بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله بر اساس مدل چانگ و چوانگ - 2011 - با هدف بررسی عوامل موثر بر اشتراک دانش در شرکت فولاد خوزستان انجام گرفته است، که ابعاد سرمایه اجتماعی و انگیزه اعتبار را مورد مطالعه قرار میدهد. از دیدگاه استراتژیک، امروزه از سرمایه اجتماعی به منظور خلق و افزایش ارزش سازمانی استفاده می شود و موفقیت یک سازمان در مدیریت این منبع کمیاب بسنگی دارد، به علاوه یکی از قابلیتهای مهم سازمانی که می تواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار کند و برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند، انگیزه های فردی است که در اینجا اعتبار را مطالعه می کنیم.
روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این تحقیق نیز مدیران و کارشناسان شرکت فولاد خوزستان می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در این شرکت بین بعد رابطهای و ساختاری، شناختی سرمایه اجتماعی و انگیزه اعتبار با اشتراک دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، همچنین به لحاظ آماری رابطه خطی بین آنها به طریق رگرسیون حاکی از آن است فرضیات تحقیق در سطح اطمینان %95 تایید و معنا داری آنها به اثبات رسیده است. به عبارت دیگر؛ بهبود و افزایش سرمایه اجتماعی و انگیزه اعتبار موجب توسعه مدیریت دانش و افزایش اشتراک دانش در شرکت فولاد میگردد و مزیت رقابتی پایدار در شرکت فولاد را افزایش میدهد. در پایان پژوهش نیز پیشنهادهایی جهت بهبود اشتراک دانش ارائه شده است.
مقدمه
چالشی که اکنون سازمان ها با آن مواجهند تلاش در جهت به چنگ آوری دانشی است که برتری رقابتی، قدرت خلاقیت و نوآوری و یادگیری سازمانی را در آنها تقویت و بر غنای دانش سازمانی بیفزاید، این امر نیز به وسیله ایجاد فرصتهایی در راستای به اشتراک گذاری دانش فراهم خواهد شد. بنابراین با توجه به اهمیت اشتراک دانش، سازمان ها باید این فرایند را تقویت و کارکنان خود را به این امر تشویق کنند.
این روزها و مخصوصا در آینده در عصر دانش کهدر آن مرزهای ملی کسب و کار کمرنگ میشوند،انتقال دانش و مهارت و خلق سازمان یادگیرندهبرای موفقیت و قدرت رقابت شرکتها به یک امرحیاتی تبدیل شده است. به نظر مارشال و دیگران - 1 - 1996منظور از این گفته انتقال دانش در سرتاسر سازمان، در بخشها، در کارگاهها،کشورها و در خارج از مرزهای ملی است.
آن طورکه گاروین 2 - 1993 - مطرح میکند، برای این کهیادگیری چیزی بیشتر از یک امر محلی باشد باید دانش تولید شود، حفظ شود و به طرز بسیارمؤثری در سرتاسر سازمان، در مقیاس ملی و جهانی، گسترش یابد. به نظر گاروین اگر ایدهها، به جای این که در دست چند تن از کارکنان باقی بمانند، به طور وسیع به مشارکت گذاشته شوند بیشترین تأثیر را بر جای میگذارند.
لانک 3 - 1997 - در این مورد استدلال می کندکه سازمانها باید به سرعت با محیط متحول سازگاری پیدا کنند و متعهد به یادگیری پیوسته باشند. گیلبرت کردی هایز 4 - 1996 - نیز مطرح می کنند که چون مدیریت دانش به جزئی از فرایندیادگیری پیوسته تبدیل شده است، بنابراین انتقالدانش یک فرایند ایستا نیست.
با وجود این، هنوز هم افراد به طور سنتی دانشرا احتکار میکنند و بیمیلی در تقسیم اطلاعات بادیگران یک امر کاملا فرهنگی است که تغییر آن راحت نیست این مسئله در مورد کارکنانی که دانش بخصوصی در یک زمینه خاص دارند کاملا صادقاست و این کارکنان بیم آن را دارند که با تقسیمدانش خود با دیگران قدرت و اهمیت فردی خودرا از دست بدهند و ازاینرو تقسیم دانش را مانع برتری شغلی خود بردیگران میدانند
برای تسهیل جریان دانش در تمامی سازمان ودر نتیجه تحول دانش و مهارت و کمک به خلقسازمان یادگیرنده، سنت احتکار دانش باید از میان برداشته شود. چون انسانها انگیزهای برای به مشارکت گذاشتن دانش خود ندارند
صنعت فولاد کشورمان نیز با توجه به طی کردن مسیر توسعه، از قاعدهی تولید سرمایههای دانشی ناملموس مستثنا نیست. مجموعهی بزرگی از خبرگان و خبرگیها، هر روزه در صنعت فولاد کشورمان تولید میشود که متأسفانه به دلیل نبود ساختارهای مدیریت دانش، بازده عمری کوتاه داشته و به سرعت و بدون کارایی لازم از دست میروند.
شرکت فولاد خوزستان یکی از بزرگترین شرکتهای تولید کننده آهن و فولاد در منطقه خاورمیانه میباشد که نقش تأثیرگذار پرسنل توانمند آن در رشد و تعالی صنعت فولاد کشور غیر قابل انکار است. این سازمان با فراهم آوردن مجموعهای بالغ بر هزار کارکنان متخصص، با عرضه علم و دانش سعی برتولید خدمات متنوع قابل ملاحظه در سازمان خود به منظور خلاقیت وکسب مزیت رقابتی دارد. بنابراین، شناسایی میزان توجه این سازمان به عوامل انگیزه فردی و سرمایه اجتماعی مؤثر بر فعالیتهای به اشتراکگذاری دانش، از اهمیت زیادی برای رشد این سازمان برخوردار است.
یکی از زمینههای اثر گذار در ارتباط با منابع انسانی بحث انگیزهها و چگونگی برانگیختن آن در نیروه های انسانی سازمان میباشد.