بخشی از مقاله

چکیده:

ادبیات مربوط به راهبردهای زنجیره تامین نسبتا محدود و در حال تکامل است. ادبیات در باره فناوری زنجیره تامین بیشتر بر پذیرش و پیاده سازی آن تاکید دارد، ولی در مورد نقش میانجی گری آن در رابطه بین استراتژی های زنجیره تامین و عملکرد نهاد تولیدی کمتر اشاره شده است. ازاین رو، پژوهش در باره تاثیر استراتژی تکنولوژی زنجیره تامین برعملکرد خروجی نهاد تولیدی در شرایط کنونی از اهمیت و ضرورت ویژه ای برخواردار است.

هدف این پژوهش یافتن راهکار بهینه سازی خروجی محصولات صنعتی غذائی از مسیر بهره گیری مطلوب از استراتژی تکنولوژی زنجیره تامین است. سوال اصلی پژوهش این است که تا چه میزان تکنولوژی زنجیره تامین نقش واسطه ای بین استراتژی های زنجیره تامین و عملکرد خروجی تولید محصولات صنایع غذائی ایفا می کند. پژوهش با این فرضیه انجام می گیرد که بین استراتژی تکنولوژی زنجیره تامین و عملکرد خروجی محصولات صنایع غذائی رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. برای اثبات یا نفی این فرضیه، صنایع غذائی مهرام واقع در شهرک صنعتی قزوین بعنوان مورد مطالعه انتخاب شده است.

روش پژوهش پیمایشی و توصیفی است. ابزار پژوهش پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که روائی آن توسط مدیران و کارشناسان خبره صنعت مورد تائید قرار گرفته است. پایائی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 0,82 قابل قبول قرار گرفت. جامعه آماری تمام مدیران و کارکنان فنی و تخصصی صنایع غذائی مهرام که تعدادشان 60 نفر است در نظر گرفته شد. حجم نمونه به صورت سرشماری انتخاب گردید.

استخراج و تحلیل داده ها با روش تجزیه رابطه ای، ارزیابی رگرسیون و استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتیجه تحلیل داده ها نشان داد که فرضیه پژوهش مورد تائید و بین راهبرد تکنولوژی زنجیره تامین و کارائی خروجی تولید صنایع غذائی رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. نتیجه پژوهش می تواند در بهینه سازی خروجی تولید محصولات صنایع غذائی نقش موثری داشته باشد. پیشنهاد می شود برای شناخت دقیق تر این پژوهش به بررسی سایر صنایع غذائی به ویژه پژوهش در موردی که جامعه آماری آن بیش از 200 نفر باشد مبادرت شود.

 مقدمه

ادبیات مربوط به راهبردهای تکنولوژی زنجیره تامین نسبتا محدود و در حال تکامل است. ادبیات درباره فناوری زنجیره تامین بیشتر بر پذیرش و پیاده سازی آن تاکید دارد، ولی در مورد نقش میانجی گری آن در رابطه بین استراتژی های زنجیره تامین و عملکرد نهاد تولیدی کمتر اشاره شده است. ازاینرو، پژوهش در باره تاثیر استراتژی تکنولوژی زنجیره تامین برعملکرد خروجی نهاد تولیدی در شرایط کنونی از اهمیت و ضرورت ویژه ای برخواردار است.

 زنجیره تأمین را اینگونه تعریف کرده است: مدیریت زنجیره تأمین شامل طراحی محصول، انتخاب و منبع یابی مواد، فرایند ساخت و تولید، تحویل محصول نهایی به مشتری و مدیریت محصول پس از مصرف و طی شدن عمر مفید آن است. زنجیره تامین نوعی از سیستم کششی است که به واسطه تقاضای مصرف کننده به وجود می اید. موفقیت این زنجیره تا حد زیادی با رضایت انتظارات مصرف کننده تعیین می شود.

در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگیهای محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان، شیوههای مدیریت تولید گذشته لیدا بیگوند، کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دکتر علی رضا ربیع، موسسه آموزش عالی فارابی  دکتر علی رضا خزائی، موسسه اموزش عالی فارابی که یکپارچگی کمتری را در فرآیندها دنبال میکردند کارآیی خود را از دست دادهاند. شرکت ها نیاز دارند یکپارچگی ساماندهی شده ای در فرآیندهای تولیدی ایجاد کنند. مدیریت زنجیره تامین به عنوان رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات، گردش پول و پاسخگویی به شرایط است.

مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرآیند اصلی مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک و مدیریت روابط می باشد. در این بین، مدیریت روابط نقش موثرتری را در مدیریت زنجیره تامین دارد. اساسا مولفه "رابطه" عامل موثری در موفقیت تجاری است،هر سازمان بخشی از یک زنجیره تامین در خدمات یا تولید است. پیچیدگی مدیریت زنجیره تامین بر حسب نوع سازمان یا صنعت تفاوت دارد.

ساختار طراحی زنجیره تامین با توجه به ویژگی محصولات یا خدمات، اولویت های مشتریان، و روند عملیات دریک نهاد تعیین می شود. زنجیره تامین باید از پیش برای مزیت رقابتی در مقابل رقبا برنامه ریزی راهبردی داشته باشد. در شرایط پیچیده وضع کنونی، راهبرد یک نهاد باید مبتنی بر یک سری تصمیم های انعطاف پذیر و یکپارچه برای دستیابی به هدف های مشخص کسب وکار باشد بسیاری از نهاد های بزرگ در زنجیره تامین راه درازی برای به فعل درآوردن ظرفیت های بالقوه خود در نظام مدیریت زنجیره تامین یکپارچه را در پیش دارند.

پیوند، تضمین کننده روند ایجاد ارزش است، و نظام مدیریت زنجیره تامین یک دگردیسی مستمر است که باید با استفاده از فناوری اطلاعات در هر مرحله زمینه سازی شود. HARPS. L. H, - 2000 - در شرایط کنونی، نهاد ها در حال طراحی و پیاده سازی استراتژی های زنجیره تامین تطبیق دادن در سطوح عملیات و کسب وکار قرار دارند، در نتیجه، مدیریت فناوری بخشی غیر قابل تفکیک در هر انتقال کارآمد محسوب می شود.

حوزه مدیرت زنجیره تامین بیشتر از مسیر تجربه در مقایسه با نظریه پردازی پیش می رود و تعداد کمی نظریه تخصصی در سال های اخیر در این خصوص ارائه شده است. زنجیره تامین را می توان اینگونه تعریف کرد: هماهنگ کردن راهبردی عملیات سنتی کسب و کار و تاکتیک ها در سراسر عملیات در یک شرکت مشخص درون زنجیره تامین برای هدف بهبود کارکرد بلند مدت شرکت و کلیت زنجیره تامین استراتژی های زنجیره تامین نیازمند یک نگرش کامل سیستم های پیوند ها در زنجیره است که برای ایجاد رضایت مشتری در نقطه پایانی تحویل به مشتری به نحو کارآمدی با هم عمل کنند. در نتیجه، در سراسر مسیر زنجیره تامین هزینه ها باید از طریق حذف هزینه های غیر ضروری و تمرکز بر ارزش افزوده کاهش داده شود.

نظریه های مدیریت زنجیره تامین در سه گروه شکل گرفته اند: نظریه های اقتصادی، که شامل نظریه مبادله - transaction - و نظریه نمایندگی - agency - است. دوم، نظریه های مدیریت استراتژیک مبتنی بر نگرش منابع محور بنگاه و نظریه مزیت نسبی رقابت، و سوم، نظریه های روانشناختی و جامعه شناختی یادگیری سازمانی و نظریه شبکه های بین سازمانی می باشد جدید ترین فناوری هائی که در مدیرت تدارکات و زنجیره تامین بکار می روند به سه گروه زیر تقسیم می شود:

1.فناوری شناسائی خودکار_2. فناوری ارتباطات_3. فناوری اطلاعات فناوری شناسائی خود کار

برای تعریف ثبت اتوماتیک داده ها یا اطلاعات در سیستم رایانه، منطق قابل برنامه ریزی کنترل کننده ها یا هر نوع وسیله کنترل شده ریز پرداز بدون کاربرد صفحه کلید بکار می رود. این فناوری ها کد گذاری خطی، شناسائی امواج رادوئی، و تشخیص صدا را در بر می گیرد. تشخیص خود کار برای ردیابی کانتینر ها، بسته ها، کارتو ها، یا کامیون هائی که کالا ها را در محدوده زمانی مشخصی برای تحویل به مشتری حمل می کنند می تواند مورد استفاده قرار گیرد. منافع شناسائی خودکار شامل دقت عمل، کاهش هزینه و راحتی ذخیره اطلاعات و داده پردازی می باشد. رایج ترین فناوری های مهم شناسائی خودکار به شرح زیر است: 

کد گذاری خطی

این روش با یک ردیف خطوط موازی با ضخامت های مختلف با فاصله ای بین آنها شکل می گیرد. این خطوط اطلاعات اقلام مختلف را به شکل رمز نشان می دهد، که می تواند از طریق یک اسکنر خوانده شود. اطلاعات ثبت شده شامل کد مشور، نام سازنده، مشخصات محصول، تاریخ تولید، مواد تشکیل دهند و غیره است. این اطلاعات تا انتهای نقطه مصرف کننده برای مدیریت انبارداری ضروری است. کدگذاری خطی مزایای زیر را در بر دارد:

· سادگی شناسائی اقلام انبار هنگام ذخیره سازی، برداشت، تحویل گرفتن، وارسی و ارسال
· کاهش کاغذ بازی و زمان اتمام فرایند
· کاهش خطای انسانی

· افزایش کارآئی سامانه تدارکات - لجستیک - از طریق سرعت، دقت و اعتماد

· عملیات سفارش - قطعات و بخش هائی که از فروشندگان خریداری می شود با کد گذاری خطی مشخص می شود که اطلاعات شامل نام قطعه، شماره رسته، تاریخ تولید، شماره سفارش، شماره سریال و غیره می باشد. این اطلاعات به شناسائی و ردیابی قطعه در هر مرحله کمک می کند. 

شناسائی با امواج رادیوئی

این یک فناوری شناسائی خودکار و دریافت داده هاست که خواندن بدون تماس اطلاعات را ممکن می کند و در تولید و سایر محیط هائی که برای نکهداری کد خطی مناسب نیستند روشی موثر است. 

سیستم شناسائی خود کار از بخش های زیر تشکیل شده است:

· یک پیوست امواج رادیوئی یا بیشتر که دارای یک نیمه هادی و آنتن است.
· یک وسیله خواندن و نوشتن یا بیشتر که خواننده نمیده می شود.
· دو آنتن یا بیشتر نصب شده یکی بر پیوست و یکی بر خواننده.

· نرم افزار کاربرد و سیستم میزبان رایانه

فناوری ارتباطات،تبادل اطلاعات الکترونیکی 

این فناوری برای انتقال اسناد کسب و کار از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر است.این کار شامل انتقال اسناد شامل فاکتور، چک و برات بصورت الکترونیکی ازیک سازمان به نهادی دیگر است. تفاوت آن با ایمیل در این است که ایمیل بضورت دستی نوشته می شود اما EDI توسط یک نرم افزار نوشته و با یک نرم افزر دیگر خوانده می شود. ایمیل دارای ساختار مشخصی نیست ولی EDI ساختارمند و بعنوان سند حقوقی قابل ارائه در دادگاه است.

· انتقال سریع تر انتقال اسناد معامله در زنجیره تامین · امکان استفاده از تکنیک تولید بهنگام · کاهش هزینه انجام معامله به علت عملیات بدون کاغذ · کاهش زمان دوره سفارش و انبارداری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید