بخشی از مقاله

چكيده:

تغييرات بوجود آمده در فضاي كسب و كار باعث گرديده كه نگرش به مديريت ريسك از منظر جزءگرا به نگرشي كل گرا و سيستماتيك تغيير يابد. هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين استفاده از فنون مديريت ريسك و عملكرد مالي و ارزش بازار شركتهايپذيرفته شده در بورس اوراق بهادار مي باشد. نمونه موردي كه به صورت سيستماتيك انتخاب شد تعداد ٩٧ شركت را شامل ميشود كه بين سالهاهاي ١٣٨٨ تا ١٣٩٥ در اين بازار فعاليت داشتهاند.

در اين پژوهش براي اندازهگيري متغير مستقل - ميزان استفاده از فنون مديريت ريسك بنگاه - از روشي كه گوردن لاروس و همكاران در سال - ٢٠٠٩ - استفاده شده و عمكلرد شركت و ارزش بازار در اين پژوهش به عنوان متغير وابسته در نظر گرفته شده است كه با استفاده از معيارهاي نرخ بازده دارايي، نرخ بازده سهام و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري انداهگيري شده است. نتايج اين تحقيق نشان دهنده اين است كه استفاده از فنون مديريت ريسك بنگاه رابطه معني دار مثبتي با نسبت بازده داراييها دارد، همچنين در بررسي ديگر فرضيههاي استفاده از فنون مديريت ريسك بنگاه رابطه معني دار مثبتي با نسبت بازده حقوق صاحبان سهامدارد و نهايتاً استفاده از فنون مديريت ريسك بنگاه بر ارزش بازار به ارزش دفتري تأثير مثبت دارد.

١.  مقدمه:

تا چند دهه گذشته مديريت ريسك به عنوان يك مبحث استراتژيك و اساسي در مديريت در نظر گفته نميشد و عمدتا تحت تاثير درك مديران از ريسك قرار داشت. امروزه مديريت ريسك به يك نگراني اساسي تبديل شده است و توانايي شناسايي ريسك و انطباق با محيط كسب و كار هميشه در حال تغيير، يكي از عاملهاي مهم و بحراني در موفقيت سازمانها است ]١.[ شناسايي ريسك ها و پاسخ به آن منجر به رويكردهاي مختلف در مديريت ريسك شده است. رويكردهايي مانند مديريت ريسك مالي، بيمه و مديريت ريسك سياسي و غيره. هيچ كدام از اين رويكردها اشتباه نيستند، اما به صورت محدود و پراكنده بر مديريت ريسك تمركز كرده اند.

از اين رو نياز به شناسايي و پاسخ موثر به ريسك هاي مختلف منجر به اتخاذ برنامه مديريت ريسك جامع توسط بسياري از شركتها شده است ]٢.[ مديريت ريسك بنگاه يكي از روش هايي است كه از ديدگاه مبتني بر سيلو در ريسك فراتر مي رود ]٣.[ ادبيات موجود مديريت ريسك بنگاه - ERM - ١ نشان ميدهد كه سازمان ها ممكن است عملكرد خود را با اتخاذ يك رويكرد جامع به مديريت ريسك بهبود بخشند، معرفي و توسعه سيستمهاي مديريت ريسك بنگاه با فرض كاهش هزينه هاي مستقيم و غير مستقيم و تنوع درآمدها در بحران مالي، همچنين شگفتيهاي منفي در بازارهاي مالي صورت گرفت.

علاوه بر اين ممكن است فرايندهاي تصميم گيري را براي انتخاب بهترين فرصت هاي سرمايه گذاري بهبود بخشد، در نتيجه مديريت ريسك بنگاه به افزايش ارزش شركت كمك مي كند]٤[، ]٥[، ]٦.[ اين سيستم يك رويكرد جامع در شناسايي خطرات احتمالي است كه يك شركت ممكن است با آن مواجه شود و انتخاب پاسخهاي مناسب در هنگام ريسك پذيري شركت است. بكارگيري سيستمهاي مديريت ريسك ممكن است ريسك آگاهي در يك شركت را افزايش دهد و متعاقبا افزايش توانايي تصميم گيري منجر به حداكثر شدن ارزش شركت مي شود ]٧.[ با وجود چنين ملاحظاتي، شواهد تجربي در مورد رابطه بين عملكرد شركت و سيستمهاي مديريت ريسك بنگاه محدود است.

اغلب مطالعات سيستم هاي مديريت ريسك بنگاه به بررسي عوامل و كيفيت سيستم هاي مديريت ريسك بنگاه پرداخته است و تنها تعداد كمي از مطالعات بر پيامدهاي سيستمهاي مديريت ريسك بنگاه بر عملكرد مالي و ارزش بازار شركت تمركز كرده اند. يكي از دلايل فقدان شواهد تجربي، دشواري توضيح رابطه بين مديريت ريسك بنگاه و عملكرد شركت به عنوان يك رابطه مستقيم يا ساده پيامد كاهش ريسك است. با توجه به اهميت مديريت ريسك و توجه به سنجش رابطه آن با عملكرد مالي و ارزش بازار، در اين پژوهش بر آن هستيم تا رابطه استفاده از فنون مديريت ريسك بنگاه با عملكرد مالي و ارزش بازار شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسي قرار دهيم.

٢. ادبيات و پيشينه تحقيق

در سالهاي اخير تغيير پارادايمي در شيوه نگرش به مديريت ريسك به وجود آمده است، به طوري كه به جاي بررسي مديريت ريسك از يك ديدگاه جزيرهاي، نگرشي كل گرا به مديريت ريسك اتخاذ ميشود ]٣.[ ريسك در اصطلاح عبارت است از امكان تفاوت بازده واقعي - برحسب ريال يا درصد - از بازده مورد انتظار. همچنين در مديرت مالي، ريسك به وضعيتي گفته ميشود كه در آن وقوع پيشامدها احتمالي است. مفهوم ريسك از اوايل قرن حاضر وارد ادبيات مديريت مالي گشته است]٨[ - مصباحي مقدم و صفري، ١٣٨٨ - . نيكلز٢ - ١٩٩٩ - ، مفهوم ريسك را در ابعاد مختلف مدنظر قرار داده است و آن را از نظر مفهومي به دو دسته تقسيم ميكند. وي معتقد است واژه ريسك به احتمال ضرر، درج ضرر و ميزان احتمال ضرر اشاره دارد ]٩.[

٢-١. نرخ بازده دارايي ها

نرخ بازده داراييها يكي از شاخصهايي است كه با استفاده از آن عملكرد مالي اندازه گيري ميشود، اين شاخص از طريق نسبت سود - زيان - خالص به جمع داراييها بدست ميآيد. اين معيار شاخص ارتباط بين سودآوري شركت با جمع داراييهاي آن است، اين امر ايده اي را ميدهد كه با چه كارايي مديريت از داراييها براي توليد سود استفاده ميكند. بازده دارايي ها نشان دهنده توانايي مديريت در استفاده كارا از داراييها ميباشد و بيشتر بر روي بازدهي بخش عمليات متمركز است. اگر داراييهاي اضافي در عمليات به كارگرفته شوند مانند اين است كه هزينههاي عملياتي افزايش يافته است . يكي از مزاياي مهم فرمول نرخ بازده داراييها اين است كه مديران را به كنترل دارائيهاي عملياتي وادار مي سازد و همواره با كنترل هزينهها، نرخ سود خالص و حجم فروش، به كنترل داراييهاي عملياتي نيز ميپردازند ]١٠.[

٢-٢. نرخ بازده حقوق صاحبان سهام

اين نسبت مالي ميزان كارايي شركت در خلق سود خالص براي سهامداران را بررسي مينمايد. در واقع اين نسبت بيان مي كند كه بنگاه اقتصادي به ازاي يك ريال سرمايهگذاري سهامداران به چه ميزان سود خالص براي آنها كسب مي نمايد، اين شاخص از طريق محاسبه نسبت سود خالص به حقوق صاحبان سهام به دست ميآيد. با استفاده از نرخ بازده حقوق صاحبان سهام رابطه بين سود و ارزش ويژه شركت مشخص ميشود.

زماني كه شركتي، وامهاي كوتاه مدت و بلند مدت داشته باشد، افزايش ثروت سهامداران در صورتي امكان پذير است كه نرخ بازده سرمايه گذاري از نرخ بهره اين وامها بيشتر باشد. در اين صورت، مازاد نرخ بازده - نسبت به نرخ هزينه وام - به سهامداران شركت تعلق ميگيرد. اما اگر نرخ بازده شركتي از نرخ هزينه بهره كمتر باشد، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام كاهش مييابد. لازم به توضيح است كه در اين رابطه بازده محاسبه شده مربوط به تمام منابع متعلق به سهامدارن است. بنابراين نرخ بازده حقوق صاحبان سهام علاوه بر سرمايه شركت، منابع حاصل از سودهاي تقسيم نشده و ساير اندوختهها نيز ميباشد ]١١.[

٢-٣. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري

اين نسبت از طريق تقسيم ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتري همان سهم به دست ميآيد. ارزش دفتري هر سهم نشاندهنده ارزشهاي تاريخي است. از طرفي ارزش بازار هر سهم انعكاسي از جريانهاي نقدي آتي ميباشد كه عايد شركت خواهد شد، بنابراين اگر شركتي داراي مديريت و سازماندهي باشد كه با كار آيي كامل به وظايف و نقشهاي خود عمل كند در اين صورت ارزش بازار، بزرگتر از ارزشهاي تاريخي و دفتري خواهد بود و اين نسبت افزايش پيدا ميكند. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري هر سهم طرز تفكر سرمايهگذاران نسبت به عملكرد گذشته و دورنماي آتي شركت را بيان ميكند ]١٢.[

جاويد طارق و يار خان٣ - ٢٠١١ - ، در پژوهشي با عنوان " تاثير اندازه و مديريت ريسك بر عملكرد اقتصادي شركت هاي چند مليتي" عملكرد اقتصادي تحت سطوح مختلف اندازه شركت، اهرم مالي و ريسك توانايي مديريت شركت-هاي بزرگ چند مليتي را مورد بررسي قرار دادند. نتايج پژوهش آنها نشان داد كه عملكرد اقتصادي با اندازه شركت و توانايي مديريت ريسك رابطه مثبت و با اهرم مالي رابطه منفي دارد]١٣.[ سلطاني زاده و همكاران٤ - ٢٠١٤ - ، در پژوهشي با عنوان " روشهاي بكارگيري مديريت ريسك بنگاه در بين شركتهاي مالزي. روش هاي اجتماعي و رفتاري" براي مشخص كردن سطح بكارگيري سيستم مديريت ريسك در ميان ١٩٩ شركت فعال در بورس مالزي پرداختند. نتايج بدست آمده از پژوهش آنها نشان داد كه شركتها در صنايع مختلف سطوح متفائتي از سيستم مديريت ريسك بنگاه را بكار ميگيرند. و بيشتر در صنايع زيرساختي، هتل داري و تكنولوژي اين سيستم بكار گرفته ميشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید