بخشی از مقاله

تاثیر قصه گویی بر هوش کلامی(لغات، اطلاعات عمومی، درک مطلب)

کودکان پیش دبستانی

 

چکیده

هدف این پژوهش بررسی تاثیر قصه گویی بر افزایش هوش کلامی کودکان پیش دبستانی شهر اهواز بود . نمونه تحقیق شامل 28 کودک 14 )نفرگروه آزمایشی و14 نفر گروه گواه ) که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع تجربی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. ابزار پژوهش آزمون هوش وکسلر کودکان پیش دبستانی بود. پس از گزینش تصادفی گروهها از دو گروه پیش آزمون گرفته و سپس گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل (قصه گویی) به مدت 12 جلسه 45)دقیقه ای)قرار گرفتند و بعد ازپایان مداخله پس آزمون و نیز یک ماه پس از آن از هردو گروه پی گیری گرفته شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا )استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که استفاده از روش قصه گویی بر هوش کلامی کودکان گروه آزمایش در مقایسه باگروه گواه تاثیر داشته واین تاثیر بعد از یک ماه پیگیری نیز پایدار بود.


واژهها کلیدی: قصه گویی ، هوش کلامی ، کودکان پیش دبستانی


1

مقدمه
قصه گویی1 به عنوان یک وسیله تعلیمی میتواند کودکان رابه کشف معنای منحصر به فرد بودن خود ترغیب کند و توانایی آنها را برای برقراری ارتباط واقعی بین افکار و احساسها افزایش دهد. مهارتهای کلامی می تواند توانایی دانشآموزان را برای حل وفصل تعارض بین فرد به صورت آرام وتوأم با بحث و گفتگو افزون سازد(تعاملات بین فردی). بیان داستان ونیز گوش دادن به آن، کودکان را به بهرهگیری از تخیلاتشان تشویق میکنند(تجسم وتصویرسازی ذهنی). این تخیل قوی می تواند اعتماد به نفس و انگیزش شخصی را در دانشآموزان افزایش دهد زیرا آنان خود را برای نیل به امیال و آرزوهایشان شایسته و توانا تصور میکنند(جک2، زایپس3، 2007؛ پرنیانی،.(1389

قصهگویی، فرایندی است که اگرچه ممکن است درمیان همه قشرها انجام گیرد، اما مخاطبان اصلی آن کودکان ونوجواناناند. در مقابل، تعلیم وتربیت بچهها نیز هدف و برنامه اصلی نظام آموزش وپرورش است. درطول تاریخ علی رغم توسعه صنعتی جوامع وپیشرفتهای سریع تکنولوژی هنوز هم قصه و زبان ساده روایت نقش مهمی در تفهیم و بیان مسایل آموزشی دارد. به نحوی که امروز در جوامع پیشرفته و سیستمهای نوین آموزشی توجه به این وجه از آموزش بسیار مدنظر است ودر نظامهای کارآمد آموزش زبان، الفبا، موسیقی و...استفاده می شود(بهبهانی، .(1387

نقش تأثیر قصه چه به صورت گفتن از حفظ و چه خواندن از روی متن وتصویر، کاملا بدیهی وروشن است. استفاده از این شیوه در دورههای پیشدبستانی و دبستانی، ضروری و از برنامههای کاری معلمان ومربیان است و در دورههای بالاتر جزء فعالیتهای ضمنی و ابتکاری بعضی معلمان به شمار میرود. قصهها به جهت سادگی، روانی و برخورداری از عنصر خیال، معمولا بهتر شنیده میشوند تا خوانده شوند. به این خاطر است که میبینیم هنر قصهگویی، عمری به بلندای تاریخ دارد؛ شاید از همان زمان که حضرت آدم(ع) قصه رانده شدن خودش وزنش را از بهشت با حسرت واندوه تمام برای فرزندانش روایت کرد(مراد حاصل،محمد پور،.(1385

یکی از شیوه های موثردرآموزش وپرورش کودکان روشهای غیر مستقیمی چون هنر میباشد. در این راستا اهمیت وجذابیت قصهگویی برای کودکان در متون مختلف از منظر صاحب نظران گوش زد شده است(والی، .(1386 متخصصان آموزش و پرورش دو هدف متمایز را برای قصه گویی کودکان مطرح کرده اند، هدف نخست کارکرد اطلاعاتی قصهگویی در ارائهی بخشی از دانش دربارهی جهان وفرهنگ است وهدف دوم کارکرد انتقالی در آموزش ویاد دادن است که شیوههای تفکر وعمل را به افراد میآموزد(یوسفی لویه، متین، یوسفیلویه، (1387

قصه وسیله ای است که کودکان را به دور قصهگو جمع میکند و به این ترتیب، روابط میان آنها تقویت شده، اطلاعاتشان افزایش مییابد. علاوه بر شادی، لذتی که ازشنیدن قصههای گوناگون به آنها دست میدهد، موجب رشد و تکامل عقل و ذهن آنان میگردد. ارزشهای تربیتی قصهگویی را میتوان چنین خلاصه کرد؛ سرگرمی، افزایش تجارب کودک، توسعه تفکر و تخیل و تمرکز، آشنایی با مشکلات وحل آنها، تکلم، پرورش ذوق هنری(مرادحاصل، .(1385


2


قصه گویی، شعرخوانی و یا حرف زدن در مورد داستان، به رشد تواناییهای ذهنی وهیجانی کودک کمک شایانی میکند وکودک با صداها، کلمات وزبان آشنا میسازد. خواندن قصه برای کودک سبب تقویت قوه تخیل افزایش کنجکاوی وکمک به رشد مغزی او می شود. وهمچنین آشنایی هرچه بیشتر کودک باقصه به او کمک میکند بین دنیای واقعی و دنیای خیالی تمایز قائل شود. هوش استعداد کلی فرد برای اعمال هدفدار، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط است .وکسلر1 هوش را به عنوان استعداد شخص برای درک جهان و برآورده ساختن انتظارات آن تعریف می کند( کلاین2، .(1991 از دید وکسلر هوش نتیجه تاثیر دائمی و متقابل فرد با محیط است و اگر این رابطه متقابل به صورت متعادل صورت گیرد موجب توانایی سازگاری فرد با محیط و پیشرفت هوشی می شود. برای وکسلر هوش به مثابه مفهوم کلی مطرح است، وی هوش را جامع می داند و بر هدفمندی رفتار نیز تاکید می کند و اعمال هوشی را اعمال هدف مدار تلقی می کند . وکسلر معتقد است که تجلیات رفتاری هوش تا حد زیادی تحت تاثیر عواملی نگریسته می شوند که در اصل هوش نیستند و عوامل دیگر به غیر از عوامل هوشی مانند انگیزه ها، سائقها در رفتار هوشمندانه دخالت دارند واین عوامل بخشی از هر گونه کوشش برای اندازه گیری هوش کلی است(سلیمی ،.(1387

قصه گویی تواناییهای ذهنی وزبانی کودک را افزایش می دهد هوش زبانی ـ کلامی3 که شامل حساسیت نسبت به زبان گفتاری و نوشتاری و توانایی در کاربرد کلمات و زبان است . این گونه افراد از خواندن ، نوشتن ، داستان گویی ، سخنرانی و بیان کلامی افکار خود لذت می برند . آنان بجای اشکال ، در چارچوب کلمات می اندیشند و از زبان بعنوان ابزاری برای حفظ و یادآوری اطلاعات استفاده می کنند . نویسندگان ، شعرا ، سخنوران و وکلای دعاوی از هوش زبانی ـ کلامی بالا برخوردارند (گاردنر4 و هتچ5 ، .(1989

هوش کلامی6 توانایی تردستی با حروف الفباست: در هم آمیختن آنها در قالب کلمات وجملات. بهرهی هوش کلامی هر فرد را میتوان بر اساس تعداد و تنوع واژگان و نیز توانایی او در درک روابط بین کلمات سنجید(تونی بوزان، شریفی .(1387

قصه گویی برای کودکان منجر به کسب مهارتهای گفتاری مفید میشود و کودکان آنها را درحافظه خود نگهداری و در هم کلامی با دیگران از آن بهره می برد. ازآن جمله می توان به اطلاعات عمومی، لغات، ودرک مطلب اشاره نمود. دانشی را که یک کودک متوسط با امکانات متوسط باید به دست آورده باشد به عبارت دیگر دانستنیها و آگاهی های کودک از محیط که معرف محیط اجتماعی و فرهنگی است و تأکید بر دانشی دارد که کودک به طریق غیر رسمی از محیط کسب می کند اطلاعات عمومی را شامل می شود همچنین لغات که توانایی های شناختی ، یادگیری ، حافظه مفهوم سازی

و رشد مهارت های کلامی کودک است وبه تجارب کودک و محیط آموزشی او وابسته می باشد . خزانه لغات کودک معرف توانایی او در یادگیری و کسب اطلاعات است و معرف توانایی ذهنی عمومی کودک نیز می باشد ودرک مطلب، که میزان فهم کودک از وقایع و آگاهی او ازمحیط اجتماعی می باشد (رضویه و شهیم ،.(1391

قصه ها می توانند چار چوبی برای آموزش وارتقای خود فهمی وکارایی تحصیلی وروابط بین شخصی فراهم می آورند(یوسفی لویه، دلاور، یوسفی لویه، .(1387
یاریگراوش(2013)7 در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت که قصه گویی می تواند احساسات ، حس کنجکاوی، سازمان دهنده فکر وتخیلات، عمل کردن به صورت منحصر به فرد، مهارت درلغات واطلاعات عمومی کودکان را افزایش دهد. ومالونی(2007)8 درپژوهشی مبنی بررابطه بین مداخلات مبتنی بر قصهگویی وبهبود مهارتهای شفاهی نشان داد که مداخلات قصهگویی میتواند مهارتهای روایی- شفاهی کودکان دچار ناتوانی کلامی را بهبود ببخشد. دانگر(2003)9 اثر بازی درمانی گروهی کودک محور(که از قصه درمانی نیز در بعضی جلسات استفاده شد) را درمورد کودک دارای اختلالات گفتاری(تلفظ، زبان شنیداری و زبانگفتاری) بررسی کرد. نتایج نشان داد که این روش درمانی، اهمیت کاربردی زیادی در بهبود مهارتهای گفتاری، کاربرد متوسطی در افزایش مهارتهای شنیداری و اثرات مثبت بر روی عزتنفس که از تعاملات اجتماعی است، دارد. هس(2006) 10 ، در تحقیقی ، اثر بخشی تکنیک بازی درمانی ( و همچنین قصه درمانی که در آن از یک شریک بزرگسال نیز استفاده می شود ) را با کودک ده ساله ای مبتلا به اختلالات کلامی و اوتیسم بررسی کرد و با خواندن و بازگو کردن داستان، تخلیه هیجانی وقایع ، داد و ستدهای اجتماعی مورد انتظار از آن ها، رشد و رفتارهای مربوط به بازی کردن، استفاده از بازیهای معروف و آشنا با استفاده از راهنمایی بزرگسالان، نشان داد یک داستان برنامه ریزی شده،

و فرصت بازی کردن نقش، توانایی در وانمود کردن و درک نقش های اجتماعی را ارتقاء می بخشد . ولتر و همکاران(2006) 11 در پژوهشی نشان دادند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید