بخشی از مقاله
چکیده
خانواده، این نهاد بنیادی به دلیل جاودانگی خود و تاثیری که بر تثبیت و انسجام سازمانهای اجتماعی و ادیان داشته، در تمامی اعصار از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. این اهمیت هنگامی بیشتر احساس می گردد که وجود خانوادهها، نقشها و روابط میان اعضا، در شکلگیری شخصیت و آینده انسان در نظر گرفته شود. خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانوادهی سالم مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطههای مطلوب با یکدیگر است.
از این رو، سالم سازی روابط اعضای خانواده، بیگمان اثرات مثبتی در جامعه را به دنبال خواهد داشت
در دهه گذشته، مداخلههای رفتاری، به شکلی روزافزون برای کاهش درماندگی زناشویی بهکار رفتهاند
در این پژوهش، جامعهی آماری کلیه زوجین شهر تهران بودندکه تعداد 63 زوج به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ بودکه دارای 12 مقیاس میباشد. نتابج پژوهش بیانگر این است که آموزش مهارتهای ارتباطی بر افزایش توافق زوجین در مورد نحوهی گذراندن اوقات فراغت تاثیر داشته، ولی در رابطه با تفاوت بین یافتههای بهدست آمده با پژوهشهای قبلی در بعد مذهبی، دو طرف از خود مقاومت نشان دادند. عدم تفاوت دو گروه، در مورد امور مالی نیز صادق است.
نتیجه این تحقیق بیان نمود که مداخله در بحران و آموزش مهارتهای ارتباطی بر بهبود روش گفتگوی همسران تاثیر داشته است. این آموزشها بر بهبود نتیجهگیری از گفتگوی زوجین نیز قابل مشاهده بود. در نهایت، آموزش مهارتهای ارتباطی بر افزایش رضایت همسران و کاهش تعارض زناشویی آنان تاثیر داشته است.
مقدمه
یکی از مهمترین تصمیمات در تمام زندگی، ازدواج است. اما این تصمیم بایستی زمانی گرفته شود که اطلاعات و دانستههای ما و تجربه و پختگی ما در برابر بزرگی این تصمیم اندک و ناتمام است. ازدواج قراردادی است که به موجب آن، زن و مرد در زندگی با یکدیگر شریک و متحد شده و خانوادهای را تشکیل میدهند. آنچه از ازدواج مهمتر به شمار می رود، موفقیت ازدواج یا سازگاری بین زوجین است. سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن ومرد در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند
در بررسی ملاکهای همسرگزینی در حوزه جامعهشناسی خانواده، پنج ملاک کلی ملاک جسمانی - سلامت ظاهر و جسمانی فرد، تفاوت سنی، زیبایی، چهره و اندام، توانایی باروری، رنگ پوست - ، ملاک روانشناختی - هوشمندی و همگونی زن و شوهر، تحصیلات، تشابه در نگرشها، عواطف و شخصیت - ، ملاک رفتاری و اخلاقی - صفات اخلاقی مناسب طبق نظرسنجیها صفاتی همچون: اخلاق و رفتار خوب، نجابت، صداقت و گذشت - ، ملاک اقتصادی - توانایی اداره خانواده، نوع شغل، میزان ثروت و درآمد بالا در مرد و کم هزینه بودن توانایی کافی برای انجام کار در خانه برای زن - ، ملاک اجتماعی - نوع فرهنگ، طبقه اجتماعی، قومیت، ملیت، دین و مذهب به جنبههای هویت فرد باز میگردد - و ملاک خانوادگی - این ملاک به مسائلی همچون ازدواج با خویشاوندان یا بیگانگان، وضعیت خانوادگی فرد و نظر مثبت یا منفی خانواده در مورد فرد باز میگردد - را مطرح مینماید.
زوج درمانی، نوعی روان درمانی است که برای تعدیل روانشناختی تعامل دو فرد که بر سر یک یا چند بعد مختلف اجتماعی، هیجانی، شخص آموزش دیده اقتصادی با هم تعارض دارند، ساخته شده است. در درمان زناشویی، شخص آموزش دیده پیمانی درمانی با یک زوج بیمار برقرار ساخته و از طریق روابط مشخص و دقیق، اقدام به رفع اختلال، برگرداندن یا تعویض غیر انطباقی رفتار و تشویق رشد و اعتلاء شخصیت مینماید.
موارد استفاده از این نوع درمان، زمانی است که وقتی روان درمانی فرد قادر به حل مسائل زناشویی نشده، شروع ناراحتی در یک یا هر دو طرف ازدواج، آشکارا با جریانات زناشویی مربوط بوده و زمانی که در این نوع درمان به وسیله زوج مبتلا در خواست می شود. وجود مسائل ارتباطی بین طرفین، مورد استفاده اساسی در درمان زناشویی است.
در چنین مواردی ممکن است یکی از طرفین از دیگری بترسد، هنگام ابراز افکار و احساسات خود به او دچار اضطراب شود یا انتظار ناخودآگاه خود را به طرف مقابل فرافکنی نماید. درمان برای قادر ساختن طرفین به اینکه همسر خود را به طرف مقابل فرافکنی نماید، درمان برای قادر ساختن طرفین به اینکه همسر خود را به طور واقع گرایانه تر ببیند، طرح ریزی میشودوجود. تعارض در یک یا چند زمینه، مثلاً زندگی جنسی زوچ، نیز موردی برای استفاده از روان درمانی زناشویی است. همینطور اشکال در برقراری نقشهای رضایت بخش اجتماعی، اقتصادی، پدر و مادری یا نقش های هیجانی نیز از موارد استفاده به شمار می روند
هدف از پژوهشی که توسط افخمی - - 1385 انجام شد، بررسی تاثیر آموزش بخشودگی برسازگاری، رضایتمندی و کاهش تعارضات زوجین بوده است. نمونه این تحقیق 30 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر یزد در سال 1385 بودند که به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش - 15 زوج - و کنترل - 15 زوج - جایگزین شدند . فرضیه های تحقیق این بود که آموزش بخشودگی برسازگاری زوجین، رضایت زوجین، تعارض زوجین و ابعاد آنها موثر است. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بخشودگی سازگاری و رضایت زوجین را بهبود بخشیده - - P<0/001 و باعث کاهش تعارضات در زوجین - - P<0/001 شده است.
همچنین آموزش بخشودگی در حیطه سازگاری زناشویی بر ابعاد توافق دو نفری، رضایت زناشویی و ابراز محبت - - P<0/001 و در حیطه رضایتمندی زناشویی بر ابعاد رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارضات زناشویی، رابطه جنسی، فرزندان و فرزندپروری و نقشهای مساوات طلبانه - - P<0/001 و نیز درحیطه تعارض زناشویی بر ابعاد همکاری، رابطه جنسی، واکنش های هیجانی، رابطه بین فردی با خویشاوندان خود، رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان - P<0/005 - تاثیر داشته است.
روش
جامعه آماری و نمونه: در این پژوهش، جامعهی آماری کلیه زوجین شهر تهران می باشند. از این تعداد به شیوهی تصادفی 63 زوج انتخاب شدند که به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شده و تحت آموزش مهارتهای ارتباطی قرار گرفتند.
ابزار پژوهش: در این پژوهش، از پرسشنامه بررسی میزان رضایت زناشویی ENRICH استفاده شد که دارای 12 مقیاس می باشد. همچنین ضریب همبستگی پرسشنامه با مقیاسهای رضایت خانوادگی از ./41 تا ./60 و با مقیاسهای رضایت زندگی از ./32 تا ./41 می باشد. میزان پایایی آزمون به روش آزمون و آزمون مجدد - - Test-Retest بین ./65 تا ./94 میزان همسانی درونی بر اساس آلفای کرونباخ ./69 تا ./97 و میزان توانایی تمیز و طبقه بندی 90/9 درصد است.
روش اجرا: ابتدا از بین زوجینی که به مجتمع قضایی مراجعه نمودند، به صورت تصادفی 63 زوج انتخاب شدند که به دوگروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند و بهوسیله پرسشنامه رضایت زناشویی پیش آزمونی در هر دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا شد. سپس گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 1/5 ساعته تحت آموزش مهارتهای ارتباطی قرار گرفتند و در نهایت هر دو گروه به وسیله پرسشنامه مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها
در این پژوهش، مشخص گردید آموزش مهارتهای ارتباطی بر افزایش توافق زوجین در مورد نحوهی گذراندن اوقات فراغت تاثیر داشته، ولی در رابطه با تفاوت بین یافتههای بهدست آمده با پژوهشهای قبلی در بعد مذهبی، دو طرف از خود مقاومت نشان دادهاند. عدم تفاوت دو گروه، در مورد امور مالی نیز صادق است. نتیجه این تحقیق بیان نمود که مداخله در بحران و آموزش مهارتهای ارتباطی بر بهبود روش گفتگوی همسران تاثیر داشته است. به نظر می رسد با توجه به یادگیری این افراد از چگونگی ایجاد روابط مکمل توانستهاند ارتباط بهتری با یکدیگر برقرار نمایند. این آموزشها بر بهبود نتیجهگیری از گفتگوی زوجین نیز قابل مشاهده بوده است. در نهایت آموزش مهارتهای ارتباطی بر افزایش رضایت همسران و کاهش تعارض زناشویی آنان تاثیر داشته است.
جدول شماره : 1 اطلاعات مربوط به میانگین و انحراف معیار پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش
جدول شماره : 2 اطلاعات مربوط به میانگین و ا نحراف معیار پیش آزمون و پس آزمون در گروه کنترل
جدول -3 اطلاعات مربوط به میانگین نمرات آزمودنی ها در مولفه های رضایت زناشویی