بخشی از مقاله

چکیده :

آموزش، از ابعاد اساسی توسعه انسانی بشمار می رود و یادگیری جزء تفکیک ناپذیری از توسعه منابع انسانی است. رسیدن به اهداف سازمانی بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله دارد. اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی موجب می شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط، به طور موثر فعالیت هایشان را ادامه داده و بر کارایی خود بیفزایند . استفاده صحیح از نیروی انسانی به مثابه ارزشمندترین و بزرگترین ثروت هر جامعه به صورت مسئله ی حائز اهمیت مورد توجه سازمان ها ها بوده است.

آموزش، کارآترین ابزار و قویترین فرآیند موجود برای انتقال دانش و مهارت به نیروی انسانی و تقویت نمودن آنان برای انجام وظایف می باشد. آموزش منابع انسانی، توسعه ساز و ایجاد کننده نگرش ها، آگاهی ها، مهارت ها و الگوهای رفتاری است که فرد برای انجام درست وظیفه و یها شغل خود باید داشته باشد . مردم آموزش دیده، از ابزارهای مناسبی برای مقابله با محرومیت های اجتماعی برخوردار بوده و می توانند تصمیماتی بگیرند که بر زندگی آنها تأثیر مثبتی داشته باشد آنها قادر به تبادل اطلاعات با یکدیگر بوده و از این طریق، می توانند به نوبه خود در غنی سازی دانش و فرهنگ جامعه انسانی مؤثر واقع گردند.

یکی از راه های نیل به اهداف سازمان، توجه مدیران به ارتقاء سطح دانش، آموزش و تربیت نیروی انسانی کارآمد است. با توانمندسازی منابع انسانی و ارائه آموزش کافی به آنها، از کیفیت زندگی کاری مطلوبی برخوردار خواهند شد و اگر میزان عملکرد کارکنان سازمانی دارای حد بالایی باشد، آنگاه میتوان ادعا کرد که جامعه دارای پویایی و سرزندگی اجتماعی خواهد بود. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش منابع انسانی در کیفیت زندگی کاری و ارزیابی عملکرد کارکنان می باشد.

مقدمه:

از جمله مهمترین منابع سازمان ها، نیروی انسانی می باشد که با توانمندی خود می توانند سازمان را پویا و منابع متنوع و فراوانی را برای سازمان خود فرهم نماید. آموزش همواره به عنوان وسیله ای مطمئن در جهت بهبود کیفیت عملکرد کارکنان و حل مشکلات مدیریت مدنظر قرار می گیرد و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان را تشکیل می دهد. رسیدن به اهداف سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با محیط متغیر دارد. اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی سبب میشود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط، بطور مؤثر فعالیتهایشان را ادامه داده و برکارایی خود بیفزایند. بنابراین آموزش و بهسازی، کوشش مداوم و برنامهریزی شده به وسیله مدیریت برای بهبود سطوح شایستگی کارکنان و عملکرد سازمانی است

یکی از بزرگترین اهداف هر سازمانی درباره منابع انسانی، بیشینه کردن میزان عملکرد کارکنان خود است - باپان و همکاران،ٍ. - 2013 سازمان  ها هر ساله میلیاردها دلار هزینه می کنند تا به این هدف نزدیک شوند؛ غافل از اینکه درک درست از منابع انسان خود ندارند. انسان همواره به  دنبا ل رسیدن به بهترین سطح از رفاه و زیستن است و برای آن تلاش می کند. اگر کارکنان در سازمان بدانند از اهداف عالیه آن سازمان توجه  به کارکنان در سطح مناسب است، با جدیت و انگیزه ای بیشتر به کار در سازمان می پردازند

نیل به زندگی شغلی با کیفیت، مستلزم کوشش هایی منظم از سوی سازمانی است که به کارکنان فرصتهای بیشتری برایتاٌثیر  گذاری بر  کارشان و تشریک مساعی در اثربخشی کلی سازمان می دهد. به این ترتیب هر سازمانی با بهره وری و کارایی مطلوب و موثر، در جستجوی  راههایی است تاکارکنان را به درجه ای از توانایی برساند که مغز و هوشمندی خود را به کار گیرند که این امر، به وسیله کیفیت زندگی کاری  مناسب، یعنی مشارکت و سهیم کردن بیشتر کارکنان در فرایند تصمیم گیری صورت می گیرد

با توانمندی منابع انسانی در سازمان ها و ارائه آموزش کافی به آنها، دارای کیفیت زندگی کاری مطلوبی برخوردار خواهند بود و اگر میزان عملکرد کارکنان سازمانی دارای حد بالایی باشد، آنگاه میتوان ادعا کرد که جامعه دارای پویایی، نشاط کاری و سرزندگی اجتماعی خواهد بود

در این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش منابع انسانی بر کیفیت زندگی کاری و میزان عملکرد کارکنان می پردازیم.

چارچوب نظری تحقیق آموزش منابع انسانی

با توجه به پیشرفت علوم و تکنولوژی، آموزش منابع انسانی در سازمان های مختلف از جایگاه خاصی برخوردار شده است. در جامعهای که به سرعت در حال دگرگونی است آموزش کارکنان نه تنها مطلوب است بلکه فعالیتی است که هر سازمانی باید برایش منابعی را در نظر بگیرد تا همواره منابع انسانی کارآمد و مطلعی در اختیار داشته باشد . بررسیها نشان داده است که آموزش کارکنان منجر به حفظ تداوم و بقای سازمان شده است، یک بررسی سه ساله در سنگاپور نشان داده است که هفده درصد شرکت های تجاری و صنعتی این کشور ورشکست شدهاند در حالی که این نسبت در مورد شرکت هایی که برنامه آموزش کارکنان را انجام دادهاند کمتر از یک درصد بوده است. از این رو پندار سنتی که دوره کودکی، نوجوانی و جوانی را تنها برای آموختن میداند منسوخ گردید و اکنون تنها با یادگیری پیوسته و پایدار میتوان با دگرگونی های فنشناختی و سرشت اشتغال در جامعه متحول سازگار و همراه شد

آموزش بر روی رفتار افراد سازمان تاثیر دارد و باعث تغییر در رفتار میگردد اما بنابر یک اصل نانوشته تغییر در هر عاملی نیازمند محرک است و برای هر انسان پاداش محرکی مناسب میباشد. به عبارت دیگر اگر نیروی سازمانی از نتیجه تغییر خود بهره مالی و معنوی نبرد دیگر به سمت تغییر در سازمان و برای سازمان قدم بر نخواهد داشت . دوره های آموزشی باید قدرت آن را داشته باشند که ضرورت تغییر و نیاز به آن را در سازمان به کارکنان نشان دهند. در بطن دوره های آموزشی است که کارکنان باید از وظایف خود و شیوه هایی که برای برآوردن انتظارات شغلی وجود دارد آگاه گردند

آموزش همواره بهعنوان وسیلهای مطمئن در جهت بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات مدیریت مد نظر قرار میگیرد و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان را تشکیل میدهد. بدین جهت بهمنظور تجهیز نیروی انسانی سازمان و بهسازی و بهرهگیری هر چه مؤثرتر از این نیرو، بی شک آموزش یکی از مهمترین و مؤثرترین تدابیر و عوامل برای بهبود امور سازمان بشمار میرود.

آموزش یک وظیفه اساسی در سازمانها و یک فرآیند مداوم و همیشگی است و موقت و تمام شدنی نمیباشد . برنامه های آموزش کارکنان در یک سازمان میتواند نیاز به نیروی انسانی متخصص در آینده را نیز رفع کند و تضمینی برای حل مشکلات کارکنان باشد. بنابراین چنانچه کارکنان یک سازمان خوب آموزش ببینند بهتر میتوانند در ارتقاء سطح کارایی سازمان سهیم باشند و سرپرستان و مدیران به نظارت زیاد در مورد زیردستان خود نیاز نخواهند داشت و در عین حال میتوانند آنها را برای احراز مشاغل بالاتر و پرمسئولیت آماده سازند، زیرا کارکنان در پرتو آموزش صحیح است که میتوانند وظایف خود را به نحو مطلوب انجام دهند

دلایل نیاز به آموزش منابع انسانی

با توجه به آنچه ذکر شد، میتوان عواملی را که آموزش کارکنان را ضروری ساخته است، به قرار ذیل دسته بندی کرد:

- شتاب فزاینده علوم بشری در تمام زمینه ها

- پیشرفت روز افزون تکنولوژی

- پیچیدگی سازمان به دلیل ماشینی شدن

- تغییر شغل یا جابجای شغلی

- روابط انسانی و مشکلات انسانی

- ارتقاء و ترفیع کارکنان

- اصلاح عملکرد شغلی

- کارکنان جدید الاستخدام

- بهره وری کاهش حوادث کاری

- نیازهای تخصصی و حرفهای نیروی انسانی

مقدمات لازم برای یک آموزش پویا

در حالت ایدهآل آموزش باعث تغییر در جنبه های مختلف رفتاری نیروی انسانی سازمان میگردد، برای نیل به این هدف در سازمان و نوع آموزش باید شرایطی فراهم باشد، از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

کارکنان خود را ناگزیر از تغییر بدانند: برای هرکاری وجود انگیزه لازم است، در جهان کنونی علم به سرعت در حال پیشرفت است در نتیجه لازم است کارکنان برای انجام وظایف خود تخصص لازم را در هر لحظه داشته باشند و در هر لحظه خود را ملزم به ارتقای سطح دانش خود بدانند.

کارکنان از وظایف محوله و کاری که باید انجام دهند آگاه باشند: هر فرد در سازمان باید دارای شرح وظایف روشن و شفاف باشد تا بتواند خود را در جهت اهداف سازمانی آماده کند. این وظیفه مدیریت منابع انسانی هر سازمانی است که به عنوان کارفرما برای هر شغل و پست شرح وظیفه شفاف و مکتوبی ارائه نماید

کارکنان باید در جایگاه شغلی متناسب با قابلیتهای شخصی و توانمندیهای عملیاتی قرار گرفته باشند : تجربه نشان میدهد که افرادی که به شغل و جایگاه شغلی خود علاقهای ندارند در کار خود موفق نمیشوند، چرا که به کار محوله میل و رغبتی ندارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید