بخشی از مقاله
چکیده
هدف اصلی پژوهش تاثیر عوامل فردی و سازمانی با به اشتراکگذاری دانش اعضای هیئت علمی دانشگاههای گرگان است. جامعه آماری تحقیق شامل 1350 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای شهر گرگان - شامل گلستان، علوم پزشکی، پیامنور، آزاد اسلامی، منابع طبیعی - است. نمونه آماری تحقیق شامل 308 نفر از آنان است که به روش طبقهای تصادفی انتخاب شده اند.
روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مذکور 0/810 بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شده و همچنین تحلیل عاملی اکتشافی به کمک نرمافراز SPSS16 و برازش مدل توسط نرمافزار لیزرل انجام شده است.
نتایج نشان دادند که رابطه معناداری بین پیامدهای حاصل از به اشتراکگذاری دانش با به اشتراک گذاری دانش در بین اعضای هیئت علمی دانشگاههای گرگان وجود ندارد، اما رابطه معناداری بین احساس، انگیزههای اجتماعی و وجود نظام پشتیبانی سازمانی با به اشتراکگذاری دانش اعضای هیئت علمی وجود دارد. همچنین شاخصهای برازش مدل نیز نشان دادند که مدل مفهومی تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است.
مقدمه
یکی از گامهای راهبردی فرآیند مدیریت دانش، به اشتراکگذاری دانش است. در واقع، سازمانها به طور مشخص باید نوع مناسب دانش مربوط به فرآیندهای خود را تحت کنترل و مدیریت در آورند و دانش را منبعی مهم برای ایجاد و حفظ مزیت رقابتی در سازمان در نظر گیرند.
امروزه یکی از چالشهای پیش روی موسسات و سازمانها این است که چگونه میتوانند از ظرفیتهای فکری افراد جهت رویارویی با فرآیندهای حل مسئله، ارتقای دانش، بهبود مهارت فردی و افزایش کیفیت در انجام وظایف استفاده کنند. زیرا غالب افراد دانش شخصی خود را به عنوان منبعی قدرتمند، اهرمی با نفوذ و یا به عنوان ضمانتی جهت استمرار شغل خود می پندارند و تمایلی ندارند که آن را با دیگران به اشتراک گذارند
در صورتی که دانش نهفته در ذهن افراد نتواند به طور مفید و موثری با دیگران به اشتراک گذاشته شود، به تدریج در ذهن فرد کمرنگ شده و سودمندی و کارآیی خود را از دست میدهد. نگرش مثبت افراد به اشتراک گذاری دانش، میتواند سبب ایجاد فرصتهای جدید و خلق نوآوری در فضای سازمان شود و موفقیت بیشتری را برای سازمان و افراد در جهت پاسخگویی به تغییرات محیطی و توسعه ظرفیتهای جدید فراهم سازد.
یکی از بخشها و موسساتی که به اشتراک گذاری دانش در آن بسیار با اهمیت است، آموزش عالی است. دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی به مثابه یک نظام تولید دانش، دانش جدید را در محیطهای آموزشی به کار میگیرند پژوهشها نشان میدهد، دانش وقتی که به وسیله افراد در سازمان جمعآوری و نگهداری میشود فقط وقتی دارای ارزش استراتژیک است که ترکیب و استفاده از آن در یک مسیر منحصر به فرد انجام شود
در چند سال اخیر در دانشگاههای ایران، برای ارتقای شاخصهای آموزشی و پژوهشی اقدامات مهمی انجام شده است. در این راستا وزارت علوم، تحقیقات و فناوری آییننامههای پیگیری فعالسازی شبکه علمی کشور را بر اساس نقشه جامع علمی جهت اشتراکگذاری ظرفیتهای پژوهش سراسر کشور، ارائه داده است. در راستای تحقق این اهداف ارزشمند، گروههای آموزشی دانشگاهها که مجری اصلی طرحهای توسعه یاد شده هستند، به ظرفیتها و ویژگیهای خاصی برای شبکه شدن و انتقال دانش تخصصی نیاز دارند. و برای کسب، حفظ، باز تولید، انتقال و توسعه دانش تخصصی موجود باید بستری مناسب برای انتقال دانش و تجارب موجود در درون و میان گروههای آموزشی وجود داشته باشد.
رشد دانش در زمان های اخیر بسیار سریع بوده، به گونهای که در قرن بیستم، 80 درصد یافتههای فناوری و دانش و نیز 90 درصد تمام دانشها و اطلاعات فنی، در جهان تولید شده است و هر پنج سال و نیم، حجم دانش دو برابر میشود - افرازه، 1 :1386، به نقل از احمدی و صالحی، . - 1391 این در حالی است که عمر متوسط آن، کمتر از چهارسال است. به این ترتیب، این تحول باعث ایجاد نگرش جدیدی در مدیریت کسب و کار با نام »مدیریت دانش«1 شده است.
امروزه دانش به عنوان »منبعی« ارزشمند و استراتژیک و نیز یک »دارایی« مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت وبعضاً ناممکن است. در این نگرش، دانش همچون منبعی ارزشمند در کنار منابع کار، زمین و سرمایه - که پیشتر در اقتصاد مورد توجه بود - به عنوان دارایی پرمایه مطرح شده است. در چنین ساختاری، دیگر صنعت، محور نیست، بلکه محور، دانش است که در آن، دانشگران - یا دانش کاران، دانشوران - به کار مشغولند.
دانش - دانسته مبتنی بر تجربه - یک منبع کلیدی در هر سازمانی است. انسان هرچه بیشتر بداند، بهتر میتواند عمل کند. دیگر دورانی که در آن فقط پول، زمین و نیروی بازو، به عنوان سرمایه شناخته می شدند، به سر آمده است. در دنیای امروز، دانش نه تنها به عنوان یک سرمایه محسوب میشود؛ بلکه به عنوان مهمترین سرمایه نیز برای سازمان ها تلقی می شود. لذا در عصر دانایی که در آن دانش بسان مهمترین سرمایه محسوب میشود، سازمانها نیازمند رویکرد مدیریتی متفاوت نسبت به مسائل سازمان و کارکنان هستند. حفظ و نگهداری کارکنان سازمانها و پرورش ظرفیت یادگیری آنان نقش تعیین کنندهای در موفقیت و کسب مزیت رقابتی برای سازمان دارد. لذا همانند مدیریت منابع فیزیکی مانند پول، مدیریت دانش نیز باید بخشی از سیاستهای استاندارد سازمان باشد
مدیریت دانش، مربوط به استفاده نظاممند و راهوار از دانش در سازمان و بکارگیری آن در فعالیتها، به منظور تحقق اهداف و رسالت سازمان است. هدف مدیریت دانش، جلوگیری از تکرار اشتباهات و اتخاذ تمامی تصمیمات بر اساس دانش سازمان میباشد
در این بین اعضای هیئت علمی دانشگاهها، یکی از مهمترین بخشها و حوزههای یک موسسه آموزشی را تشکیل میدهند، زیرا آنها در تولید، خلق و تغییر دانش بین افراد نقش موثری ایفا میکنند. لذا این نیاز احساس میشود که مفهوم به اشتراکگذاری دانش و همکاری بین اعضا، هرچه بیشتر در موسسات آموزش عالی مطرح گردد، چرا که تمایل افراد به اشتراک گذاری دانش، و شناسایی عواملی که میتوانند در این امر تاثیرگذار باشند، میتواند به طور مستقیم در ایجاد ظرفیتهای جدید و تغییر اهداف در حوزه دانش، تاثیرگذار باشند.
از این رو سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی اعم از فردی، سازمانی سبب تمایل اعضای هیات علمی دانشگاههای گرگان به اشتراک گذاری دانششان میشود و کدام یک از عوامل نقش موثرتری را ایفا میکند؟