بخشی از مقاله

چکیده

اصلی ترین سرمایه هر واحد اقتصادی، منابع انسانی آن است. چنانچه این سرمایه به صورت صحیح و با برنامه ریزی مناسب و دقیق هدایت و کنترل شود باعث خواهد شد تا عملکرد این واحد ها به نحو چشمگیری تحت تاثیر قرار گیرد. در همین راستا، شرکت ها کارکنان خود را در طول دوره فعالیتشان مورد ارزیابی قرار می دهند تا بتوانند نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف و کاستی ها را رفع و جبران نمایند. البته به شرط آنکه این ارزیابی از روی احساسات نباشد و بر مبنای حقایق صورت پذیرد.

بنابراین چنین برداشت میشود که، ارزیابی عملکرد کارکنان می تواند بر عملکرد کل سازمان اثراتی مثبت یا منفی داشته باشد. لذا در این تحقیق به بررسی اثر ارزیابی عملکرد کارکنان بر نرخ بازگشت سرمایه، سوددهی و جریان نقدینگی بهعنوان ابعاد عملکرد مالی از دیدگاه 180 نفر از مدیران ارشد،منابع انسانی،مالی و حسابداران شاغل در نیمه نخست سال 1394 در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختهایم.

جهت گردآوری دادههای مورد نیاز از ابزار پرسشنامه با طیف لیکرت 5 گزینه ای استفاده شده که با در نظر گرفتن یک سری معیارها تعداد 220 پرسشنامه بین نمونه انتخاب شده توزیع و پس از جمع آوری و بررسی های لازم 180 پرسشنامه مورد پذیرش قرار گرفته تا به وسیله نرم افزار SPSS مورد آزمون قرار گیرند. برای این منظور ارزیابی عملکرد کارکنان بهعنوان متغیر مستقل و هر کدام از متغیرهای نرخ بازگشت سرمایه، سوددهی و جریان نقدینگی بهعنوان وابسته در نظر گرفته شده و سپس تاثیر متغیر مستقل بر هر کدام از متغیرهای وابسته را با استفاده از روش رگرسیون خطی سنجیده شده است.

نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، ارزیابی عملکرد کارکنان هیچ گونه تاثیری بر نرخ بازگشت سرمایه، سوددهی و جریان نقدینگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ندارد.

مقدمه

تشویق کارکنان و جهت دادن فعالیت های آنها به سمت عملکرد مطلوب و مناسب، شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان در پست ها و سطوح متفاوت، شناسایی کارکنانی که لیاقت و استحقاق آن را دارند تا حقوق و دستمزدشان افزایش و یا پاداشی دریافت نمایند، جلوگیری از تکرار و استمرار عملکرد های نامطلوب که با هدف و برنامه ریزی های سازمان ناهمسو هستند و ... از جمله مواردی هستند که هر سازمان یا واحد اقتصادی را مجبور می سازد تا در فعالیت کارمندان خود بیشتر بیندیشد و در آنها به دنبال نقاط قوت و ضعف برای تقویت مزیت ها و رفع و جبران کاستی ها باشد. یکی از ابزارهای مناسب جهت دست یافتن به این امر، ارزیابی عملکرد کارکنان در بخش ها و سطوح مختلف می باشد.

نکته حائز اهمیت آن است که، خود کارکنان نیز بدشان نمی آید بدانند در نزد سازمان خود چگونه هستند. البته این در صورتی است که کارکنان از هدف کارفرمایان از ارزیابی عملکرد آنها، که تغییر روش های غیر استاندارد به روش های مطلوب است آگاه شوند زیرا در غیر این صورت ممکن است باعث کاهش بازدهی سازمان شوند. پس ارزیابی عملکرد کارکنان، ممکن است بر عملکرد کل سازمان تاثیر بگذارد. بنابراین ما در این تحقیق بر آن شدیم تا اثر ارزیابی عملکرد کارکنان را بر سه فاکتور کلیدی عملکرد سازمان یعنی نرخ بازگشت سرمایه، سوددهی و جریان نقدینگی را از نمونه مورد بررسی بپرسیم.

بیان مسئله تحقیق

یکی از قابل تأمل ترین و چالش بر انگیزترین مسائل اقتصاد عصر حاضر، بحث عملکرد2 شرکتها می باشد، به گونه ای که تحقق آن به یکی از اهداف اساسی سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی کشورها از جمله ایران تبدیل شده است.

به اعتقاد صاحبنظران، شرط لازم برای دستیابی به عملکرد مناسب، کنترل4 و نظارت صحیح است که یکی از راهکارهای اصلی تجهیز ، تخصیص بهینه و نظارت اصولی بر عملکرد شرکتها اهمیت زیادی در تصمیم گیری های مالی دارد، که ارزیابی آن به وسیله معیارهای مختلفی صورت می پذیرد، اما انتخاب معیار مناسب برای ارزیابی عملکرد، موضوعی است که پژوهش های متعددی را در ادبیات مالی موجب شده است 

شرکتها جهت دستیابی به عملکرد مناسب این امر، استفاده از سازوکار ارزیابی کارکنان میباشد.

مطالعه ادبیات نظری حوزه مذکور و بررسی شواهد تجربی موجود در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان می دهد که دستیابی به این امر، مستلزم بیان این موضوع به طور عام و اجرای آن به طور خاص است.

این مهم منجر به دستیابی به بازارهای مالی توسعه یافته5 از جمله بورس اوراق بهادار شده، که طی سال های اخیر، جایگاه آن به عنوان یکی از ارکان بازار سرمایه6 به شدت تقویت شده و نقش آن به عنوان نیروی محرکه توسعه اقتصادی، پررنگتر گشته ، به گونه ای که هم اکنون نهاد مذکور یکی از شاخص های رشد وتوسعه اقتصادی8 کشورها تلقی می گردد.

عدم اطمینان حاکم بر تفکر بازیگران عرصه بازار سرمایه، به ویژه سرمایه گذاران فعال در بورس اوراق بهادار و در کل همه ذی نفعان شرکتها نیاز به ارزیابی کارکنان در سطوح مختلف را اجتناب ناپذیر می سازد.

-3 به عنوان نمونه، به ظریف فرد و مهرجو1383، کاشانی پور و رسائیان 1388 ص131مراجعه شود.

-4 کنترل عبارت است از توان هدایت سیاست های مالی و عملیاتی واحد تجاری به منظور کسب منافع اقتصادی از فعالیت آن

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید