بخشی از مقاله

چکیده

جمعیت شهرنشین در سراسر جهان به شدت در حال افزایش است، در واقع افراد برای آنکه بتوانند به نیازهایشان دست یابند در شهرها ساکن میشوند. این افزایش جمعیت از یک طرف باعث ایجاد صرفه های اقتصادی و منفعت و از طرف دیگر باعث بروز مشکلاتی همچون کاهش کیفیت محیط زیست و افزایش جرم و جنایت میشود. این منافع و مشکلات زندگی ساکنان شهرها را تحت تاثیر قرار خواهند داد.

بنابراین اندازه بهینه یک شهر جایی است که هزینه-ی نهایی ورود آخرین نفر با منافع نهایی آن برابر شود. شهر به عنوان بستر زیست انسان شهرنشین، نیازمند تامین استانداردهایی است که در یک نگاه میتوان آنها را استاندارد کیفیت زندگی نامید؛ و در واقع این منافع و هزینه ها - وجود و عدم وجود امکانات - هستند، که این استانداردها را ایجاد میکنند؛ لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر شاخصهای توسعه شهری بر کیفیت زندگی است. به این منظور هر دو جنبهی توسعه شهری در نظر گرفته میشود که جنبهی اول آن شامل تعداد شهرها و نرخ شهرنشینی میباشد و جنبه دوم نخست شهری را دربر دارد.

برای کیفیت زندگی نیز با تکیه بر نظریه نیازهای انسانی مازلو، ۵۱ شاخص تعریف شده است که هر شاخص از جمع اثرات مثبت و منفی زیرشاخص های بی مقیاس شده که برای آن شاخص درنظر گرفته شده، بدست میآید قلمرو این پژوهش شامل تمام استانهای ایران و دورهی زمانی سال ۵۸۳۱ در نظر گرفته شده است. پس از محاسبه شاخصها با استفاده از روش ols اثرات خطی و غیرخطی شاخصهای توسعهی شهری و رشد آنها بر شاخصهای کیفیت زندگی آزمون شد. نتایج حاصل شده نشان داد که توسعه شهری بر کیفیت زندگی ساکنان تمام استانهای ایران اثرگذار است به طوری که تعداد شهرها بیشترین و نخست شهری کمترین تاثیر را داشته است.

۱- مقدمه

امروزه بیشتر جمعیت جهان در مناطق شهری ساکن هستند و پیش بینی میشود که این جمعیت روز به روز افزایش یابد. در واقع افراد برای اینکه بتوانند به نیازهایشان دست یابند، در شهرها سکونت مییابند. بنابراین، شهرها کارآمدترین روش توزیع فضایی انفرادی روابط اجتماعی و اقتصادی میان افراد هستند و اساس گسترش بهره وری بالاتر را در مقیاس اقتصادی دربر دارند. حتی اگر یک بخش توسعه یابد سایر بخشهای تولیدی نیز به دلیل پیوندهای تولیدی که با آن بخش دارند از مزایای بیشتر محل بهره مند میشوند.

همچنین در هزینه های حمل ونقل کارگران نیز صرفه جویی میشود و در نتیجه با فراهم شدن خدمات عمومی، ادامه این چرخه میتواند باعث گسترش شهرها شود. بنابراین مناطق شهری بزرگ به دلیل شرایط اقتصادی و وجود اثرات جانبی مربوط به بهره وری بیشتر عوامل که بوسیله نزدیک بودن تولیدکنندگان و سایر عوامل بازار به یکدیگر به وجود می آید، ایجاد می شوند

وجود این صرفه های ناشی از مقیاس باعث میشود به جای آن که کارگران و بنگاه ها در طول فضای جغرافیایی یک اقتصاد - با یا بدون بخش کشاورزی - پراکنده گردند، در کنار هم جمع شوند. مقیاس بزرگتر فعالیتهای اقتصادی در شهرها، از طریق عواملی مانند، ارتباطات، صرفه جوییها و ایجاد فرصتهای بیشتر برای تخصصی شدن فعالیتها، بهره وری را افزایش می دهد.

به با این حال، محدودیتهایی نیز وجود دارد که عبارتند از: هزینه های حمل ونقل که بازار بخش های صادرات شهر را محدود میکنند، شرکتهای واقع در محل که با افزایش هزینه های مستقیم مانند اجاره بالاتر مواجه خواهند بود. همچنین افزایش هزینه ها به میزان بیشتر مانند بالا رفتن شدت ترافیک، کاهش کیفیت محیط زیست و یا افزایش جرم وجنایت که همهی این محدودیت ها ساکنان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. پس اندازه بهینه یک شهر نتیجه حداکثر تفاوت میان منحنیهای هزینه و مزیت های متراکم آن محل است - رویولا و ساریناچ ۴۰۰۲: ۴۵ - . به عبارت دیگر اندازه بهینه شهر جایی است که هزینه نهایی ورود آخرین نفر با منابع نهایی آن برابر باشد 

مطابق ادبیات اقتصاد شهری، توسعه شهری زمانی رخ می دهد که ترکیب بخشی تولید از کشاورزی به صنعتی تغییر یابد و پیشرفتهای فن شناختی در بخش کشاورزی باعث رهایی نیروی کار از این بخش و مهاجرت آن ها به شهرها گردد. با انتقال جمعیت روستایی به مناطق شهری، شکل فضایی و اقتصادی کشور تغییر می یابد. این تغییر شکل مستلزم رشد شهرهای موجود، یا خلق شهرهای جدید ویا هر دو مورد است. که در ادبیات اقتصاد شهری، این مساله تحت عنوان توسعه شهری مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین توسعه شهری از دو جنبه، یکی خود توسعه شهری و دیگری شکل آن مورد مطالعه قرار میگیرد. که در توسعه شهری رشد تعداد و نرخ شهرنشینی شهرهای موجود در سیستم شهری و در شکل توسعه شهری نخست شهرها مورد بررسی قرار میگیرند

همزمان و همگام با رویکرد توسعه پایدار شهری، مفهوم کیفیت زندگی شهری نیز جای خود را در ادبیات برنامه ریزی و مدیریت شهری بازکرده است. کیفیت زندگی به وسیله شاخصهای مختلفی مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفته است که این شاخصها به دو دسته عینی و ذهنی تقسیم شدهاند. عینیترین و ملموسترین شاخصهای ارزیابی کیفیت زندگی که حد مطلوب آنها رفاه اجتماعی است در حوزه وظایف، اختیارات و کارکردهای مدیریت شهری قرار دارد. یعنی، تلاش های مدیریت شهری برای بهبود وضعیت برخی از کارکردهایی که در حیطه وظایف آن قرار دارد، برای مثال گسترش حمل و نقل، بهبود استانداردهای فضای سبز، کاهش آلاینده ها، ایجاد مراکز تفریحی و فرهنگی، بهبود وضعیت مسکن و نوسازی بافتهای فرسودهی شهری، ایجاد ساختهای شهر الکترونیک، ایجاد امنیت اجتماعی و... به ارتقای شاخصهای کیفیت زندگی منجر شده و در نهایت موجب رفاه اجتماعی خواهد شد

از آنجایی که حد آسایش و رفاه یک فرد با حداکثر شاخصهای کیفیت زندگی حاصل میشود، لذا امروزه کیفیت زندگی بسیار مورد توجه قرار گرفته، به طوری که برنامه ریزان توسعه شهری کیفیت زندگی را به عنوان یک سرفصل مهم در تدوین استراتژیهای مربوط، مد نظر دارند و هدف نهایی اقدامات عمرانی، خدمات عمومی و زیر ساختی را در ارتقای استاندارد های کیفیت زندگی تعریف میکنند. از جمله عوامل موثر بر کیفیت زندگی، توسعه شهری است که هم خود توسعه شهری و هم شکل توسعه شهری میتواند از جنبه های مختلف کیفیت زندگی شهری را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو این مطالعه به دنبال، بررسی اثر توسعه شهری بر جنبه های کیفیت زندگی به صورت مجزا و در قالب یک شاخص کلی برای استان های ایران است.

ایران یک کشور درحال توسعه است و مانند اکثر کشورهای در حال توسعه، ملاک توسعه قابل رویت را در اولویت برنامه ریزی خود دارد، بنابراین شهرهای آن با توجه به این ملاک بسیار سریع و بدون توجه به زیرساختهای اساسی در حال رشد هستند. این توسعه بی رویه و نامتوازن شهرها منجر به وقوع مشکلاتی مانند عدم تطبیق و همخوانی بافت مرکزی با الگوهای جدید شهرنشینی، ترافیک و آلودگی، بالا رفتن جرائم، کمبود زمین و... میشود که این مشکلات خود، باعث کاهش کیفیت زندگی شهری و به طور کلی کنار گذاشتن آن از فرایند توسعه شهری شده است. همچنین شهرهای کشور ایران قبل از اینکه دارای گسترش اساسی و اصولی باشند، از افزایش جمعیتی بسیار برخوردار بودهاند، به عبارت دیگر این شهرها فرصتی برای اعمال سیاستهای شهرسازی بدست نیاورده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید