بخشی از مقاله

چکیده

دوران کودکی سالهای مناسبی برای تشخیص مشکلات کودکان،مداخله به هنگام و پیش گیری از بروز مشکلات عاطفی،اجتماعی و تحصیلی آنان در آینده است . این پژوهش با هدف بررسی تأثیر قصه گویی بر پیشرفت تحصیلی و کاهش پرخاشگری پسران در مدرسه ابتدایی هجرت شهر کیان انجام گرفت .

در چهار چوب روشی شبه تجربی در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون-پی گیری با گر وه کنترل 22 دانش آموز ابتدایی سن هشت تا ده ساله که در پرسشنامه پرخاشگری شهیم نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین کسب نموده بودند، به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند .

گروه آزمایش به مدت 11 جلسه تحت تاثیر متغیر مستقل»قصه گویی« قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان مداخله و نیز سه ماه پس از آن از هر دو گروه آزمون به عمل آمد تا تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته »پرخاشگری«مشخص شود.

در این مدت نحوه و میزان رشد و پیشرفت تحصیلی آنها هم که توسط معلم به گروه ارائه می شد بررسی می شد . داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس برای اندازه گیری های مکرر،مورد تحلیل قرار گرفت . معلمان و والدین گزارش کردند که قصه گویی نشانه های پرخاشگر را در کودکان کاهش می دهد و میزان پیشرفت تحصیلی آنها را بهتر می کند . این کاهش در پیگیریها هم پایدار می ماند. این نتایج قابلیت کاربرد قصه و ساختار آن را در آموزش کودکان و حل مشکلات آنها نشان می دهد.

مقدمه

امروزه موضوع سلامت روان عمیقاً مورد توجه روانپزشکان و روان شناسان و سایر اندیشمندان علوم رفتاری و اجتماعی قرار گرفته است.بهداشت روانی،دانش یا هنری است که به افراد کمک می کند تا با ایجاد روش های مطلوب تری را برای حل مشکلاتشان انتخاب کنند!

اغلب مشاهده شده که فراگیرانی که سطح بالایی از آسیب های روانی را تجربه کرده اند توانایی کمتری برای انجام تکالیف مدرسه خود دارند . هدف این تحقیق بررسی فراگیرانی که علاقمندی کمی به رشته تحصیلی دارند - بنابراین توجه به مسائل بهداشت روانی فراگیران در کشور جوان ایران که مساعد رشد و ترقی است از اهمیت خاصی برخوردار است که نباید از آن غفلت کرد -

دوران کودکی سالهای مناسبی برای تشخیص مشکلات کودکان،مد اخله به هنگام و پیش گیری از بروز مشکلات عاطفی،اجتماعی و تحصیلی آنان در آینده است . در واقع مداخله به هنگام به اصلاح رفتارهای ناسازگار کودک در این دوره حساس، موجب افزایش مهارتهای اجتماعی و محبوبیت نزد همسالان و بزرگسالان می شود و کودک را برای پذیرش مسئولیتهای آتی آماده می سازد.

از یک سو یافته های برآمده از پژوهش های نشان گر آنند که کودکان پرخاشگر در بزرگسالی هم به ادامه پرخاشگری تمایل دارند.

بررسیها از گسترش روز افزون خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه در مدارس به ویژه در سالهای اخیر حکایت می کند. این گونه رفتارها تأثیرات بلند مدت و جبران ناپذیری بر کودکان دبستانی بر جا می گذارد . مانند خود پنداره ضعیف و افسردگی،تکانش گری و بیش فعالی و طرد شدن از سوی همسالان که خود می تواند زمینه ساز بسیاری از مشکلات همچون اخراج از مدرسه و بزهکا ری،تشدید مشکلاتی مانند پرخاشگری،سازگاری کم اجتماعی-عاطفی، عملکرد ضعیف تحصیلی و بیزاری از مدرسه شود.

در سه دهه گذشته،تلاشهای پژوهشگران و درمانگران منجر به معرفی درمانهای اثربخش گوناگونی هم چون آموزش مهارتهای اجتماعی،بهره گیری از داروهای محرک،شیوه های عاملی،استفاده از تکنیک های شناختی-رفتاری - مانند آموزش خودآموزی،آموزش کنترل خشم،حل مسأله شناخت بین فردی - ،استفاده از ادبیات،قصه و قصه درمانی شده است.
 روش

در پژوهش حاضر که به روش شبه تجربی در قالب یک طرح تحقیق از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پی گیری به گروه کنترل بکار رفت . بدین صورت که از گروه آزمایش و گروه کنترل پیش آزمون گرفته شد . سپس گروه آزمایش،تحت تأثیر متغیر مستقل »قصه گویی«قرار گرفت،اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد . بعد از تمام مداخلات پس آزمون بعمل آمد تا تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته پرخاشگری مشخص شود .

شیوه نمونه برداری بصورت زیر بود . ابتدا با هماهنگی و مشورت حوزه آموزش ابتدایی و اداره مشاوره آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری و هماهنگی آموزش و پرورش شهرکرد و هماهنگی مسئولان مدرسه هجرت شهرکیان که مدرسه شهر کیان را با آمار بالایی از دانش آموزان پرخاشگر گزارش کرده بودند،انتخاب گردید. پس از مراجعه به مدرسه معرفی شده در بررسی اولیه و با استفاده از یک نظر سنجی ابتدایی از اولیای مدارس مذکور،از کل تعداد دانش آموزان مدرسه 200 دانش آموز را تشخیص دادیم . اگر دانش آموزی از دیدگاه معلم واجد ملاکهای پرخاشگری مطابق پرسش پرخاشگری ش هیم و سیاهه رفتا ری آنن باخ را تکمیل کرد.

کودکی که در مقیاس پرخاشگری شهیم نمره یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین کسب می کرد،هم چنین خرده مقیاسهای آنن باخ دارای مشکلات شدید نبود، و در طول مدت پژوهش هیچ گونه مداخله دارویی و روان درمانی دریافت نمی کرد،در صورت رضایت والدین و معلمان در پژوهش شرکت میکرد.لازم به ذکر است در این مرحله تعداد 30 کودک که واجد همه این هفت شرط بودند همگی به پژوهش وارد شدند . در دومین گام این دانش آموزان بطور تصادفی در دو گروه 15 نفره - گروه قصه گویی و گروه کنترل - جایگزین شدند.

با توجه به دشواری کنترل کودکان پرخاشگر در گروه آزمودنی های گروه آزمایش به سه گروه پنج نفره تقسیم شدند. اجرای متغیر مستقل - قصه گویی طی 11 جلسه - و اداره هر سه گروه به عهده نویسنده اول مقاله بود. در پایان جلسات از هر گروه چهار نفر - در مجموع هشت نفر - به دلایلی هم چون غیبت در جلسات،انصر اف آزمودنیها و اخراج از مدرسه در پس آزمون شرکت نکردند . بنابراین مرحله پس آزمون و پی گیری در پژوهش حاضر با 22 نفر - هر گروه 11 نفر - انجام گرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید