بخشی از مقاله

چکیده 
دنیای ما با ورود به هزاره سوم به دلیل جهانی شدن ، ایجاد محیط های رقابتی در سازمانهای پویا برای جذب بازار و کوتاه شدن زمان نیمه عمر دانش دچار تغییرات سریع و اجتناب ناپذیری است .سرعت و دگرگونی در پدیده های علمی ،اجتماعی و فرهنگی به خصوص در ایران به گونه ای است که سازمان های سنتی برای حضور در عرصه ی رقابت مجبور به به روز کردن دانش مدیریتی خود شده اند.

افزون بر آن ورود نیرو های دانشگر نیز به اهمیت نهادینه شدن دانش در سازمانها جلوه ای تازه بخشیده است. این مقاله با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های فراموشی سازمانی ، تبدیل دانش فردی به دانش سازمانی وتوسعه فرآیندهای چرخه مدیریت دانش برآیندهی مدیریت دانش در ایران انجام شد . روش تحقیق مروری و از نوع کتابخانه ای بود

. نتایج مطالعات نشان داد مؤلفه های فراموشی سازمانی،تبدیل دانش فردی به سازمانی و توسعه فرایندهای چرخه مدیریت دانش بر آینده مدیریت دانش، می تواند تأثیر مطلوبی داشته باشد .

مقدمه

در سالهای اخیر به ویژه در دو تا سه دهه گذشته مدیریت دانش علاقه مندی وسیعی را در محیط های دانشگاهی و سازمانی به خود جلب کرده است و تبدیل به جزئی مهم و لازم برای بقای سازمانها و حفظ مزیت رقابتی آنها شده است. دانش، اغلب به عنوان سرمایه فکری یک شرکت نامگذاری میشود و بسیار حیاتی و مهم است. فراتر از نام تجاری و دارایی های فیزیکی ،یک شرکت دانش را از سالها تجربیات خود در مواردی مانند تولید، مهندسی و فروش به دست می آورد.

این تجربه انباشته شده به همراه اطلاعات جمع آوری شده از منابع خارجی، منابع حیاتی یک شرکت را شکل میدهند. امروزه دانش مبنای اساسی رقابت است و سازمانها آن را به عنوان ارزشمند ترین و استراتژیک ترین منبع برای خود قلمداد می کنند .

با توجه به تحقیقات گسترده در خصوص مدیریت دانش ،هنوز برخی نکات و موارد در مباحث دانش سازمانی مبهم است. مؤلفه های مانند فراموشی سازمانی ، تبدیل دانش فردی به دانش سازمانی ،توسعه فرآیندهای چرخه مدیریت دانش برآیندهی مدیریت دانش و نیز استفاده از نیرو های دانشگر هنوز نیاز به مطالعه ،بررسی و الگو برداری از سازمان های موفق دارد .

به خصوص در ایران بعد از انقلاب اسلامی با توجه به گذر از دوران های مختلف ،خلا به کار گیری دانش در سیستم های مدیریتی مشهود است و لزوم بررسی چالش های پیش روی به کار گیری مدیریت دانش در سازمانها به وضوح احساس می شود.

در ضمن با توجه به سیاست های کلی نظام نظیر افق چشم انداز 1404و الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت و نیز پتانسیل بالای علم در کشور،اهمیت تبیین و بررسی موضوعات ذکر شده بیش از پیش احساس می شود.مسئله اصلی این مقاله این است تا ضمن بررسی مفاهیمی نظیر نیمه عمر دانش و نیروهای دانشگر و تبیین نظریات و تحقیقات گذشته در تاثیر مولفه های ذکر شده در آینده مدیریت دانش در ایران به بررسی نقاط ضعف و قوت این تئوری ها بپردازد و در نهایت در برخی از موارد به علل عدم توجه برخی موسسات و فاصله گرفتن بازار رقابت، بپردازد.

نیمه عمر دانش:
پیش از آنکه به بررسی یک به یک مؤلفه های ذکر شده بپردازیم لازم است ابتدا به ذکر و تحلیل مفهوم نیمه عمر دانش که امروزه با توجه به گسترش و پیشرفت روز افزون علم بسیار کاربرد دارد ، بپردازیم. نیمه عمر دانش یعنی مدت زمانی که طول می کشد تا یک فناوری ، نظریه یا به طور کلی یک تولید علمی یا صنعتی کاملا منسوخ و نگرش جدیدی نسبت به قبل در آن تولید شود.

بدیهی است که سازمانها و صنایع مختلف نظیر صنعت ارتباطات،نرم افزار و سخت افزار های کامپیوتری،سیستم های آموزشی ،ساختمان سازی،نساجی،کشاورزی و حتی علوم پایه بنا به تولیدات علمی ، صنعتی یا فناوری خود نیمه عمر های متفاوتی را برای محصولات خود در نظر می گیرند. به عنوان مثال زمان نیمه عمر تولید علم در صنعت ارتباطات یا در تولید نرم افزارهای کامپیوتری بسیار پایین تر از این زمان در صنایع تولید فولاد می باشد اما امروزه ثابت شده میانگین تولید علم کلیه رشته های موجود به کمتر از دو سال رسیده است. همین امر گواهی بر آن است بررسی مدیریت دانش برای هر چه بهتر اجرایی و کاربردی شدن هریک از رشته های فوق در جهت بالا رفتن سطح رفاه بشر امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.

-2 نیرو های دانشگر:

امروزه سازمان ها شاهد ورود نیرو های جدیدی هستند که خواسته ها و انتظارات متفاوتی با نسل های گذشته نیروهای کار دارند.این افراد با نگرش همه جانبه نسبت به موضوعات پیرامون سعی دارند تا با دانش و اندوخته خود سراغ راه حل منطقی مسائل و موضوعات سازمانی بروند .نیرو های دانشگر به سبب دستیابی اطلاعات و انگیزه فراوان برای کسب و به اشتراک گذاشتن این اطلاعات دنبال پیشرفت و موفقیت در حرفه خود هستند.موسسات نیز برای کسب موفقیت بیشتر عوامل انگیزه دهنده زیادی را در اختیار نیروهای دانشی خود می گذارد.

نمودار :1 عوامل انگیزه دهنده دانشگران

دراکر، دانشگران را افرادی توصیف می کند که با پردازش اطلاعات موجود برای ایجاد اطلاعات جدید ارزش افزوده ای برای سازمان پدید می آورند. این نیرو ها با وجود ایجاد فضایی آکنده از دانش و پویایی برای سازمان ها چالش های فراوانی را نیز برای آنها ایجاد کرده اندکه یکی از این چالش ها "تغییر ماهیت کار" می باشد. این تغییر منجر به تبدیل کار دستی به کار دانشی می شود که به نوبه خود هزینه های زیادی را بر سازمان متحمل می کند اما در دراز مدت نتایج و بازدهی خود را نمایان می سازد.

 جدول شماره :1 ویژگی های کار دستی و دانشی    از دیدگاه نیکلاس        

نتیجه اینکه نیرو های دانشگر افرادی پرتلاش ، حرفه ای ،علاقه مند به یادگیری ، یاد گیری و تاثیر گذار در تمامی فعالیت ها هستند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید