بخشی از مقاله
چکیده
زمینه : مزیت رقابتی ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است. در این راستا، ترویج کارآفرینی یکی از مهمترین منابع شایستگی شرکت محسوب میشود که میتواند یک استراتژی ارزش آفرین برای سازمان ایجاد نماید. علاوه بر این میتوان گفت در دنیای امروز شفافیت سازمانی یک مزیت رقابتی به شمار رفته و می تواند انگیزه سازمانهای امروزی را برای دستیابی به اهداف سازمان افزایش دهد، با این هدف که خریدار و فروشنده بتوانند در جهت افزایش رفاه جامعه، با هم همکاری نمایند.
هدف : این مقاله با ترویج فرهنگ کارآفرینی سازمانی و تسهیم اطلاعات بین خریدار و فروشنده - شفافیت سازمانی - ، به بررسی تاثیر آن بر مزیت رقابتی جهت ارتقاء سطح کیفی محصولات و کسب مشروعیت بین جامعه و مشتریان میپردازد.
روش : این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی، روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری، شامل 530 نفر از کارکنان دو شرکت کاله - بخش بازاریابی - و شرکت خزر الکتریک که تعداد 177 نفر به عنوان نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدندهاند، میباشد. پس از جمعآوری داده از طریق پرسشنامه استاندارد و بومی شده، از آزمون رگرسیون و معادله معادلات ساختار برای تحلیل و بررسی فرضیههای تحقیق استفاده شد.
یافتهها و نتیجهگیری : یافته تحقیق نشان داد که در شرکت کاله به فرهنگ کارآفرینی سازمانی توجه نشده است اما در شرکت خزر الکتریک توجه شده و با آموزش این فن و مهارت شرکت میتواند به مزیت رقابتی که خواسته مشتریان و ذیفعان شرکت است بدان دسترسی داشته باشد. بنابراین لزوم توجه و آموزش کارآفرینی سازمانی به عنوان یک ضرورت در شرکتهای امروزی که همه منابع و امکانات در حال تغییر و تحول است ضروری و حیاتی به نظر می رسد. در تحقیق حاضر این موضوع مناسب نبوده و ضرورت ترویج فرهنگ کارآفرینی ضروری تر بنظر می رسد.
مقدمه :
با نگاهی نافذ به جهان پیرامون، این حقیقت آشکار می شود که، جهان امروز بسیار متفاوت از گذشته است. در این راستا از ویژگیهای مسلط جهان امروز می توان به جهانی شدن اقتصاد، تولید انبوه و ظرفیت مازاد در اکثر بازارها، رقابت برمبنای زمان، افزایش اطلاعات و کارآیی ارتباطات و دانش، اطلاعات و قدرت روزافزون مشتری اشاره کرد و این همه بیانگر یکپارچگی بازارهای جهانی و پیچیدگی روزافزون بازارها و پویایی محیط فراوری شرکتها و موسسات تولیدی و خدماتی است. در چنین فضایی این سوال اساسی قابل طرح است که : راز بقا و موفقیت سازمانها در بازار رقابتی امروز چیست؟
مزیت رقابتی یکی از مهمترین مباحث در تئوریهای مدیریت استراتژیک تلقی میشود زیرا وجود مزیت رقابتی در یک سازمان به معنای عملکرد بهتر نسبت به رقباست و در کوتاهمدت سودآوری و در بلندمدت بقا و رشد سازمان را تضمین میکندمثلاً. در صنعت خودرو، شرکت ولوو بر امنیت، بنز بر لوکس بودن و تشریفاتی بودن، شرکتهای آمریکایی بر راحتی و شرکتهای کرهای دوو بر ارزان بودن تأکید نموده و هریک بخشی از بازار را تصاحب کرده اند.
کارآفرینی، مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. به تعبیری دیگر، کارآفرینی، کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت بشر در عصر مدرنیته، تلقی میشود. به زبان ساده، کارآفرینی همان فرایند تاسیس و یا توسعه کسبوکار، برمبنای یک فکر و ایده نو است.
با توجه به اهمیت کلیدی کارآفرینی در اقتصادهای نوین، کشورهای مختلف، برنامههای مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی در جامعه خود تدارک دیدهاند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویاییشان را ادامه دهند. بنابراین، توسعه و ترویج فرهنگ کارآفرینی در دنیای امروزین به عنوان عنصر رشد و توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محسوب میشود؛ همچنین آموزش و ترویج فرهنگ کارآفرینی سیاست است که به طور مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه در یک جامعه تاثیر دارد و موجب برتری و مرغوبیت خدمات کالاهای شرکت و کسب و کار می شود، و کشورها - از قبیل ژاپن - سعی در ترویج آن و رونق کسب و کار نموده اند.
واژه شفافیت سازمانی به کرات در مباحث و گفتمانهای تجاری و نیز اصول اخلاقی مرتبط با افشاء اطلاعات و پاسخگویی اجتماعی سازمانها مورد استفاده قرار گرفته است. برای مثال - کاپتین - 2004، در مطالعات خود به این نتیجه رسید که، اصول بنیادین و حرفهای سازمانهای چند ملیتی عبارتند از : شفافیت، انصاف و صداقت. همینطور - کاپورو، - 2005 بیان نمود.
شفافیت سازمانی که متضاد اختفا و پنهان کاری در سازمان است، یکی از موضوعات اخلاقی قرن بیست و یکم میباشد . علاوه براین، برخلاف نظر عامه مردم، شفافیت با تعامل مستمر و فعال ان بین سازمانها و ذینفعانشان مرتبط بوده و در پژوهشهای علمی اغلب نشاندهنده جریان اطلاعات یک طرفه از سازمان به سمت ذینفعان، می باشد. - بارجرواونز،. - 1986 شفافیت سازمانی، اغلب سبب ایجاد سازمانهایی با اثر بخشی بالا می شود
در این راستا مقاله حاضر ضمن ارائه تعریف در مزیت رقابتی، ترویج کارآفرینی سازمانی و شفافیت سازمانی، سعی دارد چارچوب تحلیلی مناسبی را برای شناخت مفاهیم بنیادین مزیت رقابتی و در نتیجه کمک به طراحی و اجرای الگوها و روشهای کارآمد رقابتی با هدف نیل به مزیت رقابتی برای سازمانها ارائه کند.
ادبیات نظری تحقیق :
الف - مزیت رقابتی : پورتر » - 1990 - مزیت رقابتی ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است.« مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندی هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر میسازد
ایجاد و حفظ پایداری مزیت رقابتی، مستلزم شایستگی هایی است که با تکیه بر قابلیت های سازمان، برای مشتریان ارزش ایجاد می کند. منابع شرکت شامل انواع دارایی ها، توانمندی ها، فرایندهای سازمانی، اطلاعات، دانش و... است که شرکت آن ها را طوری کنترل می کند که استراتژی های ارزش آفرین را توسعه داده و اجرا نماید. این منابع را در سه دسته بندی محسوس، نامحسوس و توانمندی های سازمانی می توان ملاحظه کرد
مفهوم مزیت رقابتی، ارتباط مستقیم با ارزش های مورد نظر مشتری دارد به نحوی که در یک طیف مقایسه ای هر چه قدر ارزش های عرضه شده یک سازمان به ارزش های مورد نظر مشتری نزدیکتر یا با آن منطبق تر باشد می توان گفت که سازمان، نسبت به رقبای خود در یک یا چند معیار رقابتی دارای برتری و مزیت است.
حاصل می شود بدیهی است ادامه حیات شرکتها در دنیای رقابت، بدون برخورداری از مزیت رقابتی امکانپذیر نخواهد بود مزیت رقابتی شامل مجموعه عواملی اتوانمندیهایی است که همواره شرکت را به نشاندادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می سازد - بورگیس و همکاران،1995 : 56، - »مزیت رقابتی عبارت از میزان فزونی جذابیت پیشنهادهای شرکت در مقایسه با رقبا از نظر مشتریان است - « جی. کیگان، ص . - 23 »مزیت رقابتی تمایز در ویژگیها یا ابعاد هر شرکتی است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا - ارزش بهتر - به مشتریان می کند» . - HAO MA, P 709 - «مزیت رقابتی ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است به نحوی که این ارزشها از هزینه های مشتری بالاتر است.
مزیت رقابتی ارزشی است که یک کسب و کار ارائه میدهد تا مشتریانش - یا مصرف کننده نهایی - را برانگیزاند که محصولات و خدماتش را در مقابل محصولات و خدمات رقبا خریداری نماید و نیز مانعی برای تقلید رقبای واقعی و بالقوه باشد
مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی ساز مان را بسیار موفقتر از سایر سازمانها مینماید و رقبا نمیتوانند براحتی از آن تقلید کند - رانر و چهارباغی، . - 1994 مزیت رقابتی، توانایی شرکت در جهت عملکرد متعالی شرکت در صنعت، که موجب نرخ سود بالاتر نسبت به متوسط صنعت میشود
یک شرکت زمانی به مزیت رقابتی دست مییابد که قادر باشد ارزش اقتصادی بیشتری نسبت به رقبا خلق کند. ارزش اقتصادی تفاوت بین مزیت ادراک شده به وسیله ی یک مشتری که محصولات یا خدمات شرکت را خریداری می-نماید و هزینه کامل اقتصادی این محصول و خدمت، است - بارنی،. - 1991 مزیت رقابتی تمایز در ویژگیها یا ابعاد هر شرکتی است که آن را به ارائه خدمات بهتر به مشتریان - ارزش بهتر - قادر میسازد
توجه به عناصر تعاریف فوق و سایر تعاریف ارائه شده در مورد مزیت رقابتی گویای این است که وجود ارتباط مستقیم میان ارزشهای مورد نظر مشتری، ارزشهای عرضه شده شرکت و رقبای آن، الزامات و ابعاد مزیت رقابتی را تعیین میکنند. چنانچه ازدیدگاه مشتری ارزشهای عرضه شده شرکت در مقایسه باارزش-های عرضه شده رقبا بیشتر به ارزشهای مورد نظر و انتظامات او سازگارتر و نزدیکتر باشد، میتوان گفت که آن شرکت دریک یا چند شاخص نسبت به رقبای خود دارای مزیت رقابتی است، به-نحوی که این مزیت باعث میشود که شرکت در عرصه بازار نسبت به رقبای خود در نزدیکی به مشتری و تسخیرقلب وی، برتری داشته باشد.
ب - ترویج کارآفرینی : فرهنگ کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری مجموعه ی ارزش ها، نگر شها، هنجارها و رفتارهایی است که هویت افراد کارآفرین را تشکیل می دهد. افراد کارآفرین و خلاق سعی می کنند با نوع متمایز نگاه شان به پدیده های اطراف و شیوه ی متفاوت رفتارشان در مواجه با پدیده های پیرامون خود، دست به فعالیتهای کارآفرینانه بزنند و محصول و خدمت جدیدی به جامعه ارائه نمایند. فرهنگ را میتوان مجموعهای از باورها، آیینها، اندیشهها، آداب و رسوم، و ارزشهای حاکم بر یک جامعه دانست. به دیگر سخن، فرهنگ مقولهای است که در سطح جامعه، گروه و در تعامل میان آنها معنا مییابد و شیوه برقراری ارتباط و تعامل میان افراد آن جامعه را بیان میکند.
بنابر تعریف واژه نامه وبستر کارآفرین کسی است که متعهد می شود یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید. بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر، کارآفرین را مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانستهاند. وی معتقد است کارآفرین یک مدیر صاحب فکر و ابتکار است که همراه با خلاقیت، ریسک پذیری، هوش، اندیشه، و وسعت دید، فرصتهای طلایی می آفریند. او قادر است که با نوآوریها تحول ایجاد کند و یک شرکت زیان ده را به سوددهی برساند .
در این بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام جوزف شومپیتر از کارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه؛ مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است. بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی و موتور توسعه می باشد و نقش وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصه اصلی کارآفرین را »نوآوری«میدانست و کار یک کارآفرین را »تخریب خلاق« تعریف کرد. وی در کتاب »نظریه اقتصاد پویا« اشاره میکندکه تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصهی یک اقتصاد سالم هستند.
کارشناسان، کارآفرینی را، فراگرد شکار فرصتها به وسیله افراد - به طور انفرادی یا در سازمانها - ، بدون در نظر گرفتن منابع موجود در اختیار آنها می دانند، در واقع کارآفرینان به هنگام تصور فرصتهای جدید، محدودیتهای منابع جاری را نادیده می گیرند، کارآفرین سازمانی کسی است که در داخل یک سازمان محصولات، فعالیتها، و فن آوریهای جدید را کشف می کند و به بهره برداری می رساند
کارآفرینی، فرایند آغاز یک کسب و کار مخاطره امیز، سازماندهی منابع لازم، و پذیرفتن خطرات و مزایای مربوط به ان است. کارآفرین کسی است که به کار آفرینی می پردازد. کارآفرین ایده قابل اجرایی برای یک کالا یا خدمات تجاری را می پذیرد و آن را به مرحله عمل در می آورد. این به معنی یافتن و گرد آوردن منابع لازم، - پول، نیروی انسانی، ماشین الات و ... - برای پذیرفتن مخاطره کسب و کار است.
سابقه کارآفرینی در ایران : در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود. حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن در دهه 1380 موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، صنایع و معادن و فلزات و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی به دلیل ارتباط با فعالیتهای آنها، مطرح شده است.
ابتداء واژه کارآفرینی معنی ایجاد کار و یا اشتغالزایی از این واژه برداشت میشود. در حالیکه کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر و با ارزشتر از اشتغالزایی است. این برداشت ناصحیح از این مفهوم و همچنین تورم نیروی انسانی بیکار در جامعه - به ویژه در بین دانشآموختگان دانشگاهی - ، موجب شده بسیاری از سیاستهایی که برای توسعه آن اتخاذ شده و نیز در بخشنامهها و سخنرانیهای مسئولان در این خصوص، صرفاً جنبه اشتغالزایی برای آن در نظر گرفته شود.
در حالیکه کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند: بارور شدن خلاقیتها، ترغیب به نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعه تکنولوژی، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است و در صورتیکه فقط به جنبه اشتغالزایی آن توجه شود، از سایر پیامدهای آن بیبهره خواهیم ماند.
به اعتقاد پارسنز، جامعه شناس شهیر آمریکایی، کارآفرینی، توسعه فرهنگ خلاقیت و ابتکار را محصول نظام اجتماعی و تحت تاثیر نهاد خانواده و مدرسه می داند که در پرتو آن، انگیزه کنشگران برای به عهده گرفتن نقشهای تولیدی بالا می رود.
تعاریف کارآفرینی : کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبل نماید. تعریف اقتصاددانان : کارآفرین کسی است که منابع، نیروی کار، مواد، و سایر دارایی ها را باهم ترکیب می کند تا ارزش آنها را نسبت به قبل بیشتر نماید. تعریف روانشناسان : روان شناسان معتقدند کارآفرین کسی است که بوسیله نیروهای شخصی خود به پیش می رود، نیروهایی از قبیل نیاز به کسب کردن یا رسیدن به چیزی، تجزبه نمودن، انجام دادن یا شاید فرار از قدرت اختیار دیگران. شخصیتی ریسک پذیر و نیازمند به دانستن چیزهای جدید.
تعریف کارآفرینی از دیدگاه صاحب نظران کارآفرینی : کار آفرینی عبارت است از فرایند خلق چیزی با ارزش و متفاوت، از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی، همراه با ریسک مالی، روانی و اجتماعی، همچنین دریافت پاداشهای مالی و رضایت شخص از نتایج حاصله.
ژوزف شومپیتر - - 1934 فرآیند کارآفرینی را تخریب خلاق می نامد به عبارت دیگر ویژگی تعیین کننده در کارآفرینی همانا انجام کارهای جدید و یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است. روش نوین همان تخریب خلاق می باشد. از نظر وی نوآوری در هر یک از زمینه های ذیل کارآفرینی محسوب می شود. ارائه کالای جدید، ارائه روش جدید در فرآیند تولید، گشایش بازاری جدید، یافتن منابع جدید، ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت.
در مجموع با توجه به تعاریف صاحب نظران از کارآفرینی، ریچارد کانتیلون - 1730 - ، جان باپتیست سی - 1803 - ، فرانک نایت 1921 - - ، طبق نظر کاسون : - 1982 - کارافرین کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصتهای کسب و کار را ببیند و آنها را ارزیابی کند