بخشی از مقاله
چكيده
کارکنان اقماری بخش قابل توجهی از پرسنل شرکت ملی حفاری ایران را تشكیل می دهند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سیستم پاداش عادالنه بر افزایش انگیزش کارکنان اقماری جهت شرکت در کالسهای آموزش ضمن خدمت بوده است.
جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان اقماری شرکت ملی حفاری ایران به تعداد 1100 نفر تشكیل می دهند که از این میان 285 نفر با استفاده از فرمول کوکران بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها یك پرسشنامه محقق ساخته شامل سه بعد و 18 سوال بود. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا تایید شد.
همچنین محاسبه ضریب آلفا کرونباخ نشان داد که تمامی ابعاد پرسشنامه از پایایی باالیی برخوردارند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تكنیك مدلیابی معادالت ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که اوالً وجود سیستم پاداش باعث افزایش تمایل کارکنان اقماری جهت شرکت در دورههای آموزشی ضمن خدمت می شود؛ ثانیاً عادالنه بودن این سیستم پاداش نیز تاثیر معنی داری بر افزایش انگیزه کارکنان اقماری برای شرکت در کالس های آموشی دارد.
.1 مقدمه
امروزه در همه سازمانها نیروی انسانی از سایر مولفه های سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. اهمیت نیروی انسانی تا حدی است که برخی صاحبنظران بر این عقیده هستند که آنچه در نهایت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یك کشور را تعیین میکند، منابع انسانی آن کشور است، نه سرمایه و یا منابع مادی دیگر. این منابع انسانی هستند که سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، سازمانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را به وجود میآورند و توسعه ملی را پیش میبرند. سازمانی که نتواند مهارت ها و دانش افرادش را توسعه دهد و از آن به نحو مؤثری بهرهبرداری کند، قادر نیست خود را در دنیای سرشار از رقابت امروزی حفظ کند
رسیدن به اهداف سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با محیط متغیر دارد. اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی سبب میشود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط، بطور مؤثر فعالیتهایشان را ادامه داده و برکارایی خود بیفزایند. بنابراین آموزش و بهسازی، کوشش مداوم و برنامهریزی شده به وسیله مدیریت برای بهبود سطوح شایستگی کارکنان و عملكرد سازمانی است
آموزش ضمن خدمت از لحاظ سازمانی به آن آموزشی گفته میشود که پس از استخدام فرد در سازمان صورت میگیرد و هدف از آن آمادهسازی افراد برای اجرای بهتر مسئولیتهایشان و بهبود تواناییها و مهارتهای آنان است
اکنون آموزش ضمن خدمت کارکنان در سازمانهای مختلف ازجایگاه خاصی برخوردار است زیرا در چند دهه اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشری، علوم و تكنولوژی پیشرفت 2 نموده است. این تحول و دگرگونی به حدی است که در هر 5 سال، نیمی از اطالعات بشری منسوخ گردیده و اطالعات و دانش جدید جایگزین آن میگردد. لذا الزم است نیروی انسانی سازمان به طور مستمر در معرض یادگیری علوم و فناوریهای جدید قرار گیرد
آموزش ضمن خدمت عبارت است از بهبود نظامدار و پیوسته استخدامشدگان از نظر دانش، مهارتها و رفتارهایی که به رفاه آنان و سازمان محل خدمتشان کمك میکند. به این ترتیب هدف از آموزش ضمن خدمت، ایجاد توانایی بیشتر تولید، افزایش کارایی در شغل کنونی و کسب شرایط بهتر برای دست یافتن به مقامات باالتر میتواند باشد
از این تعریف میتوان نتیجه گرفت که آموزش ضمن خدمت به آن نوع آموزش اطالق میشود که پس از استخدام فرد در مؤسسه یا سازمان صورت میپذیرد. هدف و منظور از این آموزش، آمادهسازی افراد برای اجرای بهینه وظایف و مسئولیتهای کاری است. این نوع آموزشهاعمدتاً در سه محور اساسی «توسعه دانش، بهبود مهارتها و ایجاد یا تغییر نگرشها» ارائه میشود. جهت گیری اصلی این آموزشها، کارها یا وظایف مورد تصدی است
کارکنان اقماری بخش بزرگی از نیروی انسانی بسیاری از سازمانهای بزرگ کشور از جمله شرکت ملی حفاری ایران را تشكیل می دهند. اغلب این کارکنان به صورت پیمانكاری و قراردادی مشغول انجام وظیفه بوده و همواره با مشكالتی نظیر رفت و آمد، دوری از خانواده، عدم اطمینان از ثبات شغلی و مسائلی از این قبیل رو به رو هستند. ماهیت کار اقماری بگونه ای است که عالوه بر فرد، خانواده وی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد چرا که فرد به دلیل اشتغال در جزایر, سكوها و دکلها نیمی از ماه را دور از خانواده به سر می برد
بنابراین کارکنان اقماری پیمانكاری و قراردادی به دلیل مشكالت متعدد درون سازمانی، تمایل زیادی برای شرکت در دورههای آموزش ضمن خدمت نشان نمیدهند. برای افزایش انگیزه کارکنان جهت مشارکت در برنامههای بهسازی و آموزشی، راهكارهای مختلفی بیان شده است که سیستم پاداش یكی از موثرترین آنها است. مطالعات مختلف در داخل و خارج از کشور حاکی از آن است که وجود یك سیستم پاداش انگیزه کارکنان برای شرکت در برنامههای آموزش ضمن خدمت و دورههای بهسازی و توانمندسازی نیروی انسانی را افزایش میدهد بنابراین نخستین فرضیه پژوهش به شكل زیر توسعه داده می شود:
وجود یك سیستم پاداش باعث افزایش انگیزش کارکنان اقماری جهت شرکت در کالسهای آموزش ضمن خدمت میگردد.
پورتر و الولر نظریات دانشمندانی چون مزلو، هرزبرگ، مكکللند و وروم درباره انگیزش را باهم ترکیب کردند و براساس آن مدلی جامع طراحی نمودند که در آن رابطه میان عملكرد، پاداش و رضایت بخوبی نشان داده شده است. در این مدل تالش میزان انرژی و نیرویی است که کارمندآن را صرف انجام کار میکند. میزان تالش تابع دو متغیر است: ارزش پاداش برای کارمند و احتمال دریافت در صورت تالش.
اگر پاداش برای کارمند باارزش باشد و اگر او احساس کند که در نتیجه تالش، دستیابی به پاداش بسیار محتمل است، با جدیت و سختكوشی سعی در انجام شایسته وظایف خویش خواهد نمود - تیموریان و همكاران، . - 1394 لذا مشاهده می شود که سیستم پاداش به تنهایی نمیتواند باعث افزایش انگیزش کارکنان شود؛ بلكه آنچه مهمتر است احتمال دستیابی به پاداش برای کارکنان است. این امر، اهمیت عادالنه بودن سیستم پاداش را نشان می دهد. چنین موضوعی به خصوص در رابطه با کارکنان پیمانكاری و قراردادی شرکت در برنامههای آموزش ضمن خدمت صدق می کند؛ زیرا در حالی که سازمان پاداشهایی را برای کارمندان رسمی خود جهت شرکت در برنامههای آموزش ضمن خدمت در نظر میگیرد، اما هیچ پاداش یا حق ماموریتی را برای کارکنان قراردادی خود در نظر نمیگیرد این امر، نشان دهنده عدم برقراری عدالت در نظام پاداش پرداخت است. بر این اساس، دومین فرضیه پژوهش به شرح زیر توسعه داده می شد:
عادالنه بودن سیستم پاداش باعث افزایش انگیزش کارکنان اقماری جهت شرکت در کالسهای آموزش ضمن خدمت میگردد.
بر اساس فرضیات باال، مدل مفهومی پژوهش به شكل زیر ترسیم شده است:
وجود سیستم پاداش
- انگیزش کارکنان پیمانكاری و قراردادی
- جهت شرکت در دوره های آموزشی
- عادالنه بودن سیستم پاداش
شكل .1 مدل مفهومی تحقیق