بخشی از مقاله
چکیده:
در این مقاله، هدف اصلی تعیین تأثیر استراتژیهای رقابتی بر رقابت پذیری واهداف فرعی عبارتند از:-1 تعیین تأثیر استراتژی رهبری هزینه بر رقابت پذیری -2 تعیین تأثیر استراتژی تمایز بر رقابت پذیری -3 تعیین تأثیر استراتژی تمرکز بر رقابت پذیری در صندوق قرض الحسنه توسعه عصر شمال می باشد. که از مدل پورتر استفاده کردهایم. وحجم جامعه آماری 260نفر شامل کارکنان صندوق می باشند.که برآورد نمونه براساس جدول مورگان برابر159 نفر می باشدوبرای نمونه گیری از روش نمونه-گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی وکتابخانه ای وابزار مورد استفاده درروش کتابخانه ای عبارت از فیش،بانک های اطلاعاتی واینترنت و....ودر روش میدانی از ابزاری مانند پرسشنامه ازنوع بسته استفاده شده که این پرسشنامه به دو بخش تقسیم میشود. بخش اوّل سوالات مربوط به "استراتژی های رقابتی" 22 - سؤال - و قسمت دوم سؤالات مربوط به "رقابت پذیری" 6 - سؤال - می باشد. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه به وسیله نرم افزار SPSSو
LIZREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.و نتایج حاصل نشان می دهد که متغیرهای "استراتژی تمایز"، "استراتژی رهبری هزینه" و "استراتژی تمرکز" تأثیر مستقیم و معناداری بر رقابتپذیری صندوق قرض الحسنه توسعه عصر شمال دارند.
واژه کلیدی: گونه،استراتژی،رقابت پذیری ،رهبری هزینه، تمایز، تمرکز مقدمه
دردنیای امروزی و مدرن، رقابت یک عامل پویا است و تکنولوژی های نوین محصولات جدید ، مرزبندیهای جدید بازار، فرآیندهای تولیدی جدید و مفاهیم جدید مدیریتی منجر به شکل گیری، تغییر و یا حتی از بینبردن مزیت رقابت صنعتی ملی میشود. تجربیات کشورهایی همچون چین و ژاپن نشان میدهد تنها دلیل موفق شدن این کشورها، توانایی آن ها در پیشی گرفتن از مفهوم مزیت نسبی ایستا است. کشورهای فوق از طریق نوآوری های علمی و تکنولوژیکی، بزرگ کردنمقیاس تولید و توسعه تجارت خارجی توانستند بر محدودیت های موجود در منابع خود غلبه نمایند. این کشورها به این درک نائل گردیدند که مزیت نسبی می تواند از طریق افزایش مهارتها، سرمایه و نیروی کار ایجاد شود و با اصلاحساختار می توان محیطی را ایجاد کرد که به سوی توسعه اقتصادی پیش رود. در این زمینه باید توجه داشت که نمیتوان به داشتن تنها یک مزیت رقابتی همانند نیروی کار ارزان اکتفا کرد، چرا که این مزیت با حضور کشوری که دارای نیروی کار ارزان تر است از بین خواهد رفت و بنابراین باید به دنبال وضعیت بادوام و باثبات در مزیت رقابتی بود. امروزه استراتژی رقابتی و شاخه های محوری آن در مورد تحلیل صنعت، تحلیل رقبا و تعیین موقعیت استراتژیک به عنوان
بخشی پذیرفته شده از فعالیت مدیریتی محسوب می شوند.صولاًا، تدوین یک استراتژی رقابتی به معنای ارایه فرمولی گسترده برای تبیین چگونگی رقابت در یک کسب وکار، تعیین اهداف و اینکه چه سیاستهایی لازم هستند تا آن اهداف محقق شوند.
بیان مساله
بحث رقابت پذیری یکی از مهمترین دغدغههای تجارت و فعالیت در محیط پویا و رقابتی امروز است. سازمانها برای دستیابی به موفقیت در این عرصه نیازمند ابزارهای قوی میباشند که بتواند از آنان به عنوان وسیلهای برای بهرهگیری از مزیتهای
رقابتی استفاده نمایند. معروف ترین مدل در دنیای رقابتی جهانی، مدل "الماس مزیتی رقابتی" مایکل پورتر است. با اینکه این مدل با انتقاداتی از طرف صاحب نظران روبرو شده که منجر به انجام اصلاحاتی در این مدل و ایجاد الماس مضاعف شده است، ولی این مدل به ایجاد بینشی عمیق در بین مدیران، اقتصاددانان و سیاست گذاران برای تنظیم مناسبترین استراتژی به منظور ارتقای موقعیت رقابتی سازمانها کمک میکند. مدل حاضر شامل فاکتورهایی می باشد که با یکدیگر ارتباط متقابل داشته و بکارگیری این عوامل باعث ایجاد مزیتهای رقابتی
برای سازمان ها می شود. سازمان ها با بکارگیری این مدل به نتایجی مانند: کارایی بسیار بالا، سربار پایین، ضایعات قابل تحمل، دقت زیاد در دادن درخواست برای بودجه، حیطه نظارت گسترده تر، کاهش هزینه های نگهداری، بازدهی بالاتر از حد متوسط و مشارکت گسترده کارکنان در تلاش های مربوط به کنترل هزینه ها دست خواهد یافت. همچنین سازمان قادر خواهد بود، بواسطه وفاداری مشتری به علامت تجاری محصول و در نتیجه حساسیت کمتر به قیمت، سپری محافظ در برابر رقابت چالش برانگیز ایجاد کند. سازمان می تواند حاشیه سود خود را بالا برد و با وفاداری مشتریان و نیاز رقابت کننده به غلبه بر بینظیر بودن رقیب باعث ایجاد مانع ورود شود. با تهیه محصولات سفارشی برای پاسخگویی به نیازهای خاص مشتریان، تمرکز بر بخش های خاصی از بازار که متقاضی محصولات خاص، متنوع و گرانتر هستند، همچنین تمرکز بر بخشهای خاصی از بازار که متقاضی محصولات ارزان قیمت هستند و در نهایت استفاده از تحقیقات بازاریابی در مناطق جغرافیایی مختلف و ایجاد محصول بر اساس تقاضا و سلیقه هر یک از این مناطق، فراهم سازی زمینه های لازم برای رقابت پذیری سازمان را بطور همزمان افزایش دهد که در نهایت منجر به بهبود عملکرد سازمان و اثربخشی و بهره وری سازمان میشود. در این مقاله به بررسی تأثیر استراتژیهای رقابتی - رهبری هزینه، تمرکز و تمایز - بر رقابت پذیری در صندوق قرض الحسنه توسعه عصر شمال در شهرستان بابل می پردازیم.
روش شناسی
هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر استراتژی های رقابتی بر رقابت پذیری شعب صندوق قرض الحسنه توسعه عصر شمال در شهرستان بابل میباشد.
اهداف فرعی این پژوهش عبارت از:
· تعیین تأثیر استراتژی رهبری هزینه بر رقابتپذیری در صندوق قرضالحسنه توسعه عصر شمال در شهرستان بابل
· تعیین تأثیر استراتژی تمایز بر رقابتپذیری در صندوق قرضالحسنه توسعه عصر شمال در شهرستان بابل
· تعیین تأثیر استراتژی تمرکز بر رقابتپذیری در صندوق قرضالحسنه توسعه عصر شمال در شهرستان بابل
فرضیه کلّی:
· استراتژیهای رقابتی بر رقابتپذیری در صندوق توسعه عصر شمال تأثیر معناداری دارد.
فرضیات جزیی:
· استراتژی "تمایز" بر رقابت پذیری در صندوق توسعه عصر شمال تأثیر معناداری دارد.
· استراتژی "رهبری هزینه" بر رقابتپذیری در صندوق توسعه عصر شمال تأثیر معناداری دارد.
· استراتژی "تمرکز" بر رقابتپذیری در شعب صندوق توسعه عصر شمال تأثیر معناداری دارد.
قلمرو مکانی این پژوهش صندوق قرض الحسنه توسعه عصرشمال در شهرستان بابل میباشدکه دارای 13 شعبه است.واز نظرزمانی مربوط به سال 93 می باشد.ودر این مقاله از مدل مفهومی زیر استفاده شدهاست:
داردوازنظر روش یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. زیرا تصویری از وضعیت موجود ارائه میدهد.وحجم جامعه آماری در این پژوهش محدود،شامل 260نفر کارکنان صندوق توسعه عصر شمال می باشد.که برآورد نمونه براساس جدول مورگان برابر159 نفر می باشدوبرای نمونه گیری، از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای جمع اوری اطلاعات از روش میدانی وکتابخانه ای وابزار مورد استفاده درروش کتابخانه ای عبارت از فیش،بانکهای اطلاعاتی واینترنت و....ودر روش میدانی از ابزاری مانند پرسشنامه ازنوع بسته استفاده شده است که این پرسشنامه به دو بخش تقسیم میشود.
بخش اوّل سوالات مربوط به "استراتژیهای رقابتی" 22 - سؤال - و قسمت دوم سؤالات مربوط به "رقابتپذیری" 6 - سؤال - میباشد که در مجموع در برگیرنده 28 سؤال است. در طراحی این قسمت سعی گردیدهاست که سؤالات تا حد ممکن قابل فهم باشد.
· ماریا جوز رویز اورتگا در سال 2010 در دانشگاه کاستیلا لامانچای اسپانیا با عنوان "استراتژیهای رقابتی و عملکرد شرکت: نقش تعدیل قابلیتهای تکنولوژیکی" این است که هر دو تحقیق ابعاد استراتژیهای رقابتی را بهعنوان متغیر مستقل در نظر گرفتهاند.