بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش جنسیت به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر میزان موفقیت زبان آموزان انجام شده است که شناخت کافی از این عامل، فرایند یاددهی و یادگیری زبان خارجی را تحت تأثیر قرار میدهد. نقش جنسیت در میزان یادگیری زبان خارجی همواره نظرات متفاوتی را به همراه داشته و همواره این سؤال که آیا توانایی یادگیری زبان خارجی با جنسیت زبان آموز ارتباطی دارد را مطرح میسازد .یادگیری نزد دختران و پسران متفاوت است، اما در یادگیری زبان خارجی این اعتقاد کلی وجود دارد که دختران نسبت به پسران موفقیت بیشتری از خود نشان داده اند .لذا، در این مقاله تلاش بر این است تا با استفاده از نتایج آزمایشهای متعدد و شواهد تحقیقات علمی ارائه شده، بحث جنسیت به دقت مورد مطالعه و بررسی و نتیجه گیری قرار گیرد.
مقدمه
دختران یا پسران، کدام گروه در یادگیری زبان خارجی مستعدتر هستند و جنسیت چه تأثیری در فرایند آموزش زبان خارجی ایفا مینماید و چه رابطهای میان جنسیت و میزان فراگیری زبان خارجی وجود دارد .چه ویژگیهای جنسیتی در میزان تسلط و یادگیری زبان خارجی مؤثر هستند و باعث برتری در فرایند یادگیری نسبت به جنس مخالف میشوند .این سؤالات همواره ذهن زبان آموزان و مدرسان را به خود مشغول داشته اند .به منظور پاسخ به این سؤالات لازم به نظر میرسد تا در ابتدا نیم نگاهی به فرایند یادگیری زبان مادری در دختران و پسران داشته باشیم .
بنابر نظر مکوبی و ژاکلین - 1975 - ، به نقل از فاندرگست1981 :سرعت زبان آموزی دختران تا سن 3 سالگی بیشتر از همسالان پسر میباشد و از 3 تا 11 سال تفاوت قابل توجهی میان آنها وجود ندارد. هرچند در بعضی مواقع دختران تا حدی بهتر هستند، اما از 11 سالگی به بعد، زبان آموزی دختران پیشرفت سریعتری نسبت به پسران دارد .
هوت - Hutt - معتقد است که در اواخر نوجوانی است که امکان مقایسه جنسیتها در فراگیری زبان فراهم میشود چرا که تواناییهای افراد به مرحله بلوغ رسیده اند. به نقل از بوگارد: 2000 باید توجه داشت که شکل گیری ساختاری و عملکردی مغز دختران و پسران از همان سنین کودکی متفاوت بوده و رشد فکری - ذهنی دختران در گرورشد زبان شناختی شان میباشد در حالیکه در پسران عوامل غیرزبانی نیز نقش مهمی ایفا مینمایند.
رفتار متفاوت دختران و پسران نسبت به فراگیری زبان علل زیست شناختی و به خصوص روندهای عصبی هورمونی متمایزی دارند.جنسن: 1384 پژوهشهای انجام شده در مورد یادگیری دختران و پسران، نتایج متفاوتی را نشان میدهند، اما در یادگیری زبان خارجی این نظر که دختران نسبت به پسران موفقتر عمل مینمایند، مصداق پیدا میکند .
مرور پیشینه
یادگیری فرایند مفیدی تعریف میشود که فراگیری در آن به صورت فعالانه با نزدیک شدن به اطلاعات، مرتبط کردن آنها با دانش قبلی خود و کنترل و هدایت فرایند یادگیری خود عمل مینماید. تیناجرو: 1998 افراد در یک موقعیت یکسان، به شیوهای متفاوت یاد میگیرند که یکی از دلایل آن سبکهای متفاوت یادگیری میباشد .سبکهای یادگیری شامل باورها، اعتقادات، رجحانها و رفتارهایی است که افراد بهکار میبرند تا در یک موقعیت معین به یادگیری خود کمک نمایند .مطالعات انجام شده در این زمینه نتایج هماهنگی به دست نداده اند .
به عنوان مثال، فاولر - - 1984 و محرابی - - 1999 ، زنان را نسبت به مردان نابسته تر به زمینه معرفی کرده، اما ویتکین - - 1992 ، زنان را وابسته به زمینه میداند .اما تحقیقات آزادمرد - - 1379 ، و ویلرمن - 1979 - به نقل از وول فولک، - - 1995 هیچ تفاوتی را بین سبکهای یادگیری دختران و پسران به دست نیاورد .آرمرود - - 1995 معتقد است که دختران و پسران را به شرط وجود شرایط تربیتی و فرهنگی مساوی بهطور قطع نمیتوان در یکی از دو قطب وابسته یا نابسته به زمینه قرار داد و این دو قطب یک پیوستاری را تشکیل میدهند که در یک طرف سبک وابسته به زمینه و در طرف دیگر سبک نابسته به زمینه قرار میگیرند
.پژوهشهای کرونگر و توسن - 1988 - ، فیلبین - - 1995 ، و برنر - - 1997 نشان داد که بین سبکهای یادگیری دختران و پسران تفاوت وجود دارد .پسران در مقایسه با دختران دارای سبک یادگیری دیداری و کلی هستند و دختران در مقایسه با پسران دارای سبک یادگیری کلامی ومتوالی میباشند .گراس 1992 - - معتقد است که توانایی کلامی دختران در مقایسه با پسران بهتراست و در نتیجه در فرایندهای درک و تولید زبانی و سیالی واژگان موفقتر از پسران هستند.
در بررسی رابطه جنسیت با رفتار باید توجه داشت که رفتارهای افراد اکتسابی هستند و اسمیت افراد با رفتارهای مثبت یا منفی نسبت به زبانها متولد نمیشوند و رفتارها قابل تغییر میباشند . به نقل از بوگارد: 2000 نتایج حاصل از تحقیقا ت انجام شده در مورد تأثیر جنسیت بر رفتارهای یادگیری، حاکی از این است که دختران - کودکان و نوجوانان - رفتارهای مثبت تری نسبت به پسران همسال دارند .اما در سنین بالاتر تفاوتهای جنسیتی مؤثر در یادگیری به حداقل میرسند .
مطالعات کلاسن 9 براین نکته تأکید دارند که دختران نوجوان در به کارگیری زبان خارجی نسبت به همسالان پسر تلاش بیشتری دارند ولی در گروه زبانآموزان مسن تر به کارگیری زبان خارجی یکسان است. گائوناک1998 :علاوه بر عامل اهمیتدر فراگیری زبان خارجی، دو عامل سودمندی و لذتنیز مؤثر میباشند. به اعتقاد بوگارد، پسران به عامل سودمندی فراگیری زبان خارجی حساس هستند در حالیکه دختران به عامل لذت فراگیری حساسیت بیشتری نشان میدهند .لودویگ1983زبان آموزان پسر بیشتر به دلایل کاربردی تا لذت در کلاسهای آموزش زبان خارجی شرکت مینمایند
.به طور کلی .پوول و لیتلود: 1983 بر این باورند که دختران از فراگیری زبان خارجی لذت میبرند حتی زمانی که فراگیری زبان نیز لزومی نداشته باشد.لذت بخش بودن فراگیری زبان خارجی برای دختران، رفتار و نگرش مثبت را به همراه دارد درحالیکه رفتار پسران زمانی مثبت است که نیاز مبرم به زبان خارجی را احساس کنند. مطالعات در زمینه رابطه جنسیت با استعداد
یادگیری زبان خارجی کارول، شرر، اسمیت براین نکته تأکید دارند که استعداد دختران نسبت به پسران در فراگیری زبان خارجی بیشتر است .اما تستهای استعداد بیانگر این مطلب هستند که دختران در مقایسه با پسران سازگاری بیشتری با نظام آموزش زبان موجود دارند و این امر باعث بروز هرچه بهتر استعداد فراگیری زبان خارجی میشود .
در ادامه لازم به نظر میرسد تا به اهمیت تأثیر هوش بر جنسیت در فراگیری معتقد است که نسبت همبستگی موجود بین فراگیری زبان خارجی پرداخته شود .آرنت به نقل از باربوت: 2000 زبان خارجی و هوش در دختران نسبت به پسران بیشتر است به این معنی که پسران در فراگیری زبان خارجی نتایج خوبی کسب مینمایند به شرط اینکه انگیزه بیشتری داشته باشند، چرا که دختران در فراگیری زبان انگیزش بالایی دارند و در نتیجه تمایل به استفاده حداکثر از تواناییها و استعدادهایشان را دارند .
اما آیا رشد ذهنی دختران و پسران متفاوت میباشد و بر فراگیری زبان خارجی نیز تأثیرگذار است .دانشمندان آمریکایی اولین بررسی جامع ازچگونگی تغییرات مغزی و رفتاری کودکان در طی زمان را انجام دادهاند .در طی این مطالعات همه جانبه مشخصشد تفاوتهای ذهنی دختران و پسران که تا این حد درباره آن مفصل صحبت شده است، آن قدرها هم قابل توجه نیستند و رشد ذهنی دختران و پسران یکسان است .
دکتر دبورا ویبر مغز MRI استادیار روانشناسی در بیمارستان کودکان بوستون، با مطالعه ، - - Deborah P. Waberنرمال، به بررسی رشد عصبشناختی و رفتاری 450 کودک آمریکایی پرداخته است .این کودکان با دقت و با توجه به نداشتن مشکلات و از نژادها و طبقات گوناگون جامعه آمریکا انتخاب شده بودند. وی معتقد است که جنسیت در کارایی و عملکرد ذهنی تأثیر اندکی دارد و از نظر حافظه هیچ تفاوتی بین دختر و پسر وجود ندارد
.مطالعه عامل فیزیولوژیکی مانند مغز نیز بر این نکته دلالت دارد که رابطه معکوسی بین سن با فرایند یادگیری زبان خارجی وجود دارد . در حالیکه جنسن 1384 جنسیت تا این حد در یادگیری تأثیرگذار نیست .فعالیتهای کلامی بهتر از مردان است و شواهد دال بر وابسته بودن زنان به نیمکره چپ بود . برتری نیمکره چپ زنان، با راهبردهای پردازش اطلاعات آنان ارتباط دارد و زنان از راهبردهای کلامی برای پردازش اطلاعات استفاده مینمایند .برتری نیمکره چپ در زنان موجب استفاده از وسایل و ابزارهای کلامی برای حل مسایل میشود .بنابراین، برتری نسبی نیمکره چپ در زنان در فرایند یادگیری زبان خارجی به عنوان یک عامل مؤثر مورد تأیید میباشد.
اگر بخواهیم خلاصه ای از برخی مطالعات مهم تر جهانی در موضوع مورد بحث خود ارائه نماییم ،می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم :
فلدر و سیلورمن - 1988 - مدلی برای سبک های یادگیری ارائه داده اند که شامل پنج بعد است . هر بعد نشان دهنده دو سبک یادگیری متاد است . دو بعد از این ابعاد از مدل پیشنهادی مایرز-بریگز و مدل پیشنهادی کلب اقتباس شده است .
بعد ادراک - حسی- شهودی - مشابه بعد ادراک در مد های مایرز-بریگز و کلب ایت و بعد پرازش - فعال-تاملی - که در مدل کلب وجود دارد. علاوه بر این ابعاد مدل فلدر -سیلورمن شامل سه بعد دیگر درون داد - دیداری-کلامی - ،سازمان دهی - استقرایی-قیاسی - و فهم یا اندر یافت - متوالی -کلی - میشود - به نقل از مونتگویمری و گروت، - 1998 افرادی که دارای سبک یادگیری حسی هستند ، به کسب اطلاعات از طریق حواس ،واقعه ها، و مشاهدات تمایل دارند و علاقه مند به یادگیری واقعه های عینی هستند ، در حالی که افراد دارای سبک یادگیری شهودی ، به کسب اطلاعات از طریق نمادها و تفاسیر تمایل دارند و علاقه مند به کشف روابط و احتمالات هستند.
افراد دارای سبک یادگیری فعال تمایل دارند که درباره اطلاعات بادیگران به بحث بپردازند یا آن را برای دیگران توضیح دهند ، در حالی که افراد دارای سبک یادگیری تاملی تمایل دارند درباره ی اطلاعات در آرامش به تفکر بپردازند . یادگیرندگان فعال در مقایسه با یادگیرندگان تاملی ، که به انجام دادن کار به صورت فردی علاقه دارند ،به انجام دادن کارها به صورت گروهی علاقه مندند .
افراد دارای سبک یادگیری دیداری به کسب اطلاعات از طریق اشکال ، نمودار و تصاویر تمایل دارند ،در حالی که افراد دارای سبک یادگیری کلامی به کسب اطلاعات از طریق کلمات ،چه به صورت کلمات نوشته شده یا به صورت توضیحات کلامی - شفاهی - ،علاقه مندند. افراد دارای سبک یادگیری متوالی به درک مطالب در مراحل منظم تمایل دارند .مراحلی که هر یک به طور منطقی مرحله پیشین را دنبال می کند . از سوی دیگر ، افراد دارای سبک یادگیری کلی به یادگیری در پرش ها یبزرگ علاقه دارند و مطالب را تقریبا به صورت تصادفی و بدون توجه به روابط بین آنها جذب و سپس به طور ناگهانی درک می کنند
سبک ها یادگیری بین دو جنس نیز متفاوتند. برای مثال ،مردان در مقایسه با زنان نمره های بیشتری در بعد تجربه ی عینی پرسش نامه ی سبک های یادگیری کلب کسب کرده اند . شواهدی وجود دارد که نشان می دهد سبک یادگیری زنان بیشتر بر همدردی ،همکاری و به دقت گوش کردن تاکید دارد