بخشی از مقاله

چکیده:

مدیریت دانش به مدیریت کردن دانش فردی و سازمانی موجود در سازمان برای کسب مزیت رقابتی می پردازد و دانش به دلیل اینکه دارایی های ناملموسی فراهم می کند که منحصر به فرد، غیرقابل تقلید و بی بدیل هستند، به عنوان منبع مزیت رقابتی در نظر گرفته می شود. با این وجود، کسب مزیت رقابتی به توانایی سازمان در به کارگیری موثر دانش موجود برای ایجاد دارایی های دانشی جدید و عمل کردن بر اساس آنها بستگی دارد.

از آنجا که یکی از منابع خلق دانش جدید، ارتباطات بین سازمانی و شبکه ها می باشند، هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر یادگیری شبکه ای بر اجزای فرایند مدیریت دانش و تاثیر فرایند مدیریت دانش بر مزیت رقابتی است. جامعه آماری این پژوهش را تعدادی از مدیران عالی و میانی صنایع فعال در شهرک های صنعتی شهر مشهد تشکیل داد و به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد.

داده های گردآوری شده با استفاده از روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار لیزرل تحلیل گردید. آزمون معادلات ساختاری و تحلیل مسیر نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است، همچنین یافته های حاصل از تحلیل آماری، تاثیر اجزای فرایند مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی و تاثیر یادگیری شبکه ای بر فرایند مدیریت دانش را تایید می کند.

مقدمه
در شرایط کنونی که به اذعان بسیاری از کارشناسان حوزه کسب و کار، پیچیدگی پارادایم حاکم بر این حوزه است و تنوع و ناپایداری مؤلفههای اصلی این پارادایم هستند، سازمانها برای غلبه بر چالشهای این فضا و بقا و موفقیت در محیطهای رقابتی نیازمند ابزارهایی هستند که مدیریت دانش یکی از مهمترین آنها می باشد

به زعم پیتر و دراکر - 2000 - سازمانهای آینده سازمانهایی دانش محور خواهند بود و دانش شرکت در تعیین رقابتپذیری پایدار نقشی کلیدی ایفا می کند 

بنابراین امروزه دانش به یکی از مهمترین منابع استراتژیک سازمانها تبدیل شده و تولید دانش برای کسب مزیت رقابتی و موفقیت سازمانها ضروری شده است - نوناکا، - 1995 و بسیاری از شرکتها، کسب دانش جدید را به عنوان راه و دستیابی و حفظ مزیت رقابتی میبینند

اما کسب این مزیت رقابتی به توانایی سازمان در به کارگیری مؤثر دانش موجود برای ایجاد داراییهای دانشی جدید و عمل کردن براساس آنها بستگی دارد 

با اجرای سیستمهای مدیریت دانش داخلی و خارجی، شرکتها می توانند مزیت رقابتی بزرگتری را تجربه کنند و موفقیت طولانی مدت داشته باشند

چرا که این سیستم ها شرایط را برای امکان خلق و به اشتراک گذاری دانش فراهم می سازند. به اشتراکگذاری دانش منجر به افزایش کیفیت و بالا بردن ادراکات مشتری از نام و نشان تجاری میشود. چنین ذخیرههای دانش میتوانند از طریق ارتباطات بین سازمانی با مشتریان، عرضه کنندگان و سایر مجموعههای خارج از شرکت کسب شوند

اما در این میان نکته قابل توجه این است که کسب دانش و دستیابی به اندوخته های دانش سازمان، بدون یادگیری ممکن نمی شود. به عبارت دیگر یادگیری کلید دستیابی به دارایی های دانش و در نتیجه افزایش سرمایه ی نامشهود است - میر اسماعیلی، . - 1386 یادگیری سازمانی شامل کسب دانش، توزیع اطلاعات، تعبیر و تفسیر اطلاعات و ایجاد حافظه سازمانی میباشد

یادگیری سازمانی را به عنوان آزمایش مستمر تجربه و انتقال آن به دانش در دسترسی کل سازمان تعریف میکند . علاوه بر یادگیری سازمانی تشکیل روابط بین سازمانی نیز برای یادگیری مفید است زیرا تعامل را در میان افراد و سازمانهای مختلف ارتقاء میدهد که بر دانش موجود سازمانها میافزاید - نوناکا و تاکوچی، . - 1995 یادگیری بین سازمانی، یادگیری سازمانها در همکاریهای رسمی از قبیل سرمایهگذاریهای مشترک، اتحادهای استراتژیک و . . . میباشد

این نوع از یادگیری منجر به خلق مجموعه وسیعی از دانش، ایجاد همافزایی، صرفهجویی نسبت به مقیاس و بسیاری از مزیتهای رقابتی پایدار دیگر میشود. به زعم برخی از محققین یادگیری بین سازمانی از طریق شبکههای بین سازمانی نیز محقق میشود چرا که شبکه های سازمانی منبع عظیمی از دانش هستند و می توانند مجموعه دانش سازمانها را توسعه دهند. علاوه بر این، روابط بین سازمانی منجر به خلق دانش جدید از طریق همکاری سازمانهای مختلف میشود

امروزه اهمیت شبکههای بین سازمانی در حمایت یا تقویت دستیابی به اهداف سازمانی به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است - گولاتی و همکاران، 2000؛ پروان و میلوارد، . - 1995 گواه این موضوع تحقیقات تجربی صورت گرفته ای است که تلاشهای سازمانها برای یادگیری از طریق تعاملاتشان با سایر سازمانها را گزارش میکند

این نوع از یادگیری که تا کنون به آن اشاره شد، یادگیری درون شبکهای نامیده می شود. نایت - 2002 - ، عنوان می دارد اگر یادگیری به وسیله گروهی از سازمانها به عنوان یک گروه محقق شود، یادگیری شبکهای نام دارد. در چنین موردی میتوان گفت شبکه یاد گرفته است و یادگیری شبکهای با یادگیری سازمانی از طریق اعضای شبکه مرتبط می شود. شرکتهای بزرگتر ممکن است سیستمهای ساختار یافتهتری داشته باشند که بر یادگیری تأکید میکنند تا شبکههای دانش خود را به سایرین انتقال دهند. این سیستمهای مدیریت دانش بیرونی، میتوانند با افزایش ارتباطات و حذف مراحل فرآیند تولید که تکراری و یا غیر ضروری هستند، هزینهها را به مقدار زیادی کاهش دهند

بنابراین، شبکه ها مزایایی را برای اعضای خود به وجود می آورند که معمولا در درون مررزهای سازمانی هیچیک از اعضای شبکه به تنهایی به دست نمی آید. تقسیم کار به اعضای شبکه اجازه می دهد که با استفاده از شایستگی های متمایز اعضا در فرآیند ایجاد ارزش تخصص پیدا کنند که نتیجه آن، افزایش کارایی و کسب مزیت رقابتی برای اعضای شبکه است. همچنین مطالعات موردی نشان میدهد که شرکتها زمانی که در یک شبکه جای میگیرند مانند یک زنجیره تأمین تمایل به یادگیری و به اشتراکگذاری دانش بیشتری دارند

با توجه به مبانی نظری موجود و همچنین نبود مطالعه ای درباره تاثیر یادگیری شبکه ای بر مدیریت دانش و مزیت رقابتی صنایع تولیدی، پژوهش حاضر در صدد است تا با ارائه مدلی در این زمینه اطلاعات مفیدی را در اختیار برنامه ریزان، مدیران ارشد و تصمیم گیرندگان مرتبط و علاقه مندان به مباحث مدیریت دانش قرار دهد.

مبانی نظری پژوهش

در این قسمت با توجه به عنوان تحقیق به مفاهیم کلیدی شامل یادگیری شبکه ای، مدیریت دانش و مزیت رقابتی پرداخته می شود.

یادگیری شبکه ای

در محیط کسب و کار امروزی، تغییرات با سرعت بیشتری اتفاق می افتد و دنیای محیط کسب و کار از تسلط سرمایه به تفوق دانش تغییر می یابد. در نتیجه تغییر و نیاز به یادگیری برای موفقیت در محیط رقابتی که شرکت ها امروزه با آن روبرو می شوند، به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ضرورت است - بیرچال و تاویستیگا، . - 2005 از این رو موضوعاتی مانند یادگیری، یادگیری سازمانی، سازمان های یادگیرنده، یادگیری بین سازمانی و یادگیری شبکه ای همواره مورد توجه و مطالعه بسیاری از محققین بوده است و در این میان مفهوم یادگیری شبکه ای از جمله مفاهیمی است که اخیرا بیشتر از سوی پژوهشگران مورد توجه قرار گرفته است.

شبکه های بین سازمانی یکی از روش هایی هستند که سازمان ها از طریق آن می توانند منابع را مبادله کنند و به صورت مشترک ایده ها و مهارت های جدید را توسعه دهند - فاگربرگ و همکاران، . - 2004 نایت - 2002 - ، بر این باور است که یادگیری ممکن است در سطح سیستم چهارمی، به نام شبکه های بین سازمانی اتفاق بیفتد.

مفهوم یادگیری شبکه ای، یادگیری به وسیله گروهی از سازمان ها به عنوان یک گروه می باشد و از سایر انواع یادگیری سازمانی متمایز می شود. به عبارت دیگر اگر یک گروه از شرکت ها از طریق تعاملاتشان، ساختارهای شناختی یا رفتار گروهی را تغییر دهند، پس می توان نتیجه گرفت که آن گروه از سازمان ها یادگیرنده هستند - نه فقط سازمان های فردی داخل گروه - .

در چنین مدلی، می توان بیان داشت که، شبکه یاد گرفته است. یادگیری شبکه ای، احتمالا با یادگیری سازمانی به وسیله اعضای شبکه در ارتباط است، اما این دو مفهوم مجزا و متمایز هستند. فیشر و وایت - 2000 - ، از دیدگاه شبکه اجتماعی یادگیری سازمانی را به عنوان ارتباطات سازمانی می بینند که به جای اینکه اطلاعات را از ذهن یک فرد به دیگری منتقل کنند یک شبکه یادگیری را تشکیل می دهند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید