بخشی از مقاله

چکیده:

شهر به عنوان بستر زندگی انسان، نیازمند استانداردهایی است که بتواند پاسخ گوی نیازهای مادی و معنوی انسان باشد. تحولات شهرنشینی و مسائل ناشی از آن مانند تخریب محیط زیست و تاثیر انسان بر اقلیم های طبیعی باعث شد تا فعالیت هایی برای آگاه کردن انسان از مفاهیمی مانند کیفیت زندگی به منظور مطلوب تر نمودن محیط های مصنوعی شکل گیرد. در این میان فضاهای سبز و پارک های شهری به شدت در بهبود کیفیت زندگی شهروندان تاثیر دارند. وجود اجزای طبیعی مانند پارک ها، درختان و آب، علاوه بر قابل زیست نمودن شهرها، خدمات اجتماعی و فیزیولوژیکی را فراهم می کنند که در بهبود وضعیت ساکنان شهرها بسیار مهم می باشد. هدف از این تحقیق، بررسی مفهوم کیفیت زندگی شهری و تاثیرات روانیBاجتماعی پارک های شهری در میزان رضایت شهروندان و پایداری شهری می باشد. برای این منظور، ضمن تعریف کیفیت زندگی شهری و فضاهای سبز و رابطه ی متقابل این دو، به بررسی تاثیر پارک های شهری در ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان و لزوم تعریف این مسأله می پردازیم. نتیجه آن است که با استفاده از مفاهیم تعریف شده و تلاش در زمینه شناخت ابعاد مفهوم کیفیت زندگی شهری، اهمیت پارک های شهری به عنوان یکی از ویژگی های مورد انتظار شهرها در جهت رسیدن به شهری سبز ارائه شده است. در ادامه به منظور دستیابی به شهری سبز، با استفاده از اطلاعات به دست آمده لزوم سنجش این مفهوم ارائه شده است.

واژه های کلیدی: کیفیت زندگی، پایداری شهری، پارک های شهری.

-1مقدمه:

رشد شهرنشینی و افزایش سریع جمعیت منجر به کاهش تعامل اجتماعی شهروندان و بی تفاوتی نسبت به فضاهای عمومی بسترساز این تعاملات شده است، به گونه ای که امروزه در اکثر شهرها، ارتباط مستقیم با طبیعت و فضاهای سبز بسیار ناجیز است. بنابراین با در نظر گرفتن حقوق شهروندان و نیاز آن ها به گذراندن اوقات فراغت، لزوم گسترش فضای سبز و ایجاد پارک ها را در شهرها به دنبال دارد. این نظر که فضاهای سبز شهری بر رفتار شهروندان تأثیر می گذارند و می توانند برای تنظیم رفتارها به کار برده شوند امری پذیرفتنی است و اصولا چنین امکانی وجود دارد که از طریق برنامه ریزی و طراحی فضاهای سبز شهری و از راه ترکیب کردن این گونه طرح ها با نوع نظام انتظام دهنده، مراتب ارتقای اخلاقی و اجتماعی افراد جامعه را فراهم ساخت به طوری که تنها تماس با طبیعت قادر به جبران صدمات وارده به هویت و فراهم آوردن رشد موزون شخصیت باشد. از دیگر سو، یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت محیط هر شهر، وجود فضاهای سبز عمومی است، فضاهایی که شهروندان در آن ها بتوانند با ایمنی و آسایش خاطر با هم به تعامل و گفتگو بپردازند. اهمیت این مسأله تا حدی است که امروزه توجهه به فضاهای سبز شهری و اعمال سیاست هایی که مردم شهرها را از مشکلاتی مانند یأس و ناامیدی برهانند و باعث ارتباط با فضاهای سبز و محیط گردد، از مهم ترین وظایف نهادهای شهری محسوب می شود. بر این اساس می توان گفت با در نظر گرفتن آثار مطلوب فضاهای سبز شهری و ارتباط معناداری که بین استفاده از پارک های شهری و شهروندان وجود دارد، وجود عناصر طبیعی و کاربرد آن ها به عنوان محلی برای یکی شدن انسان با طبیعت بسیار مفید می باشد . از این رو در این مقاله سعی بر آن شده است که اهمیت طبیعت شهری برای بهبود وضعیت شهروندان و پایداری شهری بررسی شود.

-2× کیفیت زندگی شهری:

از آنجا که مفهوم کیفیت زندگی شهری بسیار پیچیده می باشد و تعاریف مختلفی از سوی صاحبنظران ارائه شده است، به بررسی مفاهیم ارائه شده می پردازیم. واژه کیفیت زندگی سرچشمه روشنی ندارد. کیفیت زندگی اگرچه جذابیت و معنی عام دارد، یک تعریف پذیرفته عام ندارد. به هر حال در بیان کلی، کیفیت زندگی به مولفه های کامیابی یا رضایت مندی بیشتر یا کمتر در زندگی مردم مربوط می شود - لطفی،. - 1388 فقدان یک تعریف استاندارد از این مفهوم، باعث شده است که گه گاه از واژه هایی نظیر رفاه، سطح زندگی، رضایت مندی از زندگی و ... نیز به جای واژه کیفیت زندگی در ادبیات مطروحه در این زمینه استفاده شود. برخی از صاحبنظران واژه کیفیت زندگی را در رشته ای پیوسته از مفاهیم قرار می دهند، برخی دیگر اینگونه استدلال می کنند که کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی است. به رغم تنوع و گوناگونی مفاهیم برای اندازه گیری کیفیت زندگی، تعداد زیادی از مولفان نظر داده اند که همبستگی متقابل بالایی میان آن ها وجود دارد. همین دلیل باعث شده است که تلاش کمی برای تدوین تئوری مدون برای تعریف واژه کیفیت زندگی از سوی صاحبنظران انجام پذیرد. کیفیت زندگی موضوعی چند رشته ای و چند شاخه ای است، از اینرو مفهومی چند بعدی است. در واقع هر عبارتی که در تعریف کیفیت زندگی به کار رود، می کوشد تا اثر مرکب عوامل عینی و ذهنی را بر رفاه و سعادت بشری سنجش نماید.

داینر وساهه - - 1997 استدلال کردند که سه رهیافت مهم علمی - فیلسوفانه - برای تعریف و تعیین کیفیت زندگی وجود دارند: -1 مشخصه های کیفیت زندگی تحمیل می شود به وسیله ایده آل های هنجاری که براساس مذهب، فلسفه یا دیگر نظام ها می باشند؛ -2رضایت از اولویت ها - سودمندی انتخاب - ؛ -3 تجربه ی افراد. این رهیافت ها وابسته هستند به سه سنجه ی کیفیت زندگی: شاخص های اجتماعی، شاخص ها و نمایه های اقتصادی و سعادتمندی. داینر و ساهه استدلال کردند که یکپارچگی - همگردانی و اجتماع - از این سه سنجه می تواند سیاست گذاری را تسهیل کند . - Dissart, 2000 - در واقع برنامه ریزان شهری باید به گونه ای برنامه ریزی کنند که موجب تغییر شرایط و بالا بردن کیفیت زندگی باشد و کالبد و محیط اجتماعی را برای فعالیت های عمومی و همگانی به طریقی که موجب ارتقاء کیفیت زندگی شهری می شود، بستر سازی کنند.

کتاب کلاسیک فریدمن - - 1987 درباره ی برنامه ریزی در حوزه ی همگانی و عمومی، این موضوع را به طور زیادی روشن می سازد که برنامه ریزان مسئولیت قابل توجهی برای همکاری و شرکت در ایجاد جوامع آزاد، قانون مدار و مسئول به عهده دارند، جوامعی که در آن ها انتخاب های پیچیده و مرکب ارزیابی و سنجیده شده و برنامه های مناسب آن اجرا و تکمیل شده اند. چنین برنامه هایی عواقب و نتایج مستقیمی هم بر جنبه های خصوصی و هم جنبه های عمومی . همگانی زندگی شهروندان در زمینه ی کیفیت زندگی شان دارد . - Massam, 2002 - در پژوهش های اخیر در زمینه ی کیفیت زندگی شهری، ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهری را به مثابه ابعاد مختلف توسعه پایدار شهری در نظر می گیرند. به عبارت دیگر این عقیده به وجود آمده است که مفهوم کیفیت زندگی شهری با توسعه پایدار شهری همگرایی بسیار زیادی داشته و حتی می تواند به جای هم به کار برده شود. در واقع صحبت از کیفیت زندگی شهری بدون توجه به توسعه پایدار شهری معنادار نمی باشد و هم چنین وقتی بحث توسعه پایدار شهری مطرح می شود، خود به خود مفهوم کیفیت زندگی شهری موضوعیت پیدا کرده و پدیدار می شود.

شکل1؛تفرجگاه های شهری و شهر پایدار

-3×شاخصه های سنجش کیفیت زندگی شهری:

همان طور که گفته شد، مفهوم کیفیت زندگی، مفهومی چند جانبه ودارای اجزای مختلفی می باشد. محققان در پژوهش های خود بر روی مفهوم کیفیت زندگی شهری اجزای متفاوتی را در نظر گرفته اند. نقطه ی مشترک در نتیجه ی اکثر پژوهش ها، دو بعد مرتبط و پیوسته می باشد، یعنی بعد عینی و ذهنی. به نظر می رسد یک توافق و اجماع وجود داشته باشد که در تعیین کیفیت زندگی دو سری بنیادی از اجزاء و فرآیندها در تعامل می باشند: آن هایی که به یک فرآیند روان شناختی داخلی وابسته اند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید