بخشی از مقاله
1. مقدمه
مدرسه محیطی برای شکوفایی استعداد دانش آموزان و خودشناسی است و علایق و استعدادهای دانشآموزان متفاوت است. محیط آموزشی باید به گونهای باشد تا این استعدادها شکوفا شده و معنی تعلیم و تربیت واقعی مشخص شود.
فضاهای آموزشی به دلیل محدودیتهای خاص خود برای خشک ﻭ بی روح شدن مستعد است اما باید تمام تلاشها را به کار گرفت تا از وقوع این حادثه جلوگیری کرد. اهمیت دادن به فضاهای آموزشی و رعایت اصول و استانداردهای مربوط به آن در طراحی این مراکز منجر به خلق محیطی متناسب با خواستههای روانی دانشآموزان و در نتیجه جامعه میگردد. ریشه علاقه هر دانشآموز به آموختن در مدرسه و قرار گرفتن در محیط آموزشی شکل میگیرد و در صورت ناهماهگ بودن محیط با انتظارات فرد حس دافعه و عدم علاقه به یادگیری در فراگیر شکل میگیرد. شکل و چیدمان کلاسها، رنگ، نور وتهویه، امکانات آموزشی، دکوراسیون داخلی و همه در آموزشپذیری و ایجاد علاقه ورغبت در دانشآموزان مؤثر است
در معماری مدارس نیز توجه به خواسته ها و نیازهای کودکان الزامی است زیرا توجه به نیازمن یها از پارامترهای مؤثر تربیتی در امر آموزش و پرورش نوین به شمار می آیند. همان گونه که روان شناسان در بررسی مسائل آموزشی همواره عوامل گوناگون چون خانوده معلم روش تدریس کتب درسیمدیریت آموزشی و غیره را به عنوان عوامل موثر در فرایند تحصیلی مورد تآکید قرار می دهند معماری یا فضای فیزیکی مدرسه را نیز به عنوان عاملی زنده و پویا در کیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان موثر می دانند .
در یک نگاه سیستمی چگونگی معماری مدارس اصول و عناصر تشکیل دهنده آن نظیر تناسبات اجزاء مقیاس نوع سازماندهی فضا رنگنور صدا فضای باز محوطه و ... می توانند اثرات قابل توجهی بر دانش آموزان باقی بگذارند . مدرسه زیبا یادگیری را آسان کرده نشاط و شادابی را برای کودکان و نوجوانان به ارمغان می آورد; و مدرسه نامناسبتنگ تاریک خشک و بی روح کسالت و افسردگی را برای دانش آموزان به همراه خواهد داشت و بر میزان یادگیری و حضور فعال و بانشاط آنان در مدرسه تآثیر منفی دارد . برای رسیدن به فضای آموزشی مطلوب ابتدا باید به شناخت نیازهای گروه های سنی پرداخت. در این میان مطالعه الگوی رفتاری در محیط های آموزشی شناخت نیازمندیها را سهل خواهد نمود
طراحی مناسب طراحی مناسب فضاهای آموزشی بر میزان یادگیری اثر می گذارد. خواه این طراحی کل ساختمان مدرسه را در بر گیرد و خواه تنظیم فضای آموزشی به معنی نحوه قرار گرفتن دانش آموزان و ابزار در کلاس درس باشد. از تحقیقات اولیه ای که در رابطه با نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس صورت گرفته تحقیق استینزر1F0 است. او متوجه شد اگر افراد دایره وار دور هم بنشینند، میزان تعامل بین افرادی که رو به روی هم نشسته اند بیش از تعامل بین افرادی است که کنار دست هم نشسته اند.
موارد دیگری که در تنظیم فضای مناسب آموزشی باید در نظر گرفته شود میزان نور، صدا، طریق قرار گرفتن اثاثیه شامل میز و صندلی، تخته، پرده فیلم، پارتیشن - برای جدا کردن فضا - و کف اتاق است. نور کلاسهای درس باید قابل کنترل باشد. یعنی بهتر است کلاسها دارای پرده باشند تا اگر معلم بخواهد از فیلم و اسلاید و فیلم استریپ یا پروژکتور اپک استفاده کند بتواند نور کلاس را کم و زیاد کند.
سر و صدای بیرون کلاس نباید در کلاس شنیده شود. چون عامل پارازیت در ارتباط کلاسی خواهد بود و نخواهد گذاشت پیام به پیام گیرها برسد. برای کلاس درس میز و نیمکتهای متحرک مناسبند تا معلم به دلخواه و بر اساس فن آموزشی که به کار می گیرد بتواند محل قرار گرفتن آنها را تغییر دهدصندلی. های دسته دار به علت اینکه معمولاً" جای کافی برای فعالیت نوشتنی دانش آموز ندارد، برای سنین دبستانی مناسب نیستند. کانون - 1976 - 2F1 معتقد است که در طراحی امکانات فیزیکی فضای یادگیری – آموزشی بهتر است به این سه سؤال پاسخ داده شود:
1. اطلاعات چگونه در اختیار دانش آموزان قرار داده می شود؟
2. چه نوع تعاملی بین معلم و دانش آموز برقرار خواهد بود؟
3. در چه نوع فعالیتهایی دانش آموزان شرکت خواهند داشت؟
در پاسخ به سؤال اول، اگر اطلاعات از طریق معلم در اختیار دانش آموزان قرار داده می شود تنظیم فضا بستگی به فنی دارد که معلم از آن استفاده می کند. فرض کنید معلم از فن سخنرانی استفاده می کند - روال معمول معلمان مدارس ما - ، در این صورت او مثل هنرپیشه ای است که بر صحنه قرار دارد. باید مکان قرار گرفتن خود را به دقت تعیین کند
اگر بخش جلو کلاس را به 6قسمت تقسیم کنیم نحوه دسته بندی کردن این 6 بخش بر اساس اهیمت تآثیری که محل قرار گرفتن معلم در آن بخش بر مستمعین دارد به ترتیب در شکل1 نشان داده شده است.
شکل .1 محل قرار گرفتن معلم از لحاظ تآثیر بر مستمعین
اگر معلم در طرف چپ بالا و طرف راست بالا بایستد کمترین تأثیر را بر روی شاگردانش خواهد داشت. قسمت جلو بخش وسط دارای بیشترین تآثیر است و قرار گرفتن معلم در بخش جلو سمت چپ - از نظر شاگردان - بیش از قرار گرفتن او در بخش جلو سمت راست مؤثر است.
معلمی که از ابزار سمعی و بصری استفاده می کند نیز باید به اهیمت این مکانها دقت کند. - شکلهای 2 و . - 3
شکل 2 شکل 3 استفاده از ابزار سمعی و بصری توسط معلم
در شکل 2 جای پرده فیلم بیش از جای سخنران جلب توجه می کند. در صورتیکه در شکل 3 جای سخنران بر جای پرده فیلم ارجح است. حالت بدنی معلم نیز مهم استاگر. معلم کاملاً " رو به جلو کلاس ببایستد - شکل - 4 بهتر از وقتی است که سه چهارم بدنش رو به مستمعین است - شکل. - 5 این وضعیت بهتر از وقتی است که به صورت نیمرخ رو به مستمعین می ایستد - شکل . - 6 بدترین وضعیت بدن وقتی است که یک چهارم بدن معلم رو به شاگردان است - شکل . - 7 استفاده از تخته سیاه و چارتها معلم را به سوی این وضعیت سوق می دهد مگر اینکه با آگاهی از ایستادن در مقابل کلاس بدین صورت احتراز کند.
شکل 4 شکل5 حالت بدنی معلم
شکل 6 وضعیت نیمرخ معلم رو به مستمعین
شکل .7 بدترین وضعیت بدنی معلم
نحوه حرکت معلم در جلو کلاس هم دارای اهمیت است و بر مستمعین تأثیر زیاد دارد. درجه تأثیر مطابق شکل 8 است.
شکل .8 نحوه حرکت معلم در جلوی کلاس
در رابطه با پاسخ به این سؤال که بین معلم و شاگرد چه نوع تعاملی برقرار خواهد بود باز به روشی که معلم برای روال آموزش- یادگیری انتخاب می کند بستگی دارد. اگر معلم از روش گروههای کوچک - شکل - 9 یا بحث و گفتگو - شکل - 10 استفاده می کند باید تنظیم فضا به گونه ای باشد که دانش آموزان امکان رو به روی هم قرار گرفتن را داشته باشند.
شکل .9 روش گروههای کوچک
شکل.10 روش بحث و گفتگو
در این گونه موارد اثاثیه ای که در کلاس درس قرار می گیرد باید قابل جابه جا کردن باشند. گاه مفروش کردن کف اتاق کمک می کند تا بتوان از کف اتاق به نحو مطلوبی استفاده کرد. نوع فعالیتهای دانش آموزان در انتخاب فضای آموزشی اثر می گذارد. آزمایشهای فیزیک و شیمی را باید در آزمایشگاه انجام دهند، فعالیتهای تربیت بدنی در زمین ورزش باید صورت گیرد. جمع کردن نمونه سنگها در خلال یک گردش علمی انجام می گیرد و آموزش نماز بهتر است در نمازخانه صورت پذیرد. پروژه های گروهی با استفاده از کتابخانه قابل اجراست
معلم خوب نیز در شرایط محدود میتواند مؤثر واقع شود. اما شکی نیست که فضا و تجهیزات آموزشی مناسب در کیفیت تدریس معلم بسیار مؤثر است. کثرت شاگردان، نداشتن میز و نیمکت، کیفیت نامطلوب تخته کچی، عدم نور کافی، کلاسهای سرد و تاریک با پنجرههای مشرف به خیابان، غیر بهداشتی بودن کلاس و نداشتن زمین بازی، کتابخانه، نمازخانه، آزمایشگاه و صدها امکانات دیگر می توانند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قرار دهند.
دو مدرسه را تصور کنید: اولی دارای فضای آموزشی مناسب، کلاسهای وسیع، نیمکتهای سالم و راحت، وسایل آموزشی مرتب، سالن اجتماعات، کتابخانه، نمازخانه، زمین ورزش و فضای باز ورزشی، و دومی بعکس، دارای کلاسهای تنگ و تاریک که اصولاً برای فعالیتهای آموزشی ساخته نشده است، نیمکتهای کهنه و ناکافی، فاقد تجهیزات آموزشی، فاقد زمین ورزش، کتابخانه و نمازخانه.
آیا فعالیتهای آموزشی، به ویژه تدریس و یادگیری، در این دو محیط به طور یکسان صورت خواهد گرفت؟ آیا شاگرد و معلم در دو محیط نامبرده به یک اندازه می توانند به تلاش آموزشی و پرورشی بپردازند؟ در کلاسی که برای نشستن شاگردان جای کافی وجود ندارد، معلم هرگز نمی تواند با فکری آسوده به تدریس بپردازد. حتی فضای باز موجود مدرسه و چشم انداز آن نیز می تواند در روحیه شاگرد و معلم تأثیر بگذارد و کیفیت تدریس و یادگیری را افزایش دهد.