان قرار می دهد . باری که تحمل آن حتی برای زنی که همسر را از دست داده و فرزندی هم ندارد ، در وضعیت کنونی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه دشواراست . چه برسد به »زنان سرپرست خانوار« که علاوه بر مدیریت »زندگی خود « ، مدیریت زندگی »خانواده« را نیز به عهده می گیرند و برای تربیت شایسته فرزندان و دوری از زخم زبان های رایج اطرافیان که هم خود و هم فرزندانشان را دائما آزار می دهد ، به مواجهه و ستیز با هیولای اوضاع نابسامان اقتصادی جامعه ایرانی می روند .

درگیری توامان با برچسب» ها و اَنگ های عرفی« و »دشواری های اقتصادی« ، »زنان سرپرست خانوار« را در معرض شدیدترین آسیب های جسمی و روانی قرار می دهد و اگر برای این قشر تاثیرگذار و بسیار آسیب پذیر - که زنان در جامعه ایرانی ، به خودی خود آسیب پذیرند - چاره ای عالمانه اندیشیده نشود ، در هجمه »آسیب های اجتماعی« روزافزون جامعه ، سرنوشت زنان سرپرست خانوار و فرزندان آنان به شدت به خطر خواهد افتاد .توجه به نقش تربیتی »زنان سرپرست خانوار« و چالش های فرهنگی و اجتماعی وارد بر آنان و فرزندانشان، ضرورت پرداختن بسیار ویژه به این حوزه از مسائل اجتماعی را الزامی می سازد . ضمن این که آمار بالای تصادفات و حوادث غیرمترقبه در ایران ، در کنار نوع اجرای احکام قضائی - به ویژه در جرایم مرتبط با مواد مخدر که به تازگی بازخوانی مجدد آن ها آغاز شده است - و آمار نگران کننده طلاق و سایر واقعیت های اجتماعی جامعه ایرانی، آمار »زنان سرپرست خانوار« و توزیع جغرافیایی و درگیری همه طبقات اجتماعی با این مسئله را افزایش داده است .

روش تحقیق:

روش اصلی در این طرح، مطالعه اسنادی از نوع تحلیل محتوای متون است. در این مطالعه برترین تحقیقات انجام شده در حوزه »زنان سرپرست خانوار« در ایران بررسی و اطلاعات مورد نیاز در دسته بندی موضوعی و پیشنهادها ارائه خواهد شد و مورد تحلیل و فرا تحلیل قرار خواهند گرفت. برای گسترش و کارآمدی راهکارها، برخی برنامه های جهانی در حوزه »زنان سرپرست خانوار«هم دسته بندی موردی می شود.قوانین بالادستی ، چشم انداز و سیاست های ابلاغی مرتبط با حوزه مسائل »زنان سرپرست خانوار« به همراه آیین نامه های موثر و مهم اجرایی مورد بررسی قرار می گیرد و با نقد پیشینه مواجهه با این حوزه ها ، اوضاع آتی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت .

جامعه آماری و میدان مطالعه عبارت خواهد بود از پروژهها و بررسی قوانین و اسناد و برنامه های سیاستی و همچنین گزارش عملکردی موجود در حوزه »زنان سرپرست خانوار«، به ویژه مطالب دارای پشتوانه علمی که توسط نهادهای حمایتی کشور تولید شده اند .در بررسی قوانین ، با رعایت سلسله مراتب، از ظرفیت های قانون اساسی و سیاست های کلی تا آیین نامه های اجرایی مرتبط بررسی خواهند شد . در طرح ها و پروژه های علمی در این حوزه ، مهم ترین یافته ها و مباحث ، دسته بندی و تحلیل می شوند .

یافته:

برای پیشبرد بحث و ایجاد یک تصویر قابل قبول درباره موضوع بحث این گزارش ، جدیدترین آمار مربوط به »خانوارهای زن-سرپرست « و » زنان سرپرست خانوار را مورد بررسی قرار می دهیم.جدیدترین آمار از »زنان سرپرست خانوار « را رئیس سازمان بهزیستی کشور در تاریخ 22آذر95 در همایش ملی سیاستگذاری اجتماعی در حوزه خانواده ارائه کرد .بر این اساس، هم اکنون 2 میلیون و 500 هزار زن سرپرست خانوار در جامعه ایران داریم که حدود 70 درصد آن ها که یک میلیون و 80 هزار نفر می شود، به دلیل فوت شوهر سرپرست خانوار شده اند.350 هزار نفر از زنان سرپرست خانوار به دلیل از کارافتادگی، زندانی شدن یا ترک شوهر از خانواده در این گروه جای دارند، 250 هزار نفر به دلیل طلاق و جدایی و 135 هزار نفر به دلیل عدم ازدواج، خودسرپرست اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید