بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش با هدف تعیین تاثیر رویکرد واقعیت درمانی گروهی بر شادکامی نوجوانان 13 تا 16 ساله بد سرپرست شهرستان مبارکه اصفهان اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام نوجوانان 13 تا 16 ساله بد سرپرست شهرستان مبارکه بود. به همین منظور از کل نوجوانان 13 تا 16 ساله بد سرپرست شهرستان مبارکه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند.

روش پژوهش نیمه آزمایشی و ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شادکامی42 ماده ای آکسفورد بود . داده های حاصل از پرسشنامه های این پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. در سطح توصیفی با استفاده از شاخص هایی مانند میانگین، انحراف معیار، و در آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس ترکیبی استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش واقعیت درمانی بر شادکامی نوجوانان بد سرپرست در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنا دار داشت

مقدمه

نوجوانانی که در خانه های تک والدینی زندگی می کنندو یا نوجوانان بی سرپرست یا بد سرپرست بیش از سایر نوجوانان در معرض خطر رفتارهای غیرانطباقی قرار دارند. افراد بدسرپرست فرزندانی هستند که سرپرستان آنها به دلایل مختلف از جمله اعتیاد، وارد نمودن آسیب و آزارهای جسمی یا روانی به فرزندان فاقد صلاحیت لازم اجتماعی ، اخلاقی و رفتاری برای نگهداری فرزند می باشند.

حمایت والدین و اطرافیان در کسب سلامت و بهبود کیفیت زندگی فرزندان موثر است و دور شدن از محبت والدین، برآورده نشدن نیازهای مختلف دوره رشد مانند نیاز به تعلق، تحسین و محبت منجر به گزارش شیوع بالاتر بحران ها و آسیب های روانی، اختلالات رفتاری، پرخاشگری، اضطراب و افسردگی، تمایل به مصرف مواد مخدر و ناهنجاری های اجتماعی در بین نوجوانان محروم از والدین یا بد سرپرست شده است.

بد سرپرستی موجب افزایش خطر ابتلا به مشکلات روانی عصبی در نوجوانان است که به صورت اضطراب، افسردگی، احساس گناه، ناامیدی، ترس، خشم و در نهایت در کاهش شادکامی نمود می یابد 

آرگایل - - 2001 معتقد است که شادکامی از جمله مهم ترین عوامل مؤثربر روحیه اعضای یک جامعه است. به باور او، شادکامی دارای دو بعد عاطفی و شناختی است. منظور او از بعد هیجانی، داشتن احساس شادی، شعف، خشنودی و سایر هیجانات مثبت است و منظور از بعد شناختی نیز دلالت بر ارزشیابی رضایتآمیز مؤلفه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی است. شادکامی، تجربه کردن مکرر هیجانهای خوشایند، فقدان نسبی احساسهای ناخوشایند، و احساس کلی رضایت از زندگی است

دینر و سلیگمن - 2002 - وجه مشترک افراد شاد را در داشتن تعلقات اجتماعی ارزشمند می دانند. شادکامی به وسیله یک عامل ایجاد نمی شود، بلکه از طیف وسیعی از متغیرها تاثیر می پذیرد. پژوهشها نشان می دهند که عوامل عمده موثر بر شادکامی تحت کنترل شخصی افراد هستند این عوامل عبارتند از: اهداف، روابط اجتماعی مثبت و عادات شناختی - خدادادی سنگده و همکاران، . - 1393 یکی از روش هایی که می توان در افزایش شادکامی نوجوانان به کار گرفت آموزش واقعیت درمانی است.

واقعیت درمانی یک روش مشاوره و روان درمانی است که گلسر - - 2000 بنیان گذاری کرده است. واقعیت درمانی به مردم کمک می کند تا خواسته ها، نیازها، ارزش های رفتاری و راه هایی را بررسی کنند که به رسیدن نیازهایشان کمک می کنند واقعیت درمانی شیوه ای است مبتنی بر عقل سلیم و درگیری های عاطفی، که در آن بر واقعیت، قبول مسئولیت و شناخت امور درست و نادرست و ارتباط آن ها با زندگی روزمره فرد تأکید می شود. رویکرد گلسر، آمیزه منحصر به فردی از فلسفه وجودی و شیوه های رفتاری است که به روش های خودگردانی رفتار درمانگران شباهت دارد

از سوی دیگر در واقعیت درمانی بر روی 5 مفهوم اصلی شامل 5 نیاز اساسی - بقا، محبت و تعلق پذیری، قدرت یا پیشرفت، آزادی یا استقلال و تفریح - ، کنترل3، مسئولیت پذیری4، رفتار کلی و انتخاب5 بحث می شود. واقعیت درمانی گلسر یکی از مداخلات درمانی رایج در راه توصیف انسان، تعیین قوانین رفتاری و چگونگی نیل به رضایت، خوشبختی و موفقیت محسوب می شود

هدف اصلی واقعیت درمانی امروزی این است که به درمانجویان کمک کند با افرادی که آنها را برای راه دادن به دنیای کیفی خود انتخاب کرده اند ارتباط یا ارتباط مجدد برقرار کنند. هدف درمان علاوه بر ارضا کردن نیاز به محبت و تعلق پذیری این است که به درمانجویان کمک کند راههای بهتر ارضا کردن تمام نیازهای خود را یاد بگیرند. واقعیت درمانی امروزی سریعا روی رابطه ناخوشایند یا فقدان رابطه تمرکز میکند که معمولاً علت مشکلات درمانجویان است. این نظریه روی آنچه که درمانجویان می توانند در روابط کنترل کنند، تمرکز می کند و معتقد است که مشکلات روانی ناشی از این است که فرد فکر می کند توسط نیروهای بیرونی جهان کنترل می شود برای مثال یک فرد ناامید و افسرده حالت ناشاد خود را به گردن دیگران، جامعه، یا گذشته اسفبار می اندازد و لذا مسئولیت آن را نمی پذیرد

گلسر - - 2000 همچنین معتقد است که علت رنج ، گوشه گیری و اختلال روانی مثل افسردگی، عدم توانایی فرد در بدست آوردن راههای موفقیت آمیز کسب هویت موفق است وی در پژوهشی که بر روی دانشجویان دانشگاه اوهایو انجام داد رابطه بین افسردگی و عزت نفس را معنادار یافت

پژوهش های گوناگونی کارآیی واقعیت درمانی را بر مولفه های روان شناختی نشان داده اند. ریدر - 2011 - 2 در پژوهشی بر روی دانش آموزان نشان داد که واقعیت درمانی با کاهش علائم افسردگی، افزایش عزت نفس و افزایش احساس ارزشمندی همراه می باشد. اسلامی و همکاران - - 1392 نیز به مطالعه ی پژوهشی با عنوان اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی گروهی بر شادکامی و کیفیت زندگی نوجوانان بد سرپرست در مشهد پرداختند .

امانی - - 1394 نیز در پژوهشی با عنوان اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر عزت نفس و تعهد زناشویی زوجین نشان داد که واقعیت درمانی بر افزایش عزت نفس افراد تاثیر گذار است. مرادی شهربابک و همکاران - - 1389 در پژوهشی با عنوان بررسی اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر افزایش میزان عزت نفس دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد نشان دادند که واقعیت درمانی باعث افزایش میزان عزت نفس دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد گردید.

حال از آنجا که نوجوانان گروه مهمی از افراد جامعه را تشکیل می دهند و آینده سازان جامعه هستند و همچنین پدیده بی سرپرستی و بدسرپرستی ناخواسته بر آنان تحمیل گردیده است و هر ساله هزینه های زیادی از جامعه صرف این گونه افراد می شود برنامه آموزشی موثر برای این افراد می تواند بسیار کمک کننده باشد؛ از سویی دیگر با توجه به اینکه شادکامی یکی از زیربنایی ترین و مهمترین عوامل موثر در سلامت روان است؛

چنین به نظر می رسد که بحث در مورد این مقوله، یک ضرورت بنیادی به منظور ارتقای بهداشت روانی در جامعه باشد از سویی شادکامی با عوامل تفکر منطقی، کنترل درونی، مسئولیت پذیری و رسیدن به هویت توفیق نیز مرتبط است به نظر می رسد که یکی از روش های بهبود و تغییر کنترل درونی، مسئولیت پذیری و رسیدن به هویت واقعیت درمانی باشد. بنابراین پژوهش حاضر به این مساله پرداخته است که آیا واقعیت درمانی گروهی بر شادکامی نوجوانان 13 تا 16 ساله بد سرپرست تاثیر دارد؟

روش
با توجه به هدف پژوهش که تعیین تاثیر رویکرد واقعیت درمانی گروهی بر عزت نفس نوجوانان 13 تا 16 ساله بد سرپرست شهرستان مبارکه اصفهان میباشد بنابراین، این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. آزمودنیها قبل و بعد از آموزش در معرض پیش آزمون و پس آزمون و سپس به فاصله ی یک ماه بعد از اتمام آموزشها در معرض پیگیری قرار گرفتند . جامعه آماری در این پژوهش کلیه نوجوانان 13 تا 16 ساله بد سرپرست شهرستان مبارکه اصفهان بودند. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس استفاده شد که این هدفمندی بر مبنای تشخیص واحد آسیب های اجتماعی اداره آموزش و پروش شهرستان مبارکه بود.

به منظور اجرای پژوهش از میان تمامی مدارس واقع در شهر مبارکه، سه مدرسه ، انتخاب گردید. دلیل انتخاب این مدرارس پیشنهاد مسئولین آموزش و پرورش شهرستان مبارکه بود. سپس بعد از اجرای پیش آزمون تعداد 30 نفر از نوجوانان که کمترین نمره را در پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت کسب نمودند انتخاب شدند و پس از کسب رضایت از تک تک اعضاء جهت شرکت در طرح پژوهشی، به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش 15 - نفر - و گروه کنترل 15 - نفر - قرار گرفتند.

نمونهها با توجه به ملاکهای زیر صورت گرفت: -1 نوجوانان شرکت کننده در پژوهش برای شرکت در جلسات آموزشی رضایت کامل داشته باشند، -2 عدم شرکت در کلاس های آموزشی روانشناختی دیگر، -3 نوجوانان شرکت کننده کمترین نمره را در پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت کسب نمایند. ملاکهای خروج از تحقیق عبارت بودند از: -1 عدم همکاری و انجام ندادن تکالیف،

-2غیبت داشتن بیش از یک جلسه

، -3 عدم کسب هر یک از ملاک های ورود به پژوهش.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید